به گزارش «نماینده»، محمود صادقی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو هیات رئیسه فقراکسیون امید گفتوگویی با روزنامه آرمان انجام داده که در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید.
پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی در هفتم اسفند انتظارات از جریان اصلاحات و فراکسیون امید بالا رفت. آیا فراکسیون امید در طول مدتی که از تشکیل مجلس میگذرد موفق شده انتظارات مردم را برآورده کند؟
پس از رد صلاحیتهای گسترده اصلاحطلبان در انتخابات هفتم اسفند جریان اصلاحات تلاش کرد صحنه انتخابات را خالی نکند و با پتانسیل موجود در انتخابات شرکت کند. با این وجود برخی از اتفاقات مانند حمایت رئیس دولت اصلاحات و آیتا... هاشمی و همچنین برخی اشتباهات رقیب باعث شد که یک اتفاق کم سابقه و یا بی سابقه در انتخابات رخ بدهد و لیست امید به صورت کامل در تهران به پیروزی برسد. از سوی دیگر سیاستها و برنامههای جریان اصلاحات در بقیه نقاط کشور نیز تا حدودی به نتیجه رسید و اصلاحطلبان موفق شدند پس از سه مجلس هفتم، هشتم و نهم در مجلس دهم با تعداد نمایندگان قابل توجهی حضور پیدا کنند. پس از تشکیل مجلس دهم فراکسیون امید تلاش کرد اهداف جریان اصلاحات را در قوه مقننه جلو ببرد و به همین دلیل با ساختارسازی و کادرسازی تلاش کرد نقش موثری در مجلس شورای اسلامی ایفا کند. با این وجود به نظر من فراکسیون امید به زمان بیشتری نیاز دارد تا بتواند به اهداف خود در مجلس دست پیدا کند. عملکرد فراکسیون امید در برخی مسائل مانند انتخابات هیات نظارت شوراها، ماده۱۰ احزاب و یا حتی رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت آقای روحانی قابل قبول بود. البته انتظارات از فراکسیون امید بسیار بالاست و این فراکسیون موفق نشده انتظارات را در حد مطلوب برآورده کند. با این وجود در آینده این وضعیت بهبود پیدا خواهد کرد.
چرا فراکسیون امید موفق نشده انتظارات را برآورده کند؟ در این زمینه چه چالشهایی پیش روی این فراکسیون وجود داشته است؟
نمایندگان فراکسیون امید در شرایطی وارد مجلس شدند که نمایندگان اصلاحطلب برای سه دوره یعنی در مجالس هفتم، هشتم و نهم در مجلس غایب بودند و اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار داشتند. از سوی دیگر اغلب نمایندگان فراکسیون امید و از جمله بنده برای اولین بار بود که وارد مجلس شده بودند و فاقد تجربه لازم در این زمینه بودند. این در حالی بود که اغلب نمایندگان جریان رقیب تجربه چندین دوره حضور در مجلس را داشتند و به همین دلیل میتوانستند کارکرد بهتری در مجلس از خود نشان بدهند. به عنوان مثال آقای لاریجانی در مجلس گذشته ریاست مجلس را در اختیار داشتند و از سوی دیگر رئیس فراکسیون رهروان ولایت به عنوان مهم ترین فراکسیون مجلس نهم نیز بودند. به همین دلیل طیف منتسب به ایشان رویکرد گذشته خود را در مجلس دهم نیز ادامه داد و از همان ابتدا تلاش کرد فضای کلی مجلس را در اختیار بگیرد. این در حالی بود که فراکسیون امید در ابتدای ورود خود به مجلس با کمبود فضا و اتاق جلسات مواجه بود و پس از مدتی موفق شد برای جلسات خود فضای کافی به دست بیاورد. در ابتدای مجلس آقای لاریجانی با اصولگرایان و طیف منتسب به خود جلسات زیادی برگزار میکرد و با تجربهای که از مجلس گذشته داشتند تلاش میکردند در مجلس جدید نیز تاثیرگذار باشند. در نتیجه در ابتدای تشکیل مجلس، فراکسیون امید و طیف منتسب به آقای لاریجانی از امکانات برابری برخوردار نبودند. با این وجود فراکسیون امید در ابتدای ورود به مجلس با دو چالش بیرونی و درونی مواجه بود. چالش درونی فراکسیون امید نیز عمدتا به عدم تجربه کافی نمایندگان این فراکسیون بازمی گشت که هنوز با پیچیدگیهای مجلس و کار نمایندگی آشنا نبودند. چالش دیگری که فراکسیون امید با آن مواجه بود ترس و واهمه نمایندگان مستقل مجلس برای حضور در این فراکسیون و همراهی با سیاستهای این فراکسیون بود. اغلب نمایندگان مستقل مجلس دهم به فراکسیون امید تمایل دارند اما از هزینههایی که ممکن است حضور در این فراکسیون برای آنها در پی داشته باشد واهمه دارند و به همین دلیل از حضور در فراکسیون امید خودداری میکنند. از سوی دیگر انتظار ما از نمایندگان با تجربه تر فراکسیون امید این بود که عملکرد تاثیرگذارتری در مجلس از خود نشان دهند که این مساله محقق نشد و این نمایندگان تاکنون عملکرد قابل قبولی نداشته اند. در شرایط کنونی نیز این نمایندگان عملکرد قابل قبولی ندارند و به نظر میرسد اولویتهای دیگری برای خود قائل هستند. انتظار ما در ابتدای ورود به مجلس این بود که اعضای باتجربه فراکسیون امید که تجربه حضور در مجلس را داشتند در زمینههایی مانند طرحها و لوایح، کمک به نیروهای جوان و یا مدیریت صحن مجلس عملکرد تاثیرگذارتری از خود نشان بدهند که متاسفانه تاکنون این اتفاق رخ نداده است. بدون شک مهم ترین اولویت فراکسیون امید در ابتدای ورود به مجلس، حفظ آرامش مجلس و همچنین فضای سیاسی کشور بود. به همین دلیل اغلب نمایندگان اصلاحطلب مجلس از انجام اقدامات تنشزا و مسالهسازخودداری کردند. شاید برخی از دوستان انتظار داشتند که نمایندگان اصلاحطلب مجلس در برخی مسائل عملکرد جدی تری داشته باشند. با این وجود سیاست فراکسیون امید حفظ آرامش مجلس و پرهیز از تنش آفرینی بوده است. به نظر من شاید همین رویکرد باعث شده که فراکسیون امید دچار محافظه کاری شود.
آیا برای خروج فراکسیون امید از محافظه کاری تدبیری اندیشیدهاید؟ محافظهکاری فراکسیون امید تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟
برای خروج از محافظه کاری ما نیازمند زمان هستیم و نمیتوانیم به یک باره تغییر رویه بدهیم. اگر به فکر خروج دفعی و یک باره از محافظهکاری باشیم ممکن است برخی از اقدامات و رفتارها شکل تنش زا و جنجالسازی به خود بگیرد که برخلاف اهداف اولیه تشکیل فراکسیون امید است. در شرایط کنونی برخی از بیرون و عمدتا از بین اصولگرایان و طیف رادیکال این جریان چنین القا میکنند که نمایندگان اصلاحطلب مجلس دهم نباید رفتار و اقدامات اصلاحطلبان مجلس ششم را تکرار کنند. این در حالی است که برخی در درون فراکسیون امید نیز این تفکر را پذیرفته اند و به محافظه کاری بیش از اندازه روی آورده اند. با تمام این اوصاف به نظر من فراکسیون امید نیاز به زمان دارد تا بتواند به اهداف از پیش تعیین شده جریان اصلاحات دست پیدا کند. این در حالی است که در مدتی که از مجلس دهم میگذرد نیز عملکرد فراکسیون امید تا حدود زیادی قابل قبول بوده است. نکته مهم دیگر این که فراکسیون امید برای جذب نمایندگان مستقل مجلس باید به سمت عادیسازی فضای مجلس حرکت کند تا ترس و واهمه برخی از نمایندگان برای حضور در فراکسیون امید از بین برود. به نظر من فراکسیون امید در مدت یک سال میتواند به نقطه اوج خود برسد و به بسیاری از اهداف خود دست پیدا کند. فراکسیون امید از ابتدا به دنبال تقابل با طیفهای دیگر مجلس و به ویژه از جریان مقابل نبود و از همان ابتدا تلاش کرد در یک فضای همراه با آرامش و بدون تنش برنامههای خود را اجرایی کند. در شرایط کنونی نیز طرحی در زمینه تعامل و گفت و گوی ملی بین طیفهای مختلف سیاسی در مجلس در حال بررسی است که بنده امیدوارم این روند بتواند به رویکرد منطقی و عقلایی مجلس در آینده کمک کند.
آیا حضور اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل در یک لیست انتخاباتی در مقابل تندروهای سیاسی در هفتم اسفند باعث نشده که فضای مجلس بیشتر در اختیار اصولگرایان معتدل قرار بگیرد و اصلاحطلبان به دلیل فقدان تجربه کافی نقش کمرنگ تری نسبت به طیف علی لاریجانی داشته باشند؟
اصلاحطلبان که در انتخابات هفتم اسفند از آقای لاریجانی حمایت کرده بودند انتظار داشتند ایشان موقعیت خود را در مجلس به اشتراک بگذارد و به همان نسبت که با اصولگرایان همکاری میکند با اصلاحطلبان نیز همکاری داشته باشد. این در حالی است که به طرز عجیبی و برخلاف انتظار ما این اتفاق رخ نداده و آقای لاریجانی در این زمینه به صورت «بسته» عمل کرده است. به عنوان مثال در موضوع انتخاب اعضای کمیسیونهای مجلس کاملا مشخص بود که این مساله به صورت مدیریت شده صورت گرفت. از سوی دیگر در انتخاب اعضای هیاتهای درون مجلس مانند هیات نظارت بر رفتار نمایندگان انتظار این بود که از بین اعضای فراکسیون امید نیز افرادی در این هیاتها حضور داشته باشند که در نهایت این اتفاق رخ نداد. آقای لاریجانی میتوانستند رویکرد متعادل تری در این زمینه داشته باشند اما به صورت یک سویه عمل کردند و در بسیاری از مقاطع منافع فراکسیون امید را در نظر نگرفتند. با این وجود در شرایط کنونی هنوز ائتلاف نانوشته اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل در مقابل تندروهای سیاسی وجود دارد و در برخی مواقع شکل میگیرد. انتظار ما از آقای لاریجانی این بود که با روی گشاده تری با فراکسیون امید برخورد کند که متاسفانه هر روز که جلوتر میرویم این انتظار کمرنگ تر میشود.
در حالی که مدیریت صحن مجلس و حضور موثر در صحن بر افکار عمومی جامعه تاثیرگذار است و میتواند در سرنوشت کلی اصلاحطلبان در مجلس تاثیرگذار باشد، اما ما مشاهده میکنیم که اصلاحطلبان در مدیریت صحن مجلس موفق عمل نکرده اند. دلیل این مساله چیست؟
مهم ترین دلیل این مساله به استراتژی فراکسیون امید مبتنی بر حفظ آرامش و دوری از تنش بازمی گردد. این در حالی است که معمولا موضوعات چالشی در بین افکار عمومی ایران بازتاب پیدا میکند. با این وجود سیاست فراکسیون امید این بوده که تا آنجا که امکان دارد از ورود به مباحث چالشی خودداری کند و بیشتر تلاش کند اهداف خود را از طریق حفظ آرامش و دوری از تنش آفرینی دنبال کند. دلیل دوم این مساله نیز به فقدان تجربه کافی در بین اعضای فراکسیون امید در مدیریت و حضور در صحن علنی مجلس بازمی گردد که این مساله در ماههای اخیر نسبت به ابتدای تشکیل مجلس شکل بهتری به خود گرفته است.
یکی از انتظارات اصلی از فراکسیون امید این بود که نقاط ضعف دولت آقای روحانی را پوشش بدهد و در این زمینه با دولت همکاری داشته باشد. در این زمینه به چه میزان موفق عمل کرده اید؟ آیا همکاری دولت و فراکسیون امید قابل قبول بوده است؟
متاسفانه پس از گذشت چند ماهی که از تشکیل مجلس میگذرد هنوز تعامل جدی و تاثیرگذار بین دولت و فراکسیون امید به وجود نیامده است. برای خود بنده نیز همچنان جای سوال است که چرا تحرکات لازم از سوی دولت برای همکاری با فراکسیون امید وجود ندارد. به عنوان مثال در معاونت پارلمانی ریاست جمهوری، چه در دورانی که آقای مجید انصاری این مسئولیت را برعهده داشتند و چه در شرایط کنونی که آقای امیری این مسئولیت را برعهده دارند، تحرک و ابتکار عمل لازم برای همکاری با فراکسیون امید به چشم نمیخورد. این در حالی است که هر کجا لازم بوده فراکسیون امید همکاری لازم را با دولت آقای روحانی داشته است. نمونه بارز این مساله در رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی آقای روحانی بود که فراکسیون از تمام توان خود برای موفقیت این وزرا استفاده کرد. با این وجود همکاری لازم از سوی دولت چه در سطح ستادی و چه در سطح بدنه با فراکسیون امید صورت نمیگیرد و در این زمینه ما دچار ضعف هستیم.
عدم تعامل بین دولت و فراکسیون امید بیشتر در کدام قسمتهای دولت وجود دارد؟ آیا به رفتار اعضای دولت بستگی دارد و یا به رویکرد کلی دولت نسبت به فراکسیون امید؟
به نظر من ما فرصتهای بزرگی را در مدتی که از تشکیل مجلس میگذرد و حتی در طول دولت آقای روحانی از دست داده ایم. نمایندگان مجلس به دلیل این که از نزدیک با مشکلات مردم آشنایی دارند میتوانستند این مشکلات را به دولت انتقال بدهند و دولت را در راستای برطرف کردن این مشکلات یاری کنند. این در حالی است که در شرایط کنونی مشکل اصلی مردم مشکلات اقتصادی و معیشتی است که متاسفانه دولت نتوانسته عملکرد قابل قبولی در این زمینه از خود نشان بدهد. ما به دلیل این که ائتلاف بین اصلاحطلبان و اعتدال گرایان به هم نخورد در بسیاری از مواقع نسبت به اتفاقاتی که رخ میدهد سکوت میکنیم، به امید این که وضعیت بهتر شود. با این وجود هیچ گونه علایمی برای بهبود اوضاع آینده بین دولت و فراکسیون امید وجود ندارد.
استراتژی اصلاحطلبان برای حمایت از آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ چیست؟
تا این لحظه جریان اصلاحات به صورت مصداقی به انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ ورود نکرده و هنوز به هیچ گونه جمع بندی نهایی نرسیده است. با این وجود جریان اصلاحات تا حدود زیادی روی آقای روحانی به توافق رسیده و اگر اتفاق خاصی در فضای سیاسی ایران رخ ندهد، آقای روحانی کاندیدای نهایی جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. این در حالی است که جریان اصلاحات تلاش خواهد کرد با آقای روحانی در راستای همگرایی و هم افزایی گفت وگو کند و چالشها و فرصتهای پیش رو را برای دولت و جریان اصلاحات تببین و تشریح کند. در سال۹۲ اقتضائات و اتفاقات انتخاباتی باعث شد که در نهایت جریان اصلاحات گزینه خود یعنی آقای عارف را از انتخابات کنار بکشد و از آقای روحانی حمایت کند. با این وجود در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ فرصت کافی برای بررسی معضلات و چالشها وجود دارد و اصلاحطلبان به دنبال این هستند که با صبر و طمانینه بیشتری رویکرد خود را در انتخابات مشخص کنند. بدون شک جریان اصلاحات باید با آقای روحانی به صورت صریح و بی پرده گفت وگو و مذاکره کند و انتظارات و مطالبات خود را به صورت روشن با ایشان در میان بگذارد. به نظر من پوسته دولت کنونی متعلق به آقای روحانی است در حالی که هسته این دولت هنوز متعلق به آقای احمدی نژاد است. ما در برخی مواقع مشاهده میکنیم که بدنه دولت که هنوز متعلق به آقای احمدینژاد است رویکرد بهتری با جبهه پایداری در مقابل اصلاحطلبان دارد. به همین دلیل اصلاحطلبان به دنبال این هستند که این رویکرد متوقف شود و به همین دلیل نیاز است که با صراحت بیشتری با آقای روحانی گفت و گو صورت بگیرد. اصلاحطلبان باید تعارف را با آقای روحانی کنار بگذارند و دغدغههای خود را به صورت شفاف و روشن برای آقای روحانی تشریح کنند. در شرایط کنونی مهم ترین مساله بین اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی ضرورت گفت و گوی صریح و بی پرده است. البته این مساله نباید باعث خشنودی تندروهای سیاسی شود چون در سطح کلان همچنان ائتلاف اعتدالگرایان در مقابل افراطیون پا برجاست و ما اجازه نمیدهیم دوباره افراطیون فضای سیاسی ایران را به دست بگیرند. با این وجود در شرایط کنونی یکی از ضرورتهای اصلی فضای سیاسی ایران گفتوگوی صریح جریان اصلاحات با آقای روحانی است.
نظر شما