شناسهٔ خبر: 131620 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

حکایت دبیرکلّی که کارش فقط "ابراز نگرانی" بود/ "بان" به تاریخ مدیون است

بان کی مون بان کی مون، در حالی روز گذشته، "یو ان پلازا "را ترک کرد که عملکرد وی در سمت دبیرکل سازمان ملل، با انتقادات فراوانی روبرو است.

به گزارش «نماینده»؛ "بان کی مون" هشتمین دبیرکل سازمان ملل که در ژانویه سال ۲۰۰۷ به جای کوفی عنان دیپلمات غنایی، متصدی این سِمت مهم شد، روز گذشته، شاهد پایان ۱۰ سال فعالیت خود در این کسوت بود. وی، اینک، میراثی سرشار از شکست را به جانشین خود؛ آنتونیو گوترس دیپلمات پرتغالی و کمیسر سابق پناهندگان سازمان ملل واگذار کرده است.

بان کی مون در حالی به کار خود در سمت دبیرکلی سازمان ملل متحد پایان می‌دهد که در مورد بسیاری از مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، یا اساساً تلاشی برای حل بحران از خود نشان نداد یا اگر هم به اقدامی مبادرت کرد، نسبت به مردم مظلوم و بی‌پناه بی‌ثمر ماند و دردی از آن‌ها دوا نکرد و در مقابل، روز به روز موجبات سطیره بیشتر جبهه استکبار را فراهم کرد. در حال حاضر، بسیاری از تحلیلگران هم، مواضع وی در قبال تحولات و رخدادهای مختلف بین‌المللی را تابعی از مواضع قدرت‌های سلطه‌گر جهانی ارزیابی می‌کنند و معتقدند بان کی مون، نه مدافع جامعه انسانی بین‌المللی در برابر دولت‌های خودکامه، بلکه بیشتر، حافظ منافع این دولت‌ها در مقابل شهروندان جامعه جهانی بود. شدت این امر، گاه آنقدر بارز و زیاد بود که بسیاری، سازمان ملل را دیگر نه سازمان ملت‌ها بلکه سازمان دولت‌ها آن هم دولت‌های زورگو می‌خواندند.

بان کی مون؛ سیبل اصلی انتقادات از سازمان ملل متحد

عملکرد ضعیف سازمان ملل در بحران‌های اخیر منطقه غرب آسیا به ویژه مسئله یمن، عراق و سوریه، حذف نام عربستان از فهرست ناقضان حقوق کودکان در یمن، تأثیرپذیری از لابی‌های قدرت در تصمیم‌گیری‌های مهم، تهیه و ارائه گزارش‌های یک‌سویه و جانبدارانه از وقایع جهانی، موضع‌گیری‌های متناقض بر اساس استانداردهای مبهم یا دوگانه، بی‌توجهی به بحران‌هایی چون آوارگی پناهجویان و ... ازجمله مهمترین محورهای انتقادی درباره عملکرد سازمان ملل در چند سال گذشته بوده است و جالب است که در بان کی مون، در همه موارد، سیبل اصلی انتقادات به عملکرد سازمان ملل بوده است که البته این امر، پر بیراه هم نیست زیرا بر اساس منشور ملل متحد که در واقع، سند بین‌المللی موسس سازمان ملل است، دبیرکل، مسئول امور اجرایی و به نوعی، مهم‌ترین مقام مسئول در ساختار این سازمان است.

در این قسمت از گزارش، به بررسی برخی از مهم ترین مظاهر ناکارآمدی بان کی مون در کسوت دبیرکلی سازمان ملل متحد می‌پردازیم.

«بان کی مون» و سوریه

ادامه جریان تروریسم بنیان‌کن در سوریه و حمایت کشورهای عربی و غربی از تروریست‌ها و سکوت سازمان ملل در قبال اقدامات جبهه عربی و غربی، از دیگر مواضع عجیب دبیرکل پیشین سازمان ملل بود که البته گا، وصف مغرضانه و خصمانه نیز به خود می‌گرفت. نمونه بارزی از موضع گیری‌های نه چندان منطقی و حقوق بشرمدارانه آقای بان، در سال ۲۰۱۳ و نسبت به حمله هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه به بهانه هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای این کشور مشاهده شد. در آن مقطع زمانی، آقای دبیرکل، اسراییل را صاحب حق مداخله و حمله برای دفاع از خود در برابر تأسیسات هسته‌ای سوریه معرفی کرد و کمترین حقی برای دفاع در برابر تجاوز آشکار و فاحش صهیونیست‌ها برای سوریه قائل نشد.

در همان مقطع، وزارت خارجه سوریه با صدور بیانیه‌ای، به موضع‌گیری خصمانه دبیرکل سازمان ملل درباره اقدامات تروریست‌ها در سوریه و به ویژه در دمشق واکنش نشان داد و در بیانیه‌ای با همین مضمون اعلام کرد؛ «مواضع بان کی مون به دور از مفاد منشور سازمان ملل است. سازمان ملل در دوره بان کی مون، از نقش خود در یافتن راهکار عادلانه برای مشکلات بین‌المللی عاجز مانده است.»

کشتار در غزه و اتهام معکوس

تاریخ آخرین تجاوز نظامی اسرائیل به نوار غزه، به آگوست سال ۲۰۱۴ (تابستان ۹۳) باز می‌گردد. در این جنگ ۵۰ روزه، بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ فلسطینی کشته شدند که ۵۵۷ نفر آن‌ها کودک بودند. شمار زخمی‌های به جا مانده از این حمله‌ها بیش از ۱۱ هزار نفر بود.

در همان زمان نیز بان کی مون با وجود کشتار فلسطینی‌ها در نوار غزه، در گزارشی در این رابطه، گروه‌های فلسطینی را به انبار کردن سلاح و پرتاب راکت به اسرائیل متهم کرد که با وجود کشتار بی‌رحمانه هزاران فلسطینی از سوی اسرائیلی‌ها، این موضع‌گیری حیرت‌آور است.


حکایت دبیر کلّی که کارش فقط ابراز نگرانی بود

کشتار یمن و باز هم آقای بان!  

آغاز رفتارهای جنون‌آمیز آل‌سعود در منطقه و حمله به یمن که تا به حال، منجر به کشته شدن هزاران انسان بیگناه در جای جای کشور مطلوم یمن شده است، متأسفانه، مجال را برای بان کی مون جهت اتخاذ مواضع دوگانه و وارونه فراهم کرد. وی که در سطح بین المللی، به "ابراز نگرانی می‌کنم" و "محکوم می‌کنم" مشهور شده بود، این بار هم جانب متجاوز را گرفت و از مورد تجاوز هیچ دفاعی نکرد. وی در اظهاراتی مشمئزکننده، عربستان را ذیحق و یمن را فاقد هر گونه قدرت دفاعی در برابر سعودی‌های نابکار معرفی نمود.

البته در برهه‌ای، بان کی مون، در جریان حملات رژیم آل‌سعود به یمن، با انتقاد از اقدامات غیرانسانی ائتلاف سعودی در یمن، اعلام داشت که این ائتلاف به دلیل کشتار کودکان بی‌گناه، در لیست سیاه سازمان ملل قرار گرفته است. همچنین در گزارش سازمان ملل آمد که ۷۸۵ کودک در یمن بر اثر حملات رژیم عربستان، جان خود را از دست داده‌اند که ائتلاف نظامی به رهبری عربستان، مسئول ۶۰ درصد از این کشتارها بوده است اما این موضع‌گیری امیدوار کننده، دیری نپایید و سیاست دبیرکل این سازمان، دوباره چرخشی تأسف بار به خود دید.

این بار، عربستان سعودی موفق شد با راهبرد همیشگی خود یعنی "دیپلماسی دلار" و تقدیم ۱۰۰ میلیون دلار به سازمان ملل فقط در مدت ۴ روز، به هر ترتیبی که بود، نام خود را از لیست سیاه کشورهایی که دست به کشتار کودکان یمنی می‌زنند، خارج کند.

دیپلماسی دلار این بار توانست روح تأسیس سازمان ملل را که مدعی پاسداشت آزادگی و برابری و اخلاق‌مداری در سطح بین‌المللی است مخدوش کند و به این ترتیب، بان در بیانیه‌ای، از حذف نام عربستان از لیست سیاه این سازمان به اصطلاح حقوق بشری خبر داد.

به این ترتیب، نام سعودی‌ها تنها برای ۴ روز به‌ خاطر کشتار کودکان یمنی در لیست سیاه سازمان ملل قرار داشت و پس از آن، گویی هیچ اتفاقی در یمن نیفتاده است.

استفان دوجاریک، سخنگوی بان کی مون، در توضیح این اقدام اعلام کرد: «دبیرکل که در انتظار یافته‌های بررسی مجدد است، فعلاً نام ائتلاف سعودی را از ضمیمه گزارشِ یمن حذف کرده است تا از این طریق، سیاست‌های پشت پرده سازمان ملل در زمان ریاست بان کی مون بیش از پیش ملموس شود.»!


حکایت دبیر کلّی که کارش فقط ابراز نگرانی بود

واکنش به فاجعه منا/ باز هم حق با عربستان است!

نحوه واکنش در قبال فاجعه منا، سازمان ملل را در معرض آزمون بزرگ دیگری قرار داد. در پی فاجعه منا و بی‌تدبیری رژیم عربستان، هزاران نفر از مسلمانان و حجاج از سراسر جهان و در حین اجرای مناسک حج، کشته شدند. این مسئله باعث به راه افتادن موج هنگفتی از انتقادها و اعتراضات نسبت به مقامات سعودی و در ارتباط با نحوۀ مدیریت مناسک حج شد. سازمان ملل، تنها در قبال این موضوع، ابراز ناراحتی کرد و با پیام تسلیتی خشک و خالی خطاب به خانواده‌های قربانیان، دفاع از حقوق بشر به سبک سازمان ملل را معنا کرد.

بان، این بار هم فقط گفت «متأسفم». همین...


حکایت دبیر کلّی که کارش فقط ابراز نگرانی بود

بازی با  مفهوم حقوق بشر

سیاست‌های منفعلانه دبیرکل کره‌ای سازمان ملل ادامه داشت و حتی سازمان تحت نظر وی در دوران تصدی مسئولیت از جانب وی، یدی طولا در تهیه و ارائه گزارش‌های غرض‌ورزانه درباره حقوق بشر پیدا کرد؛ گزارش‌هایی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، کاملاً جهت‌دار تهیه می‌شدند. نمونه این مسئله، گزارش اخیر این سازمان علیه جمهوری اسلامی با موضوع حقوق بشر است که قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه درباره آن اظهار می‌کند: چنین گزارش‌هایی اصولاً و به طور ماهیتی، ایرادات مبنایی دارند و به همین دلیل از نگاه جمهوری اسلامی ایران، فاقد اعتبار می‌باشند.

گویی برای بان کی مون، کشتار بیرحمانه و وحشیانه هزاران زن و کودک در یمن و سوریه و عراق، حق مسلّم متجاوزان و اقدام آن‌ها برای دفاع از خود در برابر تجاوز، عین بی‌حقی است.  

همکاری سِرّی «بان» با رژیم صهیونیستی و آمریکا

اسناد منتشر شده توسط سایت افشاگر ویکی‌لیکس نشان می‌دهد دبیرکل سازمان ملل متحد، برای جلوگیری از اقدام شورای امنیت علیه رژیم صهیونیسستی، مدت‌ها با این رژیم همکاری‌های سری داشته است. البته از بان، چنین کاری بعید هم نیست. دیگر برای اذهان سلیم، آزاده و منصف جهانی، این امر به اثبات رسیده که بان، مهره صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در ساختار فشل و ناکارآمد سازمان ملل است.
 
برجام و مواضع دوگانه؟ این بار، حق با آمریکاست!

مسیر منفعلانه بان کی مون، نه تنها به موارد برشمرده شده منحصر نمی‌شود بلکه به اعتقاد برخی، وی حتی در روند توافق هسته‌ای ایران و ۵+۱ نیز از سیاست دوگانه‌ای پیروی می‌کرد. بان، گهگاه، با لحنی دوگانه، ایران را نسبت به خطر فعالیت‌ها و اقدامات غیرصلح‌آمیز هسته‌ای بر حذر می‌داشت و به ایران، مستقیم و غیرمستقیم، هشدار می‌داد. این بار، حق با آمریکا بود و ایران که بارها و بارها و از هر مجرایی که به نظر برسد، خطاب به اذهان عمومی جهان تصریح کرده بود که هرگز به دنبال سلاح هسته‌ای نبوده و نیست، در نظر آقای بان، هیچ حقی مبنی بر بهره‌برداری صلح آمیز از انرژی هسته‌ای نداشت.

بان کی مون و پاسخی ناعادلانه به نامه ظریف

برداشت ۲ میلیارد دلاری آمریکا از محل دارایی‌های بلوکه شده ایران، موضوعی بود که رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان به شدت به آن واکنش داد و به دبیرکل سازمان ملل، نامه‌ای نوشت و مراتب اعتراض ایران را به اطلاع آقای دبیرکل رساند.

ظریف خطاب به دبیرکل سازمان ملل نوشت: از جنابعالی انتظار دارم با به کارگیری مساعی جمیله خود، از دولت آمریکا بخواهید به تعهدات بین المللی‌اش پایبند باشد و نقض اصل بنیادی مصونیت اموال دولت‌ها در خاک کشورهای دیگر را متوقف کند و دارایی‌های مسدود شده ایران در بانک‌های آمریکا را آزاد کند و در راستای اجرای تعهدات بین‌المللی خود و نیز در چارچوب تعهدات برجام، سریعاً مداخله در تعاملات مالی و تجاری ایران در خارج از آمریکا را برای همیشه متوقف کند. لطفا دستور فرمایید این نامه در دستور کار مجمع عمومی ملل متحد ذیل عنوان «حکومت قانون در سطوح ملی و بین‌المللی» و نیز شورای امنیت منتشر شود.

در بخشی از نامه ظریف آمده بود: «در واقع این آمریکا است که از مدت‌ها قبل می‌بایست به خاطر سیاست‌های خصمانه همیشگی‌اش علیه مردم ایران غرامت بپردازد... دولت جمهوری اسلامی ایران، حق خود را برای اتخاذ تدابیر قانونی ازجمله انجام اقدامات متقابل لازم و متناسب، با هدف اعاده حقوق و حفظ منافع مردم ایران در برابر اعمال غیرقانونی مستمر آمریکا محفوظ می‌داند.»

پاسخ بان به این اظهارات مستدل و منطقی، تنها و تنها یک توصیه به دولت آمریکا بود. همین...

نیجریه هم از آثار بی‌کفایتی بان کی مون در امان نماند

ظهور گروهک تروریستی بوکوحرام در نیجریه، باز هم چشم ها را به سوی بان کی مون خیره کرد تا ببینند آقای دبیرکل به حداقل وظایف حقوق بشری و حقوق بشردوستانه خود عمل می کند یا خیر؟ پاسخ این بار هم منفی بود. خیر؛ بان، کمترین تلاشی برای حل بحران این کشور و دفاع از مسلمانان نیجریایی که فقط می خواستند آزادانه در این کشور زندگی کنند و دین و مذهب خود را داشته باشند، از خود نشان نداد. البته شاید آن‌ها بیهوده به بان امید بسته بودند زیرا بان، پیش از این ثابت کرده بود که چنین انتظاری از وی، بسیار فراتر از ظرفیت و شخصیت حقیقی و حقوقی اوست.

شرط نامعقول بان‌ کی‌ مون برای جلوگیری از دستبرد آمریکا

سخنگوی سازمان ملل متحد، یک روز پس از نامه وزیر خارجه ایران، واکنش نشان داد و برای رسیدگی به موضوع دستبرد آمریکایی‌ها به اموال ایران، یک شرط عجیب گذاشت. وی در این رابطه گفت: بان‌کی‌مون در صورتی وارد این مسئله می‌شود که آمریکا هم موافق باشد!


حکایت دبیر کلّی که کارش فقط ابراز نگرانی بود

سازمان ملل در برقراری صلح جهانی ناکام بود/ بان کی مون، مقصر اصلی است

حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان افزود: اگر به گفته‌های خود بان کی مون استناد کنیم، وی به وضوح اعلام کرد که بسیاری از برنامه‌هایش با شکست مواجه شده و چیزی جز ناکامی برای رئیس آتی سازمان ملل به ارث نگذاشته است.

وی در ادامه افزود: همچنین وقتی صحبت از منابع مالی سازمان ملل می‌شود، بان کی مون، عربستان را با این توجیه از لیست کودک‌کشان بیرون می‌کشد که اگر این کار را نکند، منابع مالی سازمان ملل از طرف دولت آل‌سعود قطع  می‌شود! همه این موارد نشان‌دهنده آن است که دبیر کل سازمان ملل، تنها مهره دست‌نشانده قدرت‌های زر و زور بوده و تمام اتفاقاتی که در این ده سال گذشته در عراق، سوریه، بحرین، میانمار و ... رخ داد، حاکی از آن است که سازمان ملل نتوانسته کاری از پیش ببرد و در فرایند صلح جهانی سهیم بشود. مقصر اصلی این فرایند ناامیدکننده هم کسی جز بان کی مون نبوده است.


حکایت دبیر کلّی که کارش فقط ابراز نگرانی بود

بان کی مون کاریزمای دبیر کلی نداشت

مسعود زمانی استاد دانشگاه و کارشناس حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار داشت: با توجه به عملکرد دبیرکل‌های پیشین مانند کوفی عنان، عملکرد بان کی مون به هیچ وجه قابل قبول نبوده و وی به عنوان هشتمین دبیر کل سازمان ملل، ضعیف‌ترین کارنامه را از خود بر جای گذاشت.

زمانی افزود: عدم موفقیت بان کی مون دو دلیل عمده داشت؛ یکی اینکه در دوران دبیرکلی او در سازمان ملل، این سازمان با مشکلات مالی زیادی روبرو بود و مسائل حقوق بشری نیز این سازمان را در وضعیت حادتری قرار داده بود و بان کی مون هم نتوانست این مشکلات را به خوبی مدیریت کند. دوم اینکه بان، از لحاظ شخصیتی کاریزماتیک و قدرت بیان و توانایی حل مسئله و مدیریت بحران را بر خلاف بسیاری از دبیرکل‌های پیش از خود نداشت و از همین روی نتوانست به عنوان یک دبیرکل مستقل و موفق عمل کند.

دبیرکل سازمان ملل یا دست‌نشانده ابرقدرت‌ها؟

وی ادامه داد: بنابراین بان کی مون، بیشتر تحت سیطره قدرت‌هایی مانند آمریکا و اسرائیل بود و از لحاظ مالی هم به عربستان سعودی متکی شد. این عدم استقلال باعث عملکرد سوگیرانه و ضعیف از طرف بان کی مون شد؛ بخصوص گزارش‌های خلاف واقعی که در زمینه بحران سوریه، یمن و پناهجویان منتشر کرد، دلیلی واضح بر بی‌کفایتی او بود.
این کارشناس حقوق بین‌الملل گفت: دبیرکل سازمان ملل اصولاً باید بتواند تعادل را در سطح بین‌المللی حفظ کند اما بان کی مون به عنوان یک شخصیت دست‌نشانده و ضعیف هرگز نتوانست این وظیفه مهم و اصلی خود را جامه عمل بپوشاند و در عملکردها و گزارش‌ها و اقدامات خود، منافع کشورهایی مانند عربستان سعودی، آمریکا و اسرائیل که در روزگار معاصر، بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشری به شمار می‌روند را بر همه چیز و حتی وظایف شغلی‌اش ترجیح داد.

باری؛ سکوت و در مواردی وارونه جلوه دادن حقایق از سوی بان کی مون نشان می‌دهد که دبیرکل قبلی سازمان ملل در ۱۰ سال گذشته، تنها ابزاری در دست قدرت‌های بزرگ بوده است و حال باید دید رئیس جدید و پرتغالی سازمان ملل که مانند اسلاف خود شعارهای صلح و امنیت و دفاع از حقوق بشر را سر می‌دهد نیز در نهایت، بدل بان از آب درمی‌آید یا خیر؟ آیا می‌تواند به آنچه می‌گوید عمل کند یا مانند بان، تنها حرف می‌زند، شعار می‌دهد، متأسف می‌شود، محکوم می‌کند و دیگر هیچ...

نظر شما