هفته نامه «نماینده» / گپوگفت درباره دغدغههای ساده و روزمره زندگی شخصی چهرهای که همیشه در قاب شهرت دستنیافتنی است، بیشک جذاب به نظر میرسد. در کافه گپ این هفته سراغ «محمدنبی حبیبی» دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی رفتیم. وی سیاستمدار و جامعهشناس ایرانی است و در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در بسیاری از تظاهراتها فعال بوده و علیه رژیم شاهنشاهی فعالیتهای سیاسی گستردهای نیز داشته است. محمدنبی حبیبی که دارای فوقلیسانس جامعهشناسی از دانشگاه تهران است، در دورهای بهعنوان شهردار تهران خدمات بسیاری را نصیب این کلانشهر میکند که از جمله آن میتوان به متروی تهران اشاره کرد که آغاز ساخت این پروژه از زمان شهرداری وی شروع شد و تا امروز خدمات زیادی را به شهروندان تهرانی ارائه کرده است. بنابراین صحبت از ریزهکاریهای زندگی پر از فعالیت او، گپوگفتی خواندنی را رقم زد.
*بهعنوان اولین سؤال بفرمایید که چه سالی و در کجا متولد شدید؟
در سال ۱۳۲۴ و در یکی از روستاهای ورامین در خانوادهای کاملاً مذهبی متولد شدم و پرورش یافتم.
*دوران کودکی را با چه بازیهایی پشت سر گذاشتید؟
در دوران کودکی مثل تمام هم سن و سالان خودم در روستا با بازیها و سرگرمیهای مرسوم آن گذشت.
*چه سالی ازدواج کردید و مهریه همسرتان چقدر است؟
در سال ۱۳۵۳ ازدواج کردم. مهریه در نظر گرفته شده برای همسرم هم ۴۰ هزار تومان بود.
*چطور با همسرتان آشنا شدید؟
آن زمان برای خواستگاری به جاهای متعددی رفته بودم اما در نهایت با معرفی یکی از دوستانم با خانواده همسرم آشنا شدم و هم من و هم همسرم از قبل معیارهایی را برای ازدواج در ذهن داشتیم و وقتی که مذاکرات مربوط به ازدواج بین دو خانواده و بنده و همسرم صورت گرفت، احساس کردیم که آن موضوع بسیار مهمِ کفویت در ابعاد مختلف که از ضرورتهای مهم ازدواج است در ما وجود دارد.
*مراسم ازدواجتان به چه نحوی برگزار شد؟
جشن عقد در منزل پدر همسرم و مراسم عروسی در منزل پدرم برگزار شد در حد اینکه برای میهمانی عروسی فضا محدود و برپایی مراسم هم در حد متعارف بود.
*حاصل این ازدواج چند فرزند است؟ متأهل هستند یا مجرد؟
۴ فرزند دارم که ۳ فرزندم ازدواج کردند و برای فرزند دیگر هم مقدمات ازدواج فراهم شده است.
*مراسم ازدواج آنها چگونه برگزار شد؟
تعداد میهمانان مراسم عقد و عروسی بچهها بیشتر از مراسم عروسی ما بود و وجه تشابه ازدواج ما با فرزندانم این بود که تشریفات غیرمتعارفی نداشتیم و تنها تفاوت هم در تعداد میهمانان حاضر در مراسم بود. برای جشن ازدواج فرزندانم تعداد میهمانان بیشتر از میهمانان عروسی ما بود.
*آیا فرزندانتان هم وارد عرصه سیاست شدند؟
فرزندانم بهمعنای تشکیلاتی وارد سیاست نیستند ولی هر ۴ فرزندم دارای فکر سیاسی و با من همفکر و همسو هستند.
*در حال حاضر به چه کاری مشغول هستند؟
از ابتدا به فرزندانم توصیه کرده بودم که برای ورود به بازار کار باید تحصیلات خود را تا حد متعارفی برسانند و هیچکدام از آنها در هیچ شغل و منصب دولتی و نهادهای انقلاب استخدام نشدند؛ البته ۳ فرزندم پسر هستند که هر کدام برای خود شغلی دارند. فرزند دخترم هم در مقطع فوقلیسانس جامعهشناسی تحصیل کردند ولی شغلی اختیار نکردند و خانهدار هستند.
*چه شد که وارد حزب مؤتلفه شدید؟
در سال ۱۳۷۲ بنا به دعوتی که برخی از سران حزب مؤتلفه اسلامی در ملاقاتی از من به عمل آوردند وارد حزب مؤتلفه اسلامی شدم. آن زمان ۴۸ سال سن داشتم و به این نتیجه هم رسیده بودم که کار تشکیلاتی در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قطعاً تأثیر بیشتری نسبت به کار انفرادی دارد.
*بعد از انقلاب در چه سِمتهایی مشغول بهکار بودید؟
در سال اول انقلاب معاون سیاسی استانداری کرمان و بعد استاندار فارس شدم و بعد از آن استانداری خراسان بزرگ، استانداری تهران، شهرداری تهران، مدیرعامل شرکت پست جمهوری اسلامی به من واگذار شد و بعد از آنها هم معاون وزیر راهوترابری، رئیس هواپیمایی کشوری، قائممقام رئیس بنیاد مستضعان و جانبازان و چند سالی هم معاون وزیر بازرگانی بودم.
*اغلب بهفردی آرام و صبور معروف هستید. اگر عصبانی شوید برای کنترل خشم از چه مهارتی استفاده میکنید؟
این طور نیست که در هیچ زمانی عصبانی نشده باشم، اما اصولاً در تقسیمبندیهایی که بهعمل میآید من جزو افراد عصبانی محسوب نمیشوم ولی اگر موردی پیش آید که موجب عصبانیت من شود سعی میکنم سکوت کنم.
*اهل ورزش کردن هم هستید؟
در دوران دبیرستان عضو تیم فوتبال بودم و ورزش تنیس روی میز را همان موقع در حد بسیار خوبی آموختم و در حال حاضر هم اگر فرصتی پیش آید تنیس روی میز بازی میکنم اما در شرایط سنی فعلی به صورت روزانه ورزش را در حد ۴۵ دقیقه پیادهروی محدود کردم.
*در آخر چه توصیهای به دختران و پسران امروز دارید؟
معتقد هستم که جوانان باید برای تقویت پایه دینی در حد خود تلاش کنند و تا جایی که میتوانند تحصیلات خود را به نحوی ادامه دهند که به سطوح عالی دانشگاهی یا حوزوی دست پیدا کنند و به لحاظ ارتباطات، با مردم و بستگان خود هم خوشخلق باشند چراکه پیغمبر اکرم فرمودند: «شخص بداخلاق وارد بهشت نمیشود و خوش اخلاقی یکی از راههای ورود به بهشت است.» بنابراین مدارا کردن با مردم را در روابط یک اصل مهم میدانم و معتقدم که در انتخاب همسر هم باید هم کفو بودن بین دختر و پسر و بین دو خانواده حتماً رعایت شود چرا که دلیل بسیاری از طلاقها این است که ازدواجها از روی احساسات صورت گرفته و کفویت همهجانبه چه بین خانوادهها و چه بین دختر و پسر رعایت نشده است.
نظر شما