به گزارش «نماینده»، پایگاه تحلیلی خبری نشنال اینترست مقاله ای با قلم «سیمون ای والدمن» محقق کالج سلطنتی لندن و نویسده کتاب «ترکیه جدید» منتشر کرده است که در آن نویسنده معتقد است که سیاست «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکا در خاورمیانه ادامه سیاست های دولت اوباما در این منطقه است. این تحلیل در ادامه آمده است.
درست است که در سطح لفاظی سیاست ترامپ با سیاست دولت اوباما متفاوت است، در مسائل اساسی انتظار می رود رهیافت هر دو دولت شبیه باشد. برای کسانی که نگران هستند سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در منطقه خاورمیانه در دوران ترامپ تغییر می کند، باید گفت که سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده در دوران ترامپ تغییر نخواهد کرد و در حقیقت تداوم وضعیت گذشته است.
هرچند در حال حاضر نمی توان در مورد تفکرات بین المللی «دونالد ترامپ» صحبت کرد، بسیار بعید است که وی در سطح بین الملل رهیافتی متفاوت از رهیافت اوباما اتخاذ نماید.
مثلا در مورد روند صلح متوقف شده فلسطین و اسرائیل. ترامپ در دوره مبارزه انتخاباتی اش به ندرت در مورد اسرائیل صحبت کرده است. با این وجود او گفته است که سفارت امریکا را از تل آویو به قدس منتقل خواهد کرد. علی رغم این واقعیت که سازمان ملل، آمریکا و اروپا شهر قدس را شهری مورد مناقشه میان فلسطینی ها و اسراییل و بخش شرقی شهر را شهر تحت اشغال اسراییل می دانند. دولت خودگردان فلسطین هم بخش شرقی قدس را پایتخت خود می داند و موافق پایتختی اسراییل در بخش شرقی شهر قدس نیست و خواهان انتقال اداره این بخش شهر تحت نظارت بین المللی است.
در دوره های قبل نیز نامزدهای انتخاباتی خواسته ای مشابه ترامپ داشه اند. مثلا «جورج دبلیو بوش» در دوران مبارزات انتخابات خود گفته بود که سفارت آمریکا را از تل آویو به شهر قدس منتقل خواهد کرد، اما وی هرگز این اقدام را انجام نداد. هچ دلیلی وجود ندارد که ما فکر کنیم ترامپ موضعی متفاوت از روسای جمهور پیشین خود اتخاذ می کند.
با اشاره به روند صلح [سازش] متوقف شده میان اسرائیل و فلسطین، ترامپ اظهار داشته است که دست یابی به توافق برای حل مسئله اسرائیل و فلسطین مشکل ترین توافق قابل تصور است و این احتمال وجود دارد که چنین توافقی هرگز صورت نگیرد.
با این پیش زمینه و بر اساس ارزیابی های اولیه انتظار می رود که ترامپ جهت حل مناقشه اسرائیل و فلسطین تلاش چندانی نکند. در مقایسه با تلاش های روسای جمهور گذشته آمریکا مانند «بیل کلینتون» و «جرج دبلیو بوش» اوباما به مسئله قدیمی فلسطین و اسرائیل توجه کمی داشت. وی مسئولیت های مربوط به اسرائیل را بر عهده «جوبایدن» و «جان کری» گذاشته بود. هر چند اوباما در آخرین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: اگر فلسطینیها از خشونت دست میکشیدند و اسرائیل هم میفهمید تا ابد نمیتواند زمینهای فلسطین را اشغال کند روابط دو طرف بهتر میشد. وی قبلا نیز گفته بود که شهرک سازی اسرائیل باید متوقف شود. ولی اوباما به ندرت در مجامع بین المللی در مورد این مسئله صحبت کرده بود.
ترامپ نیز همین رهیافت را دنبال خواهد کرد. در همین حال، بسته ۳۸ میلیارد دلای کمک نظامی امریکا به اسرائیل که توسط دولت اوباما امضاء شده در دوران ترامپ به این کشور تحویل داده خواهد شد و اسرائیل جنگنده های F-۳۵ را با تاخیر دریافت خواهد کرد. ترامپ نیز مانند اوباما بمب های انفجاری با قابلیت حمله به سایت های هسته ای ایران را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار نخواهد داد.
سیاست ترامپ در مورد ایران نیز ادامه دهنده سیاست اوباما است. علی رغم اینکه ترامپ برنامه هسته ای ایران را به عنوان بدترین توافق تاریخ امریکا تقبیح می کند، وی به این مهم پی خواهد برد که نمی تواند کاری در این مورد انجام دهد. پاره کردن توافق هسته ای ایران همانطور که مشاوران ترامپ گفته اند، پیامدهای جدی برای این دولت در پی دارد. یکی از مهمترین پیامدها این است که سابقه بین المللی خطرناکی برای دولت ترامپ و امریکا در عرصه بین المللی (عدم توجه دولت ترامپ به توافقات امضاء شده توسط دولتهای گذشته) ایجاد خواهد شد. پیامدهای بعدی این است که متحدان اروپایی امریکا ناراضی شده و ارتباط دولت ترامپ با روسیه با مانع مواجه خواهد شد.
در مورد روسیه باید گفت که تلاش ترامپ جهت گرم شدن روابط امریکا و روسیه پدیده جدیدی نیست. اوباما در مرحله اول خواستار پیگیری سیاست تنظیم مجدد در رابطه با روسیه بود. به همین جهت «هیلاری کلینتون» وزیر امورخارجه وقت خود را به ژنو فرستاد تا با «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه دیدار کرده و در مورد تنظیم مجدد روابط میان دو کشور صحبت کند. بعد از گذشت مدت زمانی روسیه به اوکراین حمله کرده و این اقدام پوتین رهبر امریکا را عصبانی کرد اما وی اقدام جدی در این مورد انجام نداد. از زمان ظهور داعش در خاورمیانه به ویژه در سوریه، دولت امریکا شعارهای ضد دولت اسد را کاهش داده و در مقابل حملات هوایی روسیه به مواضع داعش و حضور نیروهای نظامی این کشور در خاک سوریه به گله و شکایت بسنده کرده است و در نهایت مجبور شده است حضور نظامی روسیه در سوریه را بپذیرد. ترامپ نیز آنچه توسط اوباما به طور ضمنی درک شده است را به رسمیت خواهد شناخت. روسیه و امریکا در مخالفت با داعش عقاید خود را به اشتراک گذاشته و با یکدیگر همکاری خواهند کرد.
این واقعیت در مورد روابط امریکا و ترکیه نیز صحت دارد. علی رغم روند نزول تدریجی دولت ترکیه به سمت استبدادگرایی، دولت اوباما با احتیاط نگرانی خود را مطرح کرده است. ترامپ نیز رویکرد اوباما را در مورد ترکیه دنبال کرده زیرا ترکیه سرمایه منطقه ای آمریکاست. دخالت نظامی ترکیه در سوریه و عراق مخصوصا علیه شبه نظامیانی که با کردهای سوریه همکاری می کنند با اکراه توسط اوباما تحمل شد. ترامپ درست شبیه اوباما، سعی خواهد کرد عضویت ترکیه در ناتو حفظ شده در عین حال از نیروهای کرد واحدهای حفاظت خلق در مبارزه علیه داعش حمایت کند.
در نهایت باید گفت که ترامپ و اوباما در موضوع تنفر از سواران مجانی دارای دیدگاه یکسان هستند. اوباما بارها تنفر خود را از متحدان ایالات متحده – اروپایی، آسیایی و خلیج فارس – بیان کرده است زیرا آنها هزینه دفاع از خود را پرداخت نمی کنند و جهت تامین امنیت بین المللی خود به آمریکا تکیه کرده اند. گله و شکایت ترامپ از کشورهای عضو ناتو در دوره مبارزه انتخاباتی خود نیز انعکاس دیدگاه اوباماست.
هر چند تاکنون در لفاظی تفاوت هایی بین دولت اوباما و دولت ترامپ مشاهده شده است، در مسائل اساسی انتظار می رود که آنها شبیه یکدیگر عمل کنند.
نظر شما