پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از همهپرسی تعیین نوع نظام و رأی قاطع مردم به «جمهوری اسلامی» برخی گروهها و افراد نهایت تلاش خود را انجام دادند تا به جای «جمهوری اسلامی» کلمات و عناوینی چون جمهوری دموکراتیک و ... را به رأی عمومی بگذارند. آنان نهایت ارفاقی که میتوانستند برای ملت مسلمان قائل شوند، این بود که در انتهای جمهوری دموکراتیک کلمۀ اسلام را نیز اضافه کنند و در حقیقت نظام مستقر پس از سقوط شاه در صورت موفقیت آنان نه «جمهوری اسلامی» مد نظر امام امت و مردم مسلمان ایران که یک جمهوری شبیه بسیاری از کشورهای غیرسلطنتی آن برهه وابسته به شرق و غرب بود.
امام خمینی(ره) با نهایت قدرت در مقابل این توطئه که در محوریت آن احزاب و گروههایی چون نهضت آزادی قرار داشته و دولت موقت نیز از آن حمایت میکرد، ایستادند.
«عبدالمجید معادیخواه» نمایندۀ دور اول مجلس شورای اسلامی که برههای نیز تصدی وزارت ارشاد را نیز عهدهدار بود، میگوید: «شبی که امام از تهران عازم قم بودند، شورای انقلاب خدمت ایشان بودند و به مناسبتی من هم در آنجا حضور داشتم. حالتی را من در امام دیدم و هیجان و شوری و یک روحیهای که قابل توصیف نیست. به صورت جدی؛ مثل کسی که ادارۀ انقلاب را به عدهای میسپارد و همۀ وجودش احساس مسئولیت و نگرانی است از اینکه کمترین بیتوجهی نسبت به نگهداری این انقلاب شود، مشکل است آن حالت را من بتوانم تشریح بکنم. مثل مادری که فرزند عزیز خودش را به دلیل ضرورتی که دارد به کسانی میسپارد و موقتاً ترکش میکند، یک چنین حالتی را من در ایشان دیدم. به مسئولین خیلی با شدت و حدّت خطاب میکرد که باید این انقلاب به همان صورت اسلامیاش تداوم پیدا کند و باید تمام نهادهای این جامعه عوض شود، تمام این وزارتخانهها دگرگون بشود.»
یادم هست که یک نامهای را آوردند خدمت ایشان که اگر اشتباه نکنم (آن موقع) از نخستوزیر دولت موقت بود و نامه با بسمالله شروع نشده بود، البته من از نزدیک ندیدم ولی بعد از صحبت اینطور متوجه شدم و همینطور در یک جا گفته شده بود انقلاب ایران بدون ذکر اسلامی.
امام نامه را پاره کردند، فرمودند: «بگویید به ایشان، فلانی نامه را پاره کرد. چند بار من به شما بگویم که انقلاب، اسلامی است. انقلاب کار نکرد در ایران، اسلام کار کرد در ایران»
البته آن حالات و خصوصیات و روحیات و شور و هیجان آن شب ایشان را من نمیتوانم توصیف کنم فقط خود من دچار یک سردی و یأس داشتم میشدم که جلسۀ آن شب روح تازهای به من داد.» (۱)
پینوشت:
۱. جمهوری اسلامی ، ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ، صفحه ۷
نظر شما