به گزارش «نماینده» :در حالیکه در حال نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستیم شماری از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این کشور از احتمال لغو توافق هسته ای بین ایران و قدرت های جهانی (برجام) سخن گفته اند به ویژه نامزد جمهوریخواه «دونالد ترامپ».
چنین اظهاراتی حتی اگر صرفا جنبه تبلیغاتی داشته باشند و عملی هم نشوند دارای اثرات و تبعات روانی بسیاری در عرصه جهانی برای جمهوری اسلامی ایران است.
تکرار این اظهارات توسط نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و همچنین برخی تحولات منطقه مثل کودتای نافرجام ترکیه و سیاست های آمریکا در منطقه موجب شد تا گفتگویی با پروفسور «لی هربرت همیلتون» داشته باشیم. نام همیلتون بیش از هر چیز با گزارش معروف بیکر-همیلتون درباره جنگ عراق در دوره ریاست جمهوری جورج بوش بر ایالات متحده آمریکا جهانی شد. وی یکی از روسای گروه مطالعاتی عراق از سوی حزب دموکرات آمریکا بود. همیلتون، رئیس سابق کمیته روابط خارجی کنگره امریکا بوده است.
همیلتون از کلیدی ترین افراد تصمیم گیرنده در ساختار سیاست خارجی آمریکا به شمار می رود و پر سابقه ترین نماینده کنگره آمریکا است که ۳۴ سال نمایندگی مردم ایندیانای آمریکا را در کنگره این کشور عهده دار بوده است. وی در حال حاضر عضو شورای امنیت داخلی آمریکا و عضو حزب دموکرات این کشور است. همیلتون همچنین ریاست مرکز کنگره در دانشگاه ایندیانا را عهده دار است و در بسیاری از مرکز مشاوره دولتی آمریکا عضویت دارد از جمله کمیسیون ۱۱ سپتامبر که معاونت آن را عهده دار است. وی رئیس مرکز وودرو ویلسون آمریکا نیز بوده است.
وی همچنین جز آن دسته از افرادی بود که در سالگرد توافق هسته ای با ایران با ارسال نامه ای به رئیس جمهور آمریکا خواستار ایجاد یک کانال مستقیم ارتباطی بین تهران و واشنگتن در خصوص برخی موضوعات منطقه ای شد.
*در نامه ای که شما و جمعی از سیاستمداران و اندیشمندان مطرح آمریکا در سالگرد برجام به رئیس جمهور آمریکا نوشتید از رئیس جمهور اوباما خواستید تا یک کانال دیپلماتیک مستقیم با ایران در زمینه موضوعات عراق، افغانستان و داعش باز کند. منافع مشترک ایران و آمریکا در این خصوص چیست که شما چنین درخواستی را مطرح کردید؟
ما پیشنهاد گشودن یک کانال دیپلماتیک مستقیم بین دو کشور را در خصوص یک سری از موضوعات دادیم تا از این طریق بتوانیم برخی مسایل را حل و فصل کنیم. اصلی ترین راه حل و فصل برخی مسایل وجود یک کانال گفتگوی پایدار و دائمی است. ایران یک بازیگر عمده در منطقه است و ما با آن مشترکات و منافع مشترک زیادی داریم و در عین حال درباره بعضی موضوعات هم اختلافات تند و تیزی با هم داریم. احساس من این است که وجود دیپلماسی ضروری است اگر ما دیپلماسی نداشته باشیم فکر می کنم اختلافاتمان رشد کنند و بیشتر و بیشتر شوند و وضعیت روابطمان بدتر شود. به همین علت من وجود دیپلماسی را ضروری می دانم.
*این روزها در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا شاهد آن هستیم که برخی نامزدها به ویژه نامزد حزب جمهوریخواه آقای ترامپ صحبت از لغو احتمالی برجام می کنند. چنین اظهاراتی یک نوع فضای روانی مسمومی به وجود می آورد که موجب بی رغبت شدن بانکهای خارجی به ویژه بانک های اروپایی برای همکاری با ایران و سرمایه گذاری در ایران می شود. به عبارتی دیگر بانک ها نگران عقب کشیدن دولت بعدی آمریکا از برجام هستند و این امر روند سرمایه گذاری آنها در ایران بعد لغو تحریم ها را کند کرده است بطوریکه این روند اصلا رضایت بخش نیست. دولت اوباما چگونه می تواند تداوم اجرای برجام توسط دولت بعدی آمریکا را تضمین کند؟
من در این خصوص نمی توانم به جای آقای ترامپ یا خانم کلینتون صحبت کنم. آنچه که من می دانم این است که در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد و این ناشی از کارکرد نظام سیاسی آمریکا است. بله، بطور کلی توافقی که توسط رئیس جمهوری قبلی حاصل شده است باید مورد تایید دولت جدید قرار بگیرد و این مسئله صحیحی است اما اجازه بدهید تا دوباره تاکید کنم که در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر آقای ترامپ رئیس جمهور شود و بخواهد توافق را بر هم زند یقینا می تواند این کار را بکند، اما این اقدام وی خروج از رویه و عملکرد کلی دولتهای آمریکا خواهد بود. طبق عملکرد معمول و رویه معمول دولت های جدید توافقات روسای جمهور قبل از خود را می پذیرند، اما در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد.
*اگر رئیس جمهور بعدی آمریکا توافق هسته ای با ایران را لغو کند. چگونه کشوری مثل آمریکا که خود را یک کشور مسئولیت پذیر در جامعه جهانی می داند قادر خواهد بود شرکای بین المللی خود را توجیه کند و حمایت آنها را برای ادامه فشارها و تحریم های بیشتر علیه ایران جلب کند تحریم هایی که حتی در زمانی که پا برجا بود از سوی برخی شرکای آمریکا اجرا نمی شدند. تبعات این اقدام احتمالی آیا موجب انزوای آمریکا نخواهد شد؟
بله درست است. این یکی از اصلی ترین موضوعات مورد بحث و تردید است. متحدان ما این توافق را پذیرفتند و ایران را ترغیب به پذیرش آن کردند و از آن حمایت کردند و این یک نکته بسیار مهم برای آمریکا است و به همین خاطر باید این توافق ادامه یابد. اما اگر رئیس جمهور بعدی بخواهد و مصمم باشد که آن را لغو کند راه های زیادی برای این کار دارد. من باز تاکید می کنم که نمی دانم که آیا رئیس جمهور بعدی این کار را خواهد کرد یا خیر. من نمی دانم رئیس جمهوری بعدی آمریکا چه خواهد کرد. اما فکر می کنم که اگر او به این نتیجه برسد که توافق انجام شده توافق بدی بوده است می تواند کارهای زیادی انجام دهد زیرا طبق قوانین آمریکا دست رئیس جمهور در سیاست خارجی بسیار باز است. نکته ای که شما اشاره کردید صحیح است و من نمی دانم رئیس جمهور بعدی چه خواهد کرد اما ما باید به قول خود عمل کنیم.
*برخی تحلیلگران و مقامات ترکیه، آمریکا را به دست داشتن در کودتای نظامی نافرجام ۱۵ جولای این کشور متهم می کنند. نظر شما در این خصوص چیسست؟
ترکیه برای این ادعاهای خود هیچ مدرکی ارائه نداده است و دولت آمریکا هم دست داشتن و حمایت از کودتا را رد می کند.
*اما حتی برخی چهره ها در آمریکا به این مسئله اشاره کرده اند و روز گذشته دونالد ترامپ نیز تصریح کرد سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) در کودتای ترکیه نقش داشته است و این ادعایی نیست که صرفا توسط ترک ها مطرح شده باشد؟
من از این اظهارات آقای ترامپ خبر ندارم و فقط چیزی را می دانم که دولت آمریکا اعلام کرده است. دولت من اعلام داشته است که در کودتا دست نداشته و مشوق آن هم نبوده است و من این را می پذیرم. من نخواهم گفت که دولت آمریکا برای سرنگونی یکی از متحدان خود که عضو ناتو می باشد تلاش کرده است.
*سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بیانگر نوع پارادوکس رویکرد دولت آمریکا به مقوله«امنیت» است. در حالیکه دولت آمریکا در داخل و خارج آمریکا مدعی حمایت از آزادی و بسط دموکراسی است(امنیت انسانی)، همزمان به حمایت از نظام های غیر دموکراتیک در منطقه از قبیل پادشاهی سعودی و بحرین می پردازد(امنیت دولتی). این به این معنی است که آمریکا مسئله امنیت دولتی و ثبات متحدان منطقه ای خود را بر امنیت انسانی و حقوق بشر ترجیح می دهد. اگر ما پذیریم که دولت آمریکا در داخل مدافع ارزش های لیبرال و حقوق بشر و دموکراسی است و سیاست خارجی را ادامه سیاست داخلی در نظر بگیریم، چگونه می توانیم این استانداردهای دوگانه و پارادوکس را توجیه کنیم؟
آمریکا در شکل دهی و اجرای سیاست خارجی خود منافع متعددی را مد نظر قرار می دهد. بعضی وقت ها این منافع استراتژیک، بعضی وقت ها اقتصادی، بعضی وقت ها بشردوستانه و بعضی وقت ها موضوع ثبات است. با توجه به شرایط موجود در موارد مختلف این تصمیم گیران آمریکایی هستند که اولویت سیاست خارجی را تعیین می کنند، اما همانگونه که شما در سوالتان مطرح کردید تصمیم گیران آمریکایی اغلب اولویت ثبات را ترجیح می دهند امری که موجب حمایت از دیکتاتورها و حکومت های اقتدارگرا در خاورمیانه می شود. آنچه که آمریکا در خاورمیانه انجام داده رفع نگرانی های مربوط به ثبات منطقه بوده است و آن را بر حقوق بشر و ارتقای دموکراسی ترجیح داده است که بستگی به شرایط موجود داشته است. به همین علت ما گهگاهی متهم به ریاکاری و نداشتن اختیار می شویم، اما سیاست خارجی مسئله ای بسیار پیچیده است. بعضی وقت ها شما مجبور هستید اولویت خود را به اقتصاد بدهید و بعضی وقتها به مسئله حفظ ثبات و مسایل بشری؛ کارهایی که ما در موارد مختلف انجام دادهایم.
*پیش بینی شما از آینده عراق و سرنوشت داعش در این کشور چیست؟
من نظری در این خصوص ندارم و پیش بینی در این خصوص انجام نمی دهم.
نظر شما