در کافه گپ این هفته سراغ «حسین نوش‌آبادی» رفتیم و صحبت از ریزه‌کاری‌های زندگی این نمایندۀ سابق مجلس، سخنگو و معاون حقوقی، امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گپ‌وگفتی خواندنی را رقم زد...
*شما چند خواهر و برادر دارید و در چه خانواده‌ای بزرگ شده‌اید؟
بنده در یک خانوادۀ مذهبی و از نظر اقتصادی متوسط و کشاورز به دنیا آمدم. اصولاً من در یک خانوادۀ پر اولاد بزرگ شده‌ام و حاصل 50 سال زندگی مشترک پدر و مادر عزیزم 6 دختر و 3 پسر می‌باشد و من فرزند چهارم این خانواده هستم.
*در دوران کودکی‌تان بیشتر چه تفریح و سرگرمی داشتید؟
از بدو تولد تا 10 سالگی در روستا زندگی می‌کردیم و بعد از سوم ابتدایی به شهر آمدیم و تحصیل و زندگی خود را در شهر ادامه دادم. عمده تفریح و سرگرمی من در دهۀ اول زندگی، تحصیل و کمک به خانواده در امر کشاورزی بود و اگر اوقات فراغتی هم پیش می‌آمد به بازی و سرگرمی‌های رایج دوران کودکی و انس با دوستان و همکلاس‌ها می‌گذشت.
*چطور با همسرتان آشنا شدید و به چه وسیله‌ای ازدواجتان صورت گرفت؟
من در سن 21 سالگی با دختر خالۀ خودم که نسبت به یکدیگر شناخت کاملی داشتیم، ازدواج کردم و با توجه به اینکه ازدواجمان در سال‌های پایانی 8 سال دفاع مقدس بود و کشور عزیزمان درگیر جنگ و جهاد علیه متجاوزان بعثی بود، سعی کردیم با رعایت همۀ جوانب و در نظر داشتن شرایط جنگی کشور یک زندگی معمولی را از نظر امکانات مالی و اقتصادی تشکیل دهیم و شروع کنیم.
*مهریۀ همسرتان چقدر بود؟
مهریۀ همسرم 14 سکه بهار آزادی است.
*اوایل ازدواج و زندگی مشترک وضع زندگی‌تان به چه شکل بود؟
تازه استخدام آموزش و پرورش شده بودم و تنها درآمد زندگی مشترک ما حقوق معلمی بود که سعی می‌کردیم با این شرایط، هزینه‌های زندگی را خودمان مدیریت کنیم.
*شما چند فرزند دارید؟
خداوند متعال 4 فرزند به ما عنایت فرموده است. 3 دختر و 1 پسر.
*فرزندانتان متأهل هستند؟ آیا مراسم عروسی‌شان ساده برگزار شد؟
یکی از فرزندانم ازدواج کرده است و فرزند دومم هم در آستانۀ ازدواج قرار دارد.
مراسم عروسی اولین فرزندم در کمال سادگی و بدون تشریفات معمول و ریخت و پاش‌های غیرمتعارف صورت گرفت.
*چقدر اهل خرید هدیه برای همسرتان هستید؟ فکر می‌کنید چه هدیه‌ای ایشان را خوشحال می‌کند؟
سعی می‌کنم به مناسبت‌های مختلف برای همسرم هدیه‌ای هر چند از نظر مادی ارزش چندانی نداشته باشد، خریداری و اهدا کنم. بیشتر کادوها و هدایایی که تهیه می‌کنم به مناسبت‌های دینی و ملی مانند ولادت ائمه معصومین و وقایع تاریخی اسلامی مانند: «اعیاد قربان، غدیر و فطر» و مناسبت‌هایی مانند: «دهه فجر و 12 فروردین» بعضاً به مناسبت سالگرد ازدواج و سالروز تولدشان کادو می‌دهم.
این که سؤال کردید چه هدیه‌ای بیشتر ایشان را خوشحال می‌کند باید بگویم فارغ از نوع، جنس، مقدار و میزان قیمت هدایایی که تهیه می‌کنم، نفس این اقدام برایشان اهمیت دارد.
*با توجه به مشغله‌هایی که دارید، در کارهای منزل به همسرتان کمک می‌کنید؟
متأسفانه اشتغالات فراوان شغلی امکان همکاری و کمک به همسر را در خانه نمی‌دهد اما در روزهای تعطیل و ساعات فراغت از فعالیت‌های رسمی، سعی می‌کنم خرید مایحتاج زندگی را شخصاً تهیه و خریداری کنم. کمتر اتفاق می‌افتد که خرید لوازم و وسایل و نیازهای خانه را همسرم به تنهایی انجام دهد. در داخل منزل هم اتفاق می‌افتد که گاهی غذاهای ساده را به خاطر علاقۀ شخصی‌ام تهیه و آماده نمایم که بیشتر شکل تفنّنی دارد.
*اهل ورزش کردن هم هستید؟
به پیاده‌روی و کوهپیمایی علاقه دارم و سعی می‌کنم از هر فرصتی برای پیاده‌روی استفاده کنم. ورزش فوتبال و والیبال را هم خیلی دوست دارم و اگر امکانش فراهم شود این ورزش‌ها را هم تجربه می‌کنم. از شنا کردن در استخر هم خیلی لذت می‌برم که البته کمتر اتفاق می‌افتد فرصت آن را پیدا کنم.
*اگر وقت خالی داشته باشید، عموماً به چه کاری مشغول می‌شوید؟
به مطالعه و کارهای پژوهشی در حوزه‌های فرهنگی، حقوقی و سیاسی می‌پردازم. در هفته مقداری از وقتم را در روزهای پنج‌شنبه و جمعه به خواندن تفسیر قرآن اختصاص می‌دهم. ضمناً با توجه به موقعیت شغلی که دارم سعی می‌کنم اخبار وب‌سایت‌ها و مطبوعات را به صورت روزانه دنبال کنم و بولتن‌های خبری را در بخش‌های گوناگون ببینم و بخوانم.
به ادبیات و شعر هم علاقه‌مندم و با دیوان حافظ و سعدی رابطه و انس همیشگی دارم.
*همسرتان هیچ وقت از اینکه شما زیاد کار می‌کنید و ممکن است به خانواده کمتر برسید، ناراضی نبودند، گله‌ای نکرده‌اند؟
گاهی از تراکم کارها و فعالیت‌های من دلسوزانه گله می‌کنند و از اینکه در ایام غیرتعطیل کمتر فرصت می‌کنم در کنار خانواده باشم، غیرمستقیم انتقاد می‌کنند اما شرایط من را درک می‌کنند و تحمل می‌کنند. در عوض روزهای تعطیل سعی می‌کنم مقداری جبران کنم.
*در خانه چقدر اهل عصبانیت هستید و اگر عصبانی شوید، برای آرام کردن خودتان چه می‌کنید؟
خیلی کم عصبانی می‌شوم. سعی می‌کنم در مشکلات و حوادث صبور باشم و تلاش می‌کنم کظم غیض داشته باشم. هر موقع که می‌خواهم عصبانی شوم یاد این حدیث ارزشمند و راهگشا می‌افتم که می‌فرمایند: «در زمان عصبانیت نه حرف بزن، نه تصمیم بگیر و نه قضاوت کن!»
البته انسان است و ضعف‌های درونی و نفسانی
*هر دو نفر در اوج تفاهم هم که باشند، در زندگی مشترکشان اختلاف‌نظر و دعوا پیش می‌آید. شما عموماً چگونه این اختلافات را حل می‌کنید؟
با گذشت، مصالحه و گفت‌وگو. البته اختلاف‌نظر و سلیقه یک امر طبیعی است. باید زن و مرد تلاش کنند تفاوت‌های همدیگر را بدانند و زیاد سخت نگیرند. اهل شکیبایی، مدارا و گذشت باشند تا زندگی شیرین شود.
نظر شما