به گزارش «نماینده» خبرگزاری رویترز نوشت: یک سال پس از توافق هستهای ایران و قدرتهای غربی، اصولگرایان در ایران قدرت این را پیدا کردهاند که دولت روحانی و شخص او را به حاشیه رانده یا در انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران او را از دور رقابتها خارج سازند. روحانی که در سال ۲۰۱۳م. به عنوان رئیسجمهور ایران انتخاب شد، در مبارزات انتخاباتی خود وعده داد که از انزوای بینالمللی ایران کم کرده و در راه روابط دیپلماتیک با دیگر کشورهای جهان پا بگذارد. این مسئله منجر به توافقی شد که بر اساس آن تحریمهای بینالمللی علیه ایران برداشته میشد و البته برنامة هستهای ایران نیز به حالت عادی بازگشته و از بر چسب «خطرناک» بودن جدا میشد.
با گذشت زمان و آشکار شدن ابعاد مختلف این توافق که منجر به از بین رفتن کامل تحریمها نشد، از میزان حمایتها از دولت روحانی نیز کاسته شد. حالا که مذاکرات تمام شده است، حامیان روحانی بر این باورند که تعدادی از اصولگرایان در پی ایجاد محدودیت در قدرت روحانی یا تلاش برای بیرون راندن او از قدرت در دور بعدی انتخابات هستند. به نظر میرسد در مقابل چنین فشارهایی روحانی تصمیم گرفته است که دیگر چنین فشارهایی را متحمل نشود و در مقابل آنها مقاومت نکند.
از هماینک اصولگرایان به دلیل اینکه توافق هستهای نتوانسته تغییری در وضعیت معیشتی مردم ایران ایجاد کند، او را سرزنش میکنند. این سرزنشها در حالی صورت میگیرد که قیمت نفت همچنان در پایینترین وضعیت خود میباشد و وعده برای آمدن سرمایههای خارجی به کشور همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
یکی از مسئولان ایرانی که خواسته نامش فاش نشود به «رویترز» گفته است: «درگیریهای سیاسی در ایران افزایش یافته است و مشروعیت دولت بر لبة تیغ قرار دارد. این اختلافات و تنشها در سال آینده برای انتخابات ریاست جمهوری عمیقتر نیز میشود.» این مقام آگاه همچنین ادامه داد: «روحانی شخصاً برای اینکه در دور بعدی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، تردید زیادی دارد.»
طرفداران روحانی بر این باورند که محبوبیت رئیسجمهور ایران و چشمانداز برونرفت ایران از انزوای سیاسی و اقتصادی تندروهای جناح محافظهکار را به شدت ترسانده است و به همین علت آنها به دنبال تحت فشار گذاشتن روحانی و دولتش هستند. یکی از مقامات سابق اصلاحطلب در این زمینه گفته است: «اصولگرایان و جناح محافظهکار میخواهند کسی روی کار بیاید که قرابت و نزدیکی بیشتری با این جناح داشته باشد. اگر بتوانند نامزدی بیابند که بتواند جلوی روحانی بایستد، این کار را میکنند و از او حمایت میکنند و اگر نتوانند، محدودیتهای بیشتری برای روحانی و حامیانش ایجاد میکنند.»
اتفاقات به وجود آمده در وضعیت اقتصاد ایران، رهبران احزاب و گروههای سیاسی در ایران را به این نتیجه رساند که روحانی را به عنوان بهترین گزینه برای حل مسئلة هستهای ایران با غرب بپذیرند. اما به نظر میرسد که این افراد این روزها روحانی را مهرة مثبت و مفیدی در این زمینه نمیدانند چرا که هنوز هم بسیاری از مشکلات با غرب بر سر جای خود باقی است و تهدیدات امنیتی و نظامی همچنان ایران را تهدید میکند. حالا که مسئلة هستهای نتوانسته به نتیجه دلخواه تبدیل شود و تحریمها همچنان بر سر جای خود باقی ماندهاند، دولت روحانی و شخص او دیگر کارآیی سابق را از خود نشان نمیدهند و به راحتی از نظر مردم میتوانند حذف شوند. یکی از متحدان روحانی در این خصوص گفته است: «انتخابات سال آینده به این دلیل از اهمیت زیادی برخوردار است که سرنوشت توافق هستهای را نیز مشخص خواهد کرد. اصولگرایان در صورتی که توافق به نتیجهای نرسد مطمئناً دوباره بر سر کار خواهند آمد.»
این فرد که نمیخواست نامش فاش شود، گفته است: «روحانی برای این انتخاب شد تا مشکل هستهای ایران را بر طرف سازد اما با وجود تمام اقدامات در این راه موفق نبود.»
رهبر عالی ایران این روزها به شدت دربارة اهمیت «ایدئولوژی انقلابی» و «اقتصاد مقاومتی» تأکید دارد. این مسئله را میتوان انتقادی در لفافه به رویکرد روحانی در بحثهای دیپلماتیک و همچنین مسائل مرتبط با پروندة هستهای ایران دانست و انتقادی بر این مسئله دانست که راهکارهای روحانی برای پیوستن دوباره به جامعة جهانی و اقتصاد جهانی و رفع مشکلات اقتصادی در ایران ناکارآمد بوده است. البته هنوز هم اصولگرایان چالشی جدّی برای دولت روحانی به وجود نیاوردهاند اما اگر در انتخابات آتی ریاستجمهوری بر روی یکی از نامزدهای انتخاباتی اجماع کنند، میتوانند قدرت روحانی را با چالش ویژهای روبهرو سازند یا او را برای همیشه از صحنة سیاست ایران دور کنند. در واقع نتیجة گفتوگوهای هستهای را میتوان در چند ماه آینده در بحثهای انتخابات ریاست جمهوری ایران مشاهده کرد.
اصولگرایان روحانی را به دلیل سرعت پایین در بازسازی اقتصادی سرزنش کرده و مورد انتقاد قرار میدهند و معتقدند دولت او توافق هستهای را در شرایطی پذیرفته که هیچ امتیازی از طرف مقابل نگرفته و شروط این توافق نیز اجرایی نشده است. یکی از کارشناسان مسائل ایران در دانشکدة مطالعات ایران دانشگاه «سنت آندروی» آمریکا معتقد است موضوع و تمرکز اصلی در شرایط فعلی وضعیت اقتصاد و معیشت مردم ایران است و اقتصاد به زمین جنگ و نبرد برای انتخابات آیندة ریاست جمهوری تبدیل شده است. انتظاراتی که روحانی دربارة توافق هستهای در مردم به وجود آورده است، نمیتواند به راحتی محقق گردد و اهداف تبیین شده به شدت دور از دسترس است. عدم تحقق پیشرفتهای اقتصادی حس سرخوردگی را برای عامه مردم موجب شده و دولت روحانی نتوانسته در زمینة محدودیتهای اجتماعی نیز موفقیتی را کسب کند.
به خاطر باقی ماندن تحریمهای یکجانبة آمریکا، بانکهای اروپایی مهم و سرمایهگذاران از داد و ستد با ایران عقبنشینی میکنند. تاکنون ایران موفق به ایجاد ارتباط با مؤسسههای مالی کوچک شده و بانکهای آمریکایی از تراکنش مستقیم با ایران ممنوع هستند.
سرمایهگذاری خارجی نیز با خطرات دیگری روبهرو است که چندان هم به مسئلة تحریمها ربطی ندارد. یکی از این مسائل قانونگذاریهای پیچیده و فقدان شفافیت در سیستم بانکی و مالی ایران است که سرمایة خارجی را از این کشور فراری داده و از سوی دیگر قوانین مربوط به کار و کارگران و حاشیههایی که فسادهای مالی به وجود آوردهاند، ایران را جزو پر خطرترین کشورهای جهان برای سرمایهگذاری خارجی کرده است. برای ایرانیان که با حس سرخوردگی در خصوص مسائل مالی و اقتصادی روبهرو شدهاند، هیچ نقطة امیدی از سوی دولت در این خصوص ترسیم نشده و همین مسئله کار را برای دولت در این زمینه سختتر میکند و امکان انتخاب روحانی را در دور دوم انتخابات ریاستجمهوریاش بیشازپیش سخت مینماید. جدای از این مسائل، ماجرای فیشهای حقوقی نجومی نیز در ایران به مسئلهای ملی تبدیل شده، این فیشهای حقوقی که نشان میدهد مدیران رده بالای دولتی از حقوقهایی به مراتب بیشتر و در برخی موارد بالای ۲۰ برابر حقوق افراد عادی دریافت کردهاند، حس سرخوردگی و ناامیدی از دولت را افزایش داده است. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت روحانی برای دور دوم انتخابات ریاست جمهوریاش کار آسانی در پی داشته باشد و احتمالاً او شخصاً نیز در این خصوص تردیدهای زیادی دارد.
نظر شما