شناسهٔ خبر: 126861 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ منبع: هفته نامه نماینده

خاطره خوانی؛

خانواده‌ای که تکلیف ازدواج فرزندان آن در لندن تعیین می‌شد!

ثریا پهلوی

رهبر معظم انقلاب ۱۷ دی ماه ۱۳۹۳ در جمع مردم قم به نکته جالبی درباره توطئه دشمنان اشاره کردند. ایشان فرمودند: «کسى که آشنا باشد، آگاه باشد با دنیاى کتاب و مطبوعات و مقاله می‌بیند که دشمنان چه‌کار دارند می‌کنند؛ امروز اینها سعى می‌کنند چهره خاندان خبیث و منحوس پهلوى را - رژیم فاسد و وابسته و خبیث و ظالم که کشور ما را سال‌هاى متمادى به عقب انداختند و ملت ایران را آن‌جور دچار مشکلات عظیم کردند - بَزک کنند، آرایش کنند.»

این تلاش دشمنان وظیفه سنگینی را برعهده فرزندان انقلاب می‌گذارد و آن اینکه ضمن بازخوانی تاریخ ایران به خصوص در دوره پهلوی خیانت‌های این خاندان را منتشر کنند. مطالعه خاطرات سیاستمداران و مسئولین این دوره به خوبی پرده از خیانت‌ها و جنایت‌ها بر می‌دارد. خاندانی که در مقابله با ملت و خواسته‌های مشروع آنان به شدت برخورد و در برابر اراده استعمارگران ذلیل و خاضع بودند. امروز تلاش می‌کنیم بخشی از خاطرات ارتشبد «فردوست» یکی از مهمترین نزدیکان «محمدرضا پهلوی» آخرین شاه ایران را مرور کنیم. خاطراتی که نشان می‌دهد آنان در زندگی خصوصی خود نیز اراده‌ای نداشتند و آن می‌کردند که ارباب‌هایشان می‌گفتند!

فردوست می‌گوید: «در سال ۱۳۱۷ مسئله ازدواج محمدرضا با فوزیه خواهر ملک فاروق، شاه مصر مطرح شد. مسلماً این ازدواج نقشه انگلیسی‌ها برای نزدیک کردن دو رژیم ایران و مصر بود ... ملک فواد پدر فوزیه، نوکر سرشناس انگلیسی‌ها بود و در زمانی که مصر هنوز مستعمره بریتانیا بود، حکومت مصر را به دست گرفت و با تقویت انگلیسی‌ها بر خود عنوان ملک نهاد ...[در همین سال] رضا خان تصمیم گرفت دو دختر بزرگش (شمس و اشرف) را شوهر دهد. دو نفر کاندیدا شدند. از دو خانواده معروف که سرسپرده انگلیس‌ها بودند: «فریدون جم پسر محمود جم (مدیر الملک) که بعداً به درجه ارتشبدی رسید و علی قوام پسر ابراهیم قوام (قوام الملک شیرازی) ... پدر و جد قوام الملک شیرازی مأمور انگلیس‌ها و حاکم خطه شیراز و حومه بودند. این را خودش می‌گفت. مأمور انگلیس بودن اصلاً برایش مسئله نبود و یک عادت خانوادگی بود. کارمندان سفارت انگلیس با خانواده‌شان هر موقع میل داشتند به منزل او می‌آمدند و اکثر شب‌ها یکی دو میهمان انگیسی داشت ... اما درباره محمود جم (مدیرالملک) جم یک انگلیسی تمام عیار بود. با سفارت تماس داشت، اما وقتی احساس می‌کرد اجازه لازم است از شاه کسب اجازه می‌نمود. او فراماسون بود و زندگی بسیار مرفهی داشت.»

برچسب‌ها:

نظر شما