«نماینده»؛ هاجر چنارانی*/ در تحلیل معضلات امروز جامعه باید گفت مسئله ما در ایران مشکل جمعیتی نیست، ما با کنترل جمعیت نمیتوانیم مسائل کشور را حل کنیم بلکه مسئله، عدم مدیریت صحیح و برنامهریزی مناسب است.
متأسفانه در کشور ما به دلیل برنامهریزی غلطی که صورت گرفت، به مدت ۱۵ سال از رشد جمعیت ممانعت به عمل آمد. در همین راستا سالها وسایل کنترل جمعیت که اغلب ساخت آمریکا بودند به رایگان در دسترس مردم قرار میگرفت. این کاهش جمعیت ضربه سهمگینی بر پیکر شیعیان وارد ساخت.
اما مسئلهای که امروز دست به گریبان جامعه ما شده است، دسترسی آزاد به اینترنت و فضای مجازی است. در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته دنیا افراد زیر ۱۳ سال امکان استفاده از اینترنت را ندارند یا اینکه به طور تعریف شده امکان دسترسی دارند. یعنی اینطور نیست که اینترنتی که پدر یا مادر ۴۰ ساله استفاده میکنند با آنچه که مورد استفاده فرزند ۱۰ سالهشان قرار میگیرد، یکسان باشد. تا جایی که کشور انگلستان تصمیم گرفت برای استفاده مردم این کشور کارت استاندارد تعریف کند.
فضای مجازی یک چاقوی دو لبه است که اگر در دست آشپزی باشد او با تبحر و مهارت خود استفاده مفید از آن خواهد داشت، علیرغم این کاربرد اگر همین چاقو در دستان یک کودک قرار بگیرد ممکن است تا استخوان او را از بین ببرد و متأسفانه در کشور ما به این ویژگی توجه کافی نشده است.
امروز خانوادههای ما دچار فقر فرهنگی هستند. در بسیاری از خانوادهها شاهدیم که در مسائل اساسی زندگی خود با مشکلات مادی دست و پنجه نرم میکنند اما برای فرزندان خردسال خود تلفن همراه تهیه کردهاند. البته در این میان برخی خانوادهها هستند که ضوابط خاصی برای تهیه این وسیله برای فرزندان خود تعیین میکنند و تا رسیدن به سن مناسب از خرید آن اجتناب مینمايند. نکته قابل توجه در این زمینه نوع تربیت فرزندان است؛ فرزندان باید به گونهای تربیت شوند که تقاضای امکاناتی که متناسب با سن آنها نیست را نداشته باشند.
در حال حاضر مسائل ما به دو حوزه فضای حقیقی و فضای مجازی تقسیم شده است. در فضای حقیقی مشکلات و مسائل قابل مشاهده میباشند. مشکلاتی از قبیل فقر، بیکاری، زنان بیسرپرست و بد سرپرست، دختران و پسرانی که بنا به دلایلی هنوز ازدواج نکردهاند و بسیاری از مشکلات دیگر در فضای حقیقی کاملاً ملموس است. باید متوجه باشیم که مشکلات ناشی از فضاهای مجازی شاید امروز قابل مشاهده و لمس نباشد اما در آینده نزدیک معضلات جدّی را برای جامعه ایجاد خواهد کرد، مشابه اتفاقی که در موضوع کنترل جمعیت رخ داد و اثرات آن سالها بعد گریبان جامعه را گرفت.
فرزندان ما که به تلفنهای همراه دسترسی دارند به دو شکل از فضای مجازی استفاده میکنند؛ مورد اول استفاده از بازیهای مجازی است و حالت دوم ورود به گروههای مجازی است. در مورد اول اغلب بازیهای مجازی قابل ارتقاء هستند یعنی به محض اینکه هر مرحله را به پایان میرسانید به دنبال بازی در مراحل بعدی خواهید بود. مراحل اولیه رایگان است اما برای بازی در مراحل بالاتر مبلغی تعیین میکنند. به این ترتیب است که فرزندان ما برای بازی در مراحل بالاتر تا چند میلیون تومان باید هزینه کنند. یک دانشآموز از چه منبعی میتواند این مبالغ را تهیه کند؟ این بازیها یک حس رقابتی را هم میان دانشآموزان در مدارس ایجاد کرده است که به دنبال این هستند که چه کسی تا چه مرحلهای از بازی را با موفقیت پشت سر گذشته است.
آسیبشناسی این بازیها تفسیر مفصلی دارد که در این مجال نمیگنجد اما همین اندازه اشاره میکنیم جوایزی که برای هر مرحله از این بازیها تدارک دیده شده مورد نقد کارشناسان است. اگر قرار است تفریح فرزندان ما با در فضایی با جنس مخالف باشد لازم است تا والدین و مسئولین در این موضوع تجدیدنظر داشته باشند. در نهایت این بازیها نوعی از اعتیاد را برای جوانان و نوجوانان سرزمین ما ایجاد کرده است که به اندازه اعتیاد به مواد مخدر مورد توجه قرار نمیگیرد.
متأسفانه برخی از خانوادهها برای اینکه فرزندان خود را سرگرم کنند، اقدام به تهیه تلفن همراه مینمايند بدون اینکه به اثرات و عواقب استفاده از آن آگاه باشند و این مسئله ریشه دیگری نیز دارد و آن عدم آگاهی والدین به اهمیت دوران جوانی و حساسیتهای خاص این دوره است. جای بسی تأسف که خانوادههای ما زمانی از روز را به صحبت و برقراری ارتباط دوستانه با فرزندان خود اختصاص نمی دهند و برای اینکه کار خود را آسان کنند فرزندان خود را در فضای مجازی که میدان نبردی پرخطر است رها میکنند.
ما مخالف وجود فضای مجازی و ... نیستیم بلکه معتقدیم استفاده از این ابزارها خطراتی را به همراه دارد که نیازمند مدیریت و برنامهریزی است که بخشی از آن به عهده مسئولین و بخش دیگر آن برعهده نظام خانواده است.
* نماینده نیشابور و کارشناس مسائل اجتماعی
نظر شما