شناسهٔ خبر: 126719 - سرویس اقتصاد
نسخه قابل چاپ منبع: هفته نامه نماینده

تیم اقتصادی دولت اعتقادی به تولید ندارند و فقط به تجارت فکر می‌کنند

محمدقلی یوسفی.jpg

«نماینده»؛ میثم مهرپور- «محمدقلی یوسفی» دارای دکترای اقتصاد از هندوستان است. وی هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است و از لحاظ فکری سیاسی به دولت نزدیک است اما از لحاظ اقتصادی معتقد است دولت حسن روحانی در ۳ سال اخیر کاری برای اقتصاد و مردم نکرده است. او می‌گوید اگر همین الان بروید و از فعال اقتصادی و تولیدکنندگان بپرسید از عملکرد دولت راضی هستید یا نه؟ می‌گوید: «به هیچ وجه؛ چراكه او برای آنها کاری نکرده است.» نماینده در گفت‌وگو با دکتر «محمدقلی یوسفی» به تحلیل عملکرد اقتصاد ایران در ۳ سال اخیر پرداخته است.

 

آقای دکتر، تحلیل شما دربارة عملکرد اقتصادی دولت یازدهم در بیش از ۳ سال گذشته چیست؟ به نظرتان چه مقدار از وعده‌های اقتصادی دولت یازدهم تاکنون محقق شده است؟

من عملکرد اقتصاد ایران را در ۳ سال اخیر اصلاً مطلوب ارزیابی نمی‌کنم. چرا که بسیاری از وعده‌های اقتصادی جناب رئیس‌جمهور و تیم اقتصادی ایشان محقق نشده است. بیش از ۳ سال است که دولت محترم زمام امور کشور را بر دست گرفته اما نتایج مطلوبی در این مدت حاصل نشده است. امروز که با شما حرف می‌زنم ۳ سال است که دولتی‌ها حرف خروج از رکود می‌زنند، اما این وعده و شعار آنها به واقعیت تبدیل نشده است. اگر هدف دولت یازدهم و تیم اقتصادی آقای روحانی، خروج واقعی از رکود است، لازمه‌اش این است که منابع از بانک به بخش‌های مولد صنعت و کشاورزی کوچ کنند. اما به نظر می‌رسد این طور نیست. آمارها و شواهد عینی و حقیقی این موضوع را تأیید می‌کند. لابی‌های قدرتمندی به خصوص مربوط به مسکن و تجارت پول، عامل فشار هستند و این لابی‌ها ایجاد فشار برای کاهش واقعی نرخ سود را ایجاد کردند. این را بدانید که اگر هر اقدامی بدون تدبیر و ‌برنامه باشد، نتیجه‌بخش نیست. در مورد سود بانکی نیز همان طور که دیدیم، افزایش آن بدون هدف بود و اثر منفی داشت، الان هم پایین آوردنش بدون هدف است. پس باید ببینیم واقعاً هدف چه چیزی است؟

من معتقدم دولت جناب روحانی برنامة خاصی برای اقتصاد ایران ندارد. گذشت ۳ سال از عمر دولت و نابسامانی‌های اخیر، این موضوع را تأیید می‌کند. من شخصاً به عنوان یک اقتصاددان فکر نمی‌کردم، ۳ سال از عمر دولت بگذرد، اما وضعیت اقتصاد ایران این گونه باشد. این نقد به دولت بسیار جدی است.

 

یکی از مواردی که در چند ماه اخیر دولت به شدت به آن افتخار می‌کند، کاهش تورم است. طبق آمارهای رسمی تورم نقطه به نقطه تک رقمی شده است. تحلیل شما چیست؟

من به عنوان یک اقتصاددان تصریح می‌کنم کاهش تورم با این روشی که در دولت یازدهم صورت گرفته است، بسیار آسان است. امروز مهمترین عامل کاهش تورم، به دلیل تشدید رکود بوده است. لذا دولت برای کاهش تورم کاری نکرده که به آن افتخار کند. از سوی دیگر زمانی کاهش شاخص‌هایی مانند تورم از جمله تورم نقطه به نقطه حائز اهمیت است که دولت سیاستی را اتخاذ کرده باشد. وقتی دولت در ۳ سال اخیر کاملاً بی‌برنامه و سردرگم عمل کرده است، چگونه باید از کاهش تورم نقطه به نقطه خوشحال باشیم؟ باید در نظر داشته باشیم که کشور ما تنها با کاهش تورم روبه‌رو نیست. ما هم رکود داریم و هم تورم. طبیعی است در جامعه‌ای که رکود باشد، تورم هم کاهش پیدا می‌کند. در اقتصادی که رکود در آن حاکم است، سرمایه‌گذاری به وجود نمی‌آید و قدرت خرید مردم هم کاهش پیدا می‌کند. در این شرایط کاهش تورم آن هم تورم نقطه به نقطه چیز چندان مهمی نیست. لذا با این توضیحاتی که خدمت شما ارائه دادم از شما سؤال می‌کنم، آیا باید از کاهش تورم خوشحال باشیم؟

 

یکی دیگر از نکات قابل توجه دربارة دولت یازدهم، تیم اقتصادی است. برخی از اقتصاددانان معتقدند قسمت اعظمی از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از برخی از تفکرات- سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولتمردان دولت یازدهم است.

من هم چنین اعتقادی دارم. برنامه‌های اقتصادی دولت یازدهم مسکن وار است. شما دو برنامة خروج از رکودی که مشاوران آقای رئیس‌جمهور برای اقتصاد ایران طراحی کردند و نوشتند را ببینید. دو برنامة مذکور که با نام‌های برنامة خروج از رکود عنوان شدند، کاملاً مسکن وار به اقتصاد ایران تزریق شدند. از طرفی با اجرای برخی سیاست‌های اقتصادی پولی و مالی و با ارائة برنامه‌های جدید، اقتصاد ایران را به هم می‌زند.

تحلیل من این است، تیم اقتصادی دولت اعتقادی به تولید ندارند و بیشتر به تجارت فکر می‌کند. هیچ‌کدام از اعضای تیم اقتصادی دولت حتی یک صفحه برای تولید مطلب ننوشته است. این مسئله کاملاً به وضوح در تفکرات اقتصادی تیم اقتصادی دولت قابل مشاهده است که آنها اعتقادی به تولید ندارند.

 

آقای دکتر یوسفی! همانطور که در اخبار نیز مشاهده کردید، در یک سال اخیر با کاهش صادرات غیرنفتی و حجم تجارت خارجی مواجه بودیم. این روند و احتمال ادامه‌دار بودن آن می‌تواند تبعات اقتصادی جبران ناپذیری را برای اقتصاد ایران داشته باشد. چرا به چنین وضعیتی دچار شده‌ایم؟

مشتریان ایران در تجارت خارجی کاهش یافته است و این مسئله نشان دهندة یک بی‌تدبیری آشکار در این حوزه است. طبق آمارهای رسمی، ما در سال گذشته با کاهش ۱۶ درصدی صادرات غیرنفتی مواجه شدیم. حتی در ۳ ماه نخست امسال نیز وقتی آمارها را می‌بینيد، متوجه می‌شويد که با ۱۴ درصد کاهش مواجه هستیم. این نشان دهندة ضعف در تجارت خارجی ماست. مطمئن باشید در صورتی که در این حوزه مدیریت کارآمد صورت می‌گرفت، امروز ما شاهد چنین اتفاقی نبودیم. البته یکی از دلایل مهم آن تشدید رکود است. تولیدکنندگان ما تولیدشان نسبت به گذشته کمتر شده و از این‌رو صادراتشان نیز کاهش یافته است. اگر چه من معتقدم قسمت اعظم این ضعف‌ها ناشی از ضعف دولت است. از سوی دیگر اعتقاد دارم دولت یازدهم در حوزة تجارت خارجی در ۳ سال اخیر به صورت ولنگاری عمل کرده و از اصول خاصی در تجارت پیروی می‌کند که در مجموع به زیان کشور است.

من در این حوزه نقد جدی دیگری نیز به دولت دارم و آن هم اهتمام بیش از حد به سرمایه‌گذاری خارجی است. من از شما خواهش می‌کنم بروید و از سرمایه‌گذار و تولیدکنندگان داخلی بپرسید در ۳ سالی که دولت آقای روحانی سرکار آمده، آیا از عملکرد و سیاست‌های ایشان راضی هستید؟ بدون شک اغلب از دولت گلایه می‌کنند و رضایت نخواهند داشت. به نظرتان چرا؟ دلیلش خیلی روشن است. چون دولت یازدهم در ۳ سال اخیر تنها به سرمایه‌گذار خارجی فکر کرده و فقط در اندیشة ورود خارجی‌ها به ایران بوده است. در حالی که ما در داخل کشور خودمان اینقدر سرمایه‌گذار داخلی داریم که اگر اینها را مورد حمایت قرار می‌دادیم وضع کشور خیلی نسبت به حال بهتر بود. لذا چون فکر و اندیشه‌مان خارجی است، نمی‌توانیم برای سرمایه‌گذار داخلی کاری بکنیم.

 

نقدینگی در دولت یازدهم در ۳ سال اخیر با یک روند افزایشی افسارگسیخته به رقم بالای هزار هزارمیلیاردتومان رسید. تحلیل شما چیست و به نظرتان تبعات این افزایش چه می‌تواند باشد؟
نقدینگی در پایان سال ۹۱ از ۵۰۰ هزار میلیاردتومان به ۱۰۱۷ میلیاردتومان در پایان سال ۹۴ رسیده است. این رقم نشان دهندة دو برابر شدن حجم نقدینگی است و من این افزایش را خطرناک و دارای تبعات بسیار منفی برای اقتصاد ایران می‌دانم. معتقدم این تبعات خطرناک به زودی اقتصاد ایران را درگیر خود خواهد کرد. هم احتمال افزایش نرخ ارز وجود دارد و هم افزایش تورم. اگر این همه نقدینگی بخواهد وارد حوزة کاری در بخشی از اقتصاد شود و به طرز غیرمنطقی و غیرکارشناسی مورد استفاده قرار گیرد، آن بخش از اقتصاد ایران نابود خواهد شد. لذا توصیة من به دولت محترم این است که هر چه زودتر کاری برای این جریان نقدینگی ۱۰۱۷ میلیاردتومانی انجام دهد تا این رقم تبدیل به یک بحران نشود.

 

 

 

 

نظر شما