به گزارش «نماینده» پایگاه خبری لوبلاگ نوشت:
همهپرسی جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا هفته گذشته برگزار شد و در پایان شمارش آرا، مشخص شد ۵۲% رأیدهندگان به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا رأی دادهاند. گرچه مردم انگلیس از این اتفاق چندان هم خوشحال نیستند اما واقعیت این است که دیگر انگلستان نمیتواند جزئی از اتحادیه اروپایی باشد. نتایج این اتفاق از هماینک قابل پیشبینی نیست و باید چند سال بگذرد تا بتوان اعلام کرد این جدایی تا چه حد بر روی مسائل بینالملل تأثیر داشته است.
«یان برمر»، تحلیلگر اقتصادی، این اتفاق را به عنوان تأثیرگذارترین اتفاق و ریسک سیاسیای توصیف کرد که دنیا پس از بحران موشکی کوبا به خود دیده است. این اتفاق در واقع نه تنها یک کشور را از یک اتحادیه بزرگ خارج ساخت، بلکه پایههای اصلی یک اتحاد قدیمی را نیز به لرزه درآورد. هر چه که بتواند ساختار این اتحادیه بزرگ را به لرزه درآورد، میتواند تأثیر منفی بر روی توافقها و قراردادهایی داشته باشد که اعضای این اتحادیه با کشورهای دیگر داشتهاند و توافق هستهای با ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
این اتفاق در ایران نیز تأثیرات خود را داشته است. یکی از معاونان رئیسجمهور ایران، حسن روحانی در اولین واکنش به این جدایی، در توییتر خود نوشت که برگزیت یا همان خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بزرگترین فرصت برای ایران است. اما ایرانیان باید به عنوان یک رویداد خوشخیم نگران این اتفاق باشند. عدم اطمینان و آشفتگی که اینک گریبانگیر اروپا شده، شاید تأثیر شگرفی بر اجرای برجام گذارد. درحالیکه ایران در حال ورود مجدد به جامعه جهانی بوده و تأکید و تمرکز بر هماهنگی مرکزی با اتحادیه اروپا دارد، رویداد هفته گذشته در انگلستان موجب انحراف و از بین رفتن ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی میشود.
این اتفاق به سادگی میتواند تبدیل به اثری بسیار منفی بر اجرایی شدن توافق هستهای، تبدیل شود. این حقیقت را باید به درستی درک کرد که هیچ نهاد هماهنگ کننده توافق ایران خارج از چارچوب اتحادیه اروپا وجود ندارد. نقش مرکزی اروپا در برجام، مرتبط با منافع سیاست خارجی انگلیس، فرانسه، آلمان و توانایی اجرای برجام و اجماع با آمریکا، روسیه و چین بوده و اجماع تعهد در مسیر اجرای رفع تحریمها از جمله مهمترین بخشهای این توافق از منظر ایرانیان بود. بنابراین اگر ایران رونق اقتصادی مورد نظر را شاهد نباشد، این توافق در معرض خطر سقوط خواهد افتاد. گرچه بسیاری بر این عقیده بودهاند که رابطه ایران بعد از توافق هستهای با آمریکا خوب شده و میتواند به سوی بهتر شدن نیز پیش رود اما باید گفت که ایالاتمتحده به تنهایی نمیتواند مسئولیت اجرایی شدن برجام را بر عهده بگیرد و این اتحادیه اروپا است که باید به عنوان نهاد قانونی تأثیرگذار به این اقدام بیندیشد. در واقع برجام ریشه در ساختار اتحادیه اروپا دارد.
از نظر اقتصادی نیز این مسئله میتواند تأثیر زیادی بر روی فضای اقتصادی ایران بعد از توافق هستهای داشته باشد. این اتفاق به طور دردسرسازی اثر منفی بر توانایی انگلیس و اروپا در ارائه مزیتهای اقتصادی به ایران دارد. در این بین پیشتر بانکهای اروپایی نگران گرفتار شدن در تحریمهای ثانویه آمریکا بر ایران بودند و این موضوع باعث تردید آنها از تعامل با ایران میشد. اکثر سرمایهگذاران در قراردادن سرمایههای خود در ایران قبل از این همهپرسی مردد بودند اما اینک حتی شک و تردیدشان بیشتر نیز خواهد شد. طرح خروج از اتحادیه اروپا تأثیر نزولی بر بازار نوظهوری چون ایران دارد. اگر این نوسانها تداوم یابند، بازار لرزان نوظهور ایران کمتر فرصتی جالب برای سرمایهداران خواهد بود.
کابینه «دیوید کامرون» نیز به کلی در هم ریخته است و فضای سیاسی انگلیس به شدت تحت تأثیر این رأی قرار گرفته است. با این وضعیت، مدیران عامل شرکتهای مهم انگلیسی و اروپایی با چالش لجستیکی و تدارکاتی مواجه میشوند و نیاز خواهند داشت توجه خود را معطوف به برنامههای بعد از رأی خروج از اتحادیه نمایند. اینک آنها کمتر میتوانند منابعی را برای توسعه فرصتها در ایران به ویژه در سطوح بالای مورد نیاز اختصاص دهند. در واقع ایران اولویت برنامه اقتصادی دوره بعد از خروج از اتحادیه اروپای انگلیس نخواهد بود.
وقتیکه توافق ایران اعلام شد، به نظر رسید که این امر نمونه یک پیروزی بزرگ در همکاری و چشمانداز منافع ۷ کشور مختلف به عنوان نمایندگان جامعه جهانی بود که سرانجام منجر به شکلگیری یک توافق مستحکم شد. اما در بسیاری از جهات، رأیگیری در انگلستان و نتیجه آن رد نوع سیاستی بود که توافق با ایران را به ارمغان آورد. درواقع رأی به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، رأی به رد ساختار این اتحادیه و تمام منافعی بود که این اتحادیه برای اعضا داشت. این رأی میتواند به معنای نفی تمام منافع مشترک ۷ کشوری باشد که در توافق تاریخی با ایران حضور داشتهاند. در حالیکه ایران در حال بازگشت به جامعه بینالملل است با سقوط بالقوه اتحادیه اروپا، به نظر میرسد در این جامعه کمتر مورد استقبال قرار گیرد.
نظر شما