به گزارش «نماینده» علیرضا قزوه از شاعران برجسته کشورمان و مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری قصیدهای در رثای استاد حمید سبزواری سرود که امروز توسط سعید حدادیان اجرا شد.
* قصیده ای برای حمید سبزواری
خاک ای خاکی که می گیری کنون در بر مرا
بشنو از من نیست جز شور خدا در سر مرا
آتشی دارم به جان گویی خدا روز ازل
خلق کرده جای خاک از خون و خاکستر مرا
شعر پاکم رشته ای از شیر پاک مادر است
نور قران ریخته در کام جان مادر مرا
بید مجنونم که در دشت عطش روییده ام
نشکند طوفان و تندر نشکند صرصر مرا
از تبار نوبهارم سربدار سبزوار
هان کفن سازید از نسرین و سوسنبر مرا
همرهم بودید هم از منزل اول به صدق
همصدا باشید هان تا منزل آخر مرا
می برندم بال در بال ملایک تا بهشت
دسته های قدسیان با بانگ یا حیدر مرا
لحظه ی تلقین زمان ذکر افهم یا حمید
روضه ای خوانید از آن سید بی سر مرا
بار سنگینی نبودم روی دوش دوستان
آن چنان خجلت نداد این پیکر لاغر مرا
پیش چشم مردمان در شستشوی واپسین
آب غسل آرید از جوبار چشم تر مرا
خوانده ام عمری سرود درد اما با نشاط
التفاتی نیست بر دنیای خنیاگر مرا
آنقدر شور حسینی هست در جانم که عشق
برده از جامه دران یک پرده بالاتر مرا
سالک راه ولایت بودم از روز نخست
می شناسند از بن جان رهرو و رهبر مرا
پارسی را پاس می دارم به فر انقلاب
پارسایانی که می دانید قدر و فر مرا
فارغم از لعل و مروارید و یاقوت و درر
نیست جز در دری در زندگی گوهر مرا
من مرید اهل بیتم من زبان ملتم
پاس می دارند هم بیرون از این کشور مرا
هم دلیران مهر می ورزند بر اشعار من
هم شهیدان یاد می آرند در سنگر مرا
ای خمینی میهمان داری مریدت آمده ست
نزد پیغمبر شفاعت کرده آن سرور مرا
غیر ذکر یا علی ذکری ندارم بر زبان
دست می گیرد علی در عرصه محشر مرا
علی رضا قزوه/23 خرداد ماه
نظر شما