هفته نامه «نماینده»؛ اقبال شاکری*/ بودجههای زیادی تاکنون به بافت فرسوده تخصیص یافته و صحبتهای زیادی در صحن علنی شورای اسلامی شهر تهران در این باره شده است، اما واقعیت این است که بافتها تغییر چندانی در جهت نوسازی و بهسازی نداشتهاند. حتی در شرایطی که متولیان امر از تسهیلات ایجاد شده در قالب برنامههای مستمر سخن میگویند. به نظر میرسد راهکار حل این مساله پیدا کردن راهی است تا ساکنان بافتهای فرسوده، خود تشویق شوند تا این کار را انجام دهند. به غیر از این شیوه، هر مسیری را که برای حل معضل بافت فرسوده در کشور در نظر بگیریم و طی کنیم به طور قطع راه حلی اشتباه خواهد بود.
این در حالی است که در طول سالهای گذشته تاکنون بارها و بارها بستههای تشویقی زیادی در این زمینه تدوین و تسهیلات متعددی نیز برای این موضوع در نظر گرفته شده است، اما به نظر میرسد راهکارهایی که برای مرتفع کردن مشکلات موجود در این حوزه مدنظر قرار گرفته است، کار ساز نبوده و نیستند. این بستههای تشویقی نه تنها انگیزهای در اقشاری از مردم که در محدوده بافت قدیمی یا همان بافت فرسوده سکونت دارند، ایجاد نکرده است. بلکه حتی تمایلی هم برای نوسازی یا بهسازی محل زندگی در آنها به وجود نیاورده است.
به عقیده نگارنده قشرهایی که در محدودههای مورد نظر سکونت دارند، از دهکهای پایین جامعه بوده و توانایی ندارند، حتی بخشی از هزینههایی را بپردازنند که خود باید برای نوسازی بنایی که در اختیار دارند، تامین کنند.
این در حالی است که شاید به نظر بسیاری از افراد، این رقم مبلغ ناچیزی باشد، ولی با توجه به توانایی مالی این قبیل خانوادهها، در موارد بسیاری رقم مورد نظر برای آنها خارج از توان اقتصادیشان خواهد بود.
نکته دوم این است که در صورتی که موجبات بازسازی بنای تحت مالکیت فرد فراهم شود در مدتی که بنای مذکور در حال تخریب و بازسازی است، خانوادههایی که در آن سکونت داشتهاند باید مکان دیگری را برای سکونت خود انتخاب کرده و شاید حدود 2سال را در آن سپری کنند که این امر خود مستلزم صرف هزینه نه چندان کمی برای آنها خواهد بود. مبالغی که در توان بسیاری از این خانوادهها نیست. زیرا اگر آنها محل دیگری را برای سکونت در اختیار داشتند یا از نظر مالی توانایی تهیه واحد مسکونی دیگری را داشتند به طور قطع شرایط بهتری برای انتخاب محل سکونت خود فراهم میآوردند و در چنین بناهای قدیمی و فرسودهای ساکن نبودند.
بنابراین از این نظر نیز با مشکل روبرو هستند. با این اوصاف اگر مسئولان در این حوزه قصد داشته باشند تا این قبیل بناها را تخریب و نوسازی کنند، باید امکانات لازم را نیز فراهم آورند.
بحث دیگر که نباید از آن غافل شد این است که این مالکان در حال حاضر در یک خانه اما با برخی از امکانات مانند حیاطی هرچند کوچک ساکن هستند، اما می اندیشند که اگر خانه کنونی را با بناهای دیگر تجمیع کنند تا ساختمانی جدید در آن ایجاد شود به طور قطع فضایی که در اختیارشان قرار میگیرد، آنها را تا حد زیادی محدود خواهد کرد. این موضوع نیز باعث میشود تا علاقهای برای شرکت در چنین طرحها و پروژههایی نداشته باشند، یا بهندرت حاضر به انجام این کار شوند.
باید توجه داشت؛ متراژ خانههایی که بعد از نوسازی در اختیار آنها قرار میگیرد هم کوچکتر از متراژ قبلی بوده و هم دامنه تعاملات افرد ساکن در خود را کمتر خواهد کرد. به طور نمونه اگر چه بنای قدیمی که در اختیار دارد مساحت کمتر داشته اما میتواند از همه فضاهای موجود مانند زیر پله یا حیاط برای انجام کارهایش استفاده کند. حتی در برخی مواقع کارگاههای کوچکی نیز در خانه دارند و با درآمد ناشی از آن زندگی میکنند. بنابراین وقتی این فضاها از بین بروند شیوه زندگی افراد ساکن در آنها حتی فعالیتهای اقتصادی که ممکن است داشته باشند نیز دستخوش تغییر خواهد شد که میتواند برای آنها مشکلساز باشد.
از این رو در کنار همه ایدهها و طرحهایی که در این حوزه تدوین میشود باید به این سه اصل مهم نیز توجه کرد زیرا تا این موارد بررسی و حل نشود نمیتوان امیدوار بود، مردمی که در بافتهای فرسوده سکونت دارند، انگیزه و تمایلی برای این کار داشته باشند.
* رییس کمیته عمران شورای اسلامی شهر تهران
نظر شما