شناسهٔ خبر: 125263 - سرویس اقتصاد
نسخه قابل چاپ منبع: هفته نامه نماینده

تأثیر ایدئولوژی در رفتار اقتصادی دولت‌ها

ابراهیم رزاقی431

«نماینده»؛ دکتر ابراهیم رزاقی*/ زمانی که ما از فساد صحبت می‌کنیم در وهله نخست باید مشخص کنیم منظورمان از فساد چیست؟ در فرهنگ لغت فساد به معنی «مفت‌بری» است؛ بر اساس این تعریف، فساد بسیاری از فعالیت‌ها را دربرمی‌گیرد و حیطه گسترده‌ای دارد. وام‌هایی که فرد یا گروهی دریافت می‌کنند، اما آن را بازپرداخت نمی‌کنند، تغییر کاربری زمین‌ها، تولید کالا با کیفیت پایین و ... همه نمونه‌هایی از فساد هستند.

در سطح فردی نیز استادی که تعهدات خود را نسبت به وظایف محول در دانشگاه ایفا نمی‌کند، فردی که کالای خود را با قیمت بالاتر از آن چه باید، به فروش می‌رساند و موارد مشابه به نوعی فساد در فعالیت اقتصادی است. به همین دلیل می‌توان گفت هر کدام از ما در معرض تهدید فساد و به طور خاص فساد اقتصادی هستیم و اگر در فعالیت‌های فردی خود دقت لازم را نداشته باشیم می‌توانیم به آن دچار شویم.

این موضوع که فساد در سطح خرد و فردی هم می‌تواند وجود داشته باشد نشان می‌دهد باید ریشه‌های آن را در ذهنیت افراد نیز جست‌و‌جو کرد. در حقیقت یکی از عوامل مهمی که می‌تواند از فساد جلوگیری یا آن را تشویق کند، دیدگاه و سازه فکری افراد است.

نظام اعتقادات افراد روی این مسئله بسیار تأثیرگذار است. گاهی افراد از خوب یا بد بودن عملی آگاهی دارند، اما نمی‌توانند در راستای همان عقاید خود حرکت کنند؛ در مقابل افرادی هم هستند که به لحاظ چارچوب اعتقادی در مورد خوب یا بد بودن یک عمل خاص، حکمی ندارند، اما به واسطه تجاربی که به دست آورده‌اند یک چارچوب رفتاری برای خود تعیین می‌کنند. برای ما ایده‌آل این است که هم در چارچوب فکری به مسئله‌ای اعتقاد داشته باشیم و هم در عمل در آن راستا حرکت کنیم؛ یعنی اعتقادات و تعهدات فکری افراد بسیار مهم است.

باید اذعان داشت متأسفانه مدیریت دولتی در کشور ما پس از دوره امام و پس از جنگ تحمیلی دچار یک مشکل شد و مسئولان اجرایی در حوزه اقتصاد تعهد را در درجه دوم اهمیت قرار دادند و به عبارتی برای دولت تکنیسین انتخاب کردند. در نتیجه بسیاری از افرادی که در دوران دفاع مقدس تربیت شده بودند، تقریباً کنار گذاشته شدند. این در حالی است که تخصص را می‌توان در یک دوره زمانی به دست آورد، اما مهم تعهد عملی افراد به مسئولیت است.

برای درک بهتر تأثیر ایدئولوژی در رفتار اقتصاد می‌توان دو نوع نگاه به انسان را در دو الگوی متفاوت مقایسه کرد.

الف- در قانون اساسی ما نظام، اقتصادی مورد نظر تعریف شده و مباحثی مانند عدالت و چندبخشی بودن اقتصاد در مقدمه قانون ذکر شده است. مواردی مانند ساده زندگی کردن، قناعت، اعتقاد به حلال و حرام هم در نظام ارزشی ما گنجانده شده که هر دو این موارد در کنار هم اقتصاد ما را تعریف می‌کرد، اما ما دنبال این بحث نرفتیم.

ب- در مقابل در دیدگاه کلاسیک، انسان اقتصادی فردی است که باید به دنبال حداکثر لذت، ثروت و سود خود، فارغ از هر نوع محدودیتی باشد. این محدودیت‌ها شامل دین، آئین، جامعه، محیط زیست و … می‌شود. در این نگاه آدم‌ها باید به دنبال سود باشند و این روند به زندگی آن‌ها معنی می‌دهد. هر کدام از این دیدگاه‌ها در عمل رفتار متفاوتی را از عاملان اقتصادی بروز می‌دهند.

نگارنده معتقد است یکی از اشکالات دولت یازدهم که تقریباً همه دولت‌های پس از جنگ هم دچار آن بوده‌اند این است که از سیاست‌های خروج دولت از اقتصاد و کم کردن حمایت‌های دولتی پیروی می‌کند.

از سوی دیگر باید به این نکته نیز اشاره کرد که تمام دولت‌های پس از جنگ در ایران بدون توجه به قانون و اندیشه‌های امام، اندیشه‌های اقتصاد لیبرالی را با برداشت‌های خود اجرا کردند و حتی به واقعیت این کشورها که چگونه از صنایع خود حمایت می‌کنند، نگاه نکردند.

برای نمونه کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا در مورد کشاورزی مزیتی ندارند، ولی به تولیدکنندگان خود یارانه می‌دهند. آمریکا سالانه میلیاردها دلار یارانه به کشاورزان می‌دهد. علاوه بر این با دادن وام‌های ارزان به تولید و گرفتن مالیات‌های سنگین از بخش غیرتولیدی از صنایع خود حمایت می‌کنند، اما سیاست‌گذاران ما به این موضوعات توجه ندارند. ما شیفته چیزی هستیم که آن‌ها در عمل اجرا نمی‌کنند.

در پایان باید به این نکته توجه داشت که رهبری ۱۵ سال است که شعار مبارزه با فساد را داده‌اند و به کرّات هم روی این موضوع تاکید داشته‌اند از این رو دولت اگر می‌خواهد با فساد مقابله کند از همین گفته‌های ایشان نیز می‌تواند کمک بگیرد و گام عملی در این زمینه بردارد.

*اقتصاددان

نظر شما