به گزارش «نماینده»، سایه قدرت پوتین بر روسیه به اواسط دهه دوم رسیده است. وی دو دوره قبلا رییس جمهور روسیه بود و بعد از آن هم در یک دوره چهارساله مدودوف که نفر دوم وی و ادامه قدرت او محسوب می شد، رییس جمهور سوریه گردید و اینک نیز بلافاصله وی در دوره سوم ریاست جمهوری خود در روسیه قدرت را بدست دارد.
همین پانزده سال به خوبی برای بررسی کارنامه پوتین کافیست تا همه خط مشی و راهبردهای پیدا و پنهان وی را بتوان در موضوعات کلان و راهبردی امروز جهان نمایان کرد. پوتین ضمن تحکیم ارتباط و تعامل با غرب تلاش کرد همواره در کنار این تعامل یک چهره ضد غربی نیز از خود به نمایش بگذارد. استفاده پوتین از ابزار جنگ برای رسیدن به خواسته هایش نشان می دهد که بازگشت به اقتدار دوران شوروی برای وی یک خواسته حقیقی است. حضور نظامی در جزیره کریمه و ایستادگی در برابر اروپا و آمریکا علی رغم تحریم های اقتصادی نشان داد پوتین برای گسترش وضعیت ژئوپولتیک کشورش آماده ریسک و جهش است. این خواسته با حضور نیروی هوایی و دریایی روسیه در سوریه، برای همه تحلیلگران بیش از پیش نمایان شد که روسیه می خواهد رفتارهای یک ابرقدرت شرقی را به نمایش بگذارد و نمی خواهد در عرصه توسعه غرب در مناطقی همچون خاورمیانه – که اهمیت آن کمتر از قفقاز برای روسیه است- تنها یک نظاره گر باشد.
با این وجود همواره این گمانه درباره رفتارهای دولت روسیه در میان تحلیلگران وجود داشته که روسیه گرچه در پرونده های همچون سوریه بیش از حد تصور حاضر به بازیگری شده ولی در نهایت به دنبال معامله نهایی و کسب امتیازات بزرگتر از آمریکا و غرب است. همین مساله در طول سالها مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۱+۵ و ارزیابی رفتار دولت روسیه نیز این گمانه را تقویت کرده که روسیه به دنبال امتیاز گیری از دو طرف بوده و نهایتا با بسیاری از خواسته های آمریکا در این پرونده همراهی می کند. به همین دلیل رفتارهای ضدغربی و آمریکایی پوتین را صرفا اقدامات تاکتیکی و نه استراتژیک تفسیر می کنند.
با این وجود اظهارات اخیر «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه، که از رویکرد جدید برای سیاست خارجه این کشور سخن گفت، بسیار مهم و راهبردی است.
وزیر خارجه روسیه ضمن اعلام آنکه مسکو در حال رسیدن به مفهوم جدیدی برای سیاست خارجه خود است که بیانگر گذار کنونی به سوی یک جهان چندقطبی خواهد بود، گفت: روند این جهان بهگونهای است که چالشهای جدیدی را بر سر راه تمام قدرتهای جهان قرار میدهد.
به گزارش راشاتودی، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه، در جریان نشست شورای سیاستهای خارجی و دفاعی گفت: وضعیت بینالمللی همچنان تلفیقی و مناقشهآمیز است، با توجه به این مسئله یک روند و گرایش مشترک مشاهده شده است. ما در حال جابهجایی از جهانی با یک قدرت مرکزی به سوی جهانی چندقطبی و چندمحوری هستیم.
وی افزود: ما در تلاشیم این گرایش و روند را در اسناد عقیدتی اساسی خودمان از جمله استراتژی امنیت ملی روسیه و مفهوم سیاست خارجهاش به نمایش بگذاریم. لاوروف توضیح داد: گذار به سوی معماری چندمحوری در حالت ایدهآل باید بر مبنای اثر متقابل قدرتهای مرکزی پیشرو با هدف دستیابی به راهحلهای مشترک برای مشکلات جهانی باشد. بااینحال، وی تأکید کرد: مسکو تردیدی ندارد تغییر جهت به سوی جهانی چندقطبی آسان یا سریع خواهد بود. این دیدگاه مشترک میان بسیاری از کشورهاست؛ اگرچه مانند همه مراحل گذشته تاریخ، هیچ چیز اتوماتیکی درباره امور بینالمللی وجود ندارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که تغییر مسیر مثبتی رخ خواهد داد. لاوروف افزود: حتی با وجود حمایت بینالمللی و جهانی، تغییر جهت از جهانی با یک محور به سوی جهانی چندقطبی، وظیفهای بسیار دشوار خواهد بود و نیازمند خط جدید مسئولیتپذیری، خرد و حسننیت سیاسی از سوی همه بازیکنان خواهد بود. وزیر امور خارجه روسیه ادامه داد: اما در شرایطی که فلسفه همکاری برابر در راستای تضمین مدیریت جهانی مؤثر با مقاومت و مخالفت شرکای غربیمان مواجه شده، موانع در این راه متعدد خواهد بود.
از اظهارات راهبردی لارووف این مسئله را به خوبی می توان فهمید که اساسی ترین محاسبه روسیه در سیاست خارجه جدیدش بر این پایه است که این کشور به لحاظ راهبردی تحولات بین الملی را در سطح جهان در حال گذر از جهان تک قطبی به جهان چند قطبی می داند. همین محاسبه راهبردی روسیه را بیش از پیش مشتاق به نقش آفرینی در تحولات جهان و رویکرد ضد آمریکایی با هدف گرفتن امتیاز و سهیم شدن در راه حل های منطقه ای و بین المللی می کند. پوتین ظاهرا بیش از هر کس دیگری در کشورش به این مسئله اعتقاد دارد که روسیه در دوره گذار باید برای پایدار ماندن در جهان چند قطبی آینده با تحکیم رویکرد ضد آمریکایی و نهایتا تعامل از سر سهم برابر و نه قناعت به گرفتن برخی امتیازات مهیا شود.
این رویکرد تاکتیکی هم نیست زیرا لاروف به صراحت تاکید دارد که ضمن درک این دوره گذار در تلاش هستند که این گرایش و روند را در اسناد عقیدتی اساسی روسیه ازجمله استراتژی امنیت ملی این کشور و مفهوم سیاست خارجهاش به نمایش بگذارند.
نظر شما