هفته نامه «نماینده»/محمد خوش چهره*: تبیین اقتصاد مقاومتی از سال ۸۹ مطرح شده است و از آن سال تا کنون دو دولت روی کار آمدند و به عبارتی ۵ سال است این موضوع بیان میشود، بنابراین دیگر بهانه و دلیلی مبنی بر عملیاتی نشدن وجود ندارد.
اگر بنا باشد به چالشهای فراروی اقتصاد مقاومتی بپردازیم، باید به این دلایل اشاره کنیم:
اولاً: عدم درک مفهومی صحیح است یعنی باید درک مفهومی درستی از این موضوع وجود داشته باشد اما در این خصوص چالش داریم و نخستین چالش نیز این است که هر کس درک و استنباط خود را دارد.
سخن گفتن و تأیید آن، بخش اول کار است. آنچه مهم تلقی میشود این است که اقدامات، تبلور عملیاتی داشته باشد، «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.»
ثانیاً: مشکل دوم که باید به آن پرداخت «عدم باور در برخی ردههاست»؛ در بین آنها این باور وجود ندارد و چون باور ندارند برای اجرایی شدن نیز تلاش نمیکنند ضمن اینکه در برخی ردهها افرادی هستند که ظرفیت و توان اجرای این سیاست را ندارند و از پس آن بر نمیآیند در صورتی که اقتصاد مقاومتی به افراد سختکوش با درک بالا از عقلانیت نیاز دارد.
ثالثاً: اهمیت تولید ملی باید مورد توجه و واکاوی قرار گیرد. شواهد تجربی، مطالعات تاریخی و مبانی نظری نشان میدهد رشد و تعالی خیلی از کشورها در گرو رونق تولید ملی است. به عبارت دیگر اگر شما شعار آرمانی طرح کنید اما ارتباط با تولید ملی نداشته باشد، در حد حرف باقی میماند. برای مثال بیکاری با موعظه، نصیحت، پند و دعا ایجاد نمیشود و ریشه در تولید ملی دارد؛ تولید ملی با بیان نرخ رشد اقتصادی ایجاد نمیشود بلکه منظور تولید ملی است که پایدار باشد. حتی در کشورهای نفتخیر باید تولید به صورت پایدار و مستمر باشد اما به دلیل وجود نفت، توجهی به تولید نمیشود.
سیاستهای پولی، مالی و تجاری نیز در راستای تقویت تولید ملی نیست. برای حل این معضل، سیاستهای پولی باید در جهت تخصیص منابع پولی به بخش تولید قرار گیرد و سیاستهای مالی هم کاهش فشارهای مالیاتی بر بخش تولید باشد.
آنچه مسلم است، اقتصاد مقاومتی یک رویکرد و بینش است و این بینش و رویکرد با پروسه عملیاتی فرق دارد؛ اقتصاد مقاومتی این ظرفیت را دارد که به عنوان یک مکتب مطرح شود.
نکته دیگری که در باب اقتصاد مقاومتی میتوان مطرح کرد «اهداف آن است»، پیرامون این مهم نگارنده براین باور و عقیده است که تبیین و تدوین مدل اقتصادی نظام جمهوری اسلامی از اهداف اقتصاد مقاومتی به حساب میآید، جمهوری اسلامی با مدل خاص سیاسی خود در جهان شناخته میشود اما در حوزه اقتصادی، شاهد سلایق مختلف در دولتهای مختلف بودهایم که نتیجه آنها وابستگی شدید به نفت و تضعیف اقتصاد ملی بوده است.
ما نیازمند تعامل با دنیا هستیم، اما باید توجه داشته باشیم که در محیط بیرونی با نوعی تقابل یا تخاصم روبهرو هستیم و به فرموده رهبری حتی در نوعی جنگ با نظام سلطه قرار داریم، بنابراین در چنین شرایطی مستلزم تعریف مدل خاص اقتصادی خود هستیم که اقتصاد مقاومتی یکی از عناصر کلیدی این مدل اقتصادی است. همچنین ما باید به دنبال کاهش وابستگی در ابعاد مختلف باشیم اما به طور ویژه نظام جمهوری اسلامی در محصولات استراتژیک مثل گندم نباید وابسته به طرفهای مقابل و متخاصم باشد بر همین اساس خوداتکایی و انجام اقدامات استراتژیک در جهت کاهش وابستگی، از شاخصههای اقتصاد مقاومتی است.
نکته پایانی آنکه ما در حوزههای نظامی و دفاعی به حدی از بازدارندگی رسیدهایم که دنیای سلطه در حالی منویات خود را در قالب تهدید مطرح میکند که میداند این تهدیدات زمینه اجرایی ندارد، در حوزه اقتصادی هم باید به سطحی از بازدارندگی برسیم.
* کارشناس مسائل اقتصادی
نظر شما