هفته نامه «نماینده» ؛ دکتر یحیی آل اسحاق */ متأسفانه یکی از موارد بسیار قابل تأمل در سالهای اخیر که در چند روز گذشته مورد اشاره و نکوهش مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت، بحث افزایش واردات کالاهای مصرفی به خصوص محصولات کشاورزی و میوه به کشور است. این در حالی است که اقتصاد ما امروز به قطعات و مواد اولیه بخش تولید نیاز دارد. اینکه ما در چنین شرایطی دست به واردات سیر از چین، انگور از شیلی یا آناناس و پرتقال از نقاط دیگر دنیا بزنیم، دور از انصاف است. در شرایطی که محصولات کشاورزی ما وضعیت مناسبی ندارند. نباید این حجم انبوه از میوه با نظامهاي رسمی و قانونی وارد کشور شود. ضمن اینکه این محصولات نیز، کالاها و نیازهایی نیستند که در صورت نبود یا کمبود آنها تمام کائنات عالم به هم ریخته یا مسئله و بحران مهمی در کشور اتفاق بیفتد. ازاينرو واردات این محصولات نه تنها نشان دهنده عدم برنامهریزی صحیح مسئولان مربوط است بلکه واردات این حجم از میوه و مجصولات کشاورزی به کشوری با ظرفیتهای موجود در ایران دور از انصاف است. به هرحال این میوهها یا از طریق پیلهوری یا با استفاده از مسائل زمانی و پیدا کردن تبصره و مادهای در قوانین در ظاهر به صورت قانونی انجام میشود که در نتیجه ما شاهدیم از شهرری تا میرداماد تمام این محصولات و میوههای خارجی در سطح شهر وجود دارد.
اولویت، توسعه کشاورزی: اساساً یک بحث کلی در رابطه با واردات وجود دارد که واردات کالا همیشه بد نیست بلکه موضوع اصلی این است که باید بدانیم واردات چه کالاهایی و برای چه کارهایی در برنامهریزیهای اقتصادی ما ضرورت دارد. یعنی شرایط به گونهای مدیریت شود که واردات برای تولید و در جهت صادرات صورت گیرد. این دیدگاه همان نگاه درونزای بروننگر است که در اقتصاد مقاومتی نیز مورد تأکید قرار دارد. ما بر این اساس باید کالاهایی مانند: «مواد اولیه، تکنولوژیها و فناوریهای جدید» مورد نیاز برای تولیدات کشاورزی یا صنعتی را وارد کنیم تا بتوانیم به تولید کالاهایی با کیفیت رقابتی در بازارهای جهانی برسیم. اما اگر واردات چیزی جز این بوده و نفت بشکهای ۲۰ دلار را فروخته و با آن پرتقال و موز وارد کنیم، نشان دهنده اوج بیبرنامگی دولت است. قسمت عمده توجه ما در رابطه با محصولات کشاورزی و نساجی باید نگاه به مزیتهای رقابتیمان باشد. یعنی تولید ما به نحوی باشد که قیمت تمام شده، کیفیت تولید و خدمات پس از فروش ما نه تنها در بازار داخلی بلکه در بازارهای خارجی نیز حرفی برای گفتن داشته باشد. در غیر این صورت هزینه کرد دلارهای نفتی و تولید موتور سیکلت یا خودرویی که برای خرید مشتری نداشته و یا قیمت تمام شده آن دو برابر حد معمول باشد، هیچ فایدهای ندارد. آنچه مهم است این است که ما باید در تولید به سمت تولید بهینه حرکت کنیم تا بتوانیم در بازارهای جهانی رقابت کنیم وگرنه ادامه روند موجود مصداق بارز اتلاف منابع بوده و روز به روز منابع خود را از دست خواهیم داد.
عواقب افزایش واردات محصولات کشاورزی:
برخی از کالاهای ما مانند: «گندم و برنج»، کالاهای استراتژیکی هستند که درباره آنها علاوه بر افزایش تولید میزان نیاز مردم نیز مطرح است. یعنی اگر ما به اندازه کافی گندم نداشته باشیم، کشور برای تأمین نان و قوت مردم دچار مشکل میشود. ازاينرو در مرحله اول باید سعی کنیم بر اساس اقتصاد مقاومتی در این نوع کالاها خود کفا شویم. یعنی نباید در گندم و برنج کسری تولید چند میلیون تنی داشته باشیم یا اینکه باید بپذیریم برنج به دلیل محدودیت تولید به دست عامه مردم نرسیده و با قیمت گرانتری فقط عدهای از مردم بتوانند آن را مصرف کنند و یا باید تولیدی داشته باشیم که بین تولید و مصرف تعادل را حفظ کند. از سوی دیگر عواقب افزایش واردات این کالاها این است که اگر واردات ما مانند برنج در سالهای گذشته یا شکر در سال جاری بیش از حد نیاز باشد، محصولات داخلی ما روی دست تولیدکنندههای داخلی خواهد ماند. یعنی باید نظام مدیریت در صادرات و واردات ما خیلی منسجم و برنامهریزی شده بوده و با نگاه واردات برای تولید در جهت صادرات باشد.
وسوسه سود واردات برای دولت
بحث دیگری که وجود دارد، میزان سود و منفعت دولت از افزایش واردات است. باید اذعان داشت این درآمدها در برابر هزینهها و درآمدهای دولت رقم چندانی به حساب نمیآید. وقتی دولتی بودجه ۲۶۷ هزار میلیارد تومانی دارد، هزینههای دولت در برابر سود حاصل از واردات محصولاتی مانند برنج و گندم رقم قابل توجهی نیست. اما اینکه چرا واردات محصولاتی که امکان تولید داخلی دارند به رغم مخالفتهای قانونی همچنان ادامه دارد، این است که اولویت و تنظیم برنامههای دولت با یکدیگر تداخل دارد. علی القاعده نگاه دولت این است که باید عرضه و تقاضا به گونهای باشد که هم تولیدکننده و هم مصرفکننده ضرر نکند. اما گاهاً این تعادل به هم ریخته و دولت مجبور به افزایش واردات این محصولات میشود. لذا آنچه مهم است این است که دولت با مدیریت خود بتواند تعادل موجود را حفظ کند.
*وزیر اسبق بازرگانی
نظر شما