|میثم مهرپور| به گزارش هفته نامه «نماینده» خودروسازان میگویند سمند و تیبا تولید ملی است و تمام قطعات مورد استفاده در خودروهای تولید شده، ساخت داخل است. از سوی دیگر وقتی پژو به بهانه تحریمها از کشور خارج میشود، کیفیت قطعاتی که کاملاً ساخت ایران هستند، افت محسوسی میکنند! اگرچه پژو با بدعهدی شریک آسیایی خود را فراموش کرده و باروبندیل خود را یک شبه میبندد، خودروسازان ما اولین سوغات خود را از شهر پژو سواران خرید میکنند. نزدیک به دو دهه از حضور شرکتهای خارجی در بازار خودروي ایران میگذرد، قراردادهایی که قرار بود ما را خودروساز کنند نه تنها ما را خودروساز و مردم ما را خودروسواران خوبی نکردند بلکه حالا با حدود نیم قرن تجربه با نقطه آغاز، فاصله چندانی نداریم. قرارداد جدید ایران خودرو با شرکت پژو، محرمانه اعلام کردن متن این قرارداد، عملکرد پژو در طول سالهای حضورش در ایران و آینده صنعت خودرو در ایران بهانهای شد تا با دکتر «ابوالفضل خلخالی» عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی خودرو به گفتوگو بنشینیم. وی در این گفتوگو ضمن انتقاد از عدم وجود استراتژی مشخص در صنعت خودروسازی ایران میگوید: «باید طراحی و ساخت یک خودروي جدید را از صفر تا صد با پژو شروع کنیم وگرنه با مونتاژ خودروهای ساخته شده در فرانسه به جایی نخواهیم رسید.»
در روزهای اخیر نامهای از طرف مدیرعامل ایران خودرو به رئیس سازمان بورس منتشر شد که طبق آن ایران خودرو هیچ غرامتی به صورت نقدی از پژو دریافت نخواهد کرد. نظرتان درباره دریافت غرامت به صورت غیرنقدی و دلایل آن چیست؟
شما متن قرارداد را دیدهاید؟
طبیعتاً نه، همان طور که مستحضرید متن این قرارداد محرمانه اعلام شده است. اطلاعات من نیز از طریق اخبار رسانهها در چند روز اخیر است.
اگر متن یک قرارداد در دسترس و قابل مطالعه باشد، کارشناسان مربوط به آن حوزه میتوانند متن قرارداد را مطالعه و نقد کنند. این کار قطعاً در جهت اصلاح نقایص و کمک به خودروسازان مفید خواهد بود. طبیعتاً محرمانه بودن چنین قراردادهایی این قابلیت را از بین میبرد. برای مثال در سالهای گذشته قرارداد تندر 90 توسط کارشناسان بررسی و نقد شد که این بررسیها کمک شایانی به نحوه انعقاد این قرارداد کرد. در غیر این صورت شاید وضعیت موجود خیلی بدتر از امروز بود. ضمن اینکه موضوع محرمانه بودن نیز، باید سطح دسترسی داشته باشد. لذا به نظر میرسد محرمانه بودن چنین قراردادهایی قابل توجیه نیست!
قراردادهای ما در گذشته نیز محرمانه بودند؟
نه، در قرارداد رنو و تندر 90 به هیچ وجه موضوع محرمانه بودن وجود نداشت. ضمن اینکه در قرارداد قبلی پژو نیز تا آنجا که به یاد دارم، چنین موضوعی نبود.
در روزهای اخیر گمانهزنیهایی درباره قیمت محصولات جدید پژو در ایران بیان شد که مدیران خودروساز نیز اشاراتی به این قیمتها داشتند. به طوری که میانگین قیمت این خودروها 50 تا 70 میلیون تومان ارزیابی میشود. به نظرتان این قیمتها با شرایط اقتصادی کشور تناسب دارد؟ و چه درصدی از مردم توانایی خرید این محصولات را دارند؟
ممکن است با ورود این خودروها به بازار ایران و انعقاد قرارداد بین ایران خودرو و فرانسه یک سری از مشکلات موجود حل شده یا کاهش یابد. ضمن اینکه این خودروها نیز با توجه به قیمت و خودروهای موجود در بازار ایران ممکن است به فروش برسد، اما بعید است این وضعیت بتواند باعث بهبود رضایتمندی عمده مردم نسبت به صنعت خودرو شود. البته میتوان به عنوان یک سیاست مقطعی و برای خروج خودروسازان از وضعیت موجود با اغماض درباره آن سخن گفت. نقد اصلی ما این است که دستاوردهای ما در پس از برجام و ارتباطی که با فرانسویها برقرار شده است، نباید به این موارد محدود شود. به نظرم ما سیاستهای مونتاژ را در طول این سالها در پارس خودرو، سایپا و ایران خودرو به اندازه کافی تجربه کرده و داشتیم. اما متأسفانه سیاست، راهبرد و استراتژی مشخصی در صنعت خودروسازی ما وجود ندارد. اگر ما به عنوان طرف اصلی قرارداد یا همان کارفرما استراتژی مشخصی نداشته باشیم، این طرف دوم است که استراتژیهای خودش را بر ما تحمیل خواهد کرد. ازاينرو بیشترین نگرانی من از این بابت است که ما در صنعت خودروسازی استراتژیهای مشخص و دقیقی نداریم و نمیدانیم که بالاخره قرار است مونتاژ کار یا خودروساز باشیم؟ اگر این سؤال به صورت شفافی پاسخ داده شود، خیلی از این مسائل حل میگردد. ضمن اینکه ما نمیدانیم اگر میخواهیم خودروساز شویم، قرار است چند خودروی جدید را در 5 سال آینده توسعه دهیم؟ و برنامههایمان برای زنجیره تأمین آن محصولات چیست؟
نیم قرن حضور ما در صنعت خودرو چه میگوید؟ با توجه به سابقهای که داریم امروز در کجا ایستادهایم؟
طبیعتاً ما میخواهیم صنعتی دارای بازده و سودآور داشته باشیم. یعنی صنعت ما به لحاظ اقتصادی، صنعتی با تراز اقتصادی مثبت باشد. تنها راهی که بتوانیم در صنعت خودرو به این جایگاه برسیم این است که پلت فرم داخلی داشته و به سمت توسعه محصولات جدید، متنوع و با کیفیت داخلی برویم. در غیر این صورت مونتاژ کردن محصولات خودروسازان خارجی نه تنها سودی برای ما ندارد بلکه یک نوع تحمیل هزینه به کشور است. افرادی که این نوع قراردادها یعنی مونتاز کردن محصول خودروساز خارجی، فارغ از قرارداد مورد بحث در گذشته یا امروز را، پیشنهاد کرده یا از آن دفاع میکنند. باید بدانند که ما اگر بخواهیم محصول خودروسازان خارجی را در داخل کشور، مونتاژ کنیم. نه تنها تراز اقتصادی خودروسازان ما مثبت نمیشود بلکه هزینههایی را نیز به کشور تحمیل کرده که فی ذاته و به صورت ریشهای یک اقدام اشتباه است.
یعنی شما به طور کلی با فلسفه مونتاژ خودرو مخالفید؟
پرواضح است مزیت اقتصادی خودرو در جایی بیشتر است که ارزش افزوده بیشتری ایجاد کند. شما اگر ماده را به قطعه تبدیل کنید یک ارزش افزوده، اگر قطعه را به سیستم تبدیل کنید یک ارزش افزوده و اگر سیستمها را در کنار هم تبدیل به یک خودرو کنید، یک ارزش افزوده دیگر دارد. یعنی وقتی ما، یک محصول خارجی را مونتاژ میکنیم زنجیره ارزش افزوده آن را به حداقل رساندهایم که طی آن مزیت اقتصادی ما نزدیک به صفر میشود. برای مثال در قطعهای از خودروی تندر 90، این قطعه برای شرکت رنو یک تأمین کننده دارد. تأمین کننده مذکور این قطعات را برای رنو میسازد. نکته مهم و اساسی این است که این قطعه، عموماً برای 5 تا 10 محصول رنو مشترک است. یعنی رنو برای هر محصول خود، یک قطعه منحصر به فرد نمیسازد. حالا شما قطعهسازی را که این قطعات را برای تیراژ انبوه تولید میکند در کنار قطعهساز ایرانی قرار دهید که میخواهد همان قطعه را دوباره داخلیسازی کرده و برای تیراژ بسیار محدودتری در داخل ایران استفاده کند. با این کار تولیدکننده و قطعهساز ایرانی متضرر میشوند چراکه اولاً هزینه تمام شده ساخت این قطعه گرانتر از نمونه خارجی آن بوده و کیفیت آن قطعه نیز کاهش خواهد یافت. همین موضوع در دراز مدت باعث فرار سرمایهگذار از این حوزه میشود. لذا اقتصادیتر این است که تأمین کننده رنو، همان قطعات را داده و ما در ایران خودرو فقط آنها را مونتاژ کنیم. چرا که اگر بتوانیم خودرو را از همانجا یعنی از شرکت رنو به صورت کامل وارد ایران کنیم، برای ما ارزانتر تمام میشود. ما در این سالها میخواستیم با بالا بردن تعرفهها باعث خودروساز شدن تولیدکنندگان داخلی شویم اما در نهایت فقط یک هزینهای به مردم تحمیل شد و ما نیز خودروساز نشدیم.
شما مخالف تولید ملی به واسطه قیمت تمام شده بالا هستید؟ یا معتقدید در طول این سالها اصلاً تولید ملی اتفاق نیفتاده است؟
اتفاقاً من طرفدار تولید ملی هستم. بحث من این است که در صنعت خودرو اصلاً تولید ملی اتفاق نیفتاده است. فعالیتهای امروز خودروسازان ما تولید ملی نیست بلکه ادامه این روند از هر زاویهای که نگاه کنیم، اشتباه است. آقایانی که معتقد به ادامه روشهای فعلی هستند اگر فقط یک مزیت برای ادامه چنین روندی بگویند، من حرفشان را قبول میکنم. البته با احتساب تعرفههایی که وجود دارد به نفع خودروساز است که خودروها را در ایران مونتاژ کرده و صاحب سود شود. اما این سود مزیت اقتصادی محسوب نشده و ما را نیز به سمت خودروساز شدن نخواهد برد. این استراتژی معمولاً دو حالت دارد: «حالت اول این است که ما را به سمت خودروساز شدن ببرد. تجربه و حاصل سالهای گذشته نشان داده است این اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. حالت دوم این است که این استراتژی باعث درآمدزایی میشود.» همان طور که گفتم این درآمدزایی نیز به دلیل وجود تعرفه است. لذا اگر تعرفهای وجود نداشت قطعاً درآمدزایی نیز صورت نمیگرفت. برای همین در پاسخ به سؤال شما باید بگویم من در شرایطی طرفدار تولید ملی و خودروساز شدن هستم که طراحیهای آن خودرو در داخل کشور و مبتنی بر زنجیره، تأمین باشد. ما در شرایطی میتوانیم خودروساز شویم که زنجیره تأمین قوی در داخل کشور داشته باشیم. لذا در شرایط پس از برجام باید به این سمت برویم که زنجیره تأمینمان را تقویت کنیم. در غیر این صورت ادامه روند موجود فایدهای نداشته و هرگز خودروساز نخواهیم شد.
یعنی در دو دهه اخیر و حضور پژو در ایران هیچ انتقال تکنولوژی از جانب پژو صورت نگرفته است؟
شما وقتی با پژو قرارداد میبندید برای مثال به آنها میگویید میخواهیم دانش مربوط به ساخت خودروی 405 به ما منتقل شود. بخشی از این تکنولوژی مربوط به تکنولوژیهای ساخت است که به ماشینآلات ساخت ارتباط دارد. این ماشین آلات با کمک پژو وارد کشور شده و اتفاقاً در مراحلی توانستیم این ماشین آلات را نیز داخلیسازی کنیم. تا اینجای کار مورد قبول و خوب است. تمام کشورهای دنیا هم که شروع به خودروسازی میکنند بخشی از اقداماتشان مربوط به ایجاد همین خط تولید است. اما بخش دیگر ماجرا این است که برای طراحی یک خودرو باید بدانیم از کجا شروع کرده و چه اقداماتی باید انجام داد تا خروجی مجموعه اقدامات ما، یک خودرو باشد. این سازوکار هرگز به کشور ما منتقل نشده است. برای مثال اگر ما اطلاعاتی را از پژو بخواهیم و مثلاً بپرسیم استحکام پیچشی بدنه پژو 405 چقدر است؟ یا در سؤالی سادهتر مرکز ثقل پژوی 405 کجاست؟ این اعداد و تعارف اطلاعات طراحی هستند که باید در قراردادهایی که توسط ما با شرکتهای خارجی بسته می شود انتقال دانش فنی طراحی نیز ذکر شده باشد. اینکه شما بگویید ما الان 405 را تولید کردیم و حالا می دانیم که چند قطعه در بدنه این خودرو وجود دارد یا فنر خودرو به شکلی بوده و موتور آن در کجا قرار ميگيرد عجیب است چرا که برای دست یافتن به این اطلاعات نیازی به تولید هزاران دستگاه خودروی 405 نبود. میتوانستیم یک دستگاه از این خودرو را باز کرده و همه چیز آن را ملاحظه کنیم! ما همین الان می توانیم این کار را با هر خودرویی که دلمان بخواهد انجام دهیم و نیازی به تولید انبوه این خودرو وجود ندارد.
سؤال دیگر این است که خودروهایی مانند 208، 2008 و 301 که قرار است در ایران تولید شوند جزء خودروهای روز فرانسه و اروپا محسوب نمیشوند. از سوی دیگر خودروسازان ما مدعی هستند که در 5 تا 7 سال آینده از طریق ایران قصد صادرات این خودروها به خارج از کشور را دارند. سؤال من این است که آیا این خودروها دربازار 10 سال آینده مشتری خواهند داشت؟ کما اینکه امروز خود پژو، جز فرانسه و چین بازار عمده دیگری در سطح جهان ندارد؟
البته به واسطه وجود تعرفههای سنگین این خودروها در داخل کشور فروش رفته و مشتری خودشان را خواهند داشت. اما خودروهایی که در ایران تولید میشوند حتی اگر به خارج از کشور هم صادر شوند قیمت آنها آنقدر پایین خواهد بود که خودروساز ما متضرر خواهد شد. برای همین، اگر چه ممکن است پژو بتواند به واسطه ایران به بازارهای منطقه مانند: «عراق، سوریه و آذربایجان» نزدیک شود اما اصولاً خودروسازان ما به سمت صادرات نخواهند رفت. ضمن اینکه حرف شما مبنی بر نداشتن بازار بینالمللی پژو نیز کاملاً درست است و ظرفیت امروز تولید خودرو در پژو متناسب بازاری است که در اروپا و چین دارد.
در واقع شما معتقدید اگر صادراتی هم صورت بگیرد صادرات درآمدزایی نخواهد بود؟
کاملاً همین طور است. چرا که ما ارزش افزوده چندانی در تولید خودرو ایجاد نکرده و فقط در مرحله آخر، این خودروها را مونتاژ میکنیم.
نظر شما