شناسهٔ خبر: 122146 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: هفته نامه نماینده

نقدی بر اظهارنظرهاي «علی جنتی» در آیین افتتاحیه سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر

وقت بخیر آقای وزیر!

جنتی/1 آرزوی همه علاقه‌مندان و فعالان سینمای ایران این بود که این مدعیات آقای وزیر رنگ واقعیت به خود می‌گرفت و وضعیت سینمای ایران به لطف مدیریت ایشان و همکارانشان کمی رو به بهبودي می‌گذاشت. اما چه کنیم که آمار و شواهد حکایت از چیز دیگری دارد.

هفته نامه «نماینده»؛ جهانگیر پورصالح/ وقتی «حسن روحانی» در ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ در مشهد اعلام کرد که «از رکود خارج شدیم»، هیچ‌کس باور نمی‌کرد که رئیس دولتی که خود از «مجمع بررسی‌های استراتژیک» برخاسته و نخبگان را مهمترین پشتوانه نظرها و تصمیم‌هاي خود می‌داند، این‌گونه ساده‌انگارانه و از منظری شعاری به مسائل جدّی کشور بنگرد. اما ظاهراً این‌گونه ساده نگریستن به مسائل مهم و پیچیده در دولت یازدهم قابلیت تسری به سایر بخش‌ها را هم داشته است. یک سال و پنج ماه بعد از این سخن رئیس‌جمهور، این بار علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنی نزدیک به این مضمون اما در حوزه «صنعت سینما» اظهار داشت. جنتی که در آیین افتتاحیه سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر سخن می‌راند از خروج صنعت سینمای ایران از رکود سخن گفت و «ورشکستگی سینمای ایران» را ناشی از گمانه‌زنی بدخواهان تلقی کرد. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي می‌گوید: «این عبارت را که گاهی گفته می‌شود «سینمای ایران صنعتی ورشکسته است» به هیچ عنوان قبول ندارم. در یک صنعت هنریِ ورشکسته این همه علاقه‌مند و تولیدِ بدیع معنا ندارد... خانه سینما فعال است، مشکلات مربوط به سالن­های نمایش تا حدود زیادی برطرف شده و گیشه­ها هم رونق گرفته­اند. آشتی مردم با سینما دیگر یک آرزو نیست بلکه یک واقعیت است.»

آرزوی همه علاقه‌مندان و فعالان سینمای ایران این بود که این مدعیات آقای وزیر رنگ واقعیت به خود می‌گرفت و وضعیت سینمای ایران به لطف مدیریت ایشان و همکارانشان کمی رو به بهبودي می‌گذاشت. اما چه کنیم که آمار و شواهد حکایت از چیز دیگری دارد. بنابراین به همین مناسبت برخی ادله خود که نقیض سخنان آقای وزیر در خصوص اوضاع به سامان سینمای ایران را نشان می‌دهد، در ادامه عرضه می‌کنیم:

۱. «ماکس هورکهایمر» و «تئودور آدورنو» وقتی در کتاب معروف «دیالکتیک روشنگری» از تبدیل شدن فرهنگ به «صنعت» در عصر جدید سخن گفتند، مرادشان این بود که در دوران جدید فرهنگ نه به مثابه روح جامعه بلکه به مثابه کالا به افراد جامعه عرضه خواهد شد و اهالی جامعه در کنار سایر اجناس و کالاها که به شکل روزمره استفاده می‌کنند، ناگزیر به استفاده برخی کالاهای فرهنگی نظیر تئاتر، سینما، کتاب، موسیقی و... هستند. علی جنتی هم امروز سخن از «صنعت سینما» می‌کند که البته در این مورد حرجی نیست. -بحث از اصالت تبدیل شدن صنعت به فرهنگ و تبعات آن مدنظر ما نیست- حال سؤال از آقای جنتی به عنوان متولی صنایع فرهنگی ایران در عصر جدید این است: «آقای وزیر در کدام بخش از صنایع فرهنگی تحت مدیریت‌تان می‌توانید سینه ستبر کنید و سر بالا کنید و بر پایه شواهد و قراین و آمار و ارقام بر کوس موفقیت بکوبید. آقای وزیر وجدان خود را قاضی کنید و نگاهی به وضعیت صنعت نشر و موسیقی و از همه مهمتر سینما کنید. شما که ورشکستگی سینمای ایران را ناشی از القاي مخالفان و بدخواهان می‌دانید، چرا چشم بر امراض مهلک این صنعت بسته‌اید؟»

در کدام صنعت سینمای پر رونقی سود سینما به جای اینکه از گیشه تأمین شود، از مجرای تولید برای دست‌اندرکاران آن تأمین می‌شود؟ آیا از نشانه‌های سینمای موفق شما این است که کاربلدترین فیلم‌سازان داخلی با استفاده از شمار زیاد ستارگان و عوامل کارکشته و بهترین سرمایه‌گذاران دولتی! به بازگشت یک سوم سرمایه اولیه در بهترین حالت ممکن قانع‌اند؟ (بحث فیلم‌سازان کمتر شهره و با سرمایه‌گذاری اندک و فاقد سوپراستار که با این تفاسیر از پیش مشخص است.) آقای وزیر! اگر سازمان‌ها و نهادهای دولتی نظیر بنیاد فارابی و امثالهم در تخصیص بودجه دولتی به فیلم‌سازی نبودن، کار صنعت سینمای با شکوه مورد وصف شما به کجا می‌کشید؟ چند درصد سرمایه فیلم‌سازی این سینما از جیب بخش خصوصی تأمین می‌شود؟ چرا در این سینمای به تعبیر شما ورشکست نشده رغبتی از سوی سرمایه‌گذاران خصوصی برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد؟

آقای وزیر! درست است که رتبه سینمای مدنظر شما از حیث تولید بعد از بالیوود و هالیوود، حائز جایگاه مناسبی است، اما سهم گیشه‌های شما و مخاطب از این انبوه تولیدات سینمایی کجاست؟ چرا گردش مالی ناشی از فروش سینمای ایران در سال باید کمتر از ۱۵ میلیارد تومان باشد در حالی که این رقم در آمریکا چیزی بالغ بر ۳۳ هزار میلیارد تومان باشد؟

از منظری دیگر به قضیه بنگریم. آقای وزیر! به زعم شما ۲۶۰ سالن سینما برای ۷۰ میلیون جمعیت تناسب خوبی است؟ سالن‌هایی که هر چند کم‌اند ولی در اکثر اوقات سال هم به لطف قوت آثار عرضه شده، رنگ جمعیت را به خود نمی‌بینند. آقای وزیر! در کشوری که افزون بر ۱۲۰۰ شهر دارد، با ۶۷ شهر دارای سالن سینما می‌توان به شکوه و رونق مدنظر شما در صنعت سینما دست یافت؟ آقای وزیر! در کشوری که هر ایرانی به طور متوسط ۸ سال یک بار به سینما می‌رود از کدام رونق و شکوه صحبت می‌کنید؟

 آقای وزیر! سینمای ایران سینمای ورشکسته‌ای نخواهد بود اگر کمی به فکر مداوای تن نحیف و پیکر لاجون آن باشید و البته این دردها کمتر به چشم خواهد آمد اگر شما و مدیران سینمایی‌تان در نطق‌های مناسبتی‌تان کمتر گزاره‌های شعاری به کار برید و درِ باغ سبز نشان دهید.

 

نظر شما