به گزارش «نماینده»، زمان نامنویسی نامزدهای انتخاباتی مجلس خبرگان روز گذشته به پایان رسید و به گفته محمدحسین مقیمی، رئیس ستاد انتخابات كشور حدود ۷۳۱ نفر در انتخابات این مجلس شركت كردهاند.
تعداد شركتكنندگان در این دوره و تفاوت آن با دور چهارم مجلس خبرگان نشان دهنده تلاش یک جریان برای تأثیر در این دوره از انتخابات خبرگان است. كما اینكه یك جریان سیاسی از ماهها پیش با تشكیل اتاق فكر و اتخاذ تصمیماتی خاص تصمیم گرفته از یك سو با جناحی كردن این انتخابات و سپس نفوذ مهرههای وابسته به خود در این مجلس – بهواسطه شكلگیری چنین فضایی – برخی از اهداف مهم حزبی خود را میسر كند. رهبران این جناح در این میان نقش فعالی را هم به روزنامههای پرشمار خود داده و به آنها تكلیف كردهاند تا یك سال قبل از انتخابات دوره پنجم خبرگان به جناحی كردن این انتخابات دامنزده و در ذیل چنین رویكردی تبلیغات گستردهای را برای افراد و مهرههای خود سر و سامان بدهند.
با نگاهی كوتاه به صفحات نخست روزنامههای زنجیرهای وابسته به جماعت تجدیدنظرطلبان طی ماههای اخیر – به ویژه در یك هفته كنونی- میتوان به سهولت دریافت كه بر اساس طرحی مدون و هدایت شده «جناحی كردن» و به تبع آن، نفوذ عناصر نشانهدار در مهمترین مجلس تصمیمگیری كشور میتواند حتی باعث تغییر بسیاری از ساختارهای نظام و شاكله و ماهیت انقلاب هم بشود. راهبرد تجدیدنظرطلبان از تغییر تركیب خبرگان پنجم را نمیتوان مسئلهای غیر از آنچه گفته شد عنوان كرد، هدفی كه با بهكارگیری ابزارهای متفاوتی از جمله «استفاده ابزاری از برخی وابستگان به بیت حضرت امام» میتواند راحتتر رنگ تحقق به خود بگیرد. این در شرایطی است كه افكار عمومی رفتار و منش سیاسی تجدیدنظرطلبان را در تعارض كامل با اندیشه و باورهای بنیانگذار انقلاب اسلامی میدانند و تجدیدنظرطلبی را مساوی با ضدیت با امام معنا میكنند. حال اگر چه مدعی خط امامی بودن جریان تجدیدنظرطلب از سالهای ابتدایی انقلاب آغاز شده است، اما در مقطع زمانی كنونی این بهرهبرداری سیاسی با رویكردی جدیدتر در دست اقدام است.
ماهها تلاش برای ایجاد كشمكش سیاسی در خبرگان
روزنامه ابتكار یكی از رسانههای رادیكال جماعت تجدیدنظر در یكی از شمارههای خود عنوان «مثلث جماران برای مجلس خبرگان» را تیتر یك میكند و به صراحت از لزوم جناحی شدن انتخابات خبرگان پنجم سخن به میان میآورد: «شاید اكنون باید به این فكر كرد كه كدام تشكل روحانی (مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم) یا كدام یك از چهرههای معتدل و مردمی (آیتالله هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام روحانی و حجتالاسلام حسن خمینی)، ضرورت توجه بیشتر به مجلس خبرگان را درك میكنند؛ آن هم هنگامی كه اصولگرایان این مجلس را در اختیار خود گرفتهاند و در عین حال از جناحی نشدن آن هم سخن میگویند! در روزهایی كه تبوتاب انتخابات مجلس، نگاه اصلاحطلبان را به خود معطوف كرده است، اصولگرایان خود را برای حضور در دو انتخابات آماده میكنند و میدانند كه در انتخابات اسفند ۹۴ باید برای خبرگان رهبری هم برنامه و لیست داشته باشند.»
در ادامه این مطلب با ادبیاتی خاص گفته میشود: «خبرگانی كه سیاسی شده است... اما خواهناخواه خبرگان در مسیر متفاوتی قرار گرفته است. اختلافات بعد از وفات آیتالله مشكینی دیده شد كه اكبر هاشمی به صندلی ریاست خبرگان جلوس كرد و صدای اعتراض برخی بلند شد.»
این روزنامه در ادامه با تأكید بر اینكه خبرگان رهبری میدان جدید رقابت است، بیان میكند: «گرچه انتخابات مجلس خبرگان رهبری به طور سنتی عرصهای برای رقابت میان تشكلهای روحانی اصولگرا و اصلاحطلب و در رأس آن جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز بوده است، اما به نظر میرسد برنامهریزی دیگر تشكلهای سیاسی برای این مجلس نیز آغاز شده است.»
وزنكشی سیاسی در خبرگان!
روزنامه آرمان، نزدیك به خانواده هاشمی، همسو با سایر روزنامههای این جناح دقیقاً چنین رویكردی را اتخاذ كرده و با اختصاص تصویر نخست صفحه یك خود به روحانی، هاشمی و سیدحسن خمینی در همین خصوص نوشت: «در یكی، دو روز گذشته برخی سایتها و رسانههای خبری، لیستی از كاندیداهای جریان اصلاحطلب و اعتدالیون را برای حضور در انتخابات خبرگان مطرح ساختهاند. فارغ از اینكه حضور این افراد قطعیت یافته یا نه، مرور نامهای حاضر در لیست نشاندهنده وزنه سنگین این جریان و پتانسیل بالقوه آن برای حضور در انتخابات حساس مجلس خبرگان است.»
سیاسی كردن خبرگان هدف مستمر تجدیدنظرطلبان
اگر چه امروز شوری جناحی كردن خبرگان توسط جریان تجدیدنظرطلب از حد گذشته و مذاق جامعه را خوش نمیآید، اما باید تأكید كرد كه در طول سالهای اخیر شخصیتها و رسانههای وابسته به این طیف تلاشی مستمر را انجام دادهاند كه با دوقطبیسازی در خبرگان اهداف گروههای خود را محقق كنند كه نمونه عینی آن مربوط به زمانی است كه بعد از آیتالله مشكینی و پس از فوت آیتالله مهدوی كنی، رسانههای حامی آیتالله هاشمی تلاش كردهاند تا رقابت بین وی با برخی دیگر از اعضای خبرگان را یك رقابت حزبی! عنوان و با اتخاذ چنین روشی جایگاه خبرگان را تضعیف كنند.
به عنوان نمونه، خبرگزاری رسمی دولت پس از فوت آیتالله مهدوی كنی در مطلبی با عنوان «چرا هاشمی رفسنجانی شانس اول ریاست خبرگان است؟» میپردازد و با اشاره به حضور هاشمی در انتخابات ۸۴ و ۹۲، انتخابات ریاست خبرگان را نیز در ردیف چنین رقابتهای سیاسیای قرار میدهد و مینویسد: «اگر سالهای بین ۸۴ تا ۹۲ ایام انزوای هاشمی رفسنجانی از قدرت بود، بعد از ۲۴ خرداد این ورق برگشته و حالا این مهره كلیدی باز هم به صحنه بازیسازی در سپهر سیاسی ایران بازگشته است؛ جایی كه نزدیكترین افق پیش روی آن انتخاب رئیس مجلس خبرگان رهبری است.»
در ادامه این مطلب صریحاً روی فضای اختلاف میان اعضای مجلس خبرگان تأكید شده و جناحبندیهای سیاسی مورد اشاره قرار میگیرد. «طیف مخالف هاشمی رفسنجانی در خبرگان را میتوان به صورت سمبلیك در مربع آیتالله یزدی، جنتی، مصباح و سید احمد خاتمی خلاصه كرد. برای ارزیابی از احتمال فائق آمدن دوباره آیتالله هاشمی رفسنجانی بر گروهی كه عمدتاً توسط این چهار چهره در مجلس خبرگان نمایندگی میشوند، پیش از هر چیز نیاز است تا نقبی به دو انتخابات هیئت رئیسه در سالهای ۸۷ و ۸۹ زده شود.»
این گزارش با استناد به انتخاباتهای پیشین هیئت رئیسه خبرگان واژه «برد و باخت و شكست و پیروزی» را وارد ادبیات انتخابات مجلسی كرده كه همواره جایگاهی فراجناحی و عالمانه داشته است.
در ادامه این مطلب نیز تأكید میشود كه اگر هاشمی به صندلی ریاست خبرگان بازگردد در واقع به نوعی «بازگشت پله پله» به قدرت خواهد داشت.
نمونه چنین مطالبی ده ها بار طی یك هفته اخیر توسط رسانههای منسوب به این جریان به چاپ رسیده كه محور اصلی آن حزبی كردن انتخابات خبرگان است.
خبرگان؛ جایگاهی فرا جناحی
بر اساس قانون، مجلس خبرگان رهبری یكی از اركان مهم نظام جمهوری اسلامی است كه همواره توانسته تصمیمات مهمی را اتخاذ كند، بر همین اساس تخریب كاركرد و تضعیف جایگاه آن همواره مورد توجه نظام سلطه و جریان همسوی آن در داخل بوده است. مجلس خبرگان رهبری، مجلسی متشكل از فقهای واجدشرایط است كه به موجب اصل ۱۰۷ قانون اساسی مسئولیت تعیین و نظارت بر ولی فقیه را برعهده دارند؛ طبق اصول مصرح قانون اساسی، رهبری بالاترین مقام نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود كه همین امر گویای جایگاه ویژه و خطیر اعضای مجلس خبرگان از حیث نظارت بر عالیترین مقام نظام و نهادهای تابع آن است.
تاكنون چهار دوره از مجلس خبرگان رهبری كه در سال ۱۳۶۱ به فرمان امام خمینی(ره) تشكیل شد، میگذرد و مرحوم آیتالله مشكینی در سه دوره نخست این مجلس ریاست آن را عهدهدار بوده و پس از وی آقایان هاشمی رفسنجانی، مرحوم مهدویكنی و یزدی به ترتیب بر كرسی ریاست خبرگان تكیه زدهاند و در حال حاضر كه آخرین سال دوره چهارم مجلس خبرگان محسوب میشود، آیتالله یزدی با كسب بیشترین آرا در انتخابات هیئت رئیسه اسفندماه سال گذشته، در جایگاه ریاست این مجلس قرار دارد. جماعت تجدیدنظرطلب در حالی تلاش میكنند فضای زودهنگام انتخاباتی را به جامعه تحمیل و خبرگان پنجم را سیاسی- جناحی كنند و یكی از موضوعات اصلی جامعه نشان دهند كه یكی از زمینههای مشاركت حداكثری در انتخابات پیش رو برآورده كردن مطالباتی است كه مردم از دولت تدبیر و امید انتظار دارند. مردم ۲۷ ماه پس از روی كارآمدن دولت یازدهم همچنان منتظرند تا شعارهای انتخاباتی و تبلیغاتی دولت رنگ تحقق به خود بگیرد؛ شعارهایی نظیر بهبود وضعیت كسب و كار و اشتغال، رفع بیكاری و تورم در حد معقول و كنترل روز افزون قیمت اقلام اساسی در كشور. تمركز جریان حامی دولت بر اهداف سیاسی مورد اشاره بهخوبی نشاندهنده این موضوع است كه رهبران و منسوبان به این طیف با دغدغههای روز مردم فاصلهای طولانی داشته و خبرگان را محملی برای جبران شكستهای انتخاباتی گذشته و پیگیری اهداف براندازانه این بار در دل خبرگان میدانند.
نظر شما