به گزارش «نماینده»، اكبر تركان كارنامهاي پر از مناصب دولتي دارد. از وزارت دفاع و راه در دولت اول و دوم هاشمي تا معاون وزير نفت در طول سالهاي ٨٠ تا ٨٨. او با دولت هاشمي، خاتمي و احمدينژاد كار كرده و حالا در دولت روحاني جايگاهي ويژهاي دارد. با اين حال بهانه گفتوگوي ما با او نه فساد در دولت گذشته و نه اقدامات دولت فعلي بود.
اكبر تركان كارنامهاي پر از مناصب دولتي دارد. از وزارت دفاع و راه در دولت اول و دوم هاشمي تا معاون وزير نفت در طول سالهاي ٨٠ تا ٨٨. او با دولت هاشمي، خاتمي و احمدينژاد كار كرده و حالا در دولت روحاني جايگاهي ويژهاي دارد. با اين حال بهانه گفتوگوي ما با او نه فساد در دولت گذشته و نه اقدامات دولت فعلي بود. به بهانه عضويتش در شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه فارغ از تمامي مناصب دولتي كه دارد با او گفتوگو كرديم.
توجه به اين نكته ضروري است كه اكبر تركاني كه پاسخگوي سوالات انتخاباتي «اعتماد» بود تنها از جايگاه عضو شوراي مركزي حزب اعتدال وتوسعه سخن ميگفت. او صراحتا اعلام كرد به خاطر حمايتهاي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري و پس از آن متواضعانه قدرداني ميكند. برخلاف برخي اختلافافكنيهاي اين روزها تركان معتقد است تمامي همراهان سال ٩٢ در سال ٩٤ هم همراه خواهند بود و حتي نميخواهند يك نفر را از دست بدهند.
اصلاحطلبان را ارج مينهد و تندروهاي اصولگرا را كينهتوزاني ميداند كه پايبند هيچ اصولي نيستند. به عبارتي اصلا آنها را اصولگرا نميداند. تركان همچنين براي برخوردار نبودن حاميان دولت از تريبونهايي نظير صدا و سيما چندان اهميتي قايل نيست و ميگويد «مردم ننشستهاند تا ببينند اين رسانهها چه ميگويند كه اطاعت كنند. مردم مسيرشان را ميروند همانطور كه سال ٩٢ رفتند.»
حزب اعتدال و توسعه چه برنامهاي براي حضور در انتخابات دارد و با چه آرايشي وارد مقوله تعيين كانديداها ميشود؟
ما بنا نداريم نگاه از بالا به پايين داشته باشيم به همين دليل آرايش خاص و ويژهاي براي فعاليت انتخاباتي حزب در نظر نميگيريم. تصميم حزب اعتدال و توسعه براي انتخابات مجلس اين است كه دفاتر استاني و شهرستاني ما در تعامل با همه نيروهاي همراه دولت، افراد مناسبي كه مشي فكري و عملي دولت را قبول داشته و از آن حمايت ميكنند را شناسايي ميكنند. آنها با پايش ليست كانديداها در حوزه انتخابيه خود ليست افراد مورد نظرشان را به مركز اعلام ميكنند و در نهايت پس از انجام اين كار ما در شوراي مركزي، اسامي را به صورت اجمالي و عمومي بررسي و نتيجه را به حوزههاي انتخابيه ابلاغ ميكنيم.
آيا اين افراد كانديداهاي اختصاصي حزب شما خواهند بود؟
نگاه ما به افرادي كه شايسته حضور در مجلس هستند اينگونه نيست كه وابستگي حزبي به ما داشته باشند. دفاتر ما بين تمامي نيروهاي معتدل منطقهاي و محلي افراد را شناسايي ميكنند. اين احتمال دور از ذهن نيست كه بسياري از اين افراد تعلق فكري و عملي به جريان اصلاحات داشته باشند.
مشابه اين استراتژي توسط جريان اصلاحات اتخاذ شده و آنها هم اعلام كردهاند كه قرار نيست از مركز براي حوزههاي انتخابيه تصميم بگيرند. آيا شكل حضور شما در انتخابات مجلس تابعي از دو جريان اصلاحات و اصولگرايي خواهد بود؟
ما هرگز در ميان احزاب و جريانات فكري بحث تابعيت را نداريم. همه دوستاني كه در سال ٩٢ همراه و يار آقاي دكتر روحاني بودند و براي پيروزي ايشان تلاش كردند همچنان با يكديگر همراه خواهند بود. اصلا اينطور نيست كه عدهاي دست از همراهي برداشته باشند. آنها نهتنها در اين انتخابات بلكه در مقاطع ديگر نيز با هم همراه خواهند بود.
مستحضر هستيد كه بخش عمدهاي از همراهان آقاي رييسجمهور در انتخابات سال ٩٢ حاميان جريان اصلاحات بودند و حتي از كانديداي جريان خود خواستند تا به نفع آقاي روحاني كنارهگيري كند. اين همراهي در سال ٩٤ از طرف شما چگونه خواهد بود؟
ما وظيفه داريم قدرداني خود را از جريان اصلاحات و اصلاحطلبان در سطوح مختلف ابراز كنيم. متواضعانه از آنها ممنونيم كه از مشي اعتدالي حمايت كردند و حتما نقش عمده و مهمي در انتخاب آقاي دكتر روحاني داشتند. بنابراين ما همچنان همراهي آنها را ميبينيم و بنا نداريم از همراهان سال ٩٢ جدا شويم. همانطور كه آنها هم نميخواهند از جمع حاميان دولت و حاميان مشي فكري و عملي دولت جدا شوند.
آيا اين همراهي خود را در قالب ارايه ليست مشترك انتخاباتي نشان ميدهد؟
ما هنوز نميدانيم با دوستان اصلاحطلب به ليست مشترك ميرسيم يا خير، چرا كه همانطور كه عرض كردم، بنا نداريم از مركز براي حوزههاي انتخابيه تصميم بگيريم. وقتي ليست نهايي كانديداهاي حزب اعتدال و توسعه تصويب شود، خواهيم ديد كه تا چه اندازه با ليست مورد نظر دوستان اصلاحطلب همپوشاني خواهد داشت. البته ميتوان ارزيابي كلي داشت اما بهتر است تا آن زمان صبر كنيم و نتيجه را در ميدان عمل ببينيم.
با توجه به اينكه گفتيد بنا نداريد از همراهان سال ٩٢ جدا شويد موضوع رسيدن به كانديداهاي مشترك را كمي بيشتر توضيح دهيد.
دوستان و فعالان حزب اعتدال و توسعه در دفاتر استاني و شهرستاني با همراهان سال ٩٢ همچنان همراه هستند. ما ميخواهيم اين همراهي محور ائتلاف باشد. در دو سال گذشته به خوبي ديدهايم چه كساني به دولت كمك كردهاند و با مشي اعتدالي دولت همراهي كردهاند و چه كساني در برابر آن ايستادهاند و تا توانستهاند با آن مقابله كردهاند. ما به خوبي ميدانيم چه كساني با تمام وجود پاي كار دولت ايستادهاند و آنها را ميشناسيم.
دولت آقاي روحاني در ميان اصلاحطلبان هيچ مخالفي ندارد و تمام مخالفان ايشان متعلق به اردوگاه اصولگرايي هستند. با اين حال حاميان برجستهاي هم در اين جريان داريد. در انتخابات پيش رو با اصولگرايان چگونه تعامل خواهيد كرد؟
من هنوز نميدانم آنچه امروز اصولگرايي ناميده ميشود چقدر دقيق است و اصلا معنياش چيست؟ در جرياني كه امروز اصولگرا ناميده ميشود افرادي حضور دارند كه با يكديگر ١٨٠ درجه تفاوت فكري و عملي دارند اما هر دو خود را اصولگرا مينامند. از اين منظر اصلا نميدانم چگونه بايد اصولگرايي را تعريف كرد. عدهاي را ميشناسيم كه هدفشان كينهتوزي و مخالفت با آقاي روحاني است. آنها اصلا كاري ندارند چه چيزي به صلاح كشور و مردم است و تنها هدفشان انجام اقدامات و بيان سخناني در مخالفت با دولت است. آيا اين اصولگرايي است و افرادي اينچنين اصولگرا هستند؟ آيا اين آدمها اصلا اصولي دارند كه بخواهند به آن معتقد و پايبند باشند؟ از رسانهها تا سياسيون موجي داريم كه با خشم و كينه در مقابل اقدامات دولت حرف ميزنند، مينويسند و عمل ميكنند. آنها فكر نميكنند انتخابات رياستجمهوري ديگر تمام شده است و امروز با تنفيذ مقام معظم رهبري، رييسجمهوري داريم كه ميخواهد به همه ملت خدمت كند. آنها هنوز خود را در ايام رقابتهاي انتخاباتي ميبينند. آقاي روحاني امروز همان مشي اعتدالي را دارد كه قبل از انتخابات گفته بود و توانسته است با هدايت و حمايت مقام معظمرهبري بزرگترين معضل بينالمللي و سياسي ايران را حل كند اما اينها بنايشان بر لجبازي است. به اعتقاد من اين افراد اصلا اصولي ندارند چه برسد به آنكه بخواهند اصولگرا باشند.
در طول دو سال گذشته حاميان دولت و به ويژه اصلاحطلبان با درك اولويتهاي اصلي كشور كمتر بر مطالبات خود در حوزه سياست داخلي پافشاري كردند. حال با توجه به اينكه پرونده هستهاي ايران در مسير مناسبي قرار گرفته است به نظر ميرسد نوبت دولت است تا نسبت به مطالبات سياسي بخش عمدهاي از پايگاه راي خود توجه داشته باشد. شرايط پس از برجام را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اين تفكر كه اصل بر حل مشكل و معضل بزرگ بينالمللي است قابل احترام است و بايد از همه كساني كه چنين نگاهي داشتند و دارند قدرداني كنيم. ما نيز قدردان دوستان اصلاحطلب هستيم كه در مسير حل مشكلات اصلي كشور اولويت خود را مساله برجام قرار دادند و در راهحل اين معضل همراه دولت بودند. از طرفي طبيعي است كه بعد از حل و فصل اين پرونده سنگين و پيچيده خواستههاي بعدي و اولويتهاي پس از آن مطرح شود. دولت هم موظف است مطالبات همه اقشار و گروهها را مدنظر قرار داده و با توجه به امكانات و اختياراتي كه دارد نسبت به پاسخگويي به مطالبات اقدام كند. بعد از عملياتي شدن برجام شرايط بينالمللي ايران بهبود مييابد.
اما پيش از پرداختن به نتايج برجام مايلم به نكتهاي اشاره كنم كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است. به اعتقاد من دستاورد بزرگ دولت جلوگيري از روند تشديد تحريمها در اين دو سال بود. اگر اين دستاورد نبود و ما همچنان مورد تحريمهاي شديدتري قرار ميگرفتيم. دشمنان ما ميخواستند با شدت بخشيدن به تحريمها اذيتهاي جديدي را ايجاد كنند كه اين روند خصمانه با ابتكار دولت متوقف شد. ما امروز در انتظار اين هستيم كه بتوانيم نفت بيشتري بفروشيم، درآمد ارزي بيشتري به دست بياوريم و بتوانيم پولمان را از حسابهاي بانكي خودمان بدون واسطه و هزينه برداشت كنيم. نه اينكه پول نفت را با شيوههاي مختلف بگيريم كه از دل آن فسادهاي چندهزار ميلياردي بيرون بيايد. صنعتگران و تجار ما بايد بتوانند وارد بازارهاي جهاني شوند و نيازهاي خود را با بهترين كيفيت و نازلترين قيمت تهيه كنند، نه اينكه دلالها كالاهاي درجه چندم را با كيفيت نازل و قيمتهاي چند برابر به ما بفروشند و ما هم چارهاي جز خريد كردن به اين شيوه نداشته باشيم. با حذف فشارهاي خارجي ميتوانيم ١٠ درصد از ارزش كالا را پرداخت و با فاينانس واقعي مايحتاجمان را تهيه كنيم نه اينكه مجبور شويم ١٣٠ درصد از ارزش كالا را بلوكه كنيم تا برايمان خط اعتباري باز كنند. تجارت بينالملل آن چيزي نيست كه ما در دوران تحريم ميديديم. بعد از برجام ما ميتوانيم همانند همه كشورها فعاليتهاي اقتصادي و مراودات بينالمللي خود را انجام دهيم. پس از آن بايد به اين سمت برويم كه مواد اوليه و قطعات مورد نياز خود را به صورت مدتدار خريد كنيم.
به اين معني كه مواد مورد نياز را تحويل گرفته و تسويه پرداخت خريدش را چند ماه بعد انجام دهيم تا اين مدت ارزش افزوده مواد اوليه مورد نياز حاصل شود. قدم بعدي ورود سرمايه خارجي به كشور است. همانطور كه ميدانيد ما به جز تحريمهاي مالي درگير تحريمهاي تكنولوژيكي هم قرار داشتيم و هنوز هم اين تحريمها تا عملياتي شدن برجام ادامه خواهد داشت. صنايع ما فاصله تكنولوژيكي زيادي با دنيا دارند. نگاهي به كمپين نه به خريد خودروي داخلي بيندازيد كه چند ماه قبل راه افتاد. اين كمپين پيامش اين بود كه معترضين ميگفتند چرا ما بايد به اندازه قيمتهاي جهاني بهاي محصولي را بپردازيم كه كيفيتش تناسبي با استانداردهاي جهاني ندارد؟ بنابراين اولويت بعدي به روزكردن تكنولوژي در صنايع است تا بتوانيم در زنجيره تجارت جهاني فاصله خود را با ديگران كم كنيم.
توضيحات شما در زمينههاي اقتصادي پسابرجام بسيار كامل و كافي بود. اما مايلم بدانم برنامه پسابرجام دولت در حوزه سياست داخلي چيست؟ ميدانيد كه آقاي رييسجمهور وعدههاي سياسي دادند. آيا هنگام عمل كردن به اين وعدهها نرسيده است؟
ابتدا بايد قبول كنيم شرايط امروز با سال ٩١ يكسان نيست و ما در باز شدن فضاي سياسي كشور و كاستن از نگاه امنيتي به فضاي سياسي توفيقاتي داشتهايم. در اين دو سال پيشرفت داشتهايم البته قبول داريم كه هنوز به نقطه مطلوب نرسيدهايم اما همانطور كه آقاي رييسجمهور در مراسم بزرگداشت روز دانشجو گفتند اگر مقايسهاي ميان امروز و فضاي پيش از انتخابات داشته باشيم ميبينيم كه اتفاقات مهمي افتاده است. آيا فضاي امروز با سال ٩١ يكي است؟ ارتقا در فضاي سياسي هر روز اتفاق ميافتد ولي بايد قبول كنيم كه تغيير فضايي كه در طول سالها اتفاق افتاده و حاكم شده به راحتي نيست و روندي زمان بر خواهد بود.
ما در شرايطي وارد فضاي انتخاباتي ميشويم كه تريبونهاي رسمي در اختيار مخالفان و منتقدان دولت است و حاميان دولت هر روز با تضييقات بيشتري مواجه ميشوند و حتي برنامههاي مجوزدار آنها با اعمال فشار غيرقانوني لغو ميشود يا مورد ضرب و شتم قرار ميگيرند. در اين فضا چگونه قرار است رقابت كنيم؟
شما آنچه دكتر روحاني قبل از انتخابات داشت را با امروز مقايسه كنيد. مگر ما در انتخابات ٩٢ تريبونهاي عمومي و صدا و سيما را در اختيار داشتيم؟ اتفاقا آن زمان هم همه آنها عليه ما بودند. اما مردم كار خودشان را انجام دادند. اينطور نيست كه مردم منتظر باشند تا ببينند اين رسانهها چه ميگويند تا آنها از فرمايش ايشان اطاعت كنند. ايشان فرمايش خودشان را دارند و مردم هم استنتاج خود را انجام ميدهند و بر اساس آن استنتاج راي ميدهند. امروز گستره انتشار اخبار فراتر از تريبونهاي عمومي و صدا و سيما است. همين كه رييسجمهور سخني ميگويد تاثير آن را در فضاي سياسي كشور ميبينيم.
يكي از نگرانيهايي كه به ويژه از انتخابات مجلس چهارم به اين سو بروز كرد تفسير شوراي نگهبان از نظارت بر انتخابات و نحوه بررسي صلاحيت كانديداهاست. در اين مورد چطور ميتوان اين نگرانيها را از بين برد؟
ما اعضاي شوراي نگهبان را افراد متدين و مقيدي ميدانيم كه حتما نظرات و فرمايشات مقام معظم رهبري را رعايت ميكنند. آقا هم وسعت نظر دارند و ما نظرات ايشان را ديدهايم و ميدانيم.
آيا جريان تندرو كه به قول شما اصلا اصولي ندارند در انتخابات آتي شانسي براي موفقيت دارند؟
سال ٩٢ ديديد جرياني كه بر سياست كشور حاكم بود با چه راي قليلي شكست خورد. مگر تريبونها را در اختيار نداشتند؟ اما مردم راه ديگري رفتند. به اعتقاد ما همراهان ٩٢ بايد همراهان ٩٤ باشند. حتي يك نفر را نبايد از دست بدهيم.
نظر شما