شناسهٔ خبر: 116207 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

بازی اصلاح طلبان با«عارف»

رسولی عضو بنیاد امید ایرانیان و از چهره های نزدیک به معاون اول دولت اصلاحات با اشاره به عدم حضور عارف در جلسه شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، گفت: از او به طور جدی برای حضور در جلسه شورای سیاست‌گذاری دعوت نشده بود.

به گزارش«نماینده»،سید حسن رسولی عضو بنیاد امید ایرانیان، جلوس عارف بر صندلی ریاست مجلس دهم را بسیار جدی ارزیابی می‌کند. وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر عارف رئیس مجلس می‌بود، چگونه با برجام رفتار می‌کرد، ضمن تشکر از علی لاریجانی و طیف اکثریت مجلس می‌گوید: "در صورتی که دکتر عارف در این جایگاه بودند، بنابه مصالح کشور، همین مسیر را طی می‌کردند."

با "سید حسن رسولی" در دفتر بنیاد امید ایرانیان گفتگویی تفصیلی انجام دادیم که در ادامه آن را می‌خوانید.


برنامه اصلاح‌طلبان برای مجلس

 

** امروز در جریان اصلاحات، دو شورای هماهنگی جبهه اصلاح‌طلبان و شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات مسئول تعیین راهبردهای انتخاباتی هستند. جدیدا هم شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تشکیل شده است. به نظر شما در نهایت راهبرد انتخاباتی اصلاح‌طلبان توسط کدام نهاد پیگیری خواهد شد؟ 

 

مهم‌ترین راهبرد انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس دهم، اجماع کامل میان همه ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی با تأسی از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 و پرهیز از تجربه ناگوار انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84 است.

 

تلاش‌های زیادی برای رسیدن به یک لیست واحد در حوزه‌های انتخابیه سراسر کشور در جریان است لذا باید مدیریت تحقق این جهت‌گیری اساسی به گونه‌ای سامان یابد که بتواند همه ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی را زیر یک چتر قرار داده و امکان ایجاد همگرایی و هم‌راستایی را میان همه ظرفیت‌ها ایجاد کند.

 

شورای عالی سیاست‌گذاری، کمیته راهبردی و شورای مشاورین عارف و عناوینی از این قبیل، سازوکارهای سازمانی و تشکیلاتی مورد بحث در حوزه اصلاح‌طلبی برای رسیدن اهداف راهبردی یاد شده است.

کناره‌گیری عارف به نفع روحانی برای وی منزلت آورده است

 

** موقعیت عارف را در میان اصلاح‌طلبان برای سرلیستی تهران چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به بیان دیگر، جایگاه امروز عارف درمیان اصلاح‌طلبان چگونه تعریف می‌شود؟

 

عارف به‌عنوان نفر دوم دولت اصلاحات، یکی از شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجرایی حوزه اصلاح‌طلبی به شمار می‌رود. موقعیت عمومی عارف و نقش و جایگاه سیاسی وی متاثر از تحولاتی است که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 شاهد آن بودیم. عمل تاریخی و به هنگام دعارف مبنی بر فراهم‌آوردن بستر لازم برای پیروزی کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان در سال 92، اعتبار ویژه‌ای را علاوه بر ظرفیت‌ها و منزلت‌های قبلی برای وی به وجود آورده است.

 

این اعتبار ویژه نه برای جامعه سیاسی کشور و اصلاح‌طلبان بلکه برای سطح افکار عمومی ایجاد شده است و تلاش می‌شود از این سرمایه اجتماعی که حول شخصیت عارف تجهیز شده در جهت تامین هرچه بیشتر منافع ملی و پایداری نظام و پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبی، حداکثر استفاده شود.

 

پس از انتخابات سال 92، مهمترین رویداد سیاسی و انتخاباتی کشور، انتخابات 7 اسفند سال جاری است که همه تلاش‌ها معطوف به فراهم آوردن مقدمات لازم برای نقش‌آفرینی بایسته و مناسب عارف در این زمینه است.

 

استفاده از لقب "مرد انصراف‌ها" برای عارف کار رقبای ماست

 

** تجربه نشان داده که عارف در انتخابات‌های مختلف همواره تا لحظات آخر حضور داشته اما در دقیقه 90 از گود رقابت کنار کشیده‌است تا جایی که لقب "مرد انصراف‌ها" به وی اطلاق می‌شود. به نظر شما دلیل این امر چه می‌تواند باشد؟

 

عارف تا به حال 2 بار و هر بار با استدلال‌های متفاوت صحنه انتخابات را با نگاه به تامین منافع  جمعی اصلاح‌طلبان ترک کرده‌ است. یک مورد از این انصراف‌ها به‌صورت اعتراضی در جریان انتخابات مجلس هشتم انجام شد. پس از اینکه صلاحیت تعداد قابل توجهی از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب که نامزد نمایندگی مجلس هشتم بودند تایید نشد، عارف در یک اقدام اعتراضی ولی مسالمت‌آمیز و بدون جنجال کنار کشید. اما کناره‌گیری عارف در سال 92 با رویکرد اعتراضی و انتقادی همراه نبود بلکه با رویکرد افزایش انسجام سیاسی و تجمیع آرای اصلاح‌طلبان پشت سر کاندیدای غیراصلاح‌طلب اما مورد حمایت آنان انجام شد.

 

در سال 92 بیم آن می‌رفت که با تداوم رقابت عارف و روحانی، تجربه نامطلوب انتخابات سال 84 تکرار شود. بنابراین، کناره‌گیری‌های عارف 2 بار بیشتر نبوده است و هر دو بار این کناره‌گیری‌ها در ظرف زمانی و شرایط سیاسی متفاوت و با رویکردهای غیرمشابه انجام شده است. ضمنا در جریان انتخابات مجلس برخلاف ریاست‌جمهوری به دلیل اینکه نامزدهای مورد انتخاب مردم در حوزه‌های انتخابیه سراسر کشور قریب به 290 نفر است، فکر می‌کنم گزاره‌های اینچنینی که نسبت به عارف وجود دارد، بیشتر ‌تاکتیک‌هایی است که توسط رقبای ما مطرح می‌شود.
آیت‌الله هاشمی بخشی از ظرفیت اصلاح‌طلبی است

 

** محمد عطریانفر از اعضای حزب کارگزاران در اظهاراتی گفته که "عارف سایه رئیس دولت اصلاحات است و باید در جهت استقلال سیاسی تلاش کند." به نظر می‌رسد که وابستگی بیش از حد عارف به رئیس دولت اصلاحات منجر به این شده که اصلاح‌طلبان به‌طور مستقل حسابی روی وی باز نکنند. نظر شما در این خصوص چیست؟

 

به‌ طور طبیعی، مناسبات عارف با رئیس دولت اصلاحات از سابقه و عمق بالایی برخوردار است و شاید در میان رجال سیاسی اصلاح‌طلب نتوانیم فرد دومی را در این ارتباط و با این نسبت پیدا کنیم. اوج‌گیری نقش‌آفرینی سیاسی عارف در دولت اصلاحات بوده است. قبل از دولت اصلاحات، عارف در مناصبی حضور داشت که به لحاظ دامنه اثرگذاری در صحنه سیاسی کشور از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دهه 70، ریاست دانشگاه تهران را در حساس‌ترین شرایط جنبش دانشجویی به عهده داشت.

 

رابطه عارف با رئیس دولت اصلاحات اولا یک رابطه فکری و دوستانه است و ثانیا در بسیاری از امور، رویکردهای این دو شخصیت یکسان و واحد است. اینکه گفته می‌شود عارف سایه رئیس دولت اصلاحات است، حرف صحیحی نیست اما اینکه گفته شود در حوزه اصلاح‌طلبی، علاوه بر ظرفیت‌های سازمانی و حزبی از ظرفیت‌های شخصی سیاسی هم برخوردار هستیم، سخن درستی است. به عنوان مثال، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تا قبل از یک دهه اخیر، کمتر در حوزه اصلاح‌طلبی بروز و ظهور پیدا می‌کرد اما امروز رفتار و منش وی بخشی از ظرفیت اصلاح‌طلبی را نمایندگی می‌کند.

باید از تک‌گفته‌های برخی اعضای کارگزاران درباره عارف صرف نظر کرد

** نوع نگاه حزب‌ کارگزاران به عارف را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ همانطور که مطلع هستید بحث سرلیستی اصلاح‌طلبان میان عارف و حجت‌الاسلام ناطق‌نوری مطرح است؛ به گونه‌ای که برخی شخصیت‌های حزب کارگزاران اعلام کرده‌اند که تنها در صورت حضورنداشتن ناطق‌ حاضر به حمایت از عارف می‌شوند.

حزب کارگزاران یکی از ظرفیت‌های حزبی با قدمت 20 ساله حوزه اصلاح‌طلبی است. صرف نظر از توسعه کمّی این حزب، شخصیت‌های توانمند و ارزنده‌ای هم در سطح ملی و هم در سطح مناطق زیر چتر این حزب جمع شده‌اند و به‌عنوان یکی از احزاب 25گانه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تعریف می‌شود. کارگزاران در عین تفاوت‌هایی که با بقیه احزاب اصلاح‌طلب دارد، به خوبی نشان داده که در بزنگاه‌های حیاتی و حساس مثل 2 خرداد 76 و در جریان مجالس هفتم، هشتم و نهم و همچنین انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، همگام و همراه با جریان اصلاحات حرکت کرده است. به‌طور طبیعی در هر حزبی فراکسیون‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد اما آنچه که حزب کارگزاران ظرف 20 سال گذشته از خود نشان داده حرکت در مسیر اصلاحات بوده است.

 

در مورد عارف هم صرف نظر از تک‌گفته‌های برخی اعضای حزب کارگزاران، ارکان اصلی این حزب و به‌طور مشخص حسین مرعشی سخنگوی حزب که مکرراً اعلام کرده که اولاً حزب کارگزاران همگام و هماهنگ با جریان اصلاحات حرکت خواهد کرد و ثانیاً اظهار داشته که اگر بنای بر کناره‌گیری باشد، دیگران باید این کار را به نفع عارف انجام دهند.

اظهارات عطریانفر نمایانگر مواضع رسمی کارگزاران نیست

** شما از حمایت ارکان اصلی حزب کارگزاران از عارف صحبت کردید؛ در هر حال عطریانفر هم جزء همین ارکان اصلی محسوب می‌شود اما وی چنین رویکردی ندارد.

 

مواضع رسمی حزب کارگزاران توسط سخنگوی حزب اعلام می‌شود و نظرات بقیه دوستان مثل عطریانفر، نشانگر مواضع سازمانی این حزب نیست. چراکه اگر اینگونه بود، با نگاه اجماعی این حزب تضاد داشت.

در انتخابات 7 اسفند سال جاری، شاهد همراهی حزب کارگزاران با مجموعه جریان اصلاحات در همه موارد اعم از تنظیم لیست و انتخاب رئیس احتمالی مجلس خواهیم بود. البته این اجماع به معنی یک‌دستی کامل نیست. تا زمانی که حزب کارگزاران خط مشی اجماعی و ائتلافی خود را طی می‌کند، امکان اینکه آهنگ جدایی از هارمونی جریان اصلاحات را شاهد باشیم، وجود ندارد.

اظهارنظر در مورد سرلیست، یک بحث زودهنگام است

 

** اگر حزب کارگزاران روی گزینه ناطق نوری یا هر گزینه دیگری به‌ جز عارف برای سرلیستی تهران تاکید کند، اصلاح‌طلبان تا کجا حاضرند به پای عارف بایستند و هزینه صرف کنند؟ 

 

روی فرض محال که نمی‌شود حرف زد! وقتی که هنوز ترکیب لیست معلوم نیست، صحبت‌‌کردن در مورد سرلیست یک بحث زودهنگام است و به طریق اولی اظهار نظر پیرامون رئیس مجلس آینده صرفا یک گمانه‌زنی خواهد بود. وقتی می‌خواهیم تحلیلی را ارائه کنیم باید مبتنی بر شواهد مستحکم باشد که شواهد مستحکم مربوط به گذشته رفتاری احزاب و شخصیت‌ها است.

اگر کارگزاران آهنگ جداگانه‌ای بزند تهیه لیست با خدشه مواجه می‌شود

 

** حالا با توجه به این گذشته رفتاری، اصلاح‌طلبان تا کجا حاضرند پای عارف بایستند؟

 

تا زمانی که اجماع فعلی اصلاح‌طلبان تداوم داشته باشد ما با چنین دوگانه‌ای مواجه نخواهیم شد که بخشی از جریان اصلاحات از جمله حزب کارگزاران در یک انتخاب مهم مثل انتخاب رئیس مجلس آهنگ جداگانه‌ای از جریان اصلاحات سر بدهد چراکه اگر اینگونه باشد نقض غرض خواهد بود و بحث اجماعی و تهیه لیست واحد که دو گام اصلی و اساسی در تحقق اجماع هستند با خدشه‌ جدی مواجه می‌شوند. اتاق فکر حزب کارگزاران به این بحث کاملا واقف هستند البته باتوجه به شناختی که من از فعالین این حزب دارم، بعید می‌دانم که ما با چنین مشکلی مواجه شویم.

رئیس ستاد انتخاباتی عارف نشده‌ام!

 

** مدتی است که شما به‌عنوان رئیس ستاد انتخاباتی عارف انتخاب شده‌اید. عده‌ای این نظر را دارند که این انتصاب به معنای آمادگی عارف برای انتخابات است. شرایطی که در آن، عارف حاضر به کناره‌گیری از انتخابات نخواهد بود. 

 

من رئیس ستاد انتخاباتی عارف نشده‌ام! تا قبل از روز 28 آذر که روز شروع ثبت‌نام کاندیداهاست و تا قبل از اینکه شورای نگهبان فرآیند رسیدگی به صلاحیت‌ها را پایان ندهد و لیست تاییدشدگان را به مراجع اجرایی اعلام نکند، اساسا معلوم نخواهد بود که چه فردی و در کدام حوزه انتخابیه به لحاظ حقوقی نامزد انتخابات است. عارف با پیش‌بینی اینکه احتمالا در جریان انتخابات حضور پیدا خواهد کرد، از من که در این حوزه تجربه کاری دارم، درخواست کرده که دوستان را جمع کنم و تمهیدات مقدماتی این ورود احتمالی را در قالب برنامه‌ریزی‌ها و سازماندهی‌های مورد نیاز، فراهم آورم.

عارف به شرط تداوم خواسته‌ها وارد انتخابات می‌شود

** عارف اخیرا طی اظهاراتی گفت که "اگر روند بر همین منوال باشد، براساس احساس وظیفه در انتخابات شرکت خواهم کرد." این روندی که وی به آن اشاره داشته چه مواردی را شامل می‌شود؟

 

نقطه عطف انتخابات 92 در دو جا اتفاق افتاد، یکی رد صلاحیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که یک نقطه عطف بسیار مهم بود تا حدی که یک شوک جدی به حوزه اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی وارد کرد و نقطه عطف دوم که وجه اثباتی و مشفقانه داشت، گذشت و ایثار عارف در ترک صحنه رقابت به نفع کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان بود.

 

با توجه به نقشی که عارف در سال 92 ایفا کرد، دو اتفاق مهم پیرامون وی رخ داد؛ اول آن بخش از اصلاح‌طلبانی که نسبت به جهت‌گیری‌های سیاسی عارف تردید‌هایی داشتند، با این کناره‌گیری ثابت شد که همه آن تردیدها و شبهات قابل انتساب به شخص عارف نیست. همچنین اتفاق دوم این بود که افکار عمومی و به‌خصوص اصلاح‌طلبان تقاضامند و متوقع شدند که در عرصه‌های بعدی هم عارفی که توانست، فضای سرد حوزه اصلاح‌طلبی را تبدیل به فضای گرم کند، در انتخابات مجلس آینده هم حضور داشته باشد.

 

بنابراین در پاسخ به این سوال باید بگویم که عارف با همین محاسباتی که الان دارد و به شرط تداوم خواسته‌ها از وی و انسجام در حوزه اصلاح‌طلبی، باید احساس کند که ورودش به عرصه انتخابات مفید خواهد بود.

** امکان دارد که این تقاضا از سوی جریان اصلاحات برای حضور عارف در عرصه انتخابات به وجود نیاید؟

 

به هرحال بله! امکان دارد.

 


شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان از عارف دعوت نکرد!

 

** شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان، اولین جلسه خود را دو هفته پیش با حضور همه اعضا برگزار کرد اما عارف در این جلسه حضور نداشت. دلیل آن چه بود؟

 

از آقای عارف به طور جدی برای حضور در جلسه شورای سیاست‌گذاری دعوت نشده بود. در حقیقت دوستان دستور کار دیگری داشتند و عارف هم باتوجه به این موضوع، حضورش را خیلی ضروری تشخیص نداد. غریبانی رئیس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عارف گفته بود که دستور جلسه، تدوین آیین‌نامه است.

جریان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی دشمن یکدیگر نیستند

 

** حضور عارف در مجمع عمومی حزب موتلفه اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

به نظر من کار ارزنده‌ای بود و یکی از بایسته‌های تحقق همبستگی ملی این است که ما برای صف‌بندی‌های سیاسی تا حد متعارف آن، اصالت قائل باشیم. آقای محمدنبی حبیبی امروز دبیرکل حزب موتلفه است و در دورانی استاندار خراسان بوده و من هم قبلا استاندار خراسان بودم اما امروز مثل دو برادر در همه مجامع با هم هستیم. اگر در عرصه‌های مختلف سیاست، اقتصاد و سایر مسائل با هم اختلاف نظر داریم معنایش این نیست که برادر نیستیم.

 

حضور عارف در مجمع عمومی حزب موتلفه نشان داد که می‌توان با حفظ هویت اصلاح‌طلبی و اصولگرایی یک رویکرد برادرانه نسبت به رقبا داشت. جریان اصلاحات و اصولگرایی دشمن یکدیگر نیستند بلکه رقیب یکدیگر در موضوع خدمت‌گزاری به مردم و تلاش در جهت پایداری نظام هستند. من فکر می‌کنم اگر سایر احزاب اصولگرا هم در کنگره‌های خود از شخصیت‌هایی همچون عارف دعوت کنند، دوستات ما استنکاف نخواهند کرد. مثلا در اولین همایش حزب اتحاد ملت، ما شاهد حضور شخصیت‌های اصولگرا مثل حسین کنعانی‌مقدم بودیم. البته این تعاملات به قول لاریجانی نباید به معنای پوست‌اندازی سیاسی باشد. عارف امروز در حزب موتلفه بوده، چند روز قبل‌تر هم در همایش حزب اتحاد ملت بوده است.

 

عارف دارای هویت اصلاح‌طلبی واحد و شناخته شده بوده و حضور وی در کنگره حزب موتلفه به معنای کمک به گفت‌وگو و تفاهم ملی است و ثابت می کند که این رقابت‌ها به معنای خصومت نیست.

 

** در اظهارات قبلی خود فرمودید که امکان دارد اصلاح‌طلبان از عارف برای حضور در انتخابات دعوت به عمل نیاورند؛ در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد، آلترناتیو جریان اصلاحات برای عارف چه جریانی خواهد بود؟

 

آلترناتیوی برای عارف وجود نخواهد داشت.

 

** منظورم این است که اگر اصلاح‌طلبان حاضر به حمایت از عارف نشوند، وی به سمت کدام جریان حرکت خواهد کرد؟

 

عارف دارای هویت اصلاح‌طلبانه است. 

 


درخواست ائتلاف با اصولگرایان پاسخ مثبتی ندارد

 

** عارف بارها بر ارائه لیست مشترک میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان تاکید کرده است؛ حتی در اظهاراتی گفته که ما هنوز پاسخی از سوی اصولگرایان برای ارائه لیست مشترک دریافت نکرده‌ایم.

 

آن چیزی که مد نظر دکتر عارف است، این است که در انتخابات‌های مهم سعی کنیم با نزدیک‌شدن عناصر موثر، فضای رقابت را به فضای مشفقانه و برادرانه تبدیل کنیم.

 

امروز عارف در مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار دکتر حدادعادل قرار دارد. این در کنار هم قرار گرفتن‌ها  به معنای ادغام هویتی نیست. پس حضور یک شخصیت اصلاح‌طلب در کنگره یک تشکل اصولگرا و یا بلعکس، به معنای عدول از یک هویت قبلی اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی فرد مورد نظر نیست. بلکه به این معناست که ما در عرصه توسعه‌یافتگی یک گام را به جلو گذاشته‌ایم. به نظر من درخواست ائتلاف با اصولگرایان با پاسخ مثبتی از سوی عارف مواجه نخواهد شد.

عارف به موضوع ائتلاف با اصولگرایان کاملا اخلاقی نگاه می‌کند

** بنابراین از سوی عارف جهت ائتلاف با اصولگرایان تلاش شده است.

عارف به موضوع ائتلاف با اصولگرایان کاملا اخلاقی نگاه می‌کند. کاملا ایده‌آل خواهد بود که اگر ما دو لیست 30 نفره از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان داشته باشیم؛ مثلا 10 نفر از اصولگرایان در لیست اصلاح‌طلبان باشند و بلعکس 10 نفر از اصلاح‌طلبان در لیست اصولگرایان قرار بگیرند اما به نظر من تا رسیدن به این مرحله هنوز به لحاظ بسترسازی فرهنگی و سیاسی راه درازی در پیش داریم. به‌ نظر من اگر در انتخابات آینده، شاهد حفظ حرمت‌ها در جریان مبارزات انتخاباتی باشیم، خود همین مساله یک گام رو به جلو خواهد بود.

تعداد کارگزاران در دولت بیشتر از سایر اصلاح‌طلبان نیست

** در دولت دکتر روحانی حضور چهره‌هایی از حزب کارگزاران نسبت به بقیه اصلاح‌طلبان پررنگ‌تر است. تحلیلی که مطرح می‌شود این است که اصلاح‌طلبان امروز قصد دارند از ظرفیت کارگزاران برای بازگشت به قدرت استفاده کنند. چقدر با این تحلیل موافقید؟

 

اولا اصلاح‌طلبان و کارگزاران در یک بسته شناسایی می‌شوند و من قائل به تفکیک کارگزاران از اصلاح‌طلبان نیستم. بدیل اصلاح‌طلبان، اصولگرایان و بدیل حزب کارگزاران، حزب موتلفه اسلامی است. دوم اینکه شما اگر به ترکیب همکاران روحانی در دولت نگاه کنید، می‌بینید که به طور کمّی، حضور بیشتر افراد از حزب کارگزاران اتفاق نیفتاده است. 

 

دوستان اصلاح‌طلبی هستند که در دولت حضور دارند و هیچ نسبتی هم با حزب کارگزاران ندارند؛ یا متعلق به سایر احزاب اصلاح‌طلبند و یا اینکه با وجود اصلاح‌طلب بودن، تعلق حزبی ندارند.

 

مثلا اسحاق جهانگیری که از یک طرف رئیس شورای سیاست‌گذاری حزب کارگزاران است و از طرف دیگر نفر دوم دولت روحانی است این تصور را ایجاد کرده که عدد دولتمردان کارگزار نسبت به سایر ظرفیت‌های حزبی اصلاح‌طلبی بیشتر است؛ در صورتی که چنین نیست و روحانی سعی کرده که از یک ترکیب هم‌نوا و همگون در دولت خود استفاده کند.

** اما با توجه به مانیفست فکری افرادی چون محمود سریع‌القلم و مسعود نیلی دو تن از مشاورین روحانی مبنی بر تقدم توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی که جزء آرمان‌های اصلی حزب کارگزاران هم محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد که نوع تفکر دولت بیشتر به سمت حزب کارگزاران میل دارد.

 

این را من دوباره تکرار می‌کنم که نفر دوم دولت روحانی، رئیس شورای سیاست‌گذاری حزب کارگزاران است؛ من این را کتمان نمی‌کنم اما از چنین موضوعی نمی‌توان به این نتیجه رسید که کارگزاران در ترکیب دولت دارای سهم ویژه‌ای است.

** بنابراین شما تحلیل استفاده از جایگاه حزب کارگزاران توسط اصلاح‌طلبان برای بازگشت به قدرت را رد می‌کنید؟

 

بله. همین طور است.

 

عیار پشتیبانی اصلاح‌طلبان از دولت کم نشده است

** به‌ عنوان بحث آخر، شما فکر می‌کنید جریان اصلاحات و جریان دولت برای انتخابات مجلس و حتی بعد از آن، به چه رویکردی نسبت به یکدیگر برسند؟

 

در رقابت‌های انتخاباتی سال 92، اصلاح‌طلبان بخش لاینفک پشتیبانان و حامیان روحانی بودند. ظرف دو سال و نیم گذشته، نه تنهااز عیار این پشتیبانی کاسته نشده بلکه افزوده هم شده است. به طور مشخص، عارف چند وقت پیش اعلام کرد که "اگر همین مناسبات در آینده هم میان دولت و اصلاح‌طلبان ادامه داشته باشد،‌ در جهت پایداری دولت و برای اینکه به جای 4 سال 8 ساله باشد، من(عارف) به رقابت با  روحانی در انتخابات سال 96 نمی‌اندیشم"؛ این در واقع اوج اثبات همراهی و تداوم حمایت یک جریان سیاسی است. 

اصلاح‌طلبان حاضرند در انتخابات سال 96 از روحانی حمایت کنند

** یعنی اصلاح‌طلبان حاضرند در انتخابات سال 96 هم همراه با دولت روحانی باشند؟

امروز قرابت گفتمانی و رفتاری روحانی با جریان اصلاح‌طلبی نه تنها کم‌رنگ نشده بلکه غلیظ‌تر و پررنگ‌تر هم شده است و چنانچه این روند ادامه داشته باشد، اصلاح‌طلبان حتما با رویکرد توجه به منافع ملی و علی‌رغم اینکه روحانی شخصیت سیاسی اصلاح‌طلب نیست و در حقیقت چهره اصولگرای مورد حمایت اصلاح‌طلبان بوده است، همین حمایت را از وی ادامه خواهند داد.

دولت نگفته با برداشته‌شدن تحریم‌ها گره مشکلات اقتصادی باز می‌شود 

** "برجام" موضوع مهم این روزهای کشور است؛ دولت تا قبل از تصویب برجام، بخش قابل توجهی از نقصان‌های اقتصادی را به گردن تحریم‌ها می‌انداخت اما امروز که تحریم‌ها در حال برداشته‌شدن است، دولت دیگر مجال چنین رویکردی را نخواهد داشت و به نظر می‌رسد چناچه دولت نتواند در بهبود شاخص‌های اصلی اقتصادی قدم بزرگی را بردارد، با ریزش مخاطبان اجتماعی خود مواجه خواهد شد. آیا در این صورت هم اصلاح‌طلبان حاضر به حمایت از دولت خواهند بود؟

مهم‌ترین وعده انتخاباتی روحانی در حوزه سیاست خارجی، به‌نتیجه‌رسیدن پرونده هسته‌ای و به سرانجام رساندن برجام بوده است و امروز می بینیم که دولت در رسیدن به این هدف موفقیت صددرصدی داشته است.

برجام قطعا تاثیرات مثبتی را در حوزه سیاست داخلی اعم از اقتصادی،‌ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خواهد داشت. تحریم‌ها یکی از موانع توسعه‌نیافتگی ایران بوده است. دولت هم هیچگاه نگفته که به محض برداشته‌شدن تحریم‌ها که هنوز هم چنین اتفاقی نیفتاده است گره مشکلات اقتصادی باز می‌شود؛ برجام در واقع یک سرآغاز است.

صرف نظر از تاثیر کوتاه‌مدت و میان‌مدت و حتی بلندمدت برجام بر حوزه اقتصاد، کلیدواژه برجام در تحول سیاست‌های داخلی آینده ایران از جمله در عرصه انتخابات، یکی از مولفه‌های بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. بهبود شرایط اقتصادی یکی از مطالبات مردم است و مقدمه رسیدن به این مطالبه مردمی، بحث تعامل با دنیا و خارج‌کردن ایران از فصل هفتم منشور سازمان ملل است.

 

** به نحو دیگری سوال خود را مطرح می‌کنم؛ اگر برجام برای دولت از "فرصت" به "تهدید" تبدیل شود، آیا باز هم اصلاح‌طلبان حاضر به حمایت از دولت خواهند بود؟

من تبدیل‌شدن برجام از فرصت به تهدید را قبول ندارم.

** یعنی شما معتقد هستید که برجام هیچگاه برای دولت تبدیل به تهدید نخواهد شد؟

امکان ندارد. حوزه سیاست داخلی با حوزه سیاست خارجی مدام در حال داد و ستد است. دولت کارآمد، دولتی است که هم بتواند اقتصاد را راهبری کند و هم در سطح روابط بین‌الملل به درستی از عزت پرچم کشور دفاع کند. اینکه آیا دولت برای پیشبرد اهداف اقتصادی، بتواند حداکثر بهره‌برداری خود را از این موفقیت غیر قابل انکار داشته باشد، موکول به آینده خواهد بود.

** نامه 4 وزیر دولت یازدهم به شخص رئیس‌جمهور را چگونه می‌بینید؟

این جزء بحث‌های داخلی دولت است. چون اعضای دولت به اندازه خود شخص رئیس‌جمهور تحرک سیاسی ندارند،‌ حالا نوشتن یک نامه خیلی بازتاب پیدا کرده است.

نظر شما