به گزارش «نماینده»، این بخشی از صحبتهای سلیمه رنگزن بازیگر جنوبی سینما یا همان «خاله سلیمه» است، بازیگری که سالها پیش روز عاشورا در فیلم «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی بازی کرد و جزو معدود بازیگرانی است که در روزی مانند عاشورا و در جایی مانند بینالحرمین تجربه کار داشته است.
این بازیگر با اشاره به چگونگی حضورش در این فیلم یادآور شد: روزی که درباره پروژه «عصر روز دهم» با من صحبت کردند، پس زمینهای از زندهیاد رسول ملاقلیپور داشتم. ما سر صحنه یک فیلم با هم آشنا شدیم و ایشان نسبت به من خیلی لطف داشت و گفت دوست دارم با هم کار کنیم. این جریان گذشت تا اینکه ایشان برای پیش تولید فیلماش به کربلا رفت. اما متأسفانه درگذشت و فرصت ساخت این پروژه را نیافت. وقتی برای همکاری با آقای راعی در همین پروژه به من پیشنهاد کار شد، مو بر تنم راست شد و فکر کردم از پیش قرار بوده در این نقش بازی کنم.
آرزوی کربلا داشتم نه هالیوود!
وی با یادآوری خاطراتش از بازی در این فیلم اضافه کرد: نمیدانستم قرار است کربلا کار کنیم. وقتی شنیدم قرار است این کار در کربلا باشد، خیلی شوکه شدم و گفتم به خاطر کربلا پول نمیگیرم. گروه تولید از من خواستند یکی از محارمام را همراه داشته باشم، چون قرار بود در فیلم تجربه متفاوتی داشته باشم. قرار بود غش کنم و یکی از محارمام بایستی مرا در آغوش میگرفت.
رنگزن با اشاره به دشواریهای این تجربه و راه دشواری که برای رسیدن به کربلا طی کرده است، افزود: سختی راه بسیار بود اما هیچ کدام از سختیها را حس نمیکردم. زمان بچگی کربلا رفته بودم اما چنین تجربهای نداشتم. نزدیک کربلا هوا بسیار سرد بود و حاج آقایی به نام شیرازی به ما گفت تا چند لحظه دیگر گنبد امام را میبینید و مرادتان را بخواهید. خیلی منقلب شده بودم. با خودم فکر کردم همه خوشحالاند که به هالیوود میروند و من خوشحالم که میروم کربلا. اشک میریختم و آرزو میکردم این زیارت نصیب همه بشود.
بازیگر فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» ادامه داد: به کربلا که رسیدیم تخلیه و سبک شدم. فارغ از همه چیز شدم و آرامشی دلنشین پیدا کردم. حس میکردم پیش پناهی میروم که مرا در آغوش میگیرد. پدرم عاشق کربلا و نجف بود و یکی دو سال پیش از سفر من فوت کرد و در این سفر بسیار به یاد او بودم.
وی با اشاره به شرایط فیلمبرداری فیلم «عصر روز دهم» در کربلا افزود: روز عاشورا در بینالحرمین کار میکردیم. ابزار کاری در دستم داشتم. آنجا بسیار شلوغ بود و جای سوزن انداختن نبود اما جالب اینجا بود که هیچ کس دوربین را نمیدید. همه دستشان را به ابزاری که در دست من بود، می کشیدند و اشک میریختند. از این وضعیت عصبانی شده بودم و آن را کفرآمیز میدانستم اما آقای راعی کارگردان کار از من خواست با هیچ کس بحث نکنم و بگذارم همه راحت باشند. آن روز کار تمام شد بدون اینکه لحظهای بفهمم چه اتفاقی افتاده است. آن موقع بازیگر نبودم. سلیمه رنگزن نبودم، یک انسان از خود خارج شده بودم که احساس سبکبالی داشت.
سلیمه رنگزن تجربه بازی در فیلم «عصر روز دهم» را یکی از افتخارات کارنامه هنری خود برشمرد و افزود: اولین بار بود که از طرف یک کار هنری به یک سفر برونمرزی میرفتم. جای مقدسی بود. آن روز همه چیز به هم آمیخته شده بود. با تمام وجودم به میان آدمها میرفتم و هیچ نمیدانستم چه میکنم.
نظر شما