به گزارش «نماینده»، در این یادداشت آمده است: با مرگ «ملکعبدالله بن عبدالعزیز» و روی کار آمدن «ملک سلمان بن عبدالعزیز» تحولات عمیقی در نظام قدرت پادشاهی عربستان سعودی رخ داد، بطوری که ملک سلمان با تغییرات گسترده زمینه را برای حذف «مقرن بن عبدالعزیر ولیعهد سابق»، «سعود الفیصل» وزیرخارجه با تجربه و کهنه کار و «متعب بن عبدالله» فراهم ساخت.
در سایه این تغییرات با جایگزین ساختن «محمدبن نایف» به عنوان ولیعهد جدید و «محمد بن سلمان» در پست وزیر دفاع و جانشین ولیعهد صحنه سیاسی و قدرت در عربستان را دگرگون ساخت. ملک سلمان با تغییرات گستردهای که در سطح وزیران و معاونین وزارتخانهها انجام داد، قدرت را به خانواده سدیری منتقل ساخت.
این انتقال قدرت با واکنش سایر شاهزادگان دربار مواجه شد. بنابراین محتمل خواهد بود که جریانات کنار گذاشته از قدرت با هر سازوکاری در صدد اقدامات تلافی جویانه برآیند. عمق فاجعه حوادث حج فرضیاتی را در ذهن متبادر میسازد که ممکن است حوادث مذکور اتفاقی نبوده و در نتیجه رقابت های داخلی نظام قدرت در عربستان و آینده این کشور باشد. مهمترین مصداق های این اتفاق برنامهریزی شده را میتوان «اختلافات شاهزادگان و تسویه حساب های درونی در نظام پادشاهی» نام برد. نتیجه این اختلافات کشمکشهایی بودکه منجر به شکلگیری حادثه مکه و منا گشت. حوادثی که براحتی نمی توان از علل دوردست آنها غافل ماند.
اختلافهای شاهزادگان و نظام قدرت در عربستان در دو سطح قابل بررسی است. سطح اول اختلافات حاکمیت با شاهزادگان سابق وکنار گذاشته از صحنه سیاسی و قدرت در عربستان با محوریت مقرن بن عبدالعزیر و متعب بن عبدالله. طبق شواهد موجود بعید به نظر می رسد این طیف دخالت چندانی در این قضیه داشته باشد. اما سطح دوم میتوان به رقابتهای درون گروهی صاحب منصبان در قدرت و رقابتهای آنها در عرصه نظام حاکم کنونی جستجو کرد.
رقابت جدی بین محمد بن نایف(ولیعهد) و محمد بن سلمان(جانشین ولیعهد و وزیر دفاع) در این دسته از اختلافات جای میگیرد. بطوری که تحلیلگران سیاسی معتقدند روند برق آسای انتقال قدرت در عربستان و اختیارات عدیده پادشاه به وزیر دفاع، محمد بن سلمان را وادار به بلندپروازیهای سیاسی در عربستان نموده است و غرور ناشی از این مسئله، سیاست خارجی عربستان را با چالشهایی مواجه کرده است. بطوری که محمد بن نایف بعنوان ولیعهد و وزیر کشور مهمترین سد در برابر یکه تازی محمد بن سلمان قرار داده است.
بنابراین عرصه سیاست داخلی و خارجی عربستان به عرصه رقابت این دو شاهزاده تبدیل شده است، بطوری که نتایج این رقابتها خود را در موضوعات و مسائل مختلف نشان داده است.
از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران مسائل استراتژیک، حوادث و اتفاقات حج و منا میتواند یکی از عرصههای رقابت تنگاتنگ این دو نفر قلمداد گردد. یکی از فرضیات مطرح شده این است که رقابت\های قدرت در عربستان در حال حذف نایف از ولیعهدی میباشند. محمد بن نایف بعنوان وزیرکشور و مسئول اصلی برگزاری مراسم حج، مسئول تامین امنیت حجاج می باشد. به تبع رقابت های درون ساختار قدرت، آن بخش از دستگاه امنیتی عربستان که با محمد بن سلمان ارتباط دارد، حوادث حج (سقوط جرثقیل) و منا (کشتار بیش از ۴۰۰۰ حاجی) را در جهت سناریوسازی حذف نایف از عرصه قدرت در عربستان طراحی کرده بود. طرحی که میتوانست کفایت سیاسی و امنیتی محمد بن نایف را خدشه دار نموده و زمینه را برای عزل وی از ولیعهدی توسط ملک سلمان فراهم ساخته و کودتای دوم قدرت در عربستان و قدرت یابی محمد بن سلمان را شکل دهد.
از طرفی محمد بن نایف با زیرکی توانست نقشه محمد بن سلمان در ارتباط با حاثه مکه (بی لیاقت نشان دادن ولیعهد) را بخوبی خنثی نماید. بطوری که با وقوع حادثه منا و کشتار فاجعه بار حجاج، این بار هوش و زکاوت او در پخش تصاویری از ستون کشی وزیر دفاع بعنوان عامل اصلی انسداد معابر وصولی به منا، فشار روانی حادثه علیه وزیر کشور را کاهش داد. از طرفی دیگر بسیاری از نگاهها به خروج زبدهترین نیروهای امنیتی از صحنه حج و گسیل آنها به جنگ یمن با نظر وزیر دفاع، بخش دیگری از این فشار را متوجه ملک سلمان و پسرش نمود. نتیجه آنکه طراحی حادثه مکه و منا با هدف ساقط نمودن نایف با شکست مواجه شد. اما در لوای این رقابت بیش از ۴۷۰۰ نفر از حجاج جان خود را از دست دادند. واخواهی و دردخواهی کشورهای مسلمان از عربستان سعودی بدلیل قربانی کردن حجاج، چالشهای جدی برای این کشور ایجاد کرده است.
از نظر برخی کارشناسان «شکاف در درون خاندان سلطنتی»، «جنگ یمن»، «مشکلات اقتصادی»، «تراژدی حج»، «تشدید تنش با ایران» و «کاهش دخالت و سرمایهگذاری آمریکا در امور خاورمیانه» تهدیدات جدی پیش روی عربستان سعودی است؛ تهدیداتی که احتمال فروپاشی آن را به دنبال دارد.
حال اگر جنگ قدرت و رقابت شاهزادگان با فرزند پادشاه، رقابتهای بسیار هدفمند جانشین ولیعهد و ولیعهد، بیماری پادشاه و نگرانیهای شاهزادگان سدیری را به این ماجرا اضافه کنیم، پیشبینی اینکه عربستان سعودی، جهان اسلام و منطقه خاورمیانه با چه تحولاتی روبرو خواهد شد، بسیار سخت نگران کننده است.
نظر شما