به گزارش «نماینده»، خبرنگار شبکه خبر در ابتدای گفتگو با رئیس جمهور سوریه با قدردانی از بشار اسد برای پذیرش این گفتگو، گفت : سوالات زیادی وجود دارد که تاکنون به آنها پاسخ داده نشده است که بخشی از انها را من در این گفتگو مطرح می کنم و امیدوارم که شما به طور صریح و شفاف به آنها پاسخ بدهید.
متن مصاحبه به این شرح است:
آقای رییس جمهور، حدود پنج سال است که سوریه درگیر جنگ با تروریستهاست، جنگی که خسارتهای زیادی بر مردم این کشور تحمیل کرده است؛ طبق آمارهای موجود بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار به تاسیسات زیرساختی سوریه خسارت وارد شده، حدود ۲۵۰ هزار کشته برجای گذاشته است و حدود ۶ تا ۷ میلیون از مردم سوریه آواره شده اند که این امر ناشی از پافشاری دولتهای غربی برای براندازی حکومت سوریه بوده است اما اکنون می بینیم که در مواضع بین المللی در خصوص سوریه تغییراتی حاصل شده است، کشورهایی که خواستار براندازی حکومت سوریه بودند، اخیرا اعلام کرده اند که حاضرند بپذیرند، آقای بشار اسد همچنان در دولت انتقالی باقی بماند، این تغییر مواضع را ناشی از چه می دانید؟
رییس جمهوری سوریه گفت: ابتدا به شما در دمشق خوشامد می گویم و خوشحال هستم که از طریق شبکه تان مردم ایران را مخاطب قرار بدهیم. در خصوص تحولاتی که در غرب می بینید، بخشی از آن مرتبط با اظهار نظراتشان در رسانه هاست و ما در سوریه نمی توانیم این اظهارات را چه در بعد منفی یا بعد مثبت به دلایل زیادی جدی بگیریم، فکر می کنم که برادران و مقامات ایرانی نیز با هم نظر هستند، به عبارتی ما اعتمادی نسبت به مقامات غربی نداریم.
هیچ مسئول خارجی نمی تواند درباره آینده سوریه اظهارنظر کند
البته در خصوص اظهارات اخیر آنان در ارتباط با مرحله انتقالی و یا مسائلی دیگری، من به طور صریح و شفاف اعلام می کنم هیچ مسئول خارجی نمی تواند درباره آینده سوریه، آینده نظام سیاسی و اینکه چه کسانی باید در نظام حاکم حضور داشته باشند، اظهار نظر کند، چرا که فقط مردم سوریه حق دارند که در ارتباط با این مسائل اظهار نظر کنند؛ بنابراین همه این اظهار نظرها برای ما بی ارزش است.
ولیکن قطعا مقامات غربی سردرگم و در هاله ای از ابهام بسر می برند، همچنین آنان از نبود افقی روشن رنج می برند، و از اینکه طرحهایشان به اهداف مورد نظر نرسیده، سرخورده هستند.
البته تنها هدفی که توانستند به آن جامه عمل پوشاندند، تخریب تاسیسات زیرساختی سوریه و ریختن خونهاست.
آنها تاوان سنگینی را متحمل شدند تا به زانو درآوردن سوریه را عملی کنند، هدفی که در راس اهدافشان قرارداشت، آنان درصدد برآمده اند که سوریه را به کشوری وابسته و مزدور تبدیل کنند، کشوری که فقط مجری سیاستهای دولتهای خارجی باشد.
همچنین روند دروغ پردازی که در آغاز بحران در سوریه و به منظور توجیه مواضعشان شروع کردند، اینک برملا شده است، شهروندان به دروغ بودن ادعای دولتهایشان پی بردند، چون نمی توان برای همیشه به مردم دروغ گفت، امروز در سایه دسترسی آسان به اطلاعات از طریق اینترنت هر شهروندی در جهان می تواند به بخشی از واقعیت برسد و با انباشته شدن این واقعیتها مردم هم دریافته اند که دولتهای شان به ویژه در ارتباط با آنچه در سوریه می گذرد، به آنها دروغ می گفتند.
غربی ها از تروریسم حمایت می کنند
از طرفی اینک آنها که از تروریسم حمایت می کردند، الان در حال پرداختن تاوان این مسئله هستند، تروریسم اکنون به آن کشورها منتقل شده و مهاجرت مردم از سوریه و سایر کشورهای منطقه به کشورهایشان یکی از مصادیق انتقال تروریسم به آن کشورهاست.
مجموعه این مسائل موجب شد تا شاهد تغییر مواضع آنها باشیم ولیکن من باردیگر تاکید می کنم به هیچوجه نمی توان به مواضع غربیها، چه در بعد مثبت و یا در بعد منفی اطمینان پیدا کرد.
بشار اسد در پاسخ به این پرسش خبرنگار شبکه خبر که برخی کشورها همچون فرانسه در سالها ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ میلادی رابطه خوبی با شما داشتند، چرا به صف دشمنان پیوستند و و خواستار براندازی حکومت شما شدند؟ گفت: در آن زمان سارکوزی از طرف دولت جرج بوش ماموریت گرفت که با سوریه ارتباط برقرار کند، البته آنها اهداف متعددی را درنظر داشتند که تغییر خط مشی سیاسی سوریه یکی از مهمترین این اهداف بود.
همچنین آمریکائی ها ماموریت دیگری را به سارکوزی موکول کردند، در آن زمان آنان سرگرم بررسی نحوه تعامل گروه کشورهای ۵+۱ با پرونده هسته ای ایران بودند، به ویژه در زمینه مواد هسته ای یا مواد رادیواکتیو که در تاسیسات ایران غنی سازی می شد.
آنها از من درخواست کردند که مسئولان ایرانی را به پذیرفتن طرح انتقال این مواد به کشورهای غربی متقاعد سازم تا آن کشورها عملیات غنی سازی را انجام دهند و سپس این مواد به ایران بازگردانده شود؛ البته بدون هیچ ضمانتهائی و قطعا این طرح ناممکن بود؛ البته ما در سوریه این طرح را نپذیرفتیم و همچنین مقامات ایرانی این سخن را قبول نکردند.
وقتی که غرب نتوانست سیاستهای سوریه را تغییر دهد و البته باید مواضع حمایتی ما را از مقاومت و اصرار بر برخورداری از حقوق و استقلال در تصمیم گیری در مد نظر گرفت، در آن زمان تحولات ناشی از به اصطلاح بهار عربی را بهانه قرار داده و فرصتی برای ضربه زدن به کشورهائی شد که خط سیاسی آنها مورد پسند غربیها نبود.
از این جهت آن مرحله ای که شما در سوال تان به آن اشاره کردید؛ یک مرحله ظاهری بود، به عبارتی غرب به ظاهر به سوریه متمایل شده بود، اما در حقیقت مرحله ای پر از اعمال فشارها و باجگیری بود، آنها هیچ کمکی به سوریه نکردند، نه در بعد سیاسی و نه در بعد اقتصادی و نه در هیچ زمینه دیگری.
رییس جمهوری سوریه درباره این سوال که، بیانات شما در خصوص فرانسه بود، در ارتباط با سایر کشورها مانند انگلیس و آمریکا، مواضع آنها را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخ داد : موضع کنونی آنها.
خبرنگار پرسید : منظورم این بود که فرانسه از باب روابط کشورتان با ایران وارد عمل شد، حالا انگلیس و آمریکا چه زمینه ای را برای برقراری ارتباط با شما انتخاب کردند؟
بشار اسد گفت : بله وقتی این کشورها را در مد نظر داریم، در واقع منظور این است که اینها یک گروه واحدی را تشکیل می دهند که نام کشورهای غربی گرفتند، کشورهای غربی یک سرکرده دارند و آن هم ایالات متحده امریکا است؛ همه کشورهای زیرمجموعه از آمریکائیها دستور می گیرند، امروز ملاحظه می کنید که اظهار نظرها در همه این کشور مشابه یکدیگر است. آنان سخن مشترکی را بیان می کنند و وقتی سوریه را مورد حمله قرار می دهند، در یک زمان و با مواضع مشترک مورد حمله قرار می دهند. از این جهت وقتی که آمریکا دستور شروع را به این کشورها صادر می کنند، همه در یک سمت حرکت می کنند، اما هرکس وظیفه خاصی را بر عهده می گیرد. در آن زمان به فرانسه ماموریت داده شد. چرا که از روابط تاریخی با سوریه برخوردار است و حتی از زمان استقلال روابط دو جانبه در حد خوبی بوده است؛ شهروندان سوری مقیم فرانسه تعداد قابل توجهی هستند و دو کشور از روابط اقتصادی و نظامی و البته سیاسی بهرمند هستند. از این جهت غرب، فرانسه را برای تحرک به سوی سوریه مناسب ارزیابی کرد اما به هرجهت همه مسئولین غربی از دولت آمریکا حرف شنوی دارند؛ این یک واقعیت است.
سوریه درصدد تغییر نظام حاکم هستند
خبرنگار شبکه پرسید : آیا این امر بدین معناست که شما به طور مشخص می دانید که غربی ها در پی چه چیزی در سوریه هستند؟ رییس جمهوری سوریه گفت : درصدد تغییر نظام حاکم هستند، درصدد تضعیف نظام و تضعیف سوریه برآمدند، اینها درصدد ایجاد مجموعه کشورهای ضعیف هستند که فقط گرفتار مسائل روزمره خودشان باشند، گرفتار مشکلات و اختلافات داخلی باشند، و فرصتی برای توسعه و سازندگی یا حمایت از آرمانهای ملی و در راس آن حمایت از مسئله فلسطین پیدا نکنند و در عین حال آنان خواهان تضمین امنیت اسرائیل هستند؛ این اهداف همیشگی آنهاست، مسئله جدیدی نیست و فقط هر از گاهی ابراز تعامل با این کشور تغییر پیدا می کند.
رییس جمهور سوریه در پاسخ به این سوال که برخی از کشورها به نیابت از آمریکا، ارتباطات نزدیکی با تروریستها دارند و نوع نگاه آنها مانند ترکیه و عربستان سعودی با اقدامات تروریستهای خارجی در منطقه منطبق است، به نظر شما این حمایتها از تروریستهای منطقه و افراط گرائی چه اثرات منفی در امنیت منطقه و تمامیت ارضی کشورها خواهد داشت؟ تصریح کرد : البته الان تروریسم به شیوه های مختلفی در منطقه ما شکل گرفته است، اما در غالب تروریسم است که به نام تروریسم اسلامی معروف شده است ، چرا که این تشکلها و یا گروه های تروریستی، اسلام را بهانه ای برای پیشبرد اقدمات خود قرار دادند و البته اینها هیچ ارتباطی با اسلام ندارند. این گروه های فتنه طایفه ای را میان مولفه های جامعه های منطقه برمی انگیزند؛ به عبارتی بزرگترین ضرر، ضربه زدن و متلاشی کردند جوامع است، اما خوشبختانه مردم منطقه و به ویژه مسلمانان در برابر خطر فتنه طایفه ای هشیار شده و به اتحاد و انسجام گرایش پیدا کرده اند. اما با گذشت زمان و ادامه برانگیختن احساسات طایفه ای و ایجاد اختلافات میان مولفه های جامعه و تربیت نسل جوان با وجود این افکار نادرست، فراروی یک خطر بزرگی قرار خواهیم گرفت و یک زمانی باید به ناچار این واقعیت را (متلاشی شدن جامعه) پذیرفت، یعنی در برابر یک عمل انجام قرار خواهیم گرفت و در نتیجه درگیریهای و جنگ های داخلی و مسائلی از این قبیل در پیش خواهیم داشت؛ این یک مسئله بسیار خطرناکی است، این سخن مبالغه امیز نیست بلکه یک واقعیت است.
عربستان، بدترین الگو برای دمکراسی و حقوق بشر
بشار اسد به این پرسش که اکنون بسیاری از کشورها در محافل بین المللی اعلام می کنند که تنها راه حل بحران در سوریه سیاسی است ولیکن عربستان سعودی همچنان خواستار برکناری شماست، چه پاسخی به آنها دارید؟ گفت : سخن از موضوع نظام سیاسی و یا مسئولین در این کشور یک مسئله داخلی است، اما اگرآنها از دمکراسی دم می زنند، آیا کشورهائی که نام بردید، از جمله عربستان سعودی می تواند الگوئی برای دمکراسی و حقوق بشر و یا مشارکت مردمی در تشکل نظام حاکم باشد؟ این کشور بدترین الگوست و در سطح جهان عقب افتاده ترین است، بنابراین نمی تواند در خصوص این مسائل در منطقه صحبت کند.
اما اردوغان، شکاف هائی را در داخل جامعه ترکیه ایجاد کرد، ترکیه برای سالهای طولانی یک کشور آرام و با ثباتی بود، اما با سخنان تجزیه طلبانه اش و سخنانش در مورد فتنه و تبعیض میان مولفه های جامعه، ترکیه را برهم زد، این شخص و همچنین داود اوغلو نمی توانند برای سایر کشورها و ملتها موعظه کنند، این یک واقعیت است.
غرقی از بشاراسد پرسید، شما بارها اعلام کردید که برخی دولتهای خارجی مسبب اوضاع کنونی در سوریه هستند، شکی نیست که دخالتهای خارجی در بوجود امدن این بحران موثر بوده، اما به هرحال این جنگ و بحران در دوره ریاست جحمهوری و مدیریت شما اتفاق افتاد، نقش شما در بوجود امدن این وضعیت چقدر بوده است؟ که رییس جمهور سوریه گفت : وقتی که دخالتهای خارجی وجود داشته باشد، این دخالتها نمی تواند اثرگذاری منفی زیادی داشته باشد، مگر اینکه در کشور یا در درون جامعه مشکلات و خللی وجود داشته باشد، ما از همان ابتدا اعلام کردیم که مسائل بسیاری در سوریه وجود دارد که نیازمند اصلاحات است و نقاط خللی (مشکلات) هم هست که ما به عنوان شهروندان سوری مسئولیت آنها را بر دوش می کشیم. البته دولت در این زمینه بیشترین مسئولیت را برعهده دارد و به همان اندازه که سطح مسئولیت بزرگتر باشد، مسئولیت بیشتری هم بر دوش می کشد؛ این به طور کلی است، ولیکن وقتی حقایق را مورد ارزیابی قرار می دهیم، نمی توان اهمیت عوامل خارجی را نادیده بگیریم. وقتی که آنها مبالغی را برای شرکت در تظاهرات با شعارهای مرتبط به قانون اساسی، قوانین واصلاحات هزینه می کردند؛ ما هم از همان آغاز با اینگونه مسائل واکنش مثبتی از خود نشان دادیم، به رغم اینکه می دانستیم بخش بزرگی از این خواسته ها غیر صادقانه و غیر واقعی است. بلکه یک پوشش بود، با این وجود ما از همان آغاز فراخوان گفتگوی سیاسی میان نیروهای سیاسی سوریه را صادر کردیم و نتیجه مستقیم این گفتگو در تغییر مفاد قانون اساسی متجلی شد، بندهائی تغییر یافت که به ادعای برخی ها عامل شروع این بحران است.
در مرحله بعد، قوانین جدیدی به تصویب رسید که در آن آزادیهای بیشتری لحاظ شد، احزاب جدیدی در سوریه تشکیل شد و قانون رسانه ها نیز تغییر یافت؛ تقریبا همه مسائلی که خواسته تظاهرکنندگان را در بر می گرفت یا بهانه ای برای تظاهرات قرار می گرفت، برآورده شد. درپی این مرحله بود که در کشورهای غربی و رسانه های کشورهای منطقه که تابع سیاستهای غربی ها بودند، مانند ترکیه، قطر و عربستان سعودی، مسئله رئیس جمهور را مطرح کردند؛ چراکه آنها درصدد بودند که موضوع را شخصی جلوه دهند؛ به عبارتی مدعی بشوند که همه مشکلات سوریه مرتبط به شخصیت خاصی است و از این جهت مسئولیت بر دوش آن شخصیت قرار دهند و در عین حال تروریستها یا کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه منطقه که در مسیر تخریب سوریه قدم برداشته اند، تبرئه شوند.
لذا بار دیگر تاکید می کنم، در خصوص مسئله ریاست جمهوری و مسائلی از این قبیل، نظر نهائی با مردم است، من شخصا بارها اعلام کردم، وقتی که مردم سوریه تصمیم بگیرند که شخصیتی در سمت خود باقی بماند، خواهد ماند و وقتی مردم تصمیم می گیرند که آن شخصیت باید کناره گیری کند، باید فورا بپذیرد و کناره گیری کند؛ در این زمینه جای بحثی وجود ندارد ولی چنانچه نظر خارجی مخالف نظر مردم سوریه باشد، آن نظرها فاقد ارزش است. ما براین عقیده هستیم که حل بحران سوریه در گرو برقراری و ادامه گفتگوهاست که به صورت پراکنده در حال انجام است.
خواسته ای مبنی بر ضرورت اصلاحات وجود دارد
همچنین اگر خواسته ای مبنی بر ضرورت انجام اصلاحات وجود داشته باشد، این امر مرتبط به رئیس جمهور نیست، بلکه مسئولیت نهادهاست، چرا که در هرکشوری این نهادها هستند که شکل و ماهیت اصلاحات را مشخص می کنند، معمولا مسائل کلان ملی به نهادها سپرده می شود و در چارچوب نهادهای منتخب به ویژه مجلس مورد بررسی قرار می گیرند.
بشار اسد درباره این سوال که آیا بر این باور است که آنچه در سوریه اتفاق افتاد مرتبط به نهادها و نه شخص رئیس جمهور است؟ گفت : بله، چون رئیس جمهور از خلال همین نهادها انتخاب و به وسیله همین نهادها برکنار می شود، با استناد به مفاد قانون اساسی انتخاب می شود و با استناد همین قانون اساسی از قدرت کنار گیری می کند، قانون و انتخابات تعیین کننده هستند، مکانیزم ها همین است و نه اینکه تروریسم بخواهد حرف تعیین کننده را بزند. رییس جمهور با نظر خارجی یا حمایت خارجی ها انتخاب نمی شود، مسئله ای که در بیشتر کشورهای منطقه دیده می شود؛ و شما این واقعیت را می دانید. وقتی رئیس جمهور با نظر کشور خارجی معرفی شود یا در سایه رضایت همین کشور در قدرت می ماند، به ناچار با تصمیم همین این کشور از قدرت کنارگیری می کند، البته این مسئله در سوریه یا ایران وجود ندارد و در آینده هم چنین وضعیتی وجود نخواهد داشت.
خبرنگارشبکه این سوال را برای رییس جمهوری سوریه طرح کرد که اگر به روزهای آغازین تظاهرات در مارس ۲۰۱۱ بر گردیم، آیا بازهم بحران را همچون گذشته مدیریت خواهد کرد؟ بشار اسد گفت : در زندگی همیشه سرفصلهای کلانی وجود دارد که مسائل کوچکتری را در بر می گیرد، اما همین جزییات سرفصلهای بزرگ را شکل می دهد و معمولا این جزییات هستند که تغییر می یابد و نه سرفصلها، مگر در مواقع استثنا است. اما این بحران یک درس گرانبهائی بود، و معمولا هر بحران ملی برای مسئولین و شهروندان و به طور کل برای جامعه پندآمیز است؛ هر روز مسئله جدیدی را می آموزیم و به مسائل از زوایای مختلفی نگاه می کنیم و حتی احیانا مسائلی را چه در بعد شخصی یا در بعد جامعه می بینیم، که قبلا برای ما نا آشنا بود. لذا اگر بگوئیم، چیزی از این بحران نیاموختیم و نمی توان چیزی را تغییر داد، این امر غیر منطقی و غیر واقعی است؛ بدیهی است که جزییات متفاوت خواهد بود، اما سرفصلها ثابت است؛ چراکه این سرفصلها، مبانی اصلی است. برای مثلا در آغاز بحران تصمیم گرفتیم که چرخه گفتگوها کلید بخورد و نتایج گفتگوها را بپذیریم و آن را زمینه ساز دستیابی به راه حل بدانیم، اکنون هم به این اصل ایمان داریم. مبارزه با تروریسم، از همان آغاز برای ما روشن بود که دستان خارجی باهدف ایجاد هرج و مرج و ایجاد محیط جذب کننده تروریسم در سوریه وجود دارد، تا این کشور از ارامش وثبات برخوردار نباشد، ما از همان آغاز تصمیم گرفتیم که جنگ علیه تروریسم را شروع کنیم و امروز هم بیشتر این اصل پایبند هستیم. از همان ابتدا تصمیم گرفتیم که در حل و فصل مشکلاتمان مستقل عمل کنیم و البته ما کمک کشورهای دوست را مانند ایران و روسیه و شماری از کشورهای جهان را می پذیریم ولیکن هیچکس نمی تواند در حل مشکلاتمان جایگرین ما شود.
به گفتگوهای سوری - سوری معتقد هستیم
بر این باورم که امروز بیشتر به این اصول پایبندیم، و رویدادها هم ثابت کرد که نقطه نظراتمان از همان آغاز بحران صحیح بود؛ اما در خصوص جزییات و سازوکارها، بی شک دیدگاه امروزمان با انچه در سابق بود، متفاوت است.
سوال دیگر خبرنگار شبکه خبر این بود که جناب آقای رئیس جمهور؛ بارها اعلام کریده اید؛ به گفتگوهای سوری/ سوری معتقد هستید؛ آیا حاضرید با مخالفان مسلحی که علیه شما در جبهه ها می جنگند؛ پشت یک میز بنشینید و مذاکره کنید؟ بشار اسد گفت : مسئله بدیهی در همه جهان این است که هیچ کشوری با تروریستها گفتگو نمی کند، چرا که برابر قانون باید با این تروریستها برخورد شود و مورد بازخواست قرار گیرند؛ ولی دولت می تواند با تروریستها گفتگو کند، به شرطی که هدف از این گفتگو متقاعد ساختن آنها برای زمین گذاشتن اسلحه و بازگشت به آغوش دولت و جامعه باشد. این مسئله در سوریه عملی شد و با شمار زیادی از این قبیل گروه ها با استناد به برنامه آشتی های محلی گفتگو کردیم و در قبال تسویه وضعیت آنان از طرف دولت، متعهد شدند که به زندگی طبیعی بازگردند. ما این کار را انجام دادیم؛ این اقدامات یا مکانیزم ها در بسیاری از مناطق موفقیت آمیز بوده؛ به ویژه اینکه بسیاری از این افراد که به اقدامات تروریستی دست زده اند، در شرایط خاصی به تروریسم گرایش پیدا کرده اند، به عبارتی برخی از آنها فریب خورده اند و برخی دیگر هم وعده هائی آنچنانی به آنها داده شده بود.
در مقابل گروه هائی وجود دارند که تروریسم محور عقاید و باروهایشان را تشکیل می دهد، اینها به گفتگو ایمان ندارند، این دسته، گفتگو و آشتی را نمی پذیرند و بر این باورند که کشتار و تروریسم بخشی از عقاید دینی اسلامی است و لذا می پندارند، چنانچه بکشند و یا کشته شوند، در خدمت دین گام برداشته اند و به بهشت خواهند رفت؛ باچنین گروه هائی به هیچ عنوان نمی توان گفتگو کرد، نه آنها می پذیرند و نه ما می پذیریم که با آنان وارد گفتگو شویم.
بشار اسد درباره اینکه وضعیت پیش آمده در سوریه و جنبشهای اسلامی (افراط گرا) که درصدد اعلام امارت اسلامی است، چه زیانهائی برای امنیت و ثبات منظقه ایجاد کرده است و چگونه با آنها باید برخورد کرد؟ گفت : وقتی که این تشکیلات تروریستی را مورد بررسی قرار می دهیم اعم از داعش یا جبهه النصره و القاعده، اینها بازتابنده انحراف طولانی و عمیق در منطقه و جوامع ماست. این انحراف حداقل به چهار دهه گذشته برمی گردد و شاید بیشتر اما در عمل اغاز این روند انحرافی از دو قرن پیش شروع شده است، با آغاز انحراف در تفسیر اسلامی که در وهابیت شکل گرفت، مکتبی که برداشتهای نادرستی از اسلام دارد و شاید در بسیار از تفاسیرشان مغایر محتوای مفاهیم اسلامی است. ضررها کوتاه مدت مرتبط با اقدامات تروریستی از قبیل قتل و تخریب است که البته مقابله و ریشه کنی این مسئله آسان نیست ولی امکانپذیر است، و در صورت موفقیت در ریشه کنی گروه های تروریستی پیروزی برای جامعه خواهد بود، چرا که جامعه در برابر یک بیماری و یک وبای حقیقی مصونیت پیدا کرده است و این یک پیروزی بزرگ است. اما خطر بزرگتر این است که ریشه کنی این جنبشها به درازا کشیده شد، آنگاه این جنبشها در جامعه ریشه می داونند، در این صورت باید با فرهنگ و اندیشه بسیار خطرناکی مواجه خواهیم بود و در واقع در برابر نسل جدیدی از تروریستها قرار خواهیم گرفت که به قتل و تکفیر و تبعیض ایمان دارند و آن را راه اصلی برپائی امارت اسلامی ادعائی خودشان می دانند، در این حالت در برابر یک مخمصه بزرگی در منطقه قرار خواهیم گرفت.
این طرز تفکر حد و مرزی نمی شناسد و مرزهای سیاسی را هم به رسمیت نمی شناسد و به سرعت در منطقه ما و حتی در اروپا منتقل می شود، همچنانکه امروز این مسئله را می بینیم؛ بنابراین خطرهای ناشی از این تشکیلات بسیار هولناک است و تنها نباید به ریشه کنی جنبشهای تروریستی بسنده کنیم بلکه باید با این نوع اندیشه و افکار ه مبارزه جدی پرداخت و با کشورهائی که بانی چنین اندیشه ای شده و نهادهائی که حمایت مالی آن را در جهان اسلام تامین می کند، برخورد کرد.
خبرنگار از بشار اسد سوال کرد که غربی ها در یک اقدام نمادین ائتلاف بین المللی برای مبارزه علیه تروریسم را تشکیل دادند؛ ولیکن گویا تاکنون موفق نبوده است؟ بنظر شما چرا موفقیت امیز نبوده است؟ که وی پاسخ داد : بله همین طور است، هیچ وقت دزد نمی تواند نقش پلیسی را ایفا کند که حامی شهر است و کشورهائی که حامی تروریسم هستند، هم نمی توانند در میدان ریشه کنی تروریسم وارد عمل شوند، این ماهیت ائتلافی است که ما می بینیم لذا پس از یک سال و چند ماه هیچ نتیجه ای ندیدیم بلکه نتایج در جهت معکوس بوده است دامنه جغرافیائی تروریسم گسترش پیدا کرد و تعداد افرادی که به این تشکیلات پیوستند، افزایش یافته است.
مسئله دوم این است که کشورهای حامی تروریسم در اصل زمینه رشد و فعالیت تشکیلات تروریستی را فراهم کرده اند و نمی توانند در ریشه کنی آنها به طور جد وارد عمل شوند. برای مثال آمار حملات هوائی شصت کشور عضو این ائتلاف در سوریه و عراق را درنظر بگیریم، می بینیم که بخش ناچیزی از حملات هوائی نیروی هوائی سوریه را تشکیل نمی دهد و البته ما هم یک کشور کوچکی هستیم و نیروی هوائی کشورمان متناسب با امکاناتمان می باشد، ولی کارآمدی نیروی هوائی سوریه به مراتب بیشتر از آنها است. یک شاخص مهم دیگری هم هست، آمریکا و هم پیمانانش چگونه در جنگ علیه تروریسم در سوریه و عراق وارد عمل شوند در حالی که نزدیکترین هم پیمان آنان یعنی اردوغان و دولت اوغلو در ترکیه از تروریستها حمایت و زمینه را برای عبور اسلحه، افراد و انتقال مبالغ هنگفتی را از طریق مرزهای مشترک به داخل سوریه فراهم می کنند!؟ چنانچه آمریکا در جنگ علیه تروریسم جدی بود، ابتدا باید بر آن کشورها اعمال فشار می نمود و لذا فکر نمی کنم که این ائتلاف به نتایج خاصی خواهد رسید و تنها حالتی از موازنه میان نیروهای موجود در صحنه برقرار خواهد کرد تا آتش برافروخته بماند و این عملیات فرسایشی در سوریه و عراق و در پی آن در شماری از کشورهای منطقه برای چندین دهه، و شاید برای نسلهای متمادی ادامه داشته باشد.
رییس جمهوری سوریه در پاسخ به این سوال که کشورهایی که مخالف حکومت شما هستند؛ شما را بهانه ادامه جنگ علیه دولت سوریه قرارداده اند، شما چه پاسخی به آنها دارید؟ گفت : بله اگر من بهانه تروریسم در سوریه هستم، چه کسی موجب عملیات تروریستی در یمن است، من در یمن حضور ندارم؛ همینطور چه کسی بهانه تروریسم در لیبی است؟ چه کسی بهانه ادامه تروریسم در عراق است؟ در واقع اگر برای مثال داعش را در نظر بگیریم، این جنبش در سوریه شکل نگرفته است، بلکه در سال ۲۰۰۶ میلادی وقتی که آمریکائی ها مدیریت بیشتر مسائل عراق به ویژه مسائل امنیتی را بدست گرفته بودند؛ داعش تشکیل شد.
داعش با حمایت آمریکائیها تشکیل شد
داعش در عراق و تحت الحمایه آمریکائیها تشکیل شد، سرکردگان داعش همه در زندانهائی بسر می بردند که آمریکائی ها آن را مدیریت می کردند و ارتباطی با دولت عراق نداشت، براساس این وقایع و اعتراف بسیاری از مسئولین غربی در آمریکا و سایر کشورها، آنها بودند که افراط گرائی را با تشکیل القاعده در افغانستان بوجود آوردند تا در برابر اتحاد جماهیر شوروی قد علم کند و داعش هم یکی از زیر مجموعه های القاعده است.
ادعاهای آنها فاقد ارزش است، غرب همیشه در پی جستجوی طرف یا شخص دیگری است تا او را مقصر قلمداد کند، چون آنها اعتراف نمی کنند که حامی تروریسم هستند، اعتراف نخواهند کرد که باعث قتل مردم سوریه و تخریب میراث فرهنگی این کشور شدند.
سوال دیگر غرقی خبرنگار شبکه خبر این بود که ائتلاف غربی برای مبارزه علیه تروریسم شکست خورد واکنون ائتلاف جدیدی در منطقه وبا حضور ایران، روسیه، عراق و سوریه در حال شکل گیری است، با توجه به حمایتهای برخی کشورهای منطقه از تروریسم آیا این ائتلاف می تواند عملکردی موفقیت آمیز داشته باشد؟ بشار اسد گفت : باید این ائتلاف موفق شود و گرنه شاهد تخریب همه منطقه خواهیم بود، و ما مطمئن هستیم که این ائتلاف موفق خواهد بود. البته با توجه به مطالبی که در خصوص کشورهای حامی تروریسم بیان کردم، بی شک این امر سبب خواهد شد که پیروزی در نبرد علیه تروریسم هزینه بر باشد، حال اگر گروه کشورهای حامی تروریسم به طور صادقانه در این جنگ وارد عمل شوند و یا حداقل از ادامه حمایت از تشکیلات تروریستی دست بردارند، حتما نتایج مورد نظرمان به سرعت در عمل دیده خواهد شد.
حالا چنانچه آن کشورها روند حمایت از تروریسم را ادامه دهند، ما کشورهائی هستیم که از تجربیات خوبی برخورداریم، ایران و روسیه پیشتر در معرض اقدامات تروریستی قرار گرفته بود و این کشورها چنانچه در مسئله مبارزه علیه تروریسم همکاری مشترک نظامی، امنیتی و اطلاعاتی خودشان را آغاز کنند، بی شک این ائتلاف به نتایج عملی قابل توجهی دست خواهد یافت، به ویژه اینکه از حمایتهای بین المللی گسترده ای بهره مند است. کشورهائی که نقش مستقیمی در بحرانهای منطقه ندارند -چنانچه غرب را کنار بگذاریم، کشورهای غربی که همیشه از تروریسم حمایت کرده اند و بر خلاف خواسته ملتها برای سلطه طلبی وارد عمل می شوند- بیشتر کشورهای جهان خطر واقعی تروریسم را متوجه شدند و به تازگی اظهارنظرهای متعددی درعرصه بین المللی شده که دال بر حمایت از ائتلاف یادشده است، براین اساس فکر می کنم که فرصتهای خوبی برای موفقیت این ائتلاف وجود دارد.
خبرنگار از بشار اسد پرسید، کشورتان در اثر تروریسم به شدت متضرر شده و زیان دیده است پیام شما به کشورهای حامی تروریسم چیست؟ که رییس جمهوری سوریه گفت : به آنها می گفتیم که تروریسم کشورهایتان را در خواهد نوردید، آنها اخیرا دیدند که این مسئله عملی شد، وقتی که چند سال پیش این مطلب را به آنها می گفتیم، مدعی می شدند که سوریها تهدید می کنند؛ اما امروز نمی توانند این ادعا را داشته باشند. اولا تروریسم به شماری از کشورهای اروپائی وارد شد، افزون بر اینکه تروریستها شماری از کشورهای منطقه به ویژه آنهائی که حامی تروریسم هستند، در معرض تهدید قرارداده است. مسئله آوارگان که شامل بیشتر کشورهای منطقه شده و البته مهاجرتها به دلیل گسترش دامنه تروریسم صورت می گیرد و دلایل دیگری هم دیگران را به این مهاجرتها واداشته است، در این میان برکسی پوشیده نیست که شمار زیادی از تروریستها لابلای آوارگان خود را به کشورهائی اروپائی رسانده اند. مهمتر این است که همیشه کشورهای منطقه به صدور تروریسم و افراط گرائی به اروپا متهم می شدند اما واقعیت این است که سرکردگان گروه های تروریستی در عراق و سوریه از اروپا آمدند. البته شاید بیشتر عناصر گروه های تروریستی از کشورهای اسلامی و به ویژه کشئورهای عربی هستند اما سرانشان از شمال اروپا می آیند، منطقه ای که در برگیرنده کشورهای متمول و نسبتا از منطقه ما دور است، با اینحال تروریسم مرز نمی شناسد. همین طور نمی توان تروریسم را به عنوان یک برگ سیاسی بکارگرفت که هرگاه مور د نیاز بود از آن استفاده کرد، من همیشه تروریسم را به عقرب تشبیه می کنم که هرگز نمی توان آن را در جیب نگهداری کرد، چرا که در اولین فرصت نیش می زند و این مسئله الان در حال تکرار است. آنها الان به این واقعیت پی برده اند و لیکن جرائت اعتراف ندارند، چون به ناچار باید اعتراف کنند که از همان آغاز محاسباتشان اشتباه بود و این امر برای آنها سخت است و برای آنها به منزله خودکشی سیاسی است. امیدواریم که روزی به این جرائت برسند که به اشتباهات خودشان پی ببرند و بگویند که آنها بر خلاف منافع ملتهایشان عمل کردند و فقط محاسبات انتخاباتی را درنظر داشتند.
شانزدهمین سوال اینگونه طرح شد که (جناب آقای رئیس جمهور) شما به جز منابع رسمی که در اختیار دارید، از چه منابع دیگری برای کسب اطلاعات از اوضاع جنگ و مردم سوریه با خبر می شوید؟ که بشار اسد پاسخ داد : البته در کار رسمی، مسئولین نباید تنها به تهیه گزارشهای نهادها تکیه کنند، این یک اشتباه است، چون همیشه در گزارشهای نهادی نقصی وجود دارد که بالاخره ناشی از اعمال نظر افراد است و شاید آنها به خاطر منافع خاص شخصی تا حدی از واقعیت هم فاصله بگیرند، از این جهت به همان اندازه که دامنه روابط و منابع اطلاعاتی گسترش پیدا بکند، تصویر شفاف تر و نزدیک به واقعیت به دست می آید. بنابراین دیدار با افراد ذیربط و خارج از حیطه، تهیه گزارشها، دیدار با شهروندان ویا هر شخص دیگری بخشی از واقعیت را به تصویر بدست آمده، می افزاید؛ به نظر من این مسئله مهم است، حتی در زمان صلح و آرامش؛ البته در زمان جنگ هم نیاز به این مسئله مضاعف می شود. ما در شرایط کنونی بیشتر از شرایط عادی به برقراری چنین ارتباطاتی نیاز داریم، چرا که گزارشهای مکتوب به تنهائی نمی تواند تصویر دقیقی از وقایع در اختیارمان قرار دهد، برای من این یک اصل مهم است.
در ادمه خبرنگار از رییس جمهور سوریه پرسید:آقای رییس جمهور، شما شبکه های تلویزیونی خارجی را می بینید؟ که وی در پاسخ اظهار داشت :البته به طور مرتب آنها را پیگیری می کنم، باید بدانیم که طرفهای خصم چه طرز تفکری دارند.
جنگ رسانه ای و روانی کشورهای غربی علیه سوریه
بشار اسد درباره اینکه، وقتی اخبار عمدتا منفی شبکه های خارجی درباره سوریه را می بیند، چه احساسی دارد و آیا نگران می شود؟ گفت : از همان روز نخست بحران، جنگ در درجه اول یک جنگ رسانه ای و روانی بود، این جنگ رسانه ای از طریق شبکه های تلویزیونی عربی زبان بود؛ چون در سوریه تعداد کمی از مردم شبکه های خارجی را می بینند. این شبکه ها اثرگذار بودند و توانستند، تصویر نادرستی را برای بخش بسیار زیادی از مردم سوریه ترسیم کنند، این وضع در سال نخست تداوم داشت ولی پس از آن مسائل به تدریج روشن شد و تاثیر این شبکه ها فقط در محدوده همان کشورهای خودشان ماند؛ این شبکه ها و به ویژه شبکه های بیگانه اثرگذاری خودشان را در کشورهایمان از دست دادند؛ به نظرم اینها فقط ملتهای خودشان را فریب می دهند، مسئله دوم وقتی که ما از کشورمان دفاع می کنیم برای ما مهم نیست که که دیگران چه می گویند، آنچه مهم است این است که چگونه از کشورمان پاسداری کنیم، منابع مردم و منافع ملی را تامین کنیم و سایر مسائل در درجه بعد قرار دارند. از آنجائی که اینگونه رسانه ها اعتبار خودشان را از دست دادند و مسئولان غربی هم در اصل فاقد اعتبار هستند (از نظر ما) بنابراین اظهارات آنها هم ارزشی ندارد و حتی به لحاظ روانی هم بی تاثیر است، من شخصا مطالعه می کنم، گوش می دهم و می بینم، و هدف فقط این است بتوانم طرز تفکر دیگران را بشناسم و در حقیقت اینها هیچ تاثیری بر من ندارند.
خبرنگار گفتگو را با این پرسش ادامه داد که، قطعا یکی از منابع خبری شما کانال های تلویزیونی و شبکه های خبری هستند، اخیرا موجی از آوارگان را نشان دادند که بخش اعظم آنها سوری بودند؛ وقتی تصاویر آوارگان را می دیدید، چه احساسی داشتید؟ بشار اسد گفت : البته این مسئله دردناک است، سوریه در طول تاریخ محلی امن برای پناهندگان بود، از دوران قبل سلطنت عثمانی و حتی در تاریخ قدیم، این هم به دلیل موقعیت جغرافیائی و فرهنگ جامعه است؛ ولی اخیرا و به ویژه در قرن گذشته سوریه آوارگان فلسطینی و لبنانی را در برگرفت و قبل از آن هم ارامنه بودند که در پی قتل عام های زمان سلطنت عثمانی به سوریه آمدند و سریانی ها هم همینطور، و البته عراقیها را هم نباید فراموش کنیم که پس از یورش نیروهای آمریکائی در سال ۲۰۰۳ به سوریه پناه آوردند. واقعا دردناک است که شهروندان سوری در جایگاه پناهنده قرار بگیرند و شاید یک نقطه سیاهی در تاریخ سوریه باشد و برای دهه ای متوالی این مسئله را یاد خواهیم کرد، اما مسئله دردناک تر سوء استفاده از مسئله آوارگان توسط کشورهای غربی و از سوی رسانه های آنهاست، آن را یک فاجعه انسانی قلمداد کردند و مدعی می شوند که از دیدن چنین صحنه هائی رنج می برند، و این در حالی است که خودشان با حمایت از تروریسم و اعمال تحریم های ظالمانه، این وضع را بوجود آوردند. در اثر تحریم های ظالمانه اقتصادی در بسیاری از مناطق سوریه نیازهای اصلی زندگی تامین نشده است، بنابراین تروریسم از یک سو و کشورهای غربی از سوی دیگر کار مشابهی را انجام می دهند. آنها تروریستها را مورد حمله قرار می دهند و لیکن خودشان هم به دلیل سیاستهایشان چه در بعد اعمال تحریمها و یا حمایت از تروریسم، ماهیت تروریستی دارند. یک مسئله دردناک دیگری در مسئله آوارگان هم دیده می شود، اینها به سوی آوارگان سوری آتش گشودند و با دست دیگری به همین آوارگان غذا می دهند، این کار اروپاییان و غربیهاست.
رییس جمهور سوریه همچنین در پاسخ به سوال خبرنگار شبکه خبر مبنی بر اینکه آقای رییس جمهور، موضوع آوارگان سوری اکنون در حال تبدیل شدن به یک بحران منطقه ای بین المللی است، چه کسی مسئول این وضعیت است و درخواست شما از کشورهای منطقه و نهادهای بین المللی برای مهار کردن این بحران چیست؟ گفت: قبل از اینکه وارد بعد خدماتی که باید به اوارگان ارایه شود گردیم، باید علت را ریشه یابی کنیم، چرا این شهروند سوری مهاجرت کرد؟ بیشتر این مهاجران علاقه به زندگی در خارج از کشور و حتی برای یک روز هم ندارند ولیکن شرایط و به ویژه تروریسم حمایت شده از خارج او را واداشت که خانه و کاشانه اش را ترک کند. و لذا در خواست ما از نهادهای بین المللی همان درخواست آوارگان است که از حمایت تروریسم دست بردارید، علیه کشورهای حامی تروریسم و در راس آنها ترکیه، اردن، قطر و عربستان اعمال فشار کنند، تا از ارسال تروریستها و اسلحه به سوریه خودداری کنند و از حمایت مالی تروریستها هم دست بردارند. وقتی که این اقدامات عملی میشود، مشکلی در سوریه وجود نخواهد داشت، بنابراین، حل و فصل این مشکل در سوریه پیچیده نیست، اوضاع بهتر خواهد شد و بخش زیادی از آوارگان بلافاصله به کشورشان بازخواهند گشت؛ چرا خدمات در هر کشور دیگری از جهان و از هر نهاد بین المللی که باشد، هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ مادی جایگزین زندگی آوارگان در کشورشان و در میان خانواده نخواهد شد.
تا زمانی که برخی ها از تروریسم حمایت می کنند، جنگ در سوریه ادامه خواهد داشت
خبرنگار سوال کرد، این دومین بار است که طی سال گذشته به سوریه می آیم، با مردم گفتگوهای زیادی داشته ام و به رغم مشکلات جدی اقتصادی همچنان ایستادگی کرده اند، اما می خواهند بدانند تا چه زمان باید این وضعیت را تحمل کنند؟ شما چگونه اوضاع را ارزیابی می کنید؟ رییس جمهوری سوریه تصریح کرد : تا زمانی که برخی ها از تروریسم حمایت می کنند، این جنگ ادامه خواهد داشت، چون ما با گروه های تروریستی در داخل سوریه نمی جنگیم، بلکه وارد جنگ با گروه های تروریستی شده ایم که از همه کشورهای جهان و با حمایت ثروتمندترین و قوی ترین این کشورها به سوریه می آیند؛ ما هم کشور کوچکی هستیم ولیکن وقتی از کشورمان دفاع می کنیم، گزینه دیگری فراروی خود نمی بینیم، نمی توانیم این سئوال را مطرح کنیم که تا چه وقت و چگونه؟ مگر اینکه تصمیم گرفته شود که کشور را باید ترک کرد، در آن حالت یک شهروند بی وطن خواهیم بود و البته این مسئله در سوریه مطرح نیست. فکر می کنم فضای جدیدی که به تازگی در محافل بین المللی شکل گرفته (گرچه من کشورهای غربی را خارج از این مسئله می دانم)، در حال گرایش به سوی ایجاد راه حلی واقعی برای بحران سوریه است، درست است که با عنوان راه حل سیاسی مطرح می شود و لیکن دستیابی به این راه حل همزمان با ادامه حمایت برخی کشورها از تروریسم امکانپذیر نیست، در واقع این دو در یک سبد قرار دارند، و امیداریم این گرایش منجر به اعمال فشار علیه کشورهای حامی تروریسم شود. نکته دوم که موجب خوش بینی می شود، ابتکار عمل ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در خصوص تشکیل ائتلاف با حضور روسیه، ایران، عراق و سوریه است. همه این اقدامات نتیجه طبیعی این پرسش بود. تا کی این جنگ ادامه دارد؟ این جنگ تا زمانی ادامه خواهد داشت که یا تروریسم بر ملتها چیره بشود و یا اینکه مردم بر تروریستها به پیروزی برسند؛ ما به کارآمدی تشکیل این ائتلاف امیدواریم و همچنین نسبت به تحولات در عرصه های بین المللی نیز امیدوار هستیم.
بشار اسد در پاسخ به این سوال که به عنوان رئیس جمهور سوریه برای دستیبابی به راه حل با هدف برون رفت از بحران، چه پیشنهادی دارید؟ گفت: ما هرگونه تحرک سیاسی را به موازات ادامه جنگ علیه تروریسم تایید می کنیم ولیکن این امر نیازمند فراهم شدن عوامل مختلفی است تا به نتیجه برسد، وقتی که از گفتگو میان سوریها سخن به میان می آوریم، این مسئله دو بخش دارد، بخش اول گفتگوئی که مرتبط با آینده سوریه است، و این نوع گفتگو دربرگیرنده همه سوری ها است، هر شهروند سوری حق دارد، نظر خود را در چارچوب این گفتگو بیان کند تا تصویر آینده سوریه ترسیم شود، البته در این خصوص نهادها وارد عمل می شوند و یکی از نتایج این گفتگو برگزاری همه پرسی برای تایید قانون اساسی است. آنگاه هرآنچه خواسته مردم است، دولت و من به عنوان مسئول به آن پایبند خواهیم بود. اما گفتگوی دیگری هست که مرتبط به بحران و جنگ علیه تروریسم است؛ چگونه امنیت را برقرار کنیم، چرا که وقتی درباره اصلاحات سیاسی صحبت می کنیم، این مسئله برای تروریستها حائز اهمیت نیست، تروریستها برای اصلاحات سیاسی نمی جنگند بلکه سلاح به دست گرفته اند و در قبال آن پول دریافت می کنند، یا اینکه گرفتار کج اندیشی و انحراف در عقاید دینی شده اند و حکومتی را درنظر دارند که تابع و وابسته به کشور دیگری باشد. بنابراین، این گفتگو نیازمند جواب به این پرسش است که اگر گروه گفتگو کننده بر متن خاصی توافق کردند، میزان تاثیرگذاری ما در عمل چقدر است، و اگر ایده های بسیار سازنده ای از این گفتگو به دست آمد، اما به دلیل اینکه گروه مخالف فاقد نفوذ بر تروریستها هستند، نتوانیم آن ایده ها را در عمل به مرحله اجرا بگذاریم، در حقیقت هیچ استفاده ای نبردیم! مسئله دیگر اینکه آیا با گروه های مخالف خارج نشین گفتگو کنیم یا خیر؟ به لحاظ بعد ملی این مسئله قابل قبول نیست، برای مثال در ایران گروه های مخالف سیاسی وجود دارند، حال اگر این گروه ها از کشورهای خارجی تامین مالی می شوند، و یا اینکه سیاستهایی را دنبال می کنند که منافع ملی را درنظر نمی گیرند، آیا شما به عنوان شهروند ایرانی می پذیرید که این گروه ها به عنوان تشکلهای مخالف فعالیت کنند؟
برای ما مجموعه این عوامل تاکنون فراهم نشده است، ما با شماری از گروه ها وارد گفتگو شده ایم و برخی از آنها پایبند به منافع ملی هستند ولیکن اعلام کردند که آنها هیچ تاثیری بر تروریستها ندارند، بنابراین گفتگوی با آنان شاید برای ترسیم آینده سوریه کارساز باشد ولی در جنگ علیه تروریسم بی اهمیت است، لذا تنها گزینه فراروی ما ریشه کنی تروریسم است، چرا که اجرای هرگونه راه حل و یا ایده سیاسی مورد توافق همگان نیازمند آرامش است و گرنه بی ارزش خواهد بود، از این جهت ریشه کنی تروریسم یک مسئله ضروری برای هرگونه اقدامی در ارتباط با آینده سوریه است و در مرحله بعدی می توانیم افکار سیاسی مورد توافق را به مرحله اجرا بگذاریم.
خبرنگار پرسید، آقای دکتر بشار اسد، تحصیلات تان در رشته چشم پزشکی بود، چرا به دنیای سیاست روی آوردید؟ رییس جمهور سوریه گفت : البته این سئوال زمانی که یک فرد وارد دنیای سیاست بشود، مطرح نمی شود، شاید زمانی که شخصی از رشته پزشکی به رشته مهندسی منتقل می شود، ممکن است چنین سئوالی را مطرح کنیم. سیاست مانند اقتصاد و یا علوم کاربردی تخصصی نیست، بلکه برآیند تجربه انسان در همه زمینه های زندگی است، سیاست شامل همه زمینه های زندگی اعم از اقتصاد، نظامی گری، امنیت، فرهنگ مردم و بالاخره همه مشکلات دغدغه آمیز زندگی روزمره است. سیاست حرفه به خصوصی نیست یا یک تخصص دانشگاهی نیست بلکه رابطه انسان با زندگی است که در آن بسر می برد؛ در منطقه ما که مملو از جزییات پیچیده ای است که تحولات سیاست آن زندگی روزمره ما را تحت تاثیر قرار می دهد، نمی توان نسبت به سیاست بی تفاوت بود، سیاست بخشی از زندگی ماست به خاطر شرایط که در آن بسر می بریم و ما را تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین من از تخصصی به تخصص دیگری یا از بخشی به بخش دیگری منتقل نشدم، تعریف کاریم از محلی به محل دیگری در بخش عمومی جامعه منتقل شده است.
خبرنگار شبکه خبر به مبحث انجام اصلاحات در سوریه اشاره کرد و گفت، من زندگی نامه شما را مطالعه کردم و دیدم که شما از شخصیتهای طرفدار اصلاح در کشورتان بودید، در ابتدای روی کارآمدنتان اقداماتی هم انجام دادید، چرا این روند ادامه نیافت و کار به اینجا کشیده شد؟ بشار اسد جواب داد : خیر، سوریه برنامه سازندگی پویائی را در پیش گرفته بود، ودر این برنامه اولویتهائی وجود داشت، و برای ما اوضاع اقتصادی اصلی ترین چالش بود؛ وضعیت اقتصادی سوریه همیشه و حتی قبل از بحران و در سایه شرایط نسبتا مناسب، از مشکلات زیادی رنج می برد، و لذا این مسئله را در اولویت قرار داده بودیم. وقتی که با شهروندان دیدار می کردم - در آن زمان - یعنی قبل از بحران آنها همیشه از وضع معیشتی و وضعیت اقتصادی گلایه داشتند. مسئله اصلاحات سیاسی هم تا حدودی مرتبط به نخبگان و در محافل به خصوصی مطرح می شد، به صورت یک خواسته فراگیر تبدیل نشده بود؛ بلکه خواسته فراگیر مردم بر بهبود وضع معیشی متمرکز بود؛ از این جهت بزرگترین چالش برای ما این بود که چگونه اقتصاد را توسعه دهیم، افزون بر مقابله با فشارهای خارجی که به دلایل سیاسی بر سوریه اعمال می شد. هریک از مردم با توجه به نوع فرهنگ و دغدغه های زندگی دارای دیدگاهی مختلف درباره این اولویتهاست، شاید گروهی از مردم دارای مشکلات اقتصادی نیستند، لذا اولویتهای آنان متفاوت خواهد بود و ما هم به عنوان دولت؛ فراگیرترین حالت را درنظر می گیریم، به هر جهت دولت براساس برنامه خاصی کارش را پیش می برد و اگرچه سریع نبود، اما ثابت و بررسی شده است.
سئوال دیگر این بود که شما (بشار اسد) بارها گفته اید، تصمیم گیری های مهم باید در داخل سوریه صورت بگیرد، و گفتگو باید سوری / سوری باشد؛ اما الان مذاکرات و گفتگوهائی در خارج سوریه در حال برگزار شدن است، مثلا مذاکرات میان روسیه و آمریکاست، بعضی می گویند : آنها در ترسیم آینده سوریه دخالت می کنند، آیا این مسئله برای شما خط قرمز نیست؟ بشار اسد گفت : ما روابط دیرینه ای با اتحاد جماهیر شوروی و درپی آن با روسیه برقرار کرده ایم، شاید عمر این روابط به بیش از شش دهه می رسید، آنها در طول تاریخ روابط دوجانبه و به ویژه در جریان بحران کنونی، هیچوقت تلاش نکردند که مسئله ای را بر ما تحمیل کنند. گفتگو میان روسیه وآمریکا برای دخالت در سوریه نیست، بلکه یک گفتگوی دوطرفه است، یک طرف یعنی آمریکا و غرب اصل دخالت در امور کشورها را در پیش گرفته و طرف دیگری یعنی روسیه و کشورهای عضو گروه بریکس و شماری از کشورهای دیگر می کوشند تا مانع چنین دخالتهائی و همچنین مانع نقض قطعنامه های شورای امنیت و میثاقنامه سازمان ملل متحد شوند. بنابراین، اینکه گفته شود، این گفتگو برای دخالت در سوریه است، نادرست است، آنان درباره ماهیت نظام سیاسی حاکم در سوریه و اینکه چه کسی رئیس جمهور آینده کشور شودگفتگو نمی کنند، آنها در مورد استقلال مردم سوریه در تصمیم گیری مذاکره می کنند و اینکه چگونه مسئله تروریسم را حل و فصل کنیم و لذا من فکر می کنم که این گفتگو به نفع سوریه و به نفع مردم جهان است، به نفع اصل حاکمیت و استقلال است که از چندین دهه تاکنون به آن می بالیم.
خبرنگار سوال خود را طرح کرد و گفت : جناب اقای رئیس جمهور آیا شما در جریان محتوای روند مذاکرات روسها و آمریکائی ها قرار دارید؟ بشار اسد گفت : بله تماسهای مستمری با روسها داریم، آنها ما را در جریان جزییات مرتبط به وضع سوریه قرار می دهند؛ از جمله هر مسئله ای که از طرف کشورها با روسها در میان گذاشته شود ویا هرگونه گفتگوئی که میان آنان و سایر کشورها صورت می گیرد، چه کشورهای هم پیمان یا کشورهای خصم یا دشمن، روابط میان ما و مسکو از شفافیت خاصی برخوردار است.
خبرنگار شبکه خبر به موضوع مذاکره با مخالفان اشاره کرد و از بشاراسد پرسید، شما در گفتگو با رسانه های روسی اعلام کردید در انتظار مذاکرات مسکو هستید؛ مذاکرات مسکو و دو دور مذاکرات در ژنو تاکنون چه نتایجی در بر داشته است؟ من (خبرنگار) در مذاکرات ژنو حضور داشتم و از نزدیک شاهد بودم که مخالفان شما بسیار متفرق و بدون انسجام هستند، این کار مذاکرات را مشکل کرده بود، با توجه به این مسئله آیا می توانید با آنها به توافق جدی برسید؟ رییس جمهوری سوریه پاسخ داد : خیر، اگر کار به همان شیوه های سابق باشد، یعنی گروه های مخالف خارج نشین حضور پیدا کنند که وابسته به غرب و کشورهای منطقه ای دشمن سوریه مانند عربستان سعودی، قطر و ترکیه باشند، کشورهائی که دستانشان به خون مردم سوریه آغشته شده است، این چنین مخالفانی تنها سیاستهای آن کشورها را اجرا می کنند. در اینجا یک سئوال مطرح است، آیا این کشورها برای حل و فصل بحران در سوریه و برای برقراری آرامش و ثبات در سوریه وارد عمل شدند؟ بی شک اینها دشمن مردم سوریه هستند و در اصل خودشان عامل بحران هستند، از این جهت ژنو ۱ و ۲ از نظر ما تنها ایستگاهی برای آنها بود تا بتوانند آنچه را که در میدان جنگ و عملیات تروریستی نتوانستند از ما بگیرند، در عرصه سیاست به دست بیاورند، هدف آنها چیزی جز این نیست.
لذا اگر ژنو ۳ و ۴ و ۱۰ با همان شیوه برگزار شود و ما به عنوان نظام حاکم با گروه از افراد مزدور کشورها بیگانه وارد گفتگو شویم، هرگز به نتیجه نخواهیم رسید. این یک مسئله بدیهی است؛ وقتی به نتیجه می رسیم که به عنوان شهروندان سوری با یکدیگر گفتگو کنیم، از این جهت اهمیت نشست مسکو متجلی می شود، چون مکانیزم آن متفاوت است، در این نشست گروه های فعال داخل سوریه و مقیم در خارج حضور دارند، افراد مزدور و وابسته به کشورهای بیگانه دیده می شود و در عین حال شخصیتهای مستقل و ملی هم حضور دارند. اجلاس ژنو تنها یک بند از بیانیه ژنو یعنی حکومت انتقالی را درنظر داشت، بندی که ما در اصل آن را نپذیرفته ایم؛ آنها نظرشان این بود که در نشست ژنو فقط به این مسئله بپردازیم تا بر نظام حاکم یا مردم سوریه تحمیل شود؛ و این در حالی است که اجلاس مسکو همه مسائل را از جمله بندهای ژنو را مورد بررسی قرار می دهد، بیانیه ای که در برگیرنده بندهای شفاف در مورد استقلال، یکپارچگی خاک سوریه و گفتگوی سوری / سوری است. وقتی در اجلاس مسکو ۳ به توافق جامعی برسیم، همه اجلاس ها و گفتگوهای بعدی میان سوریها باید پایبند به این توافق فراگیر باشد، از این جهت ما اعلام کردیم که برگزاری نشست مسکو ۳ ضرورتی برای برگزاری موفقیت آمیز نشست ژنو ۳ است.
بر مفاد طرح صلح ایران کاملا توافق نظر داریم
بیست و هفتمین سوال خبرنگار شبکه خبر این بود که، طرح های زیادی برای حل بحران سوریه مطرح است، از جمله طرح دی مستورا و طرح روسیه و اخیر آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران هم طرحی را ارائه کرد، نظر شما درباره این طرح چیست؟ بشار اسد گفت : وقتی که آقای ظریف اخیرا به دمشق سفر کرد، ایده هایی را در چارچوب طرح ایرانی برای حل بحران سوریه به همراه داشت، و قبل از سفر ایشان، وزارت امور خارجه ایران چارچوب کلی این ابتکار عمل را اعلام کرد، چارچوبی که بر مفاد آن کاملا توافق نظر داریم. ولی چنانچه می دانید، موفقیت هر اقدام سیاسی مرتبط با جزییات زیادی است، وقتی آقای ظریف به دمشق آمد، در مورد این جزییات با وی رایزنی کردیم و سپس دیدارهایی میان مقامات وزارت خارجه دو کشور به منظور توافق و تدوین متن نهائی این ابتکار عمل ادامه یافت. حالا، طرح روسیه و اعلام ابتکار عمل پوتین به عنوان تحول جدید در عرصه سیاسی مطرح شده است و همچنین اظهارات رئیس جمهور روسیه در خصوص ایده های این ابتکارعمل به ویژه در ارتباط با موضوع مبارزه با تروریسم را باید درنظر داشت.
اکنون گفتگوها میان ما و برادران ایرانی در وزارت امور خارجه ادامه دارد تا این تحول مهم را درنظر بگیریم، البته این گفتکوها به این منظور نیست که ابتکار عمل و ایده های روسیه را در طرح ایران گنجانده شود، بلکه هدف این است که یک نوع هم خوانی ایجاد شود، این همخوانی میان ابتکارعمل یادشده و تحولات مهمی است که در عرصه های سوریه و عراق اتفاق می افتد. از این جهت اعلام می کنم، طرح ایرانی بسیار مهم و ضروری است، به ویژه پس از امضای توافق ایران در خصوص مسئله هسته ای و با آغاز برقراری ارتباطات میان مقامات اروپایی به ایران است. فکر می کنیم که نقش ایران با ارایه این طرح، از اهمیت ویژه ای برای ما در سوریه برخوردار است، البته این طرح پس از توافق برسر جزییاتش اعلام خواهد شد.
محور مقاومت از ویژگی "دفاع از حقوق و اصرار براستقلال " برخوردار است
رییس جمهوری سوریه تاکید کرد : محور مقاومت از ویژگی "دفاع از حقوق و اصرار براستقلال "بهره مند است.
خبرنگار شبکه خبر در ادامه این مصاحبه از بشار اسد پرسید:(آقای رییس جمهور) اخیرا شنیده ایم که یک کشتی جنگی چینی در بندر لاذقیه لنگر انداخته و پیش از آن هم یک کشتی جنگی روس وارد لاذقیه شده است که دو هزار نظامی روسی به همراه تجهیزات پیشرفته به همراه دارد، همین طور عملیات نظامی و حملات هوایی روسها علیه تروریستها آغاز شده است، چرا روسها الان به سوریه آمدند و وارد درگیریهایی شدند و نتایج مدنظر چه خواهد بود؟ بشار اسد گفت : چین به لحاظ نظامی در جنگ علیه تروریسم شرکت نمی کند و در این خصوص موضع شفاف و صریح دارد، چین از مواضع روسیه حمایت می کند، از تلاشهای روسیه در این زمینه حمایت می کند و ابتکار عمل پوتین را در خصوص جنگ علیه تروریسم مورد حمایت قرار داد، البته در متن این ابتکار عمل حضور نیروهای نظامی روسیه در سوریه درنظر گرفته شده است. اما در خصوص ناو هواپیما بر روس، روسیه در فرودگاه های سوریه حضور دارد و لذا دلیلی برای حضور این ناو هواپیما بر نیست. همچنین وقتی عملیات نظامی نیروهای روس در سوریه شروع شد، وزارت دفاع روسیه آغاز این عملیات را اعلام کرد و لذا هم چیز علنی و آشکار است و هیچ چیزی را پنهان نمی کنیم. روسیه اعلام کرد این عملیات در بعد حملات هوایی خواهد بود و هرگز عملیات زمینی در کار نیست، با این وجود برخی رسانه ها تلاش کردند که چنین مطلبی را مدعی شوند. کمکهای نظامی روسیه هم فقط در این چارچوب صورت می گیرد.
روسیه برنامه مشخصی برای مبارزه با گروه های افراطی دارد
سوال دیگر مرتضی غرقی از بشار اسد این بود که، آیا اینها (روسیه) برنامه مشخصی(برای مبارزه با گروه های افراطی) در سوریه دارند؟ رییس جمهوری سوریه گفت : در خصوص جدول زمانبندی هنوز مشخص نشده و براساس تحولات توافق خواهد شد، اما اگر منظورتان برنامه ها و جزییات این برنامه ها، بله این برنامه های با همکاری نظامیان سوری و روسی، مدتی قبل و همزمان با آماده سازی رسیدن نیروهای روسیه به سوریه صورت گرفت.
خبرنگار شبکه خبر به روابط و همکاریهای میان ایران، حزب الله و سوریه اشاره کرد و پرسید، آنها به عنوان محور مقاومت در منطقه اتحادی راهبردی دارند، این اتحاد تا چه حد می تواند در مقابله با توطئه های رژیم صهیونیستی و آمریکا موثر باشد؟ بشار اسد در پاسخ گفت : فکر می کنم اگر این همکاریها که به چندین دهه برمی گردد و شما آن را راهبردی توصیف کردید، وجود نداشت، اکنون منطقه به لحاظ استقلال در وضع امروزی نبود، یا لااقل کشورها و دولتهای مستقل در منطقه وجود نداشت و درپی آن ملتها هم مستقل نبودند؛ این محور از ویژگی "دفاع از حقوق و اصرار براستقلال "بهره مند است و قطعا می تواند ایستادگی کند، چون در گذشته موفق بود و ان شاء الله اکنون هم در برابر تروریسم به پیروزی برسد، تروریسمی که امروز به عنوان ابزار جدیدی برای به زانو درآرودن منطقه بکارگرفته شده است.
گزینه دیگری جز استقلال و مقاومت نیست
بی شک این محور می تواند ایستادگی کند و بازهم تکرار می کنم که اگر این منطقه درصدد بهره مندی از استقلال و شکوفائی باشد، گزینه دیگری فراروی آن جز استقلال و مقاومت نیست
برای مثال چه چیزی موجب شد که ایران در زمینه هسته ای به این دستاوردهای برسد، اگر استقلال ایران نبود هرگز نمی توانستید به این دستاوردها برسید و اصولا به ایران اجازه داده نمی شد به این سطح علمی برسد؛ همیشه استقلال پایه و اساس پیشرفت و شکوفایی در همه زمینه ها اعم از سازندگی، توسعه اقتصادی، فرهنگی و فکری است، باید این روابط را ادامه دهیم و آن را تحکیم و ارتقا داد.
توافق هسته ای ایران تاثیر بزرگی در منطقه دارد
خبرنگار پرسیدآقای رییس جمهور، ارزیابی شما به عنوان یک کشور متحد ایران در منطقه از توافق هسته ای ایران با مجموعه کشورهای ۵+۱ چیست؟ و ان توافق چه تاثیری بر تحولات منطقه دارد؟ بشار اسد گفت : تاثیر بسیار بزرگی دارد، برخی آن را به لحاظ فنی، علمی و سیاسی متعلق به ایران ارزیابی می کنند ولیکن تاثیرات گسترده و بسیار بزرگی بر کشورهای در حال توسعه درپی خواهد داشت، چون ایران به عنوان کشور در حال توسعه محاصره علمی اعمال شده علیه کشورهای در حال توسعه را به ویژه در برخی زمینه های علمی را شکست، اکنون که منابع نفت در حال متلاشی شدن است؛ آینده از آن فناوری هسته ای است.
همه ادعاهائی که در این زمینه گفته شد و به ویژه ادعای بمب هسته ای دروغ پردازی غرب بوده است، چراکه بمبهای هسته ای واقعی که غربیها از آن هراسانند، مغزهای ایرانی است؛ ایران غربیها را با چالش جدی مواجه کرد.
ایران یک کشور در حال توسعه است که الگوی خاص خود را ارایه کرد. از جنگ ویرانگرانه هشت ساله بیرون آمد و مردم با اتحاد و انسجام؛ الگوی ملی، الگوی اصرار بر استقلال را ارایه کردند، از این جهت ملت ایران به این نتایج دست یافت، این همان الگوئی که غرب از آن هراسان است؛ الگوی ایران برای ما به عنوان کشور درحال توسعه و دارای روابط دوجانبه مستحکم، حائز اهمیت است. از سوی دیگر ما هم پیمانان راهبردی هستیم، و چنانجه ایران قدرتمند باشد، سوریه نیز از این اقتدار بهره مند خواهد بود و بالعکس.
مسئله دیگر هم این است که اگر ایران از حقوق خود در پرونده هسته ای صرف نظر می کرد، به رغم اینکه برخورداری از فناوری هسته ای حق طبیعی کشورهاست، اما غرب این عقب نشینی ایران از حقوق هسته ای خود را معیار جدیدی برای محروم کردن سایر کشورها از فناوری هسته ای قرار می داد؛ و در آینده شاید سوریه و یا کشور دیگری به فناوری هسته ای نیاز داشته باشد.
آنچه ایران با صلابت خود و هشیار مذاکره کنندگان به دست آورد، در آینده ملاکی برای سایر کشورها قرار خواهد گرفت، آنچه شما به دست آوردید و از آن بهرمند شدید، ما هم به عنوان کشور درحال توسعه از آن بهره مند خواهیم بود، از این جهت این مسئله حائز اهمیت است.
آخرین مسئله هم در ارتباط با بحران است، به رسمیت شناختن جایگاه واقعی ایران و نقش منطقه ای آن از سوی جهان، فرصتی را برای ایران پیش آورده است تا با تکیه بر آن و نفوذ فزآینده خود بتواند غربیها را به اشتباه بودن سیاستهای خودشان متقاعد سازد.
البته من فکر نمی کنم که شما امیدی به تغییر دیدگاه استعماری غرب و بازگشتش به مسیر صحیح دارید ولیکن هر تلاشی که ایران انجام دهد، باید اثرگذار باشد، گرچه این اثرگذاری ناچیز است، اما با گذشت زمان می تواند ضررهای استعماری غرب بر کشورهایمان را بکاهد، به ویژه در این مرحله در ارتباط با پرونده سوریه و از طریق روابط جدید شما با کشورهای اروپایی است.
خبرنگار شبکه خبر در ادامه این گفتگوی نسبتا طولانی این سوال را مطرح کرد که آقای رییس جمهور، روابط راهبردی ایران و سوریه به گذشته باز می گردد، تعمیق این روابط براساس منافع مشترک منطقه ای دو کشور شکل گرفت، ممکن است بفرمایید این منافع مشترک در چه زمینه هائی است؟ رییس جمهور سوریه در پاسخ تاکید کرد: همانطوری که گفتم در زمینه استقلال تصمیم گیری ملی است، این امر همه زمینه ها را پوشش می دهد وقتی که از استقلال برخوردار باشیم، در زمینه سیاسی با هم همکاری خواهیم کرد و در زمینه های اقتصادی و نظامی هم همینطور. البته در زمینه همکاریهای سیاسی در طول سه دهه و نیم گذشته یعنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به بهترین نتایج رسیدیم ولیکن بر این باور هستم که در زمینه گسترش همکاریهای اقتصادی همچنان کوتاهی کرده ایم و به رغم شرایطی که سوریه در آن بسر می برد، اما من فکر می کنم که این زمینه حائز اهمیت است، این مسئله را با مسئولان ایرانی به اشتراک گذاشتم و شاید همین بحران فرصتی باشد تا همکاریهای اقتصادی فیمابین را گسترش دهیم، به ویژه در سایه تحریم های اعمالی غرب علیه سوریه. اما درخصوص روابط نظامی، روابط قدیمی و مستحکم است در این زمینه همکاری بسیار تنگاتنگی میان ایران و سوریه وجود دارد، بنابراین روابط همکاری فیمابین فراگیر و شامل همه زمینه هاست ولی همینطور که پیشتر توضیح دادم، اولویت با استقلال در تصمیم گیری در منطقه است و جلوگیری از رفتن کشورهای دیگر به زیر چتر سلطه طلبی غرب است.
رابطه ام با حضرت امام (خامنه ای)؛ رابطه ای برادرانه است
رئیس جمهور سوریه درباره نقش رهبری ایران در ایجاد ثبات و حمایت از مردم سوریه در مقابله با تروریسم و داعش، گفت : اولا رابطه ام با حضرت امام (خامنه ای)؛ رابطه ای برادرانه است و به رغم اختلاف سن اما از یک رابطه برادرانه واقعی برخورداریم، ایشان به لحاظ تاکید بر آرمانها و ارزشها و نیز شفافیت دیدگاه یک شخصیت ویژه ای هستند، این ویژگیها را باید در دولتمردان جویا شد. فکر می کنم که منطبق بودن این ویژگی ها با سیاست ایران وبا ارزشی بودن مردم ایران، یک الگوی جدیدی را در زمینه اقتدار کشورها برای حفظ ارزشها و منافع خود با اتکای به همان ارزشها و بدور از تاکتیکهای سیاسی کوتاه مدت و بدور از فرصت طلبی ارایه کردند. حضرت امام (خامنه ای) این الگو را در جریان بحران سوریه به طور روشن ارایه کردند، در سیاست ایران نیز ایشان راه حضرت امام خمینی (ره) را ادامه دادند که ایشان نیز آرمانگرائی را متجلی ساختند. سیاست ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی را در چهره این دو بزرگمرد می توان جستجو کرد، تنها وجه تمایز این است که به طور مستمر در حال ارتقا و پیشرفت است، سیاست ایران در همه مراحل اصول و مبانی مشترکی دارد، اما در گذر زمان ارتقا پیدا می کند.
البته ایستادگی ایران در کنار سوریه، خواسته مردمی است ولیکن حضرت امام (خامنه ای) با رهنمودهای خودشان به نهادهای ایرانی که ما در جریان آنها قرار گرفته ایم، نقش محوری در این زمینه برعهده دارند.
رهنمودهای حضرت امام در مورد چگونگی حمایت از نهادی سوریه و حمایت از پایمردی مردم سوریه در جریان این جنگ درنده و در مقابله با تروریسم و کشورهای حامی آن نقش اساسی برعهده دارند.
بشار اسد رییس جمهور سوریه در جواب این پرسش که آقای رئیس جمهور ارزیابی شما از موضع حمایتی ایران از مردم سوریه چیست؟ گفت : در دو کلمه خلاصه می شود، اولا همانطوری که گفتم در آرمانگرائی است، مردم ایران مردمی ارزشی هستند و واژه دوم هم وفاداری است، مردم ایران به سوریه که در جریان جنگ هشت ساله در کنارش ایستاد، وفادار ماندند. اهداف آن جنگ تحمیلی همان اهدافی است که دشمن اکنون در پی تحقق آن است، اما به شیوه و ابزاری متفاوتی است و در سایه شرایط بین المللی متفاوت عمل می کند.
مردم و رهبری ایران مواضع آن زمان سوریه را فراموش نکردند ... وقتی که بیشتر جهان درصدد محاصره ایران برآمده بود؛ سوریه یکی از اندک کشورهائی بود که در کنار ایران ایستاد، در آن زمان سوریه مواضع شفافی را در قبال ایران اتخاذ کرد. امروز وقتی با هر فرد ایرانی دیدار می کنم، از نقش سوریه در آن زمان سخن می گوید. امروز ایران وفاداری را با وفاداری، صداقت را با صداقت و شفافیت را با شفافیت جبران می کند. از طرفی مردم ایران از دیدگاه و خط مشی خاصی برخوردار هستند و همین امر، شما را به توافق هسته ای رساند. وقتی از دیدگاهی روشن برخوردار باشید، دشمنان نمی توانند، شما را فریب دهند ...این دیدگاه در قبال وضعیت منطقه از جمله سوریه و همچنین آینده ایران و منطقه، مسئله بسیار مهمی برای ثبات و آرامش مدنظرمان در دهه های آینده است. این ویژگیهای بسیار مهم است و در جواب یکی از سوال های تان در مورد تعهد ملی صحبت کردم، الگوی ملی که مردم ایران آن را ارایه کردند.
شماری از مقامات اروپائی به من گفتند که نظام حکومتی ایران به زودی فروخواهد پاشید
برای مثال وقتی درصدد ایجاد آشفتگی و اغتشاشات در ایران برآمدند، ایران اولین کشوری بود که درصدد عملی کردن طرح منطقه ای اغتشاشات در آن برآمدند. این مسئله در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ بود؛ شماری از مقامات اروپائی در دیدار با من گفتند که نظام حکومتی ایران به زودی فروخواهد پاشید، البته آنها می گویند رژیم و سخنی از نظام حاکم به میان نمی آورند؛ چون آنها اصولا کشورهای مان و مردم ما را به رسمیت نمی شناسند. من در جواب گفتم که خیر این طرح به شکست خواهد انجامید و همینطور هم شد، جامعه، مردم و نظام سیاسی ایران موفق شدند این توطئه را نقش بر آب کنند ولیکن متاسفانه این نقشه در کشورهای دیگری از منطقه به مرحله عمل رسید.
مصادیق الگوی تعهد ملی در ایران متعدد است، ایرانیان در ارتباط با پرونده هسته ای و به رغم اختلافات میان جریان های سیاسی، اما متحد ایستادند، من فکر می کنم ویژگی های مردم ایران منحصر به فرد است.
آقای رییس جمهور، اخیرا فاجعه دردناک منا اتفاق افتاد، این فاجعه هزاران قربانی در میان حجاج گرفت، یک فاجعه انسانی و ناشی از سوء مدیریت بود، به نظر شما چرا دولت عربستان سعودی به جای قبول مسئولیت، تلاش دارد از پاسخگویی شانه خالی کند؟ اولا این فاجعه انسانی را به مردم ایران تسلیت می گویم، این هرج و مرج که در مدیریت مراسم حج می بینم برای اولین بار نیست؛ و به دور از حسابهای سیاسی می گویم، وقتی اماکن مقدس در حیطه حاکمیت یک نظام قرار می گیرد؛ با اینکه برخی آن سرزمین را به عنوان املاک شخصی خودشان تلقی کنند؛ وجه تمایزی زیادی وجود دارد. به همان اندازه که این حادثه برای بسیاری از کشورهای جهان که فرزندان خودشان را از دست دادند؛ یک فاجعه دردناک است، اعلام می کنیم آنها (آل سعود) حجاج سوری را در چهار سال گذشته از رفتن به سرزمینهای مقدس و ادای مناسک حج به دلایل اختلافات سیاسی منع کردند و این خود یک مسئله خطرناک است. لذا الان در سطح جهان اسلام مسئله ای به نام چگونگی مدیریت مراسم حج مطرح است، چه کسی باید مدیریت حج را برعهده بگیرد؟، چگونه مراسم حج باید مدیریت شود؟ حج یک مناسبت خاص عربستان سعودی نیست بلکه یک رویداد اسلامی جهانی است، فکر می کنم، کشورهای اسلامی باید این مسئله را به طور جد مورد بررسی قرار دهند.
خبرنگارشبکه خبر بار دیگر به مسائل داخلی سوریه اشاره و این سوال را طرح کرد که مخالفان شما خواستار برکناری شما هستند؛ حال اگر ثابت شود که کناره گیری شما از قدرت آرامش را به سوریه بازمی گرداند، آیا حاضرید این کار را انجام دهید؟ که بشار اسد در پاسخ تصریح کرد: مردم در این خصوص تصمیم گیر هستند و لذا من به اینها می گویم، اگر فکر می کنید، حق به جانب شماست، چرا مردم سوریه را متقاعد نمی سازید، ملت سوریه از طریق نهادها یا انتخابات رئیس جمهور را انتخاب می کنند، سال گذشته انتخابات برگزار شد، چرا حضور نداشتید؟ چه کردید؟ میزان اثرگذاری شما در افکار عمومی تا چه اندازه است؟ تاثیر گذاری آنها صفر است، هرکس که خود را به کشور دیگری می سپارد، مردم سوریه او را حدف می کنند و اثرگذاری او به صفر می رسد، او تنها به طبل رسانه ای تبدیل می شود، هرکس که به واقعی بودن طرحش معتقد است، در انتخابات شرکت کند و دیدگاه خود را به اثبات برساند، ما هیچ مشکلی نداریم، من شخصا اعلام می کنم، چنانچه راه حل در کنار گیری از قدرت بود، من هرگز تعلل نمی کردم.
آقای رییس جمهور، این گفتگو به زبانهای مختلفی ترجمه خواهد شد و بسیاری از مخالفان شما، آن را مشاهده خواهند کرد، چه حرفی برای آنها دارید؟ بشار اسد خاطر نشان کرد : مخالف واقعی کسی است که از جایگاه مردمی برخوردار باشد، و چنانچه یک شخص واقعا به این باور رسیده که مخالف نظام است، به او می گوییم که باید دغدغه های شهروندان سوری را منتقل کنید، وقتی که دغدغه و خواسته های مردم را منتقل می کنید و از منافع شهروندان دفاع کنید، آنگاه مردم شما را به عنوان نماینده خود تلقی خواهند کرد و بر خلاف میل دیگران، در عرصه سیاسی کشور نقش آفرین خواهید بود؛ چون هیچکس نمی تواند در برابر حرکت مردم بایستد، کسی که خود را مخالف نظام معرفی کند، نباید تابع کشورهای خارجی باشد، واژه مخالف سیاسی یعنی تعهد ملی، کسی که تعهد ملی ندارد، مزدور است.
و سوال آخر اینکه، پیام شما به سران کشورهائی که با شما مخالفت می کنندچیست؟ امیدوارم روزی بتوانند حقایق و وقایع را به مردمشان بگویند، آنها همیشه وقتی که پست سیاسی را ترک می کنند، این حقیقت را بر زبان جاری می سازند؛ اینها فقط به خاطر منافع انتخاباتی خود کار می کنند و من به طور مختصر به آنها می گویم، برای منافع ملی کشورتان و نه حسابهای انتخاباتی کار کنید، چرا که حمایت از تروریسم تنها علیه مردم ما نیست بلکه به مردم شما هم ضربه می زند، شما الان پس لرزه های تروریسم را می بینید ولی آنچه اکنون از اقدامات تروریستی در کشورهای تان دیده اید، ناچیز است، مانند کوه یخ است که فقط قله آن از آب دریا بیرون آمده است.
خبرنگار شبکه خبر در پایان از فرصتی که رییس جمهور سوریه در اختیارش قرار داد تشکر و قدردانی کرد و از بشار اسد خواست، اگر نکته خاصی هست و درصدد بیان آن هستید، بفرمایید. رییس جمهور سوریه گفت: از آمدنتان به سوریه تشکر می کنم و بار دیگر از طریق رسانه شما، سلام و درود و پیام های محبت آمیز را به مردم کشور "برادر" ایران ابلاغ کنید، تاریخی که امروز درباره سوریه نوشته می شود، ان شاء الله پس از پیروزی ثبت می شود که بخش اصلی آن پیروزی به دلیل حمایت و ایستادگی ایران در کنار سوریه و در همه زمینه های اقتصادی سیاسی و نظامی است.
نظر شما