به گزارش «نماینده»، میگوید اگر کسی از بازگشت دولت های نهم و دهم به عرصه قدرت، تنش نلزرد، یک ایرانی با شرف نیست؛ برخی رسانه ها بعد از همین صحبت هایش تیتر زدند: «مرعشی ملت ایران را بیشرف خواند».
همیشه حرف های تند و تیزش را با چاشنی مزاح می زند؛ یکبار هم در مناظره ای قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به یک طرف اصولگرای مقابل خود گفته بود «ما که کاری دستمان نیست، شما که سر کارید یک رئیس جمهور خوب بیاورید!»
حسین مرعشی سخنگوی حزبی است که ناآشناترین افراد با عرصه سیاست هم با شنیدن نامش به یاد آیت الله هاشمی رفسنجانی می افتند.
مرعشی از رئوس کارگزاران سازندگی است و می توان گفت از دهه ۷۰ همه زندگی اش با کارگزاران پیوند خورده است؛ پیوندی که حاشیه های گاه و بیگاه بیان و رفتار خاص مرعشی نتوانسته آنرا متزلزل کند.
حالا بعد از چند ماهی که حرف جنجالی نزده بود، در گفت و گویش با یکی از رسانه های اصلاح طلب از دولت احمدی نژاد و ترس و لرز بازگشتش گفت و با شرف نبودن آنهایی که از این بازگشت نمی ترسند.
سابقه زندگی سیاسی مرعشی اما از این حاشیه ها کم نداشته است؛ حاشیه هایی که هم حزبش را درگیر کرده و هم آیت الله را.
مرعشی؛ از برادر همسر یک «هاشمی» تا یک کارگزارانی
خودش می گوید دیپلمش را سال ۱۳۵۵ گرفته و همان سال هم در دانشگاه قبول شده؛ آنهم در رشته شیمی، اما بعد از یک سال درس خواندن درگیر انقلاب می شود و بعد هم انقلاب فرهنگی.
مرعشی بعد از انقلاب راهی جهاد سازندگی و بعد از مدتی با همان مدرک دیپلم در استانداری کرمان مشغول کار می شود. برادر همسر هاشمی بالاخره در سال ۶۴ به صندلی استانداری کرمان تکیه می زند.
وی خودش درباره سوابق و مدرک تحصیلی اش در زمان تصدی پست هایی مانند استانداری و ریاست دفتر رئیس دولت ششم، می گوید:
«در این فاصله کاری من مرتب از دانشگاه مرخصی تحصیلی میگرفتم. یک بار از رشته شیمی تغییر رشته دادم به مهندسی معدن و بعد هم به اقتصاد، ولی هیچوقت فرصت نکردم که در دانشگاه حاضر شوم. بعد از استانداری هم مسؤولیت دفتر رئیسجمهور را بر عهده گرفتم که باز هم کارها زیاد بود و فرصت تحصیل فراهم نشد. نمیخواستم از دانشگاه همین جوری یک مدرک بگیریم، میخواستم حتماً درسها را بخوانم تا اینکه در سال ۱۳۷۵ که وارد مجلس شدم و به نسبت کارهای اجرایی، فراغت نسبی ای حاصل شد، موفق شدم به صورت منظم سر کلاسهای درس در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران حاضر شوم و پس از ۲۴ سال لیسانس بگیرم، از آن پس دیگر تحصیل را ادامه ندادم، دلیلش این بود که نمیخواستم کار آکادمیک بکنم.»
مرعشی در دوران ۹ ساله استانداری اش در کرمان و به ویژه دوره ای که با ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی همزمان بود، یکی از افراد مورد وثوق رئیس جمهور وقت حتی در زمینه پروژه های اقتصادی و فناوری های نوین بود. آیت الله در خاطره روز ۱۲ آذر سال ۶۹ می نویسد:
«تا ساعت نُه صبح، بقیه کارهاى دیروز انجام شد. [آقای سیدحسین مرعشی]، استاندار کرمان آمد. گزارش سفر به آلمان را داد؛ براى دیدن صنایع الکترونیک زیمنس رفته بودند که انتقال تکنولوژی برای ساخت کنند. مىگوید مبلغ یک میلیارد دلار ارز صادراتى استان را براى این منظور مصرف مىکنند؛ گفتم رقم بزرگ و غیر قابل تأمین است. طرح را کوچک بگیرند که قابل اجرا باشد.»
دهه هفتاد این ارتباط تنگاتنگ مرعشی با آیت الله، با تشکیل حزب کارگزاران سازندگی جدی بیشتر از قبل می شود؛ برادر همسر هاشمی سخنگوی حزبی می شود که اگر توصیه یکی از مقامات ارشد نظام نبود، تمامی وزرای دولت در آن عضو می شدند.
مرعشی از همان لیست کارگزاران برای انتخابات مجلس پنجم به همراه فائزه هاشمی و هم حزبی هایش راهی مجلس کمحاشیه پنجم میشود، حضوری که در دوره ششم نیز تکرار شد.
او در مجلس پنجم و در ماه های آخر دولت نهم یکی از حامیان تمدید دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برای دوره سوم بود؛ اتفاقی که قانون اساسی اجازه آنرا نمی داد مگر به حکم رفراندوم. مرعشی اما در ۲۶ شهریور ۱۳۷۵ نظر دیگری داشت: «برای تمدید دوره ریاستجمهوری آقای رفسنجانی نیازی به تغییر قانون اساسی نیست و خود قانون اساسی پیشبینی کرده که در صورت نیاز و ضرورت و طبق تشخیص مصلحت نظام، می توان قانونی عادی، بر خلاف قانون اساسی وضع کرد.»
وی حتی با اطمینان از حمایت مردمی از چنین اقدامی حرف می زند: «ما باور داریم که تمدید مدت دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی رفسنجانی خواست عمومی است»
اما انتخابات سال ۷۶ کمی باورهای مرعشی را تغییر می دهد و سید محمد خاتمی به عنوان کسی که شعارش «تغییر وضع موجود کشور» است بالاترین رای را آورده و ناطق نوری به عنوان چهره ای نزدیک به هاشمی نتواسنت رقیب جدی برای وی باشد. مرعشی در سال ۸۳ دوباره به نهاد ریاست جمهوری اسباب کشی کرد و معاون خاتمی و رئیس سازمان میراث فرهنگی شد.
انتخابات سال ۸۴ زمانی بود که مرعشی باید از برادر همسرش به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری حمایت می کرد؛ مناظره وی با مهدی کلهر جنجالی شد. برخی می گویند که مرعشی در آن مناظره گفته بود که «قیافه احمدی نژاد به ریاست جمهوری نمی خورد»
خود مرعشی ماجرا را بعد از سال ها اینگونه روایت می کند؛ «میگفتند: شما گفتید قیافه آقای احمدینژاد به درد ریاست جمهوری نمیخورد. این را من نگفتم، آقای کلهر بدون اینکه موضوع مرتبط با بحث باشد در جایی از مناظره گفت که یک عده گفتهاند قیافه آقای احمدینژاد به درد ریاست جمهوری نمیخورد. آقای احمدینژاد هم جواب دادهاند قیافهام به درد نوکری مردم هم نمیخورد؟ من هم حرفی نزدم. به دوستان منتقد هم میگفتم من که چیزی نگفتم و چه کار باید میکردم در آن لحظه، دوستان هم معتقد بودند شما لبخندهایی که میزدید، معنیدار بود.»
البته مرعشی در همان مناظره گفته بود که ریاست جمهور شدن یک حدی دارد و فرد زمانی که به حد آن رسید می تواند کاندید شود و حتی تصریح کرده بود که کسی مثل روحانی به عنوان دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی قطعاً با کسی مثل احمدی نژاد کار نمی کند.
مرعشی بعد از دولت هشتم دوباره فعالیتش را در حزب جدی تر کرد؛ انتخابات ۸۸ دوران بازگشت وی و اظهارنظرهای رسانه ای درباره ماهیت کارگزاران بود.
لیبرال دموکرات های مسلمان با طعم کارگزاران
«ما لیبرال دموکرات مسلمان هستیم...» مرعشی این را اولین بار در بهبوهه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در جمع دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان زد.
سخنگوی حزب کارگزاران مدعی بود چون اعضای کارگزاران معتقد به اسلام بوده و به جمهوری نیز به عنوان روندی دموکراتیک پایبند بوده و لیبرالیسم را منش اصالت دهنده به انسان می دانند، پس کارگزاران خود را لیبرال دموکرات مسلمان می دانند.
اظهارنظر سخنگوی حزب کارگزاران در هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری دهم کم رنگ شد و حاشیه های چندانی را برای این حزب ایجاد نکرد.
نزدیک به ۵ سال بعد، حسین مرعشی در چند مصاحبه سخنرانی خود دوباره بر «لیبرال دموکرات» بودن کارگزاران تاکید کرد؛ با این تفاوت که در این ایام یک همراه جدی به نام محمد قوچانی به عنوان عضو جدید حزب را در کنار خود می دید. محمد هاشمی از اعضای اصلی کارگزاران بالاخره لب به اعتراض گشود و از حزبی که نزدیک به دو دهه از عمر سیاسی اش را در آن گذرانده بود، استعفا کرد.
برادر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابتدا چند روز بیان دلایل استعفایش را به تاخیر انداخت ولی در نهایت در گفت و گو با یکی از نشریات اصلاح طلب، لب به سخن گشود؛ «اظهارنظری توسط یکی از بزرگان حزب انجام شد که اعلام کرد حزب کارگزاران حزبی است "لیبرال دموکرات مسلمان... ما در جامعه اسلامی هستیم و این واژهها با هم نمیخواند. لیبرالیسم امروز در برابر اسلام قد علم کرده است. لیبرالیسم با اسلام قابل جمع نیست برخی واژهها مطرح میشد که موضوع ملیگرایی را پررنگ میکرد. ما ملیگرا نیستیم»
وی همچنین با اشاره به اینکه اعضای کارگزاران لیبرال دموکراتهای مسلمان هستند و من پیرو خط امامی، میگوید: «امام مرجع تقلید من بوده است بنابراین نمیتوانستیم چیزی را که عدول از خط امام باشد بگوییم. حتی چیزی که به ظاهر متفاوت باشد را نمیتوانیم بیان کنیم»
استعفای محمد هاشمی هم نتوانست تغییری در روند و نوع نگاه امثال مرعشی و قوچانی در حزب کارگزاران سازندگی داشته باشد؛ استعفایی که برخی آنرا به یک زلزله سیاسی برای حزب تعبیر می کردند، بدون واکنش خاصی از سوی دیگر بزرگان کارگزاران تمام شد.
مرعشی و حاشیه های «ماهانی» / خاطره مظاهری از مرعشی و یک درخواست
حاشیه های اقتصادی همیشه در اطراف هاشمی رفسنجانی و خانواده اش وجود داشته است. برخی معتقدند که هاشمی شخصا به دلیل املاک پدری و ... همواره وضع مالی خوبی داشته است.
اما در این میان برخی دیگر منفعت های مالی عده ای از اطرافیان به دلیل نسبت فامیلی با هاشمی رفسنجانی مورد نقد قرار می دهند.
گره زدن نام حسین مرعشی با شرکت هواپیمایی ماهان و رویدادهای ویژه اقتصادی نظیر ارگ جدید بم و برخی مناطق آزاد از همان مواردی است که نه منتقدان توانسته اند آنرا به طور کامل ثابت کنند و نه خود مرعشی پاسخ روشنی به آنها داده است.
طهماست مظاهری وزیر اقتصاد دولت اصلاحات و یکی از روسای بانک مرکزی در دولت اول احمدی نژاد است که در مصاحبه های خود نیز همواره نشان داده که سیاست های اقتصادی دولت نهم و دهم را قبول نداشته و به همین دلیل یکسال بیشتر در بانک مرکزی دوام نیاورد.
مظاهری در سال ۱۳۹۲ خاطره ای قابل توجه از دوران وزارتش در دولت اصلاحات تعریف می کند که بی ارتباط با حسین مرعشی و حاشیه های ارتباط وی با یک غول هواپیمایی کشور نیست.
طهماسب مظاهری ماجرا را اینگونه روایت می کند:
«یک روز در حین برگزاری جلسه هیات دولت، به بنده پیغام دادند که چند دقیقه بیایید بیرون، با شما کار دارند. پرسیدم چه کسی کار دارد؟ گفتند آقای مرعشی که در آن زمان نماینده مجلس بود. بحث جلسه دولت به نوعی بود که نباید جلسه را ترک کنم. پیغام دادم که الان نمیتوانم از جلسه بیام بیرون. بعد از جلسه (ظهر) همدیگر را میبینیم. متعاقب آن دیدم یک برگ کاغذ از خارج جلسه به داخل آوردند و روی آن امضای تعدادی از اعضای دولت را جمع میکنند. در نهایت آن کاغذ را به آقای دکتر شیبانی، رئیس کل وقت بانک مرکزی، دادند و او امضا کرد. کاغذ را به بیرون جلسه بردند و سپس برای من آوردند که امضای آخر را انجام دهم. دیدم صورتجلسه هیات امنای حساب ذخیره ارزی است و رقمی حدود ۱۵۰ میلیون دلار ارز برای خرید ۳ هواپیما تخصیص داده شده است. به آقای شیبانی پرسیدم شما در جریان این موضوع هستید؟ پاسخ ایشان منفی بود. پرسیدم چرا امضا کردید؟ ایشان گفتند که چون آقای مرعشی دنبال اون هستند و بقیه هم امضا کردهاند. به آقای شیبانی گفتم این مصوبه ۳ تا ایراد اساسی دارد:
اول اینکه مراحل کارشناسی آن در دبیرخانه حساب ذخیره ارزی را طی نکرده و یک راست آمده اند امضای اعضا را بگیرند.
دوم اینکه دستگاه مربوطه و بانک عامل هیچکدام برای اخذ این اعتبار نیامده اند و آقای مرعشی که نماینده مجلس هستند آمده اند این مصوبه را بگیرند. معلوم نیست ایشان چه مسئولیتی در این مصوبه دارند.
سوم اینکه این اعتبار برای خرید ۴ هواپیمای دست دوم با عمر حدود ۱۵ سال تقاضا شده، در حالیکه رقم مندرج دراین مصوبه قیمت ۴ هواپیمای تقریبا نو است.
آقای شیبانی تصمیم گرفت امضای خود را خط بزند. به ایشان توصیه کردم به جای خط زدن، بالای امضای خود یک توضیح بدهند که این مصوبه باید به کمیسیون حساب ارزی ارجاع و پس از بررسی کارشناسی در هیات امنا مطرح شود. آقای شیبانی این را نوشتند. بنده هم جملهای به همان مضمون در روی مصوبه نوشتم و کاغذ را فرستادم بیرون.
بعد از چند دقیقه آقای شیبانی را به بیرون جلسه دعوت کردند. ایشان رفت و وقتی برگشت، گفت که آقای مرعشی توضیح داد که این هواپیماها تقریبا نو هستند، ولی ما کلک زدهایم و در مصوبه نوشتهایم که تولید ۱۵ سال پیش هستند تا مشمول تحریم نشود و بتوانیم هواپیمای تقریبا نو را بخریم!! به آقای شیبانی گفتم این اصلا مقدور نیست. هر هواپیما که از کارخانه بیرون میآید، از لحظه اول همه مشخصاتش ثبت میشود. هر پروازی که انجام میدهد و هر قطعهاش که عوض میشود، به هر فرودگاهی که پرواز میکند، ثبت میشود. در هر پرواز هم نام و مشخصات خلبان و کمک خلبانش ثبت میشود. اصلا نمیتوان تصور کرد که یک هواپیمای ۲ ساله را به عنوان هواپیمای ۱۵ ساله بخریم. آقای شیبانی با این توضیح قانع شد و موضوع موکول به بررسی کارشناسی شد. جلسه که به اتمام رسید، آقای مهدی کرباسیان (معاون کل) و آقای مستخدمین حسینی (معاون امور مجلس) سراسیمه به دفتر آمدند و گفتند چه کار کردهای؟ گفتم هیچی جلسه دولت بودم تمام شد، آمدم دفتر. گفتند آقای مرعشی توی مجلس یک متن استیضاح نوشته و بیش از ۱۵ امضا جمع کرده و به مجلس تقدیم کرده و پیغام داده که اگر مصوبه را همانطور که خواسته بودیم امضا کند، استیضاح را پس میگیرم. اگر نه آن را به جریان میگذارم. داستان را تعریف کردم.
به آقای کرباسیان گفتم به آقای مرعشی بگو که این فرصت خوبی است که موضوع را در جلسه علنی مجلس که به صورت مستقیم و زنده پخش میشود مورد بحث قرار دهیم. من از این استیضاح استقبال میکنم. فقط بدانید که وقتی موضوع مطرح شود، من همه مطالب را کامل و بدون کم و کاست برای مردم و نمایندگان مردم توضیح میدهم و تشریح میکنم. نتیجه استیضاح هم برام مهم نیست. به دوستان و هم حزبیهای خود بگو که بدانند و بعدا گله نکنند که چرا همه توضیحات را دادی؟ آقای کرباسیان این پیغام را به آقای مرعشی رساند. نیم ساعت بعد خبر آمد که استیضاح را پس گرفته اند. چند ماه بعد از آقای عرب نژاد، مدیرعامل هواپیمایی ماهان شنیدم که میگفت آن روز ایشان(مرعشی) نماینده ماهان نبود و خودشان گفته بودند که این کاغذها را امضا کنید به من بدهید، میروم این ارز را میگیرم و برایتان میآورم.»
مرعشی اما بدون هیچگونه واکنش جدی به اظهارات مظاهری، ترجیح داد این خاطره در میان بایکوت رسانه های جریانی اصلاحات کم رنگ شود.
کارگزاران و مرعشی به کدام سو می روند؟
امروز تنها کسانی را با شرف می داند که از بازگشت دولت قبل می ترسند؛ چند سال قبل هم می گفت «همه مردم می خواهند دولت هاشمی تداوم پیدا کند»
کارگزاران سازندگی و مرعشی امروز لیبرال دموکرات مسلمان هستند؛ کسی که این منش آنها را قبول ندارد می تواند از حزب برود، حتی اگر محمد هاشمی باشد.
مرعشی و کارگزاران امروز درگیر حاشیه های مالی و سیاسی هستند و همین کار آنها را در ایستگاه مجلس دهم سخت تر می کند.
درست زمانی که مرعشی از فساد اقتصادی دولت قبل و عملکرد ضعیفش می گوید، برخی افکار گفتار و عملکرد وی و هم حزبی هایش را در زمینه های اقتصادی و سیاسی مرور می کنند.
حال باید دید آیا مرعشی و همراهانش در کارگزاران می توانند از زیر سایه عملکرد گذشته خود راهی به سوی انتخابات مجلس دهم باز کنند یا نه؟
نظر شما