به گزارش «نماینده»، جنگ در سوریه حالا نفس همه کشورهایی را که تا چندماه پیش از هیچ حمایتی علیه این کشور دریغ نکردند به شماره انداخته، اما همچنان اوضاع در این کشور به سامان نرسیده است.
کشورهای درگیر با سوریه در چاهی افتادهاند که خود حفر کرده بودند، عقربی که آمریکا تحت عنوان داعش در آستین خود پرورانده بود حالا در برهههایی دست خود او را هم نیش زده که همین امر منجر به اجرای نمایشی تحت عنوان اتحاد جهانی علیه داعش به سردمداری امریکا شد.
از سویی دیگر ترکیه و عربستان هم از افتادن در این چاه مستثنی نبوده، چرا که ترکها هر روز شاهد افزایش ناآرامی در کشور و مرزهای خود هستند تا جایی که دولت ترکیه دیگر مثل سابق نمیتواند از داعش حمایت کند و آلسعود نیز در باتلاقی که در یمن ساخته، گرفتار شده و دست و پا میزند.
در همین باره به سراغ جعفر قنادباشی کارشناسارشد مسائل بینالمللی رفتهایم تا از وی درباره اوضاع سیاسی این روزهای سوریه بیشتر مطلع شویم.
برای شروع گزارشی از آخرین تحولات و وضعیت میدانی در سوریه را تشریح بفرمایید؟
قنادباشی: با توجه به تقویت حضور روسیه در لازقیه سوریه میتوان گفت تحولات سوریه تا اندازهای نسبت به گذشته متفاوت شده و میتوان اطمینان داشت که سوریه موضع مستحکمتری در قبال گروهکهای تروریستی بهویژه داعش داشته باشد.
در کنار حضور روسیه در سوریه، انگلستان هم صحبتهایی از پرواز بر فراز سوریه کرده تا از این طریق مواضع تروریستها را هدف قرار دهد.
همین موضوع نشاندهنده نقطه عطفی در وضعیت سوریه شده، چرا که اهداف فرانسه و انگلیس از این پروازها خیلی مشخص نبوده که آنها در پوشش عملیات هوایی علیه داعش قصد انجام چه کارهایی را دارند و آیا واقعاً نیت آنها کمک به حل بحران سوریه است یا خیر؟
قنادباشی: به هر ترتیب حضور کشورها برای حل بحران سوریه یکی از تغییرات اساسی و تحول در اوضاع سوریه به شمار میرود.
در الرمادی و اطراف دمشق همچنان درگیریها وجود داشته و نسبت به گذشته تغییری در وضعیت درگیریها حاصل نشده است.
دست به دست شدن برخی از مناطق در سوریه به چه علت بوده و در نهایت چه آیندهای برای این مناطق متصور است؟
قنادباشی: طبیعی است که در نهایت پیروز صحنه میدان نبرد در سوریه، مردم هستند.
ما پیش از این نیز تحرکات گروهکهایی مانند طالبان و القاعده را در افغانستان دیدهایم که آنها نیز با تلاش مردم کنار زده شده و نتوانستند به اهداف خود دست پیدا کنند.
داعش هم با توجه به ترکیبی که دارد، یعنی متشکل از اتباع ۸۰ کشور دنیاست قطعا نمیتواند با مردم بومی سوریه مقابله کند.
بوسنی و هرزگوین، چچن، آذربایجان، افغانستان، عربستان، پاکستان و استرالیا و ... از جمله کشورهایی هستند که نیروهای داعش را تشکیل میدهند.
انگیزهای که برای عناصر داعش ایجاد کردهاند انگیزههای دروغین و واهی بوده و بسیاری از آنها به خاطر انگیزههای مالی در عملیات شرکت میکنند.
* ترکیه و عربستان به دلیل درگیریهای جدید امکان کمک به داعش را ندارند
حیات این نیروهای خارجی بستگی به کمکهای خارجی به داعش نیز دارد، یعنی اگر کمکهای خارجی به نیروهای داعش قطع شود آنها قادر به ادامه فعالیتهای خود نخواهند بود. کشورهای خارجی مانند ترکیه و عربستان به خاطر درگیریهای جدید دیگر امکان کمک به داعش در سوریه را ندارند.
در حال حاضر عربستان در خط یمن به شدت درگیر و مشغول شده و ترکیه نیز به خاطر مسائل داخلی و درگیری با پژاک امکان کمکرسانی مانند سابق به داعش را ندارد، اما بااینحال قسمتهایی از سوریه بارها میان نیروهای تروریستی و دولت دست به دست شده که در طول جنگهای تاریخ امری طبیعی است. مثلاً در جنگ ویتنام مزدوران زیادی به نفع آمریکا فعالیت میکردند، اما مردم ویتنام با تمام توان دفاع خود را ادامه دادند.
در کره هم همین شرایط برقرار بود. کمونیستها هم در یمن در ۵۰ سال گذشته قسمتهایی را به تصرف خود درآورده و در نهایت بعد از چندین بار دست به دست شدن، مردم کنترل این منطقه را به دست گرفتند.
در این میان، آنچه اهمیت دارد این است که پیروز نهایی در این جنگها همواره مردم بودهاند. اکثریت مردم روسیه مخالف جریان داعش هستند و این جریان یک جریان مردمی نیست و طبیعتاً این جریان به سمت نابودی پیش خواهد رفت.
سیاستهای ترکیه در قبال سوریه چه تغییراتی داشته؟ این موضوع را با توجه به تحولات اخیر ترکیه شرح دهید.
قنادباشی: ترکیه در حال حاضر در یک سراشیبی تأثیرگذاری یا یک افول تاریخی قرار گرفته، آنها به دلیل مشکلات بسیار شدید داخلی و شکستهای پیدرپی سیاستهایشان در قبال سوریه نقش خود را کاملاً از دست دادهاند.
ترکیه در سوریه مرتکب چندین خطای استراتژیک شد و مهمترین آن ورود ترکیه به عرصه نظامی در سوریه بود؛ این موضوع حتی اقتصاد و سیاست داخلی ترکیه را تحت تاثیر قرار داد و باعث ضعف آن شد.
* ترکیه دیگر نمیتواند از نظر لجستیکی منافع داعش را تامین کند
در حال حاضر ترکیه در یک منجلاب به سر میبرد که این منجلاب حاصل سیاستهای غلط این کشور در قبال سوریه است.
همین موضوع باعث شده تا این کشور تاثیرگذاری خود را در سوریه از دست بدهد. در حقیقت ترکیه از یک حالت فعل به حالت انفعال رسیده است.
* نیروهای داعش به شدت با کاهش حمایتهای امریکا مواجه شدند.
ترکیه به ناگزیر با کردها درگیر شده و کردها هم به شدت مخالف داعش بوده و تضاد شدیدی میان داعش و اکراد وجود دارد.
همین موضوع به کاهش قدرت مانور و حمایت ترکیه از داعش منجر شده است؛ ترکیه دیگر نمیتواند از نظر لجستیکی منافع داعش را تامین کند. در حال حاضر نیروهای داعش به شدت با کاهش حمایتها حتی از سوی آمریکا مواجه شدند.
به نظر شما برنامههای آمریکا با توجه به زوال داعش در قبال سوریه چه تغییری خواهد کرد و آمریکا چه آیندهای را برای سوریه دنبال میکند؟
*آمریکا حتی قبل از به وجود آمدن داعش در سوریه به دنبال براندازی دولت بشار اسد بود
قنادباشی: حتی قبل از به وجود آمدن داعش در سوریه، آمریکا همسو با رژیمصهیونیستی سیاستهای مشترکی در قبال سوریه داشتند؛ این کشورها خواستار ضعف سوریه و حتی به دنبال براندازی دولت بشار اسد نیز بودند.
سیاست اسرائیل به این شکل بود که نباید کشوری مانند سوریه که یکی از محورهای مقاومت در منطقه است قدرت بگیرد، از این رو از جانب سوریه احساس خطر میکردند و به دنیال براندازی بشار اسد و فروپاشی نظام سوریه بر آمدند.
تلاش صهیونیستها با همکاری امریکا منجر به به وجود آمدن هرج و مرج در سوریه شد که این هرج و مرج در نهایت چه با حضور داعش و چه پس از نابودی ان از نظر آمریکا باید به نفع اسرائیل ادامه داشته باشد.
از طرف دیگر شکست آمریکا در عراق و افغانستان مشکلات زیادی برای این کشور به وجود آورد که این مشکلات ناشی از مداخله مستقیم بود.
از این رو آمریکا سیاست مداخله مستقیم را کنار گذاشته، به طوری که سیاست تغییر که اوباما دنبال میکند مانند سیاستهای بوش نیست.
این سیاست منکر هرگونه مداخله مستقیم و نظامی است؛ در هر حال سیاست اصلی آمریکا از گذشته تاکنون تضعیف سوریه به ویژه دولت بشار اسد بوده، اما نکتهای که آمریکا همیشه در نظر دارد این است که این براندازی در سوریه هیچگاه به ضرر اسرائیل تمام نشود.
آمریکاییها برای براندازی بسیار تلاش کردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. در این میان اسرائیل به شدت آمریکا را تشویق میکند تا به صورت مستقیم و نظامی در سوریه مداخله کند، به طوری که حتی در تابستان گذشته نیز آمریکا تا ورود نظامی به سوریه هم پیش رفت، اما این جنگ در نهایت اتفاق نیفتاد.
در جریان سوریه آمریکاییها به صورت ناگزیر حتی با اینکه میدانستند برخی از منافع آنها به خطر میافتد تامین کننده بزرگی برای داعش به شمار میرفتند.
* از ۲۷ میلیون نفر جمعیت سوریه، ۱۱ میلیون نفر مهاجرت کردند
این در حالی بود که ائتلاف ضدداعش که با محوریت آمریکا شکل گرفته بود، سرپوشی برای پوشاندن حمایتهای اسرائیل و آمریکا از گروههای تروریستی در منطقه بود.
پدیده مهاجرت از سوریه به سمت کشورهای اروپایی از نگاه شما چگونه است؟ آیا میتوان گفت این پدیده به نفع نیروهای داعش در سوریه است؟ آیا این پدیده در حد یک بحران تلقی میشود؟
قنادباشی: در حال حاضر مهاجرت سوریها از سوریه به آن شدت که مطرح میشود مشکلساز نیست.
*غرب با بازی رسانهای میخواهد اروپا را به عنوان بیشترین پذیرنده مهاجران جا بزند
از میان ۲۷ میلیون نفر جمعیت سوریه ۱۱ میلیون ناگزیر به ترک محل زندگی خود شدهاند که از این میان ۴ میلیون آنها به خارج از کشور پناه بردهاند و ۷ میلیون مهاجر دیگر در داخل سوریه و در مناطق امنتر سکنی گزیده اند.
*رسانههای غربی جمعیت مهاجر به اروپا را بسیار بالاتر از رقم واقعی اعلام میکنند
از این ۴ میلیون نفر نیز حدود ۹۵ درصد در کشورهای همسایه سکونت گزیدهاند تا در صورت خاتمه یافتن جنگ به کشور خود بازگردند که این کشورها شامل ترکیه، اردن، لبنان و ... است.
*فقط ۳۴۰ هزار سوری به اروپا مهاجرت کردهاند
در حقیقت جمعیتی که به سمت کشورهای اروپایی حرکت کرده چیزی معادل ۳۴۰ هزار نفر بوده که این رقم به خاطر بازی رسانههای اروپایی با افکارعمومی بسیار زیادتر از تعداد واقعی خود نشان داده شده تا جایی که کشورهای اروپایی خود را به عنوان پذیرندگان مهاجرین جا زدهاند.
این تعداد مهاجر که به سمت اروپا حرکت کرده اند پیش از این در ترکیه بودند و به خاطر سیاستهای تشویقی غرب برای مهاجران به سمت اروپا به راه افتادند.
کشورهای فرانسه وآلمان سیاستهای تشویقی زیادی برای مهاجران گذاشتهاند که آنها را بدون هیچ محدودیتی پذیرا باشند.
این موضوع به خاطر مشکلات داخلی کشورهای اروپایی است، به شکلی که این کشورها با کمبود نیروی کار فراوانی مواجه هستند و به همین خاطر علاقمند هستند تا مهاجران به عنوان نیروی کار در این کشورها خدمت کنند.
در سودان جنوبی ۹ میلیون نفر زندگی میکنند که پس از دخالت های امریکا و شکل گرفتن یک جنگ داخلی ۸۰۰ هزار نفر از آنها به سمت اتیوپی مهاجرت کردند.
در زمان حمله شوروی به افغانستان هم تعداد ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از افاغنه به ایران مهاجرت کردند که هنوز هم بسیاری از آنها در ایران باقی ماندهاند، اما کل ۳۰ کشور اروپایی در یک سال تنها ۴۰۰ هزار نفر مهاجر از سوریه را پذیرفتند که به خاطر این تعداد جنجال بسیار زیادی به پا کردند. گویا اتفاق بسیار مهمی در کل دنیا توسط این کشورها رخ داده است.
این یک سیاست چند بعدی از سوی اروپاییهاست که همه ابعاد آن منفعت کشورهای اروپایی را تامین میکند.
در طول جنگ سوریه ۴ میلیون نفر به کشورهای همسایه رفتند، اما هیچگاه جنجالی در حد مهاجرت ۴۰۰ هزار مهاجر سوری به کشورهای اروپایی برپا نشد.
انتشار عکس کودک سوری غرق شده در کنار دریا یا عکسهایی مانند توزیع غذا میان آوارگان سوری باعث ایجاد یک جنجال رسانهای بزرگ در دنیا می شود که چند موضوع اصلی را میتوان برای اینها ذکر کرد.
در حال حاضر کشورهای اروپایی به لحاظ اقتصادی نتوانستهاند به مردم خدمات درستی ارائه دهند و خود با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
با تشویق مردم سوریه به خروج از کشور در اولین اقدام نیروی کار اروپا تامین شده و کشورهای اروپایی میتوانند با نیروهای کم ادعا و جوان چرخ صنعت خود را دوباره به راه بیندازند.
در کنار این موضوع، موج اسلامهراسی به خاطر اقدامات داعش و تصور ذهنی منفی اروپاییان نسبت به مهاجران در اروپا به وجود میآید؛ بسیاری از مردم اروپا از حضور مهاجران در کشور خود و اختصاص امکانات رفاهی به آنها نگرانند که همین موضوع به وجود آورنده موج جدیدی از اسلامهراسی در اروپاست.
از طرف دیگر اروپا جوی را مهیا کرده که بدنه مردمی دولت بشار اسد در حال مهاجرت بوده و بشار اسد دیگر حمایتهای مردم سوریه را نخواهد داشت.
به عنوان سوال پایانی، هماکنون نحوه توزیع قدرت و مناطق در سوریه به چه شکل است؟
مناطق در سوریه مدام در حال دست به دست شدن است، به طوری که یک منطقه ممکن است صبح در دست داعش و بعداز ظهر در دست نیروهای ارتش باشد و به همین منظور نمیتوان درصد مناطق تحت تصرف داعش را دقیق مشخص کرد.
نظر شما