به گزارش «نماینده» "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی"؛ اینها مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی آن در سال ۱۳۵۷ تا کنون بوده است. با این همه فضای سیاسی ــ اقتصادی کشور در چند سال اخیر، جریان متمایل به غرب را به قربانی کردن اصل استقلال ملت ایران با بهانه ارتباط با غرب؛ ترغیب و تشویق نموده است. برای بررسی اهمیت مسئله استقلال و مخاطرات کنونی پیرامون این اصل مهم نظام جمهوری اسلامی با محمد سلیمانی، نماینده مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات به گفتگو نشستهایم. مشروح گفتگوی ما با این نماینده مجلس؛ پیش روی شماست.
دلیل تأکیدهای اخیر رهبر انقلاب بر مسئله استقلال و لزوم حفظ و حراست از آن را چه میدانید؟
بهنظرم؛ هشدار مقام معظم رهبری در زمینه مسئله استقلال به این واقعیت برمیگردد که برخی جریانات سیاسی ــ رسانهای در یکی دو سال اخیر سعی داشتهاند به تضاد ساختگی استقلال ــ پیشرفت در سطح جامعه دامن بزنند. از طرفی مجموع شرایط سیاسی کشور در یکی دو سال گذشته با پیگیری مذاکرات هستهای به واقعیتی بهنام برجام رسیده است. آمریکا و مجموعه کشورهای غربی احساس میکنند که با توافق صورت گرفته در زمینه موضوع هستهای زمینه و راه نفوذی برای تأثیرگذاری بر جامعه و سیاست ایران فراهم شده است. این مسئله را میتوان از حرفهای صریح مقامات آمریکایی و غربی در این زمینه فهمید. درواقع آنها برای مقابله با ایران تا کنون همه راههای مختلف از جمله جنگ، کودتا و غیره را آزمایش کرده و نتیجهای نگرفتهاند. اوباما، جان کری و رؤسای جمهور کشورهای اروپایی صراحتاً میگویند که با بمباران نظامی نمیشود ایران را از بین برد یا مهار کرد، لذا بهخیال خودشان، راه دیگری ــ تعامل و مذاکره ــ را برای این منظور برگزیدهاند. درواقع؛ راهبرد نفوذ تنها راه باقیمانده آنها برای مقابله با ایران است. آنها میخواهند از این مسیر در استقلال ایران خدشه وارد کنند یا آن را رقیق و کمرنگ کنند.
چون ایران تنها کشوری است که سیاست نه غربی ــ نه شرقی را سرلوحه اقدامات خود قرار داده است و واقعاً به مسئله استقلال خود در طول ۳۷ سال گذشته پایبند بوده است، دلیل آن هم این بوده است که نظام جمهوری اسلامی بر پایه حمایت مردم بنا شده و استمرار یافته است. درواقع این مردم هستند که به استقلال خود اهمیت میدهند و طبق آموزههای دینی اسلام از آن دفاع میکنند. به همین دلیل حمایت مردمی از انقلاب، براندازی و کودتا عملاً ممکن نیست. در این مسیر؛ جریانهای غربگرا در داخل کشور، بزرگترین امید و دلگرمی طرف مقابل هستند، همان افرادی که سعی دارند دانسته یا ندانسته به تضاد ساختگی استقلال ــ پیشرفت دامن بزنند.
به مسئله برجام اشاره کردید، بهنظر شما در متن برجام زمینهای برای خدشه در استقلال کشور وجود دارد؟
هم در برخی مفاد توافقنامه روزنههایی وجود دارد که امکان نفوذ را برای غربیها و آمریکاییها فراهم میکند و هم کلّیت انجام توافق کمی امر را بر آمریکاییها مشتبه کرده است که ایران شاید کمی روزنهها را بازتر کند تا آنها و عواملشان بیشتر بتوانند در ایران مانور بدهند. آنها میخواهند زمینه حضور خود را در ایران فراهم کنند تا از این طریق بتوانند در ارکان مختلف نظام نفوذ کرده؛ استقلال نظام جمهوری اسلامی را با چالش مواجه کنند.
البته این خیال؛ خیال باطلی است، ولی آنها زمینه عمده این مسئله را از طریق برجام تعریف کردهاند. البته مسائلی وجود دارد که آنها را در این زمینه طمعکار کرده است. ما باید به این مسائل توجه کنیم. همه افراد، اعم از مجلس، دولت و عامه مردم باید در این زمینه هوشیار باشند، چون که ما اگر بخواهیم خودمان را در برابر نفوذ دشمن بیمه کنیم؛ باید ابتدا مراقب جهتگیریهای کلی خودمان باشیم. بهنظرم؛ نفسِ تأکید یکسویه بر ارتباط با کشورهای غربی برای تحقق پیشرفت کشور؛ زمینه نفوذ دشمن در ابعاد گوناگون سیاست، اقتصاد و اجتماع کشور را فراهم خواهد نمود.
در حال حاضر نشانههایی از سوءاستفاده غربیها از مسئله برجام برای تحت الشعاع قرار دادن استقلال جمهوری اسلامی مشهود است یا خیر؟!
ما میبینیم که در حال حاضر برخی مقامات اروپایی و دولت آمریکا مواضعی اتخاذ میکنند که عملاً مداخله در امور داخلی ایران به حساب میآید. متأسفانه این سخنان با پاسخ محکمی از طرف دولت مواجه نمیشود. مطالبه مردم از دولت این است که پاسخ رجزخوانیهای آمریکاییها و مقامات غربی را بدهد. ما انقلاب نکردهایم که دیگران بخواهند در امور داخلی ما دخالت کنند. دولت باید این مسئله را برای طرفهای غربی بهخوبی روشن کند که بحث توافق صرفاً مربوط به مسئله هستهای است و لاغیر! قرار نیست چیز دیگری مورد مصالحه، معامله یا مذاکره قرار بگیرد و نخواهد گرفت.
آقای رئیس جمهور و اعضای کابینه باید این مسئله را با قدرت مطرح کنند، چون احساس میشود در برابر رجزخوانیهای غربیها مقداری مسامحه و سکوت در داخل کشور از سوی مسئولان وجود دارد. این مسئله دندان طمع آنها را تیزتر کرده است و مواضع گستاخانه آنها را ــ که دخالت عملی در امور ایران محسوب میشود ــ بیشتر کرده است. از طرفی؛ عوامل غربیها در داخل ایران ــ اعم از روشنفکران غربزده و مزدوران مزدبگیر ــ با سوء استفاده از آزادی زیادی که در جمهوری اسلامی وجود دارد فعالیت خود را در مقطع زمانی اخیر بیشتر کردهاند. البته اشتباهات راهبردی دولت در این زمینه بیتأثیر نبوده است.
دولت متأسفانه در دو سال گذشته همه امور ــ بهخصوص مسائل اقتصادی ــ را به مذاکرات هستهای گره زد و در نتیجه فعالیت خاصی در این حوزه انجام نداد، و دست دولت در این زمینه مقداری خالی است. طرف غربی میخواهد با سوء استفاده از شرایط رکود اقتصادی و کمبودهای ایجادشده در حوزه اقتصاد؛ نفوذ خود را در کشور توسعه و استقلال کشور را مورد خدشه قرار دهد.
مسئله دیگر این است که برخی افراد میگویند در دنیای کنونی اساساً مسئلهای بهنام استقلال معنا ندارد، نظر شما در این زمینه چیست؟
من احساس میکنم ما یا هر ملتی برای آنکه ارزش داشتههای خودمان را بهتر درک کنیم؛ باید همیشه به گذشته و تاریخ خودمان یک نگاه تحلیلی ــ انتقادی داشته باشیم. کشور ایران در حدود ۳۰۰ ــ ۲۰۰ سال گذشته همواره بهنحوی توسط اروپائیان و البته آمریکاییها مورد نفوذ قرار گرفته است. این روند نفوذ از اواخر صفویه شروع شده و در دوران قاجار بسیار گسترده میشود. حتی وقوع انقلاب مشروطه هم نتوانست استقلال کشور را تأمین کند و نفوذ انگلیس از طریق روشنفکران غربزده؛ باعث انحراف نهضت مشروطه شد. بعدها انگلیسیها با صورت دادن یک کودتا؛ رضاخان را بر سر کار میآورند و نفوذ خودشان در ارکان مختلف جامعه و سیاست ایران را تحکیم میکنند.
افرادی مانند شهید مدرس و مبارزان دیگر مثل میرزا کوچک خان درواقع قربانیهای ملت ایران در دوره زمانی مذکور برای رسیدن به استقلال هستند. در دوره محمدرضا شاه هم که وابستگی کامل و صددرصدی حکومت ایران به انگلیسیها مسجل و روشن است. کسانی هم که در دولت محمدرضا عرض اندام میکنند؛ بیشتر گماشتهها و نوکران انگلیس هستند. از ۲۸ مرداد پای آمریکا به ایران باز میشود و باز کشور بهطور کامل تحت سلطه آمریکا قرار میگیرد. ما باید ببینیم دستاورد ۳۰۰ ــ ۲۰۰ سال نفی استقلال ایران برای ما چه بوده است؛ جز اینکه کشور کاملاً مسیر پسرفت و دورافتادن از قافله علم و دانش را طی کرده است! وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ فریاد استقلال خواهی ملت ایران بود.
این انقلاب مردمی شاید بتوان گفت در طول تاریخ بینظیر بوده است. انقلاب اسلامی حاصل مجاهدتهای استقلال خواهانه تمامی آحاد ملت ایران بوده است و ما باید از هر عمل، برنامه و رویکردی که ممکن است این استقلال گرانبها را با خطر مواجه کند؛ بهصورت جدی پرهیز کنیم.
شرایط ما را در مقطع پس از انقلاب در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
استقلال سیاسی ایران در مقطع پس از وقوع انقلاب اسلامی بهطور کامل حفظ شده است. درواقع علیرغم مشکلات؛ کودتاها، جنگ تحمیلی و سایر مشکل آفرینیهای قدرتهای استکباری که سعی داشتهاند ایران را به امتیازدهی در زمینه استقلال سیاسی خود وادار کنند؛ این مسئله هیچگاه اتفاق نیفتاده است، مردم و ملت ایران مستحکم در برابر این نفوذ ایستادهاند. شما شاهد بودید که منافقین نزدیک به ۱۷هزار نفر را در کشور ما ترور کردند.
اینها بهنوعی همگی شهید راه استقلال کشور محسوب میشوند. در مقابل کشورهای اروپایی به این تروریستها پناه دادهاند و مشغول حمایت از آنها هستند! درواقع کشورهای غربی هیچگاه خواهان یک ایران مستقل و قدرتمند نبودهاند و در این راه از حمایت تروریستها هم دریغ نکردهاند! سابقه استعماری آنها در کشور ما آنها را ترغیب به ادامه همان رویکرد در شرایط کنونی میکند.
نظر شما