شناسهٔ خبر: 106195 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

پیروزی هسته‌ای را باید به انتخابات تسری داد

کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران با بیان اینکه باید به این راهبرد برسیم که واقعاً «میزان رأی ملت» باشد و این روند باید از وزارت کشور و شورای نگهبان شروع شود گفت: پیروزی هسته‌ای را به سیاست داخلی از جمله انتخابات باید تسری داد.

به گزارش «نماینده» غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در  سرمقاله این هفته ارگان رسانه‌ای حزب متبوعش - صدا - با عنوان «تسری پیروزی هسته‌ای به سیاست داخلی نوشت: سخنان ریاست محترم جمهوری در جمع استانداران و اعضای هیات دولت از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است. ما پیش از این نیز سخنانی از این دست را شنیده‌ بودیم و رئیس‌جمهور گه‌گاه به انتخابات و موضوعات این چنینی می‌پرداخت. اما اکنون در آستانه دو انتخابات بزرگ هستیم و ایشان با صراحت بسیار راهبردی با هیات دولت، استانداران و مدیران اجرایی سخن گفته است.

اساسی‌ترین فراز این سخنان آن است که گفته‌اند: «دولت مصمم است پیروزی هسته‌ای را به سایر عرصه‌ها تسری دهد.» ضروری است مدیران ارشد کشور و حتی نمایندگان محترم و فرهیختگان به این راهبرد نگاه دقیق‌تری داشته باشند. ممکن است در برداشتی سطحی مفهوم این کلام استفاده تبلیغاتی در انتخابات پیش رو از فضای پیش آمده در پیروزی مذاکرات هسته‌ای تلقی شود و از موج خشنودی که در عموم مردم ایجاد شده است. چنان استفاده شود که این واقعه مهم تاریخی کشور را به ابزاری ساده و تبلیغاتی در حد یک پوستر انتخاباتی فرو آورد. اما واقعیت آن است که جان‌مایه کلام رئیس‌جمهور تسری دادن روش مذاکره به جای تقابل است به همه امور کشور؛ و از جمله انتخابات.

اینکه سال‌ها در یک تقابل فرسایشی با جهان کنونی بودیم و در یک نرمش قهرمانانه به میز مذاکره علاقمند شدیم و در تعریفی متقابل از منافع ملی طرفین در یک بازی برد- برد شرکت کردیم، می‌تواند تجربه‌ای برای تکرار مذاکره به جای مقابله در داخل نیز باشد. و چراکه نه. اگر امروز حتی بسیاری از مخالفان اولیه این دولت نیز اذعان می‌کنند که اتخاذ رویکرد گفت‌وگو بر سیاست تقابل ارجحیت دارد، چرا نتوانیم با رقبای داخلی خود چنین رفتاری را داشته باشیم و بر سر منافع ملی با هم به تفاهم برسیم.

واقعیت این است که سال‌هاست در هر انتخابات، مقابله‌ای جدی در اجرا و نظارت بین دو گروه از مدیران و دست‌اندرکاران انتخاباتی کشور برپا می شد که نتیجه نهایی آن دلسردی مردم از این جنگ قدرت بین بزرگان بر سر تصاحب کرسی‌های مجلس است. دلسردی‌ای که نه تنها شرکت در انتخابات را از آماری ضعیف برخوردار می‌کند، که اگر برای درج در شناسنامه هم حضور پیدا کنند، به «انتخاب» واقعی نمی‌پردازند. در حقیقت فقط رفع تکلیف شرعی یا اداری است.

گفتمان رئیس‌جمهور برای آن دسته از رقبای سیاسی که ممکن است بعد از جابه‌جایی از مدیریت‌های اجرایی به دیدبانی و نظارت استصوابی (گاهی موثرتر از اجرا) در شورای نگهبان نشسته باشند، این پیام را دارد که منافع ملی همه کشور و همه رقبا یک چیز بیشتر نیست و آن دخالت همه مردم با هر سلیقه به صورت واقعی و از جان و دل است برای انتخاب نمایندگان حقیقی خود و تشکیل مجلسی مرکب از نمایندگان مردم که سلیقه آنها با خواسته‌های اکثریت جامعه، فاصله معناداری نداشته باشد. و اگر به قول معاون اول رئیس‌جمهور، ۹۶ درصد مردم به مذاکرات هسته‌ای دل‌خوش کرده‌اند، جمع قابل توجه یا حتی غریب به اکثریتی از نمایندگان بر سر راه مذاکرات مانع‌تراشی نکنند و اگر مردم دولتی را و رئیس‌جمهوری را برگزیدند وزرا با این همه سوال و استیضاح و مواخذه مواجه نباشند. اگر به منافع ملی کشور می‌اندیشیم که دنیا  این گونه در حال پیشرفت است و ما گاهی فقط حرف از بالندگی و سازندگی می‌زنیم راه‌حل در حضور واقعی مردم با همه آمال و آرزوها و تفکرات و سلیقه‌های فردی در فرآیند اداره کشور است. جامعه‌ای سخت‌کوش و قناعت‌پیشه و رشد یابنده می‌شود که رهبران و مدیران جامعه به مردم اعتماد کنند و مردم احساس کنند که رای فردی آنها تاثیر و ارزش دارد. احساس نکنند که می‌خواهند سر آنها را کلاه بگذارند و فقط در روز انتخابات برای کسب مشروعیت ملی یا بین‌المللی صفوف رای را نشان دهند.

مردم باید احساس کنند که بعد از انتخابات مجلسی دارند که با اکثریت جامعه همدل و هم جهت است و جامعه‌شناسان به آنها هشدار ندهند که «شما انتخاب نمی‌کنید» و در حقیقت «شما انتخاب شده‌اید». جامعه سیاسی زنده به کمک کشور و مدیران آن می‌آید و این احساس مسئولیت نسبت به کشور همگان را زنده می‌کند...

اینها رویکردهای واقعی منافع ملی است که باید دستور کار یک تفاهم و مذاکره با رقبای سیاسی شود. در دوره پساتوافق باید گام‌های رقابت سیاسی را در کشور ارتقا دهیم و در یک تفاهم برد- برد به این راهبرد برسیم که واقعا «میزان رای ملت» باشد. به بهانه نظارت طوری عمل نکنیم اجرا و نظارت عملا یکی شود. این روندی است که باید از سطوح بالای وزارت کشور و شورای نگهبان شروع شود و تا سطوح میانی و حتی پایینی در همه استانها و شهرستان ها مجریان و ناظران را به مذاکره‌ای برای رسیدن به منافع ملی و برگزاری انتخاباتی سرنوشت‌ساز و با انگیزه شرکت همه مردم در سرنوشت کشور سوق دهد. در این صورت است که می‌توان گفت «پیروزی هستهای راب ه سایر عرصه‌ها تسری داده‌ایم.» بدیهی است سنگ‌بنای این حرکت متفاوت، انتخاب درست مدیرانی در وزارت کشور و استانداری‌هاست که با این استراتژی رئیس دولت، آشنایی و همدلی داشته باشند.

نظر شما