به گزارش «نماینده» ، محمد عطریانفر ، در نشست تحلیلی "و اما بعد ..." با اشاره به نقش مؤثر رسانهها گفت: معمولاً رسانهها در جامعه نقش بسیار مؤثری دارند شاید در گذشتههای دور رسانهها بیشتر ابزاری در اختیار قدرتهای حاکم بودند تا بتوانند کار خودشان را انجام دهند و از آنها استفاده ابزاری میشد اما در نظامها سیاسی مؤثر رسانهها نقشهای مؤثر دیگری نیز دارند.
وی افزود: این مطالب را میگویم تا برای شغل حرفهای خودتان ارزش قائل باشید؛ پرسشگر و حقیقتطلب باشید، حقیقتطلبی شما مطمئناً تأثیرگذاری اجتماعی خواهد داشت.
این فعال اصلاح طلب در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص بستر اجتماعی پسا توافق و ارزیابی از برجام گفت: این موضوع بسیار مهم است و لازم میدانم توجه مخاطبان عزیز را به چند نکته جلب کنم: ما یک نظام نوپایی هستیم که با گذشت ۳۷ سال از آغاز انقلاب بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشتیم حداقل برای نسلهای جوان باید نکاتی را روشن کنیم، این نکات سرمایهای برای نسلهای بعد خواهد شد و همچنین میتواند برای جامعه کنونی هم بسیار حائز اهمیت باشد.
عطریانفر با اشاره به بحرانهایی که انقلاب اسلامی پشت سر گذاشته است، گفت: فصل مشترک تمام این بحرانها بحث ملی بودن است طبیعتاً میدانیم جریانهای نفاقی در کشور ما وجود داشتند که طی یک پروسه این نهادها تبدیل به نهادهای تروریستی شدند.
وی افزود: نظام سیاسی ما مدتها دچار عارضههایی چون انقلاب و عارضه جنگ بود که در این عرصه نقشآفرینی بسیار کردند.
این فعال اصلاح طلب گفت: دشمن در این شرایط به دنبال مخدوش کردن نظام ما و زیر سوال بردن مشروعیت نظام است و تلاش دارد بین نظام و مردم همواره فاصله ایجاد کند؛ چرا که شاهد بودیم عارضه نفاق در دوران انقلاب و در بین جامعه به دنبال اختلافافکنی بودند و حتی در عارضه جنگ نیز کشورهای همسایه به نمایندگی از استکبار جهانی تلاش داشتند ایران را زیر سوال ببرند.
عطریانفر در ادامه افزود: بستر اجتماعی هر پدیده به حیطه نفوذ آن موضوع در جامعه باز میگردد هر مقداری که آن موضوع با ذهنیت مردم و نخبگان درگیر باشد طبعاً سعه وجودی آن موضوع و بستر آن در جامعه فراختر است.
وی با بیان اینکه بالای ۷۰ درصد از ذهنیت جامعه و نخبگان درگیر مسائل هستهای است، گفت: بیشترین قشر درگیر با این موضوع قشر متوسط جامعه است که مخاطب مستقیم این موضوع بودهاند، نقاط برجسته این تحرکات مستقیماً با ذهنیت جامعه درگیر بوده است.
این فعال اصلاح طلب ادامه داد: در هر فضایی که یک درگیری با رقیب در مذاکرات وجود داشت شاهد بودیم که جامعه حامی این حرکت بود در شرایط مصالحه هم جامعه و مخاطبان ما همسو با گفتمان حاکم بودهاند.
عطریانفر افزود: دیپلماسی ما در حوزه مذاکرات هستهای و دیپلماسی ما در جنگ از یک سنخ است، جنگ تصویر خشن دیپلماسی است که یک ملت میخواهد از منافع خودش صیانت کند و در حوزه دیپلماسی هم هدف همین است فقط وجه نرم افزاری نبرد با دشمن دیپلماسی، هستهای است.
دولت به توافق برای تعامل با کشورهای توسعه یافته نیاز داشت
پرویز امینی در ادامه این نشست با اشاره به اینکه در جامعه شناسی سیاسی به دنبال نگاه به سیاست از پایگاه اجتماعی هستیم و تلاش میکنیم سیاست را اجتماعی ببینیم گفت: بنابراین در بحث ما به دنبال این هستیم که ببینیم یک شرایط اجتماعی که منجر به شکلگیری یک اتفاق سیاسی میشود چه بوده و از طرف دیگر بررسی کنیم آثار و پیامدهای یک رخداد سیاسی بر روی اجتماع چه خواهد بود از همین نظر توافق وین که به عنوان نقطه اتصال شرایط اجتماعی قبل و بعد از توافق است را بررسی خواهیم کرد.
این کارشناس جامعه شناسی سیاسی خاطرنشان کرد: به دنبال این هستیم شرایطی را که برای بوجود آمدن یک توافق مؤثر بوده و شرایطی که بعد از این توافق به وجود خواهد آمد را بررسی کنیم.
وی در با بیان اینکه تحلیل ما این است که شرایط قبل از توافق نارضایتیهای اجتماعی بوده است که عمدتاً ناظر به مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم میشده که عامل اصلی آن تحریمها تحلیل شده بود و تحریمها نیز به دلیل عدم توافق تحلیل میشد و همچنین عدم رسیدن به توافق بعد از یک فرایند ۱۰ الی ۱۲ ساله پرونده هستهای ایران به شکلگیری این تحلیل مؤثر بود.
امینی با بیان اینکه تحلیل ما این است که شرایط قبل از توافق نارضایتیهای اجتماعی بوده است که عمدتاً ناظر به مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم میشده که عامل اصلی آن تحریمها تحلیل شده بود و تحریمها نیز به دلیل عدم توافق تحلیل میشد و همچنین عدم رسیدن به توافق بعد از یک فرایند ۱۰ الی ۱۲ ساله پرونده هستهای ایران در شکلگیری این تحلیل مؤثر بود.
این کارشناس جامعه شناسی سیاسی افزود: علاوه بر این تحلیل، دولتی از ۲۴ خرداد ۹۲ بر سر کار آمده که این تلقی را گسترش میداد که حتی آب خوردن مردم نیز در گرو رفع تحریمها است.
وی با بیان اینکه حاکمیت در مقام انتخاب در شرایطی بود که از طرفی بدنه جامعه مشکلات خود را ناشی از تحریمها میدانست که به توافق مربوط بود و از طرف دیگر دولتی بر سر کار بود که برای اداره جامعه ایدهای جز تعامل با دولتهای توسعه یافته نداشت.
امینی با بیان اینکه مشکلی که برای دولت با عدم توافق هستهای به وجود آمده بود این بود که در روند تعامل آن با کشورهای توسعه یافته اختلال ایجاد کرده بود، گفت: بنابراین دولت به توافق برای تعامل با کشورهای توسعه یافته نیاز داشت و حاکمیت با این مسئله رو به رو بود که دولتی بر سر کار است که اگر توافق نمیشد دیگر برنامهای برای اداره جامعه نداشت و دولت به پایان کار خود میرسید که در دیگر کشورها در چنین شرایطی دولتها منحل میشدند و انتخابات جدید برگزار میشد.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: نکته دیگر این است که جامعه نیز راه حل مشکلات خود را تنها در توافق هستهای میدید و احساس میشد بدون توافق هستهای بن بست اجتماعی شکل میگیرد و همین هزینههای بن بست اجتماعی و پایان کار دولت، حاکمیت را به این نتیجه رساند که هزینه این توافق را بپذیرد.
دستگاه هستهای زیر نظر و کنترل هدایتگرانه رهبران نظام به سامان رسیده نه در ذیل عوامل اقتصادی و اجتماعی
عطریانفر با اشاره به اظهارات پرویز امینی مبنی بر اینکه محور نارضایتیهای اجتماعی اقتصادی مبنای تحقق حل مسائل هستهای است گفت: من با این تحلیل زاویه و برخوردی ندارم اما معتقدم این مسئله را نمیتوان عامل اصلی دانست بلکه باورم این است که از منظر و جایگاه رفیعتری باید به مسئله هستهای بنگریم و در مورد حلش نیز از این موضع رفتار کنیم.
وی در همین رابطه ادامه داد: مطالبات و رفتارهای جامعه بی تاثیر از تدابیر رهبران نظام نیست.
این فعال اصلاحطلب همچنین با بیان اینکه در حد ساختار بحث باید به مفهوم حاکمیتی دولت و عناصر کارگزاری آن نگاهی داشته باشیم اظهار داشت: مهمتر از این مقوله آن است که جایگاهی برای حاکمیت از این دید که حاکمیت مفهومی است که رهبران ارشد افق دیدشان استراتژیک است باید قائل شویم.
عطریانفر افزود: بنده بر این باورم که دستگاه هستهای زیر نظر و کنترل هدایتگرانه رهبران نظام به سامان رسیده است نه در ذیل عوامل اقتصادی و اجتماعی؛ گرچه دولت کارگزار که اتفاقات را درون خود رقم میزند رابطهای جا نشدنی با این مقوله دارد.
وی همچنین با بیان اینکه اتفاقاتی در جامعه میتوانست به نگرانی ختم شود چه بسا در تصمیم نهایی ایران اثر گذاشته است متذکر شد: اما تصمیم قطعی در حوزه رهبران نظام شکل گرفته است و در واقع آنچه امروز به اسم دستاورد از آن یاد میکنیم چیزی نبوده که در سرمایه ملی ما به عنوان آوردهای برای نظام مطرح باشد.
این فعال اصلاح طلب در مورد چیزهایی که ما در مذاکرات هستهای به طرف مقابل دادهایم با بیان اینکه اساساً آنچه از دست دادهایم خیلی روی آن تمرکز نمیکردیم اذعان داشت: دنیای غرب در این مورد ادبیاتش این بوده که ایران به دنبال تدارک هستهای بوده است و گفتههای ما را مبنی بر رد این قضیه باور نمیکردند اما در نهایت در خلال مذاکرات پذیرفتند که زیر ابروی یار هم چشمی است.
عطریانفر همچنین تأکید کرد: در واقع ما یک واقعیت قطعی که از پیش برای خودمان واضح بوده را در یک معامله به غرب فروختیم و رهبران نظام در مقوله هستهای از گفتههای صلح طلبانه نظام دفاع کردهاند که البته حقاً این قضیه را (رهبری مذاکرات) باید در حوزه رهبری دید و در این بین دولت، کارگزار این عرصه بوده است.
وی در ادامه صحبتهایش گفت: امام (ره) در مورد جنگ تصورشان این بود که حتی اگر ۲۰ سال هم جنگ طول بکشد ما کوتاه نمیآییم اما بعد از ۸ سال بنا بر شرایط و واقعیتهای موجود تغییر نگاهی ایجاد شد و جنگ پایان گرفت.
این فعال اصلاح طلب افزود: من این صحبتها را میگویم تا بگویم واقعیتهای جامعه با آن چیزی که ما میگوییم شاید فاصله داشته باشد اگر بگوییم چون دولت یک مأموریتی را تعریف کرد تا مسئله هستهای را به ثمر برساند و جامعه هم دچار این مسئله بود و آن را میخواست و اگر توافق هستهای صورت نمیگرفت باعث گسست جامعه و دولت میشد و این عامل پذیرش برجام شده است شاید کمی سادهنگری باشد.
عطریانفر با بیان اینکه اگر این دید را ببینیم پس نگاه رهبری در کجای آن قرار دارد؟ گفت: باور من این است مقوله هستهای به عنوان یک امر محوری در حوزه اختصاصی رهبری نظام تعریف شده است کما اینکه در جنگ نیز این مسئله بود و در تمام بحرانهایی که در کشور وجود دارد نیز این مسئله تعریف شده است از منظر حقوق قانون اساسی هم در وظایف رهبری این آمده است که رهبر مسئولیت دفاع از کلیت منافع مردم را بر عهده دارد.
پرویز امینی در ادامه در پاسخ به عطریانفر گفت: بحثی که من در ابتدای نشست مطرح کردم در حوزه جامعه شناسی بود این مسئله نه به این معنی که من همه توافق را به شرایط اجتماعی تقلیل دادم بلکه از منظر شرایط اجتماعی این مسئله را بررسی کردم من بحثهای جناب عطریان فر را انکار نکردم و مسئلهام مسئله اجتماعی بود.
نظر شما