نماینده؛ امیرابراهیم رسولی/ جابجایی قدرت در نظام های سیاسی دنیا پدیدهای طبیعی است. در بعضی کشورها این جابجایی به دو حزب، سه حزب یا افراد و جریانها محصور است و البته در بعضی دیگر از کشورها با کودتا و جنگ این تغییر قدرت انجام میگیرد.
در نظام سیاسی ایران در قبل از انقلاب اسلامی، حکومتهای موروثی پادشاهی، در رفت و آمد افراد در قدرت و مسند نقش اول را ایفا میکرد اما با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی در سال ۵۷ و تدوین قانون اساسی و اعتقاد راسخ امام خمینی که تا کنون نیز ادامه دارد، جابجایی قدرت با رأی و نظر مردم انجام میگیرد. روزی مردم به حزب جمهوری اسلامی اعتماد میکنند و روزی دیگر دولتی چون اصلاحطلبان یا در سال ۸۴ دولتی متفاوت را برمیگزینند. در مقطعی به اصولگرایان اعتماد میکنند و روزگاری اعتدالگرایی تابلو و نماد میشود و همه این تغییرات و جابجاییها با مکانیسم انتخابات و رأی مردم امکان پذیر میشود.
پس از انقلاب اسلامی یکی از مهمترین شعارهای مردم و امام امت استقلال بود. مستقل بودن در ادارۀ کشور را پس از سال ۵۷ به وضوح مشاهده میکنیم به نحوی که چنانچه کم و کاستی یا فراز و فرودی وجود دارد با تصمیم خود افراد کشور و مسئولین آن انجام میشود و هیچ قدرت خارجی اجازۀ دخالت نداشته است و ندارد.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و شعارهای مطرح شده، حسن روحانی با وعده حل تحریمها و مشکلات اقتصادی به مذاکره با غربیان و آمریکا پرداخت. مذاکراتی که تا کنون گر چه به توافق قطعی نرسیده اما نتایجی در بر داشته است.
رهآورد مذاکرات که ممکن است ویژگیهای مثبت و منفی داشته باشد اما در یک حداقل قابل قبولی متمرکز شده اما در کنار آن حاشیههایی وجود دارد که ممکن است در آینده مهمتر از متن شود. یکی از این حاشیهها در ورود غربیان و آمریکا در مسائل خارج از مذاکرات است. به عنوان نمونه میتوان به بحث انتخابات آینده مجلس یا ریاست جمهوری اشاره کرد. کافی است در اظهارات جان کری وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در شورای روابط خارجیاش تأمل کنیم. وی میگوید:
«در صورت توافق از سوی آمریکا، حسن روحانی و جواد ظریف به دردسر خواهند افتاد. اگر به توافق هستهای پشت کنیم یک پیام بزرگ برای افراطیها خواهیم فرستاد و معلوم نیست در انتخابات بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد...»
گرچه اظهارات جان کری در حاشیه متن مذاکرات هستهای مطرح میشود اما حاشیهای است که قابل توجه بوده و میبایست به آن توجه جدی شود. سخنان وی را میتوان نشان دهنده نگرانی و دخالت غیرمستقیم در موازنه قدرت دانست. او تلاش دارد تا نگرانی خود از سرانجام توافق را به مسائل داخلی ایران وصل کرده و به نوعی سیاست خود در ایران را در مسائل مختلف مطرح کند.
ورود جان کری بر مباحث جابجایی قدرت در کشور و مسائل حاشیه آن میتواند عواقب ناگواری را برای کشور به همراه داشته باشد. لذا به نظر میرسد باید به بعضی نکات دقت شود.
الف) مشی سیاسی دولتمردان
در این بین میبایست مذاکره کنندگان و اعضای دولت به ویژه وزیر خارجه و و رئیس دولت در این باره به صراحت موضعگیری کرده و اجازه دخالت و اظهارنظرهای مداخلهجویانه را ندهند. گر چه قدرت طلبی اقتضا میکند افراد به عناوین مختلف جایگاه خود را حفظ کنند اما توجه به استقلال کشور و منافع ملی میبایست در اولویت توجه و حساسیت قرار گیرد.
ب) تأکید بر مبانی انقلاب اسلامی
توجه به اصول و مبانی نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب و کاربردی کردن منویات مقام معظم رهبری میتواند استقلال و آزادی را در جابجایی قدرت حفظ کرده و اجازه دخالت مستقیم و غیرمستقیم را منتفی کند.
اینکه بر اساس چه مکانیسمی جان کری عدهای را افراطی میداند و دلسوز جماعتی دیگر میشود با مبانی و اصول نظام که یکی از آنها عدم دخالت خارجیها در مسائل داخلی، و یا بر هم زدن وحدت ملی است تناقض دارد.
ج) آینده نگری
چنانچه در این مقطع با روش گفتاری دول غربی و آمریکا، با بیتوجهی و بیمبالاتی برخورد شود و از قضا موازنه قدرت را در کشور که با رأی مردم انجام میشود بر هم زده، و منجر به عوام فریبی گردد، آنگاه خطر جابجایی قدرت در آینده بیش از پیش تابع سخنان و اظهارات و رفتار منابع قدرت در خارج کشور خواهد شد. لذا میبایست با آینده نگری به موقعیت کشور راه را برای ورود امروز و فردای قدرتهای خارجی به مسائل داخلی و سیاسی مسدود نماییم.
قصد و نیت جان کری از ورود به مسائل سیاسی و داخلی کشور چه از روی نگرانی و دلواپسی و چه از روی کسب منافع و اقناع کنگره باشد برای ما زنگ خطری است که بیش از همه دولتمردان و در درجه بعد نخبگان و آحاد ملت را باید نسبت به عواقب اجتماعی آن بیمناک سازد.
هر ایرانی غیرتمند و فکوری باید از خود بپرسد معیار کری و آمریکا از دلسوزی برای عدهای یا افراطی دانستن عدهای دیگر چیست؟
آمریکا چه منافعی دارد که از هم اکنون نگران انتخابات آینده ایران است؟
جا دارد که مسئولین دولتی نیز در این باره در کنار تأملی جدی، از انفعال خارج شده و به موضعی فعال در قبال دخالت آشکار در امور داخلی کشور دست یابند.
نظر شما