شناسهٔ خبر: 104131 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا

سینما به روایت سینما

سینما43 مدت زمان زیادی طول نکشید که سینما دریافت می‌تواند از موضوع "سینما" به عنوان سوژه‌ای جذاب برای ساخت فیلم استفاده کند و از این رو تعدادی از سینماگران طراز اول سینمای صامت و ناطق، این موضوع را دستمایه ساخت فیلم‌هایی کردند که برخی از آنها به آثاری ماندگار در تاریخ هنر هفتم بدل شدند.

به گزارش «نماینده»، پرداختن به موضوع سینما و حواشی آن از طریق مدیوم سینما، کاری است که بسیاری از کارگردانان بزرگ سینما به نوعی آن را تجربه کردند تا از این طریق انتقادات و تفکرات خود را در رابطه با وضعیت روز سینما به شکلی کاملا عینی با مخاطبان خود در میان بگذارند.

تجربه‌هایی که گاه به ساخت فیلم‌های درخشانی انجامید که در زیر به برخی از معروف‌ترین آنها اشاره خواهیم کرد.

در حالی که تهیه‌کنندگان پیش از آن در چندین فیلم افرادی شرور و شیطانی به تصویر کشیده شده بودند اما در فیلم «بازیگر» به کارگردانی «رابرت آلتمن» نقش منفی، یک مدیر استودیو فیلمسازی است.

فیلمنامه «بازیگر» که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد را «مایکل تالکین» بر اساس رمانی با همین عنوان از خودش نوشته است، داستان فیلم در مورد مدیر یک استودیو فیلم در هالیوود است که فیلم‌نامه‌نویسی که گمان می‌کند وی را تهدید به مرگ می‌کند را به قتل می‌رساند. در این فیلم که در واقع انتقاد سخت «آلتمن» از سیستم موجود در هالیوود است، بسیاری از عوامل مشهور هالیوود در نقش خودشان به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«بازیگر» در نهایت موفق به کسب جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم کمدی موزیکال شد و علاوه بر نامزدی اسکار بهترین کارگردانی، جایزه جشنواره کن (۱۹۹۲) را نیز برای کارگردانی کسب کرد.

فیلم «هشت و نیم» یکی از معروف‌ترین فیلم‌های تمام ادوار سینماست. نام این فیلم از آنجایی «هشت و نیم» گذاشته شد که در واقع هشتمین فیلم «فدریکو فلینی» در مقام کارگردان بود و او یک فیلم را که با همکاری «آلبرتو لاتادا» ساخته بود، نیمی از یک فیلم در نظر گرفت.

در طول فیلم کارگردانی موفق که دچار حمله عصبی شده با رویاهای متناقضی دست به گریبان است و عموم صحنه‌های آن در مرز بین رویا و خیال و واقعیت می‌گذرد. «فلینی» در حالی که قرارداد ساخت این فیلم را امضاء کرده و پیش از نیمی از آن را تصویربرداری کرده بود، هنوز پایان آن را نمی‌دانست و بسیار از پلان‌های فیلم سر صحنه و فی‌البداهه گرفته شده‌اند.

«هشت ونیم» تا حدود زیادی به مشغله‌های فکری و دنیای کودکی و نوجوانی کارگردان فیلم مربوط‌ می‌شود و عده‌ای از منتقدان آن را یک اثر شرح‌حال گونه می‌دانند. فلینی در سال ۱۹۶۳ برای فیلم «هشت و نیم» جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را از آن خود کرد تا با سه اسکار دیگر در سال‌های ۱۹۵۶ برای «جاده»، ۱۹۵۷ برای «شب‌های کابیریا» و در سال ۱۹۷۴ برای «آمارکورد» چهار اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای سینمای ایتالیا به‌ همراه آورد

فیلم «تحقیر» به کارگردانی «ژان لوک گدار» کارگردان سرشناس فرانسوی بر اساس رمانی به نام «شبهی در نیمروز» نوشته «آلبرتو موراویا» در سال ۱۹۶۳ ساخته شد.

در این فیلم گدار به شکوه از دست رفته سینما می‌پردازد که این قالب هنری را به سمت آینده‌ای افراطی سوق می‌دهد. «فریتز لانگ» کارگردان سرشناس اتریشی در این فیلم در نقش خودش بازی می‌کند و قصد دارد از طریق یک تهیه‌کننده آمریکایی فیلمی تحت عنوان «اودیسه» بسازد اما تفاوت دیدگاه این دو از زاویه سینمای هنری و تجاری باعث بروز اختلافاتی می‌شود.

در این فیلم خود «گدار» نیز در نقش دستیار تهیه‌کنندگان ایفای نقش کردند، منتقد نشریه معتبر سینمایی «سایت اند ساوند» این فیلم را به عنوان مهمترین اثر هنری خلق شده در اروپای پس از جنگ معرفی کرده است.

فیلم «آواز در باران» ساخته «جین کلی» و «استنلی دانن» محصول سال ۱۹۵۲ هالیوود است که در سالهای آغازین سینمای ناطق ساخته شده است.

«آواز در باران» درباره مصائب یک ستاره سینمای صامت به نام «دان لاکوود» با بازی «جین کلی» است که تلاش می‌کند به عرصه سینمای ناطق ورود کند. «مایکل هازاناویسوس» در فیلم برنده اسکار «هنرمند» در سال ۲۰۱۱ به کلاسیک «آواز در باران» ساخته «جین کلی» و «استنلی دانن» ادای احترام کرد.

موسسه فیلم آمریکا در سال ۲۰۰۶ این فیلم را در مکان نخست برترین فیلم های موزیکال تاریخ سینما قرار داد. همچنین این فیلم رتبه دهم در فهرست برترین فیلم‌ها، شانزدهم در ژانر کمدی و همچنین رتبه شانزدهم برترین‌ فیلم‌های عاشقانه تاریخ سینما را از سوی موسسه فیلم آمریکا کسب کرده است.

درام ایتالیایی «سینما پارادیزو» به کارگردانی «جوزپه تورناتوره» در واقع نامه عاشقانه کارگردان به دورانی است که برای اولین بار فیلم و سینما را کشف کرد. این فیلم محصول سال ۱۹۸۸، در شصت و دومین مراسم اهدای جایزه اسکار موفق به کسب اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان شد. آهنگ این فیلم را نیز «انیو موریکونه» آهنگ‌ساز برجستهٔ ایتالیایی ساخته است.

در این فیلم یک فیلمساز کودکی خود را به یاد می آورد، زمانی که عاشق فیلم‌هایی بود که در سینمای روستای محل زندگی‌اش به نمایش گذاشته می‌شد و همچنین دوستی عمیقی که با آپاراتچی سینما داشت. این فیلم در جوایز گلدن گلوب نیز بهترین فیلم خارجی نام گرفت و در جشنواره کن سال ۱۹۸۸ نیز جایزه بزرگ هیئت داوران را از آن خود کرد.

فیلم معروف «سان‌ست بلوار» ساخته «بیلی وایلدر» صاحب نام که در سال ۱۹۵۱ ساخته شد نیز یکی دیگر از فیلم‌هایی است که درباره گذر از سینمای صامت به سینمای ناطق است.

داستان فیلم درباره یک ستاره متعلق به عصر طلایی سینمای صامت است که دیگر شهرت گذشته را ندارد و با دنیای سرد و تلخ بیرون مواجه شده است. این کمدی درام سیاه در مجموع نامزد ۱۱ جایزه اسکار شد و توانست سه جایزه بهترین کارگردانی هنری، موسیقی و فیلمنامه‌نویسی را کسب کرد.

موسسه فیلم آمریکا در فهرست خود از برترین فیلم‌های تاریخ سینما «سان‌ست بلوار» را در مکان شانزدهم قرار داده است. «وایلدر» یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فیلم‌سازی هالیوود در عصر طلایی محسوب می‌شود که شش بار موفق به کسب اسکار و ۱۵بار نامزد این جایزه بود و از این لحاظ یکی از رکورداران تاریخ سینماست.

تماشای مستند صامت «مردی با دوربین فیلمبرداری» را نیاید از دست داد، فیلمی محصول سینمای روسیه به کارگردانی «ژیگا برتوف» که در آن زندگی شهرنشینی مردم شهر اودسا، خارکیف و کیف از اتحادیه جماهیر شوروی سابق به طرز بسیار خلاقانه‌ای به تصویر کشیده شده است.

این فیلم که محصول سال ۱۹۲۹ میلادی است یک بار در نظرسنجی مجله سینمایی «سایت اند ساوند» با حضور ۳۰۰ فیلمساز و منتقد فیلم به عنوان بهترین فیلم مستند تاریخ سینما برگزیده شد و در نظرسنجی سال ۲۰۱۲ این مجله برای انتخاب بهترین فیلم‌های تاریخ سینما رده هشتم را به خود اختصاص دا

فیلمی درباره بدترین کارگردان تاریخ سینما که «اد وود» نام داشت. «تیم برتون» در سال ۱۹۹۴ فیلم زندگی‌نامه «اد وود» نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده آمریکایی را در قالب یک پروژه کوچک و شخصی با بازی «جانی دپ» به سینما آورد. این فیلم روایتگر داستان زندگی «اد وود» است که در حالی که تمام زندگی خود را در هالیوود گذراند و بسیار تلاش کرد تا به فیلمسازی بزرگ تبدیل شود اما در نهایت در فقر و بی‌نشانی در سال ۱۹۸۰ درگذشت و پس از مرگ جایزه بوقلمون طلایی بدترین کارگردان تاریخ سینما از سوی جمعی از منتقدین سینمایی به وی رسید که سهم بسزایی در به شهرت رسیدن او داشت. فیلم تحسین شده «تیم برتون» موفق به کسب چندین جایزه سینمایی از جمله دو اسکار شد.

فیلم «اقتباس» به کارگردانی «اسپایک جونز» و با بازی «نیکلاس کیج»، «مریل استریپ» و «کریس کوپر» و با فیلمنامه‌ای از «چارلی کافمن» به حرفه فیلمنامه‌نویسی و این که چرا نویسندگان نمی‌توانند همواره انحراف کمی از واقعیت داشته باشند می‌پردازد. در این فیلم که در سال ۲۰۰۲ به سینماها آمد و با استقبال خوبی نیز مواجه شد، «نیکلاس کیج» در نقش «چارلی کافمن» بازی می‌کند که فرصت بسیار کمی برای تحویل دادن یک فیلمنامه اقتباسی به شرکت کلمبیا پیکچرز دارد. «اقتباس» علاوه بر جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای «کریس کوپر»، چندین عنوان دیگر از جمله جایزه خرس نقره‌ای هیئت داوران جشنواره برلین را نیز بدست آورد.

«روز به جای شب» ساخته «فرانسوا تروفو» (۱۹۷۳)، «نگاه دزدکی» به کارگردانی «مایکل پاول» (۱۹۶۰)، «شب‌های عیاشی» ساخته «پول توماس اندرسون» (۱۹۹۷)، «کابوس جدید» به کارگردانی «وس کراون» (۱۹۹۴) و «خداحافظ، مسافرخانه دراگون» به کارگردانی «سای مینگ لیانگ» (۲۰۰۳) نیز از دیگر فیلم‌هایی هستند که می‌توانند در این فهرست جای بگیرند.

نظر شما