به گزارش «نماینده»، زبان ديپلماتيك محمدجواد ظريف زبان «اميد بخشي» و افشاندن بذر دوستي در منطقه است. اين اما همه منطق ديپلماسي نيست و در دنيايي كه هركس مي كوشد قدرت بيشتري براي وادار كردن ديگران به پذيرش نرم هاي خود داشته باشد، گاه لازم است زبان ديگري هم به سخن آيد و نشان دهد ايران اگر بي اعتمادي ببيند نه فقط راه هسته اي قبلي را ادامه خواهد داد بلكه ممكن است مسير بيشتري را هم بپيمايد.
براي ظريف و يارانش كه آب خوردنشان هم بر اساس حساب و كتاب است چه زباني براي تهديد بهتر از زبان اعضاي سابق تيم مذاكره كننده هسته اي كه هم زبان ديپلماتيك را خوب مي فهمند و هم مورد اعتماد ظريف هستند. سيروس ناصري يكي از همين مردان است. فردي كه اگرچه در هشت سال دولت احمدي نژاد فراز و نشيب هاي مختلفي در برخورد با وي وجود داشت اما همچنان سخنگوي غير رسمي رفتارهاي ديپلماتيك ظريف است. وي در گفت و گويي با روزنامه شرق به بررسي توافق اخير پرداخته است كه مهمترين بخش هاي آن از نظر گراميتان مي گذرد.
• خیلی سنگین بود که آمریکا در قالب حل مسائل هستهای، بپذیرد که تحریم تسلیحاتی ایران هم برداشته شود. روشن است که تصورش هم به این سادگی نیست.
• قطعنامه چیزی برای نقضکردن ندارد؛ به جز دو بخش. یکی، بخش تحریم تسلیحاتی و دیگری، موضوع موشکی. درمورد تحریم تسلیحاتی، اعلام و ثبت کردیم و در نیویورک هم رسما ثبت شده که ایران بر مبنای آنچه امنیت ملیاش اقتضا میکند و آنچه برای مبارزه با تروریسم در منطقه هست، سیاستهای خود را درمورد تحریم تسلیحات اجرا میکند و به صراحت گفته که این نقض برجام نیست. موضوع دوم، موضوع موشکهاست. در اینباره، در متن جدید آمده؛ موشکهایی که برای حمل سلاح هستهای طراحی شده باشند. از آنجا که ما اصولا موشکی برای حمل سلاح هستهای طراحی نمیکنیم، بهطور واضح و روشن، از این محدودیت مستثنا هستیم. مگر اینکه بخواهند در این مورد تعبیر موسعی بکنند.
من به روسها خرده نمیگیرم. آنها طبق منافع خودشان عمل کردهاند و منافع آنها ایجاب کرده که ما بهآسانی به این توافق نرسیم
• پیشبینیهای فعلی نشان میدهد حدود٥٠ تا ٦٠ رأی در سنا علیه این توافق وجود دارد. ولی برداشت و نظر شخصیام این است که این تعداد، کمتر است. یعنی وقتی به صحنه نهایی و ارائه رأی میرسند، خیلی از این افراد نسبت به اینکه علیه این توافق رأی دهند، تردید خواهند کرد. این توافق در سطح بینالمللی مورد تأیید جمع بزرگی از دنیا ازجمله متحدان عمده آمریکا، اروپاییها و متحدانشان در ناتو قرار گرفته و اعلام میکنند این توافق تاریخی است و سهم عمدهای در تثبیت صلح و امنیت بینالمللی دارد، آنگاه مخالفت با آن و رأیدادن علیه چنین توافقی در کنگره، هزینه و بار سنگینی برای سیاسیون آمریکایی خواهد داشت.
• هزینههای غیرضروری برای برنامه هستهای، بسیار سنگین بود. عددها متفاوت است، ولی بههرحال، در مورد هزینهای که بر کشور تحمیل شد، حداقل بحث دهها میلیارد دلار مطرح است. اینکه آیا واقعا نمیشد به طریق دیگری عمل کرد که برنامه هستهای بدون پرداخت این هزینه سنگین جلو رود، موضوع بحث دیگری است.
• حتی اگر هیچ تحریمی وجود نداشت- و میخواستیم در مورد برنامه هستهایمان با دنیا به یک توافق برسیم، این یک توافق بسیار خوب است. ما عملا یک برنامه هستهای داریم که همه اجزای صلحآمیز - ازجمله غنیسازی - را دربر میگیرد. این برنامه هستهای در قالبی قرارگرفته که طرفهای مقابل، نهتنها ناگزیر به پذیرش آن شدهاند، بلکه متعهد به همکاری در این برنامه شدهاند.
• برد هستهای ما این بود که توانستیم غنیسازی را به هر زور و فشاری بود، به طرف مقابل بقبولانیم. اینکه آمریکا سالهای متمادی گفته بود بههیچوجه اجازه غنیسازی در ایران را توسط ایران نخواهد داد؛ اما سرانجام این را پذیرفت و تصویب کرد و با جزئیات به اینکه ایران برنامه غنیسازی جامعی خواهد داشت تن داد؛ این عقبنشینی بزرگی برای آمریکا و یک موفقیت بسیار بزرگ برای ما بود. این موفقیت هم استثنایی است. شما امروز ببینید که هنوز کشوری مثل کره جنوبی که یار و همراه آمریکاست و چتر امنیتی آمریکا روی آن سوار است؛ مجوز غنیسازی بسیط ندارد. هنوز باید مورد به مورد با آمریکا توافق کند. بسیاری از کشورهای دیگری هم همینطور هستند. کشوری مثل استرالیا، فقط در حد آزمایشگاهی مجاز به غنیسازی است. آنچه برای ایران، از طریق این توافق تثبیت شده، واقعا یک استثناست. من مبالغه نمیکنم، این عین واقعیت است.
• روسها به ظاهر همیشه اعلام کردهاند مشتاق نیل به این توافق هستند و به هر شکلی از آن حمایت میکنند، ولی واقعیت در رفتارشان نشان داده میشود. قضاوت خیلی ساده است. الان خیلی روشن است؛ روسها بیایند بگویند در کدام بخش از این توافق، عبارت یا نکتهای گنجاندهاند که به سود ایران است؟ و آن را نشان بدهند؛ اگر یک جا را نشان دهند، آن وقت میشود به حرفشان اعتنا کرد، اما من به روسها خرده نمیگیرم. این مشکل سیاست خارجی ماست که ما را برای ادامه حیات روزمره اقتصادیمان، صرفا به یکی، دو کشور وابسته کرده است.
• طبیعی است که کشور روسیه که در حال حاضر دچار تحریمهای آمریکا و غرب است، نباید مایل باشد که کشوری مثل ایران، درحال خروج از این تحریمها باشد. اصلا ما نباید انتظاری از روسیه برای حمایت واقعی داشته باشیم، بنابراین من به روسها خرده نمیگیرم. آنها طبق منافع خودشان عمل کردهاند و منافع آنها ایجاب کرده که ما بهآسانی به این توافق نرسیم.
خیلی سنگین بود که آمریکا در قالب حل مسائل هستهای، بپذیرد که تحریم تسلیحاتی ایران هم برداشته شود
• بهترین حالت برای ما این بود که این تحریمها برای ابد لغو شود و هیچکس نتواند آنها را دوباره برقرار کند، ولی طرف مقابل هم که احمق نیست. بالاخره باید برای طرف مقابل هم میزانی از منطق و عقل قایل باشیم. حرف طرف مقابل چه بود؟ این بود که هر زمان ایران تصمیم بگیرد برنامه هستهایاش را ادامه دهد، امکانش وجود دارد. همه برنامه هستهای، داخل کشور ایران است، کلیدش هم دست ایران است و بهصورت لحظهای میتواند وضعیت را برگرداند، درصورتی که آنها بهدنبال لغو این تحریمها، بخواهند دوباره آن را برقرار کنند، ممکن است دیگر امکانش را نداشته باشند؛ ازهمینرو آنها برای حفظ این موازنه در آینده طبیعی است سعی میکنند مکانیزمی بگذارند که تحریمها حداقل در شورایامنیت برگردد. گرچه بعید است که بتوانند مثل قدیم، جامعه جهانی را علیه ایران بسیج کنند. در مقابل ما چه داریم؟ اگر آنها بخواهند تحریمها را برگردانند، ما هم برنامه هستهایمان را به وضعیت سابق برمیگردانیم. حداقلش این است که میدانیم دیگر به این آسانی ایجاد اجماع جهانی علیه ایران امکانپذیر نخواهد بود، بنابراین ما چه ضرری میکنیم؟ باید به اصل داستان برگردیم و این را بسنجیم که آیا در مجموع ما اهرم کافی برای حفظ این روند و تداوم توافق را داریم یا نه؟ مسلم است که داریم. همهچیز در کشور ماست و هر زمان که بخواهیم، میتوانیم شرایط را برگردانیم. این عامل اصلی برای پایداری و حفظ توافق و کشاندن طرف مقابل به اجرای تعهدش است. این عامل وحشت طرف مقابل از برگرداندن وضعیت از طرف ماست که باعث پایداری میشود، نه چیز دیگر. به نظرم بقیه مسائل واقعا حاشیه است. تمام این نکات انتقادی که مطرح میشود و آقایانی که انتقاد میکنند، تصور میکنند مثلا هیأت مذاکرهکننده یا آقای دکتر ظریف، به این مسائل واقف نبودهاند؟ دکتر ظریف متخصصترین فرد در مسائل دیپلماسی و بهخصوص مسائل شورایامنیت است. ایشان اطلاع داشتهاند، ولی بههرحال هر مذاکرهای یک منطقی دارد. مهم این است که ما به تفاهمی رسیدهایم که به سود ماست و اگر طرف مقابل به هر دلیلی بخواهد تخطی کند، اهرمهای بسیار سنگینی داریم که وضعیت را به سابق و بلکه بدتر از آن برگردانیم. طرف مقابل هم این را میداند، آگاه است و بنده پیشبینیام این است که طرف مقابل جرئت نخواهد کرد با تزلزل و تردید تعهداتش را اجرا کند.
نظر شما