«نماینده»: بازخواني غزوات پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و آنچه در صدر اسلام بر پيروان آخرين و کامل ترين دين آسماني گذشته است، چراغ راهي روشن براي ما و آيندگان خواهد بود. در اين ميان غزوات بدر و احد به ترتيب نماد " هوشياري و هم افزايي" و " ناآگاهي و واگرايي" مسلمين در ميدان نبرد با مشرکين محسوب مي شود.
در سال دوم هجري قمري، درست زماني كه مشرکان مکه اموال مسلمانان مهاجر را مصادره کرده بودند و مسلمين مهاجر در شهر مدينه در تنگدستي و فقر به سر ميبردند، رسول خدا صلي الله عليه وآله در دوازدهم ماه مبارک رمضان به همراه ۳۱۳ تن از ياران خويش از مدينه بيرون رفت. سپاه اندک مسلمانان با ۲۰ شمشير و هفتاد شتر و اسب در هفدهم ماه رمضان در بدر فرود آمدند. پرچم سپاه مسلمين را نيز حضرت علي ابن ابيطالب
عليه السلام بر دوش داشت. سرانجام جنگ درگرفت و مسلمانان با وجود تعداد اندکشان، با امداد الهي بر قريش پيروز شدند، هفتاد تن از آنان را کشتند و هفتاد تن را به اسارت گرفتند.
يکسال بعد ودر شوال سال سوم هجري قمري، قريش به تلافي شکست در جنگ بدر و خونخواهي کشتگان خود، به قصد جنگ با مسمانان راهي مدينه شد و پس از ده روز راهپيمايي در دامنه کوه احد مستقر گرديد. در مقابل ۳ هزار و ۲۰۰ تن از لشگر مشرکان، رسول خدا با هفتصد تن از جنگجويان مسلمان شامگاه به احد رسيد. فرداي آن روز جنگ تن به تن آغاز شد و در نهايت با يورش همگاني مسلمانان، قريش شکست خورد. پس از اين پيروزي اوليه، هنگامي که مسلمين به جمع آوري غنايم مشغول بودند، محافظان و تيراندازاني که حفاظت تنگه مهم و سوق الجيشي احد را بر عهده داشتند، علي رغم تاکيد شديد پيامبر به حفظ محل نگهباني خود، به دنبال سهم خود از غنايم، مقر خويش را ترک کردند. خالد بن وليد که در کمين همين فرصت بود با سواران خود از تنگه احد به مسلمانان حمله کرد و از پشت، بر قلب سپاه اسلام خنجر زد. به اين ترتيب، پيروزي مسلمين به شکست تبديل شد. در اين نبرد، ۷۴ تن از مسلمانان، از جمله حمزه سيد الشهدا عموي گرامي پيامبر اسلام به شهادت رسيدند.
جنگ احد مي توانست تکرار بدر باشد، اما غفلت از دشمن و هجوم مسلمين به سوي غنايم، شکست آنها را در برابر مشرکين رقم زد. شکستي که تاثير سختي در روحيه مسلمانان گذاشت و تا زمان جنگ خندق (احزاب) در سال پنجم هجري قمري، اين يأس در کالبد و بدنه جماعيت مسلمين به قوت خود باقي ماند. شايد اگر چنين تعجيل، غفلت و هيجاني نبود، هم اکنون نام "کوه احد" به عنوان نامي پرافتخار در تاريخ اسلام باقي مي ماند ...
مذاکرات هسته اي ايران و اعضاي ۱+۵ در وين و جمع بندي مذاکرات، مصداق عيني پيروزي اوليه ما بر دشمنان قسم خورده هسته اي ماست. تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان با صلابت و غيرتمندانه در ميدان مذاکرات ظاهر شد و در مقابل ۶ کشور معامله گر و رياکار نظام بين الملل و در راس آنها ايالات متحده آمريکا به خوبي ايستاد.
۱۲ سال مقاومت هسته اي ايران سبب شد تا در نهايت واشنگتن و تروييکاي اروپايي که در سال ۲۰۰۳ ميلادي حتي اجازه داشتن يک عدد سانتريفيوژ را نيز به ما نمي دادند، اين بار در برابر ايران قدرتمند احساس استيصال کرده و مجبور شوند حقوق هسته اي ملت ايران را به رسميت بشناسند.
تاکنون بارها تاکيد شده است که پيروزي يا شکست ما در مذاکرات هسته اي را صرفا " جمع بندي مذاکرات هسته اي" يا حتي " امضاي توافق نهايي" و در مرحله اي بالاتر" اجراي توافق نهايي" تعيين نخواهد کرد! کليت و عيار پيروزي يا شکست ما در اين نبرد نفسگير را نوع برخورد و مواجهه ما با اين موارد تعيين خواهد کرد. "پايان يافته تلقي کردن توافق نهايي" دقيقا مترادف با خطايي است که مسلمانان صدر اسلام در جريان جنگ احد صورت دادند، با اين تفاوت که حتي در حال حاضر هنوز غيمتي از سوي دشمنان هسته اي ايران پس از پايان نبرد با جا نمانده و صرفا با وعده هاي رفع تحريمها و به جا ماندن برخي غنايم مواجه هستيم! اعلام، امضا و اجراي توافق هسته اي هر سه مراحلي هستند که هنوز فعليت تام پيدا نکرده است. در حال حاضر صرفا شاهد جمع بندي مذاکرات هسته اي توسط طرفهاي مذاکره کننده هستيم و لا غير.
از سوي ديگر، حتي اگر مراحل مذکور بدون کمترين نقصاني و با بيشترين سرعت ممکن طي شود، ما وارد فاز مواجهه راهبردي با توافق هسته اي خواهيم شد. اين مواجهه راهبردي به معناي تعريف جايگاهي عقلاني-راهبردي براي توافق نهايي در قاموس سياست خارجي ماست. اگر توافق هسته اي بخواهد به نقطه گذار، نقطه ثقل يا نقطه بازدارنده ما در نظام بين الملل تبديل شود، نه تنها تاثيري در حرکت رو به جلوي منطقه اي و بين المللي ما نخواهد داشت، بلکه منجر به خلط خطوط قرمز و استراتژي هاي پررنگ ما در حوزه سياست خارجي با يکديگر و ايجاد تصويري مخدوش از جايگاه ايران در جهان خواهد شد. به علاوه اينکه بدانيم، سياستهاي کلان ما در قبال ايالات متحده آمريکا کمترين تغييري نکرده و نخواهد کرد. آمريکايي ها نيز همچنان در موضع ستم به ملت ما و ظلم به ملتهاي منطقه باقي مانده اند. ايجاد بحران هاي امنيتي مزمن و گسترده در خاورميانه، استراتژي و رويکرد کلان دو حزب دموکرات و جمهوريخواه آمريکا محسوب مي شود که نمونه آن را امروز در عراق، سوريه، يمن و ...مشاهده مي کنيم. از اين رو حتي اجراي تمام عيار توافق هسته اي نيز ماهيت واشنگتن و کاخ سفيد و دو حزب اصلي آمريکا را تغيير نخواهد داد.
تاکيد اخير مقام معظم رهبري بر روي "لزوم طي مراحل قانوني اجراي توافق هسته اي " از يک سو و تاکيد ويژه ايشان بر استمرار سياستهاي منطقه اي ايران از جمله حمايت از گروههاي مقاومت از سوي ديگر، به خودي خود نشان دهنده شرايط حساس و تعيين کننده موجود است. در چنين موقعيتي بايد مراقب حدود و ثغور مواجهه حقوقي و راهبردي خود با پديده " جمع بندي مذاکرات" باشيم.
هم اکنون دشمن تشنه غفلت، عجله و هيجان ماست! هم اکنون به برکت خون شهداي هسته اي و در سايه مقاومتي ۱۲ ساله و با تکيه بر توان بالاي ديپلماتهاي انقلابي ما، قدرت هسته اي ايران حتي از سوي دشمنان قسم خورده ما به رسميت شناخته شده است. در برهه فعلي بايد بيش از هر زمان ديگري با گارد بسته و احتياط کامل حرکت کنيم. اين گارد بسته بايد حتي پس از اجرايي شده توافق نيز حفظ شود زيرا واشنگتن و متحدان غربي آن نشان داده اند
که استعداد زيادي براي نقض تعهدات خود در معاهدات بين المللي دارند. در اينجا بايد مراقب رفتارهاي احساسي و نا معقولي که " بدر زيباي هسته اي " را به " احد غم انگيز هسته اي " مي کند باشيم. فراموش نکنيم که در اين مجال، چيزي جز " بدر هسته اي " لايق ملت سربلند و نظام مقتدر ما نيست، پس تحقق آن را با هيجانات خود به تاخير نيندازيم ...
نظر شما