به گزارش نماینده، کیاوش صاحبنسق - آهنگساز و استاد دانشگاه تهران- گفت: لغو کنسرت در اروپا هم میتواند اتفاق بیفتد، مشروط بر اینکه مشکلی برای سالن اجرا از قبیل مشکلات فنی یا حوادث غیرمترقبه پیش آید، یا مثلا گروهی از موزیسینها بخواهند با اتوبوس از شهری به شهر دیگری آیند و مشکلی برایشان پیش بیاید.
او ادامه داد: خیلی وقتها هم خود گروه تصمیم میگیرد با در نظر گرفتن شرایط کیفی، یک کنسرت را لغو کند اما به هیچ وجه ارگان یا تصمیم گیرندهای وجود ندارد که بخواهد کنسرت لغو کند. البته پلیس معمولا به عنوان تامینکنندهی امنیت در سالنهای اجرا حضور پیدا میکند تا تردد و ترافیک را کنترل کند.
وی افزود: البته طبیعی است که آن کشورها هم سازوکارهایی به طور جداگانه در هر استان و کشوری تعریف کردهاند که باید تامین کننده نیازهای مالی و بهبود شرایط هنری باشند. یکی از وظایف آنها این است که شرایط برگزاری فعالیتهای فرهنگی هنری را راحتتر کنند تا تغذیه فرهنگی به راحتی در اختیار مخاطب قرار بگیرد.
صاحبنسق با بیان اینکه کنسرت در اروپا با کمترین پیچیدگی برگزار میشود، اظهار کرد: یک استانداری یا شهرداری در اروپا تمام تلاشش این است که فعالیتهای هنری با بهترین وجه انجام شود. حتی شهرداریها در وبسایت خود اعلام میکنند که یک کنسرت قرار است برگزار شود. در واقع وقتی قرار است ما در خارج از کشور کنسرتی داشته باشیم، به این فکر نمیکنیم که اجرا چگونه به روی صحنه رود بلکه فقط به اجرایی با کیفیت و برگزاری آن بهترین نحوه فکر میکنیم.
او اظهار کرد: در اروپا سوبسیدهایی نیز برای برگزاری کنسرت درنظر گرفته شده است که پول نوازنده، دستمزد آهنگساز و ... را فراهم میکند. در واقع هنرمندان اجازه دارند، تقاضای بودجه سالانه کنند. این در حالی است که اگر ما بخواهیم در تالار رودکی کنسرتی داشته باشیم، باید فقط نزدیک به سه میلیون تومان اجارهبها پرداخت کنیم و هیچ سوبسیدی هم برای هنرمند در نظر گرفته نمیشود.
این هنرمند معتقد است: یکی از مسائل مهمی که در راستای لغو کنسرت در ایران وجود دارد، آن هم لغوهایی که وزارت ارشاد خیلی هم در آنها دخیل نیست، شایعات و حواشی یک کنسرت هستند که باعث میشود یک مقام امنیتی یا حراستی نسبت به آن کنسرت و لغو آن واکنش نشان دهد. از طرفی دربارهی لغو این کنسرتها اخبار شفافی به مخاطب ارائه نمیشود. شاید اگر مسئولانی که لغو کنسرت را دستور میدهند، دلیلش را به طور واضح رسانهای کنند، ما هنرمندان متوجه شویم که همیشه حق با ما نیست و شاید آنها هم حق دارند. اما در ایران معمولا مراعات میشود و صحبتها مستقیم مطرح نمیشوند. برای همین خیلی وقتها ما نمیفهمیم حق با چه کسی است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا هنرمندان همیشه در برابر لغو کنسرتها منفعل عمل میکنند، گفت: میخواهم از شما بپرسم که تریبون یک موزیسین کجاست؟ خانه موسیقی یا وزارت ارشاد؟ آیا ارگانی صنفی وجود دارد که من دردم را فریاد بزنم؟ به نظر من چنین صنفی وجود خارجی ندارد. اساسنامه و پایهی این صنف اصلا به درستی ریخته نشده است.
صاحبنسق همچنین گفت: موزیسین در قبال رفتارهایی که با او میشود، یا سرش را پایین میاندازد و سکوت میکند یا به طور کلی از جریان موسیقی رد میشود. هنرمندان موسیقی به تریبون نیاز دارند. خیلی از این هنرمندان در مقام بالاتر و به عنوان مدیران موسیقی منصوب میشوند اما آیا آنها واقعا امین و دلسوز موسیقی هستند؟
وی افزود: خیلی از لطمهها از سوی همین آدمها به موسیقی زده میشود. بسیاری از موزیسینها کاری بیشتر از پشت یک میز نشستن و چای خوردن بلد نیستند و نه تنها پس از قبول چنین سمتهایی دیگر تولید موسیقی ندارند، بلکه درک درستی هم از معضلات موسیقی نخواهند داشت؛ زیرا مجبورند تابع مسائلی باشند که به آنها تحمیل میشود.