به گزارش نماینده، کتاب «برندسازی نامزد انتخاباتی» از تازهترین کتابهای حوزه سیاسی است که وارد بازار کتاب شده است. این کتاب از برخی جهات کتاب کاملا از جمله رویکردی که به حوزه رقابتهای سیاسی دارد، تازه است. در همین باره گفتوگوی «هشت صبح» با دکتر رسول بابایی مترجم این کتاب در پی میآید:
کتاب برندسازی کاندیدا چه میخواهد بگوید و درباره چیست؟
این کتاب در مورد ساختن برندهای سیاسی و به طور اخص برند نامزد انتخاباتی است، یک برند سازی سیاسی روش جدیدی در امر سیاست ورزی در ایران و دنیا است. این روش در دنیا زمانی مطرح شد که کمپین اوباما در انتخابات ۲۰۰۸ آمریکا توانست با استفاده برندسازی سیاسی وی را در جایگاه نسبتا غیر قابل رقابتی در مقایسه با رقبا قرار دهد. تیم اوباما متوجه شد همان تحولاتی که در برند سازی و بازاریابی اقتصادی و تجاری در انتخابات به عنوان راهبرد اصلی قابل استفاده است. پس از این انتخابات برخی از اصول مهم برندسازی سیاسی تئوریزه شد. ما به جز این کتاب، کتابهای دیگری در رابطه با کمپین و بازاریابی سیاسی ترجمه کردهایم اما احساس میکنم این کتاب آخرین وتازه ترین مباحث برندسازی سیاسی را در اختیار مخاطبانش قرار می دهد.
وضعیت استفاده از دانش برندسازی و بازاریابی سیاسی در ایران چگونه است؟
واقعیت این است که در حوزه برند، بازاریابی سیاسی و طراحی کمپینها ما در ایران نزدیک به صفر هستیم. کتاب هایی وجود دارد اما نه منابع آن قدر غنی هستند و نه در عمل از این دانش استفاده چندانی می شود. در ایران و در کمپین های انتخاباتی کسانی را می بینیم که مدعی شناخت و کار کمپین هستند اما تخصصی در این زمینه ندارند. البته بعضی از آنها به طور تجربی چیزهایی میدانند که البته به نظرم بهتر از کسانی هستند که دانشهای نامرتبط دارند و مدعی این هستند که ما میتوانیم یک کمپین را مدیریت کنیم. طرف جامعهشناسی علوم سیاسی خوانده و الفبای کمپین را نمیداند اما مدعی راهبری یک کمپین انتخاباتی است در حالی که هیچ تصور درستی از پیام و استراتژی کمپین ندارد. حتی در این حوزه از طرف کسانی که به حوزه سیاست نزدیکترند مفاهیمی وارد شده و در جای نادرست از آن استفاده می شود. مثلا عده ای تصور می کنند با دانشتن مباحث مربوط به گفتمان می توانند یک کمپین انتخاباتی را مدیریت کنند. درهیچ جای دنیا شما نمیبینید که تحلیلگر گفتمان بیاید و بگوید که من میخواهم به شمای نامزد انتخابات مشاوره پیروزی بدهم. خودش هم می داند کار او نیست. این کتاب و کتابهای دیگری که مورد بحث ماست از زوایه نگاه تخصصی به دانش حضور در انتخابات هم مهم هستند.
درواقع شما بخشی از نیاز یک بازار را شناسایی کردید. آن نیاز دقیقا چیست؟
نیاز به دانش حضور موثر در انتخابات در وهله اول و در وهله دوم نیاز به نهادهایی که بتوانند به شخصیتهای سیاسی، کاندیداهای انتخاباتی، احزاب و گروههای سیاسی مشاوره مبتنی بر یک دانش شسته و رفته و مدون بدهند نه مشاوره مبتنی بر سلیقه و دانش غیر مرتبط یا کم ارتباط.
مگر هم اکنون مشاوران سیاسی در کشور وجود ندارند؟
چرا حتما این مشاوران سیاسی هستند اما وقتی ما به صورت عملی ارزیابی میکنیم بسیاری از کسانی به شخصیتهای سیاسی مشاوره سیاسی میدهند قابلیت این کار را ندارند. به طور مثال شخصی که روزنامهنگار است و امکان دارد که روزنامهنگار برجستهای هم باشد تصور میکند با همان دانشی که یک روزنامه خواندنی باشد، میتواند به یک کاندیدای انتخاباتی در برنده شدن کمک کند. اعتقاد من این است که کسی که صرفا دانشآموخته علوم سیاسی است هم نمیتواند یک مشاور سیاسی خوب باشد، لااقل مشاور یک رقابت انتخاباتی و رقابتهای سیاسی نمیتواند باشد. کسانی که جامعهشناسی، ارتباطات و علوم سیاسی و... خوانده اند حتما می توانند به یک کاندیدای انتخابات کمک کنند، اما در نهایت دانشهایی متولی این امر بازاریابی سیاسی، مدیریت کمپین، کمپینهای انتخاباتی و اخیرا برندسازی سیاسی هستند.
در حال حاضر افرادی هستند که بدون همین دانش در انتخابات برنده میشوند این را چطور تحلیل میکنید.
ببینید هم اکنون در کشور ما گفته می شود نتایج چه انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری معمولا غیرقابل پیشبینی است. یکی از دلایل این پیش بینی ناپذیر بودن فقدان دانش انتخابات است. به عبارت دیگر دانش انتخابات در ایران فقیر است. درباره سوال شما باید بگویم بالاخره در یک انتخابات که چند نفر حضور دارند یکی برنده میشود. این پیروزی معمولا براساس تجربه قبلی حضور در انتخابات حاصل می شود یعنی کسانی در کشور ما هستند که با چندبار شکست و تجربه اندوزی پیروز انتخابات می شوند. البته این تجربه بسیار ارزشمند است و خودش می تواند منبع دانش است اما معمولا این تجربه جمع بندی نمی شود و از طرف دیگر حتی آگاهی درستی نسبت به آن وجود ندارد. به نظرم دانش حضور در انتخابات کمک میکند اولا این افراد مجبور به پرداخت هزینه های زیاد چند دوره ای نباشند و ثانیا تجربه حاصل از حضور آنان در انتخابات مدون شود.
آقای دکتر بعضی ها ممکن است که این انتقاد را داشته باشند که کتابهایی مثل کتابی که شما ترجمه کردید با توجه به اینکه در خاستگاه سیاسی و اجتماعی ـ فرهنگی دیگری تولید شده خیلی به درد جامعه ما نخورد جواب شما به این انتقاد چیست؟
متاسفانه عادت بدی در عرصه دانش در کشور ما رایج است. وقتی شما یک بحث مبسوطی را در حوزه ای مطرح می کنید با دو جمله این شکلی که این بحث مخصوص یک کشور دیگر است و به درد کشور ما نمیخورد زیرآب قضیه را می زنند. البته نه اینکه جامعه ما با جوامع دیگر تفاوت ندارد، حتما تفاوت دارد و اتفاقا اساس روشی که در این کتاب مطرح شده مبتنی بر این تفاوتها است. این کتاب به به شما یک نسخه مشخص نمیدهد که همهجا موفق باشد. مدل عرضه شده در این کتاب اتفاقا مبتنی بر اصل شناخت از جامعه است. این جامعه میتواند یک منطقه از یکی از شهرستانهای کوچک کشور ما باشد یا یکی از ایالتهای آمریکا. این کتاب به لحاظ روش شناسی می گوید اگر مدل هم یکی باشد اما نسخه ها متفاوت است و برای داشتن یک نسخه خوب باید جامعه را شناخت.
فکر میکنید این کتاب نهایتا به نهاد انتخاباتی در ایران چه کمکی کند؟
اگر از من بپرسند که هدف از ترجمه این کتاب و اصلا ورود به این عرصه چیست، میگویم هدفم عقلانیسازی رقابتهای سیاسی و ارتقاء سطح کیفی آن است. تاکید هم میکنم نگاه کاملا عملیاتی دارم. درست است که لازم دیدیم این کتاب را ترجمه کنیم اما ما مترجم نیستیم و من هراس دارم که این مباحث هم سرنوشت رشته MBA در کشور ما را پیدا کند. MBA در همه جای دنیا یک رشته عملیاتی و اجرایی است اما در کشور ما به یک رشته نظری تبدیل شد! ما نمیخواهیم در مورد برندسازی، کمپین، رقابتهای انتخاباتی و بازاریابی سیاسی، مترجم و محقق دانشگاهی تربیت کنیم. ما باید کسانی را داشته باشیم که بتواند کمپین بنویسند و برند سیاسی ایجاد کنند. تاکید میکنم این ترجمهها حداقل برای ما از سر اضطرار است و هدف اصلی ما عقلانیسازی رقابتهای انتخاباتی است