نماینده: عرض حال ۱. عالي جناب غلامحسين کرباسچي، در مراسم افطار به ميزباني رئيس جمهور، اهل بغي و محاربه را "سيد مظلوم" خواند. مواجهه برازنده حضار جلسه با اين ستم و خيانت مضاعف فرد حايز سوء پيشينه يک بحث است، و مسئوليت رئيس جمهور که از باب ميزبان بودن، پايمردي اين مراسم را بر عهده داشت، بحث مهمتر.
عرض حال ۲.
سخن بر سر اين است که در سالهاي بسيار دور، يک کانديداي انتخابات رياست جمهوري، متعهد شد که به قانون اساسي کشور خود پايبندي پيشه کند و التزام عملي داشته باشد، ولي پس از برگزاري انتخابات، نشان داد که در تعهد کتبي به التزام عملي به قانون اساسي "دروغ" گفته است. سپس، حاکم شرع و ولي فقيه در جمعه پس از انتخابات، در جريان خطبه نماز جمعه، حکم حقوقي صادر کرده است، و مسئوليت خونهاي ريخته شده را متوجه اين کانديداي "دروغگو" نموده است که به "دروغ" فرم انتخابات را پر کرده است. تا اين لحظه، کانديداي "دروغ"گو و محارب، به رغم آن که بيانيه شماره n ام خود را نيز منتشر کرده است، و در اين بيانيهها، هيچ دليلي که موجه کننده جابهجايي سيزده ميليون رأي باشد اقامه نکرده، از مسير طاغيانه و باغيانه خويش باز نگشته است. از اين رو، با توجه به خونهاي ريخته شده، و خسارتهاي تاريخي عظيمي که از بابت "دروغ" او، متوجه کشور گرديده است، مجرم به جرم بغي و محاربه است، و نه تنها مظلوم نيست، بلکه از آن رو که همراه با همقطاران
پر سوء پيشينهاش بسط يد از فقيه جامع الشرايط ربوده، و امکان مجازات وي از قاضي ستانده شده است، "ظالم" هم هست. او نه فقط مظلوم نيست، ظالم هم هست.
او نه فقط دست به خون شهدا و کشتههاي رويدادهاي هشتاد و هشت دارد، بلکه به واسطه آن که بزرگترين دروغ تاريخ ايران را، در بدترين زمان ممکن، با بزرگترين تبعات بد خيم بر زبان آورده است، و مدام بر بادکنک اين دروغ دميده است، و با اين کار، براي چند نسل، ضربات جبرانناپذير بر مردم و تاريخ و حيثيت اين کشور وارد آورده، نه فقط مظلوم نيست، بلکه ظالم هم هست.
عرض حال ۳.
خب؛ در اين شرايط، وقتي در مراسمي که به ميزباني
رئيس جمهور اسلامي ايران برگزار ميشود، شخصي برميخيزد و چنين به هتک حرمت قانون اساسي مبادرت ميکند، مسئوليت ميزبان عالي مقامي که سوگند دفاع از قانون اساسي خورده است چيست؟
مسئوليت ميزبان چيست؟ اين که در همان مجلس واکنش برازندهاي در مقابل اين تجاوز به حريم قانون اساسي بورزد که از ساير حضار رفع تکليف کند، تا عدهاي مجبور نشوند، دست به يک انتخاب سخت بزنند و مجلس محترم رئيس جمهور اسلامي ايران را ترک کنند.
حال، گيرم رئيس جمهور، در مقابل عمل انجام شده قرار گرفت، و نتوانست به سرعت وظيفه خود را تشخيص دهد. آيا برازنده نيست، اکنون که ابعاد اين توطئه و خيانت معلوم شده است، حالا موضعي اتخاذ کند که عامل و عاملين از کرده خود پشيمان شوند و ريشه اين نحو هتک حرمت قانون اساسي خشک شود.
گيرم رئيس جمهور هم اين کار را کهتر از شأن خويش بشمارد، لااقل ميتواند از طريق دفتر خود، حداقل يک بيانيه مطبوعاتي منتشر کند.
ولي، رئيس جمهور، دکتر حسن روحاني، تاکنون هيچ اقدامي براي دفاع از حريم قانون اساسي در اين رابطه صورت نداد.
عرض حال ۴.
همه اين پرسشها وقتي بغرنج ميشوند که معلوم ميگردد که دکتر حسن روحاني، قبلاً موضع خود را در مورد رويدادهاي سال هشتاد و هشت بيان داشته است، و همه ميدانيم که او رويدادهاي هشتاد و هشت را نه ظلم کشور به آن شخص، بلکه ظلم آن شخص به کشور ميداند.
دکتر حسن روحاني در هشتم ديماه نود و دو، در وصف رويداد ۹ دي گفته بود: "بصيرت فقط براي يک روز خاص نيست بلکه هميشه بايد براي ما روز بصيرت باشد؛ خوشبختانه با مديريتي که رهبري انقلاب کردند، ملت ما بصيرت خود را با حضور حماسهساز در انتخابات ۹۲ نشان دادند". خب؛ طبيعتاً اگر نظام جمهوري اسلامي اهل خيانت در آراء مردم باشد، مردم نبايد در انتخابات نود و دو شرکت ميکردند، ولي دکتر حسن روحاني حماسه حضور مردم در انتخابات نود و دو را نه تبلور مظلوميت "سيد مظلوم"، بلکه جلوه "بصيرت" ميداند.
دکتر حسن روحاني به تاريخ هشتم دي ۱۳۹۲، در اظهاراتي که اصلاحطلبان را به تعجب واداشت، روز ۹ دي را روز بصيرت شمرد. همچنين، دکتر حسن روحاني، قبل از رياست جمهوري، زماني که در جايگاه رياست مرکز بررسيهاي استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار داشت، در اظهار نظر ديگري درباره وقايع ۲۵ بهمن ۸۹ نيز ميگويد: "حرکت ۲۵ بهمن گروهي فريب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضائيه بايد بر اساس وظايف ذاتي خود نسبت به اين حرکت ضد انقلابي اقدام کند". وي با ضد اسلامي و ضد ملي خواندن حرکت ۲۵ بهمن تصريح ميکند: "اين حرکت از يک سو ميخواست فرياد قاطعانه ملت ايران در روز ۲۲ بهمن را تحتالشعاع قرار دهد و از سوي ديگر وسيلهاي براي انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلي يعني آمريکا و رژيم صهيونيستي و شکست اخير آنان شود". وي در دانشگاه شيراز در جمع دانشجويان و اساتيد اين دانشگاه در پاسخ به اين سئوال که نظرتان درباره وقايع پس از انتخابات سال ۸۸ چيست؟ ميگويد: "اعتراض اوليه بخشي از مردم پس از انتخابات و برخي از انتقادها طبيعي بود. گر چه هر حرکتي بايد از مسير قانونياش انجام شود، اما بعد از اينکه مقام معظم رهبري نظرشان را در نماز جمعه به صراحت اعلام کردند که هرگونه اعتراضي بايد در چارچوب قانون ادامه پيدا ميکرد ميبايست اعتراضها شکل قانوني به خود ميگرفت". روحاني تأکيد کرد: "من معتقدم مشکلات در خيابان حل و فصل نميشود. شايد پيشنهادهايي در آن مقطع مبني بر اين که برخي صندوقهاي آراء با حضور دوربينهاي تلويزيون بازشماري شود مناسب بود و ميتوانست راه گشا باشد"، ولي آنها اين راههاي قانوني را نپذيرفتند و ترجيح دادند تا با حرکات ضد اسلامي و ضد ملي مسير خود را ادامه دهند.
در همين راستا، دکتر حسن روحاني در جاي ديگر گفته است: "اهانت به مقام ولايت، اهانت به ملت است. اهانت به ايران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگاني است که قلبشان براي ايران به عنوان امالقراي جهان اسلام ميتپد، بنابراين اين حرمت شکني نه براي مردم ما و نه براي عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل تحمل نيست، گرچه آنهايي که به اين عمل زشت دست زدهاند، تعدادشان بسيار اندک است، اما در عين حال لبخند و تشويق استکبار جهاني و اميدهاي نابخردانهاي که در آنها ايجاد کرد نشان ميدهد که قدرتهاي استکباري توسط مزدورانشان سنگ زيرين اين بنا مورد هدف قرار دادهاند". "آن عاملي که امروز ملت ما را متحد کرده است و پيوند ناگسستني در ملت ما ايجاد کرده است، اسلام است و مظهر اين اسلاميت، رهبري و مقام ولايت است؛ مردم ما به خوبي ميدانند مسئله ولايت به عنوان مظهر وحدت ملي جامعه است. مسئله ولايت مظهر اقتدار ملي ما است" (نقلها از دکتر حسن روحاني، جملگي مستند هستند به شماره ۱۳۹۳۱۰۰۱۰۰۰۴۹۴ فارس).
فرجام و اصل مطلب
حال، اصل مطلب ما در اين نوشتار آن است که با وجود اين عقايد در ذهن دکتر حسن روحاني، ما بايد منتظر باشيم و ببينيم که آيا رئيس جمهور، به تکليف خويش در دفاع از حريم قانون اساسي عمل خواهد کرد و پاسخ دندان شکني به مرد هتاک و سوء پيشينه دار ميدهد يا خير.