به گزارش نماینده، حجتالاسلام والمسلمین قمی، مسئولیتهایی همچون عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو مجمع جهانی اهل بیت (ع)، عضو هیئت نظارت بر مطبوعات، استاد حوزه و دانشگاه و ... را برعهده دارد.
وی که پیش از حجتالاسلام والمسلمین محمدیان، ریاست نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها را نیز برعهده داشت، سعی دارد کمتر در رسانهها حاضر شود و بیش و پیش از هر اقدام دیگری، به اجرای ماموریتهای خود در حوزههای مختلف بپردازد.
خبرنگار تسنیم پیرو نامه مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، به سراغ این عضو شاخص شورای عالی انقلاب فرهنگی رفته است تا به انعکاس تحلیل وی از محتوا، علت و انگیزه صدور و همچنین میزان بازتاب این نامه در بین جوانان در اروپا و آمریکای شمالی بپردازد.
در این مصاحبه، حجتالاسلام والمسلمین قمی ضمن اشاره به جزئیاتی از شرایط در اروپا و آمریکا به تحلیل چرایی صدور نامه پرداخته و همچنین به توزیع این نامه توسط جوانان در شبکه های اجتماعی پرداخته است. در گفتگوی خود با تسنیم، به بیان نکات مهمی درباره نامه اخیر امام خامنهای (مدظله العالی) به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی پرداخت.
حجتالاسلام و المسلمین دکترقمی در پاسخ به این سوال که علت صدور نامه رهبر معظم انقلاب چه بود و چرا خطاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی نوشته شده است، اظهار داشت: این نامه در شرایطی از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی صادر شد که ما شاهد رشد منفی گرایش مردم غرب نسبت به نظام سلطه کنونی جهانی هستیم. به عنوان مثال در جنگ ۵۱ روزه غزه، تظاهرات و اجتماعات مختلفی در شهرهای گوناگون اروپا و آمریکا انجام شد که تعداد شرکتکنندگان در آنان که علیه صهیونیسم بودند - در حقیقت علیه هسته مرکزی سلطه جهانی - حدود ۲۵ میلیون نفر برآورد شده است که این نشان می دهد در لایههای زیرین جامعه اروپایی، حوادث جدی در حال وقوع و تحقق دادن است و جامعه اروپایی و آمریکایی به دو قطب تقسیم میشود.
وی در تشریح فضای دو قطبی جامعه اروپایی و آمریکایی گفت: یک قطب همچنان به نظام سلطه متصل است و قطب دیگر نیز برای رهایی از این نظام به دنبال چاره و راه فراری برای رسیدن به زندگی بهتر، هم برای خودشان و هم برای دیگران می گردد.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: از سوی دیگر رشد مسلمانان در جهان به ویژه در اروپا و آمریکا افزایش چشمگیری داشته است که این رشد صرفاً ناشی از کثرت تولد مسلمانان نیست، حتی ناشی از ازدواج مسلمانان با غیر مسلمانان هم نیست، بلکه ناشی از یک نوع گرایش عمومی به اسلام است که ما در دهههای اخیر شاهد بوده و هستیم و بومیان انگلیس، فرانسه، هلند، بلژیک و سایر کشورها به اسلام گرایش خاصی پیدا کردهاند.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر قمی با اشاره به آمارهای منتشر شده در خصوص گرایش بومیان انگلیس به اسلام اظهار داشت: طبق برخی از آمارهایی که در این زمینه ارائه شده، در طول ۱۰ سال گذشته فقط در انگلیس، ۱۰۰ هزار نفر از بومیان، مسلمان شدهاند و این میزان گرایش به اسلام می تواند منافع نظام سلطه را از جهت تسلطی که بر منابع مختلف اقتصادی، نظامی، فرهنگی و فناوری در سطح جهان دارند، تهدید نماید.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: برای روشن شدن قضیه مثالی را می توان ارائه کرد که در حال حاضر در شرایط و در جهانی که زندگی میکنیم، شاهد هستیم که که تبعیض و بیعدالتی در ابعاد مختلف بر نظام جهانی حاکم شده است چنان که در عرصه اقتصاد ۹۰ درصد ثروت دنیا در دست ۱۰ درصد افراد است و برعکس،۹۰ درصد مردمی که ساکن این کره خاکی هستند، فقط ۱۰ درصد این ثروت را در اختیار دارند.
عضو هیئت نظارت بر مطبوعات با اشاره به بیعدالتیهایی که در دنیای امروز از سوی نظام سلطه صورت میگیرد، گفت: در عرصه سیاسی، حق وتو، یک بیعدالتی کامل است. اگر حدود ۲۰۰ کشوری که عضو سازمان ملل هستند و نمایندگانشان را به شورای امنیت میفرستند، همه یک نظر را داشته باشند و یکی از دولتهای عضو شورای امنیت که دارای حق وتو است، نظر دیگری داشته باشد، نظر یک دولت بر تمام نظراتی که بقیه دولت ها داشته اند، غلبه میکند و البته در تاریخ شورای امنیت، بیشترین بهرهگیری از حق وتو نیز توسط آمریکا و آن هم به نفع صهیونیستها صورت گرفته است.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی با اشاره به بیعدالتیهای نظام سلطه در عرصههای فناوری نیز تصریح کرد: در گذشته، در رابطه با انقلاب به ما تهمت میزدند که اگر انقلاب اسلامی به پیروزی برسد، چون نظام اسلامی برقرار می شود و لذا فناوری و علم به بوته فراموشی سپرده خواهد شد، در حالی که اکنون میبینیم که آنها دانشمندان ما را ترور و شهید میکنند و میگویند شما چرا به دنبال فناوریهای پیشرفته هستید؟، یا میگویند شما حق ورود به تکنولوژیهای برتر را ندارید، شما حق دارید کارخانه ماشینسازی و ربسازی داشته باشید اما نمیتوانید در عرصههای فناوریهای نوین حضور پیدا کنید. این یک نوع آپارتاید فناوری و علمی است که در جهان امروز شاهد آن هستیم.
عضو مجمع جهانی اهل بیت (ع) افزود: بحث دیگر تبعیض از لحاظ مسائل فرهنگی و رسانهای است و امروز رسانههای عمده دنیا در خدمت و اختیار صهیونیستها و حامیان آنها قرار دارد.
وی در خصوص موارد تبعیض از نظر جنسیتی در نظام سلطه نیز اظهار داشت: میدانیم که نیمی از جمعیت این کره خاکی را زنان تشکیل میدهند که واقعا مظلوم واقع شدهاند. امروزه نگاهی که به زن میشود، یا به عنوان کارگر ارزان در خدمت سرمایهدار است و یا به عنوان موجودی است که وظیفهاش در خدمت مردان بودن است. در نظام ارزشی سلطهگران، یک زن مثل یک مرد نیست که هر وقتی بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، ظاهر او اهمیتی نداشته باشد، بلکه باید حتما به گونهای بیرون بیاید که توجه مردم را جلب کند، این ظلمی است که در عرصههای مختلف در حال تحقق است که البته باید در زمان دیگری مورد بحث قرار گیرد.
وی افزود: از سوی دیگر، مثلاً در خانوادههای انگلیسی، طی آماری که خود آنها منتشر کردند، از هر ۳ زن، یک نفر توسط همسرش مورد ضرب و جرح قرار میگیرد یا تعداد قابل توجهی از آنان توسط نزدیکانشان مورد تعرض قرار میگیرند.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی با تأکید بر اینکه مردم غرب از این فضای جهانی که آکنده از ظلم، بیعدالتی و تبعیض است خسته شدهاند، افزود: از سوی دیگر، هر توطئهای که غربیها علیه اسلام و مخصوصاً در منطقه به کار گرفتهاند، با بنبست مواجه شد ه است.
وی خاطر نشان کرد: مثلاً به بهانه منفجر شدن ۲ ساختمان، ۲ کشور اسلامی را اشغال کردند، صدها هزار نفر را کشتهاند و بیش از این تعداد را مجروح کردند. البته آنها ویرانی را از خودشان به جا گذاشتند اما در نهایت نتوانستند به اهداف خودشان برسند. از عراق مجبور شدند خارج شوند و به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان رفتند ولی آنجا هم نتوانستند موفق شوند.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: امروز طالبان مانند گذشته در ایالتهای مختلف افغانستان حضور دارند، تولید مواد مخدر چندین برابر شده است، ناامنی در افغانستان همچنان بیداد میکند و حتی به جایی رسیده که خود آمریکاییها میگویند که ما دو نوع طالبان یعنی طالبان خوب و بد داریم! و رسماً با آنها مذاکره میکنند و آنها را به رسمیت میشناسند. این همان طالبانی است که آمریکاییها میگفتند ما برای مبارزه با آنها آمدهایم.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی گفت: به همین دلیل و با توجه به موارد فوق، شرایط جهانی صدور نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) بود، اما یک عامل شتابزا نیز در صدر این نامه به چشم میخورد که همانا مسئله اسلامستیزی است که در غرب شکل گرفته است.
استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه من مایلم که از واژه "اسلامستیزی" به جای "اسلام هراسی" استفاده کنم، تصریح کرد: جالب اینجاست این مسائل را هنگامی که در بحث یهودیت مطرح میکنند، آن را به نام یهودیهراسی نمیدانند بلکه یهودیستیزی عنوان میکنند که در واقع نوعی مظلومیت را نشان میدهد اما در خصوص مسئله اسلام، اسلام هراسی را مطرح میکنندکه این مسئله از سال ۲۰۰۱ در ابعاد مختلف نشان داده شد.
وی افزود: بحث سلمان رشدی که قبلاً وجود داشت، برجهای دوقلو، کاریکاتورهای دانمارکی، فیلم فتنه و ... دیگر حوادث به صورت سلسله وار ادامه پیدا کرد تا اینکه به مسئله شارلی ابدو در فرانسه رسید و حادثهای در آنجا رخ داد که طی آن ۱۲ نفر کشته شدند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه رسانههای غربی به فضایی دامن زدند تا اینگونه القاء کنند که اسلام دشمن شماره یک غرب است، تصریح کرد: حتی در این حوزه نهضتهایی وجود دارد که میتوانیم آنها را به نهضتهای نازیست تشبیه کنیم، مانند نهضت پگیدان در آلمان که رسماً مبارزه با اسلام را آغاز و در بعضی از کشورهای دیگر مانند هلند که سعی کردند اسلامستیزی را به بهانه حادثه شارلو به اوج خود برسانند.
وی افزود: من فکر میکنم مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به عنوان یک رهبر اسلامی، احساس تکلیف کردهاند که در این فضای کاذبی که توسط رسانههای غربی دامن زده میشود باید کاری انجام شود که در این اقدام، طبعاً نمیتوانست مخاطبانش سیاستمداران باشند یا پیران و کهنسالان باشند، بلکه معظم له مخاطبان خودشان را جوانان انتخاب کرده و نامه را ارسال کردهاند که می توان به دلایل این انتخاب هم اشاره کرد.
عضو مجمع جهانی اهل بیت (ع) با اشاره با بازتابهای نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی گفت: در ارتباطاتی که جوانان اروپایی و آمریکایی با نهادهای ذیربط برقرار کردند، تعابیر قابل توجهی را در خصوص این نامه به کار بردندکه به طور مثال گفتهاند "این نامه، انتخابی حائز اهمیت بود"، "نامه ای عمیق و هوشمندانه که با جوانانی که در غرب و در فضای غربی زندگی میکردند به گفتوگو پرداخت"، " اقدامی بیسابقه "، "با ادبیات عاطفی ولی با لحنی آکنده از عقل و منطق به زبان پدرانه با جوانان به گفتوگو پرداختند" و ...
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: برخی هم با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در نامه که فرمودند من شمارا مجبور نمیکنم که تلقی مرا از اسلام بپذیرید، گفتهاند این نامه سعی کرد از خشونت شکل گرفته علیه اسلام کم کند و واقعیتها را نشان دهد. " و یا این که "نامه، فرصتی برای یادگیری "، "دعوتی هوشیارانه و ظریف "، "محبتآمیز و حساب شده برای خنثی کردن تبلیغات علیه اسلام و دعوت به تفکر، آزاداندیشی و توجه به عامل اصلی اسلامستیزی" و یا یکی از آن جوانان که گفته بود "این نامه میتواند نقش مهمی در جلوگیری از تکرار جنگهای صلیبی داشته باشد. " و این تعابیر کسانی بوده که این نامه به دست آنها رسیده است.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی با طرح سئوالی مبنی بر این که حالا نکتهای که در اینجا باقی میماند آنکه چرا نامه؟ و چرا از شکلهای دیگر استفاده نشده است؟ اظهار داشت: این به روش سنتی ما در اسلام و به همان سیره پیامبر اکرم (ص) برمیگردد که سعی می فرمودند دعوت خودشان را برای اسلام، عدالت، معنویت، اخلاق و عقلانیت از طریق نامه توضیح دهند. مجموعه نامههایی که پیامبر اسلام (ص) در آن زمان به امپراطوری روم و بلاد دیگر نوشتند را مرحوم آقای میانجی در کتاب مفاتیحالرسول در ۵ جلد جمعآوری کردند که بیش از ۱۰۰ عدد از این نامهها به دست ما رسیده برای دعوت به اسلام بوده است.
وی افزود: به غیر از این در سابقه تاریخی انقلاب اسلامی هم مشابه این مورد که حضرت امام (ره) به گورباچف نوشتهاند داشته ایم که البته این دو شباهتها و تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در بخشی دیگری از این مصاحبه در مورد شباهتهای نامه امام (ره) و نامه رهبر معظم انقلاب گفت: یک شباهت در هر دو نامه این که هر دو تاثیرگذارند. در آن نامه دیدیم که تأثیر خودش را در فروپاشی نظام سوسیالیستی و کمونیستی بر جای گذارد و فلسفه مارکسیسم را زیر سئوال برد و این نامه که نظام و شرایط حاکم بر جوامع لیبرال را مورد چالش قرار داد.
وی افزود: شباهت دیگر هر دو نامه، دعوت به آزاداندیشی و تفکر آزاد است. امام (ره) به گورباچوف پیام دادند نخبگان و هوشمندان خود را بفرستید تا بیایند و از ظرایف معارف اسلامی بهره مند شوند.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی اضافه کرد: بحث دیگر دعوت به تفکر است. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در همین نامه مجدداً فرمودند که من از شما نمیخواهم که این تصور و باوری که من از اسلام دارم را بپذیرید، بلکه من شما را دعوت میکنم مستقیم به منابع اصیل اسلامی مراجعه و اسلام را از منابع اصلی بشناسید.
وی در مورد دیگر شباهتهای نامه امام (ره) و نامه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اظهار داشت: دومین شباهت این بود که معظم له فرمودند اصول و ارزشهای اسلامی را با ارزشهای حاکم بر جهان غرب مقایسه کنید.
عضو خبرگان رهبری با بیان این که نامه امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) تفاوتهایی نیز دارند به بررسی این تفاوتها پرداخت و اظهار داشت: نامه حضرت امام (ره) خطاب به سیاستمداری به نام گورباچف بود. آن زمان شاید در لایههای عمومی جوامع غیراسلامی این زمینه وجود نداشت که امام (ره) تودهها و جوانان را مورد خطاب قرار دهند اما اکنون شرایط فرق میکند و به دنبال همان نامه و تأثیرات دیگر میتوان تودهها و جوانان را مخاطب قرار داد، چرا که شرایط متفاوتی بر جامعه حاکم شده است.
عضو هیئت نظارت بر مطبوعات افزود: بحث فقط این نیست که نخبگان مسائل را بفهمند، امروزه تودههای مردم مسئله را درک میکنند؛ خستگی و دلسردی از نظام سلطه، زمینه گرایش آنان به معنویت و معارف والا را فراهم کرده و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در این فضا، این نامه را صادر کردند و از جوانان خواستند که خودشان را از سلطه رسانهای غرب آزاد کنند و به خودشان اجازه مراجعه مستقیم به منابع را بدهند و اسلام را آن گونه که هست درک کنند.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که چرا جوانان مخاطب نامه قرار میگیرند؟ تصریح کرد: شاید بتوانیم بگوییم که در نامه، پاسخ به این پرسش داده شده است. معظم له در این نامه اشاره میکنند که اولاً جوانان از ویژگی حقیقتجویی و حقیقتطلبی برخوردارند و حقیقتجو هستند و به دنبال این هستند که حقیقت چیست و وقتی که درک کردند، پای آن میایستند.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی اضافه کرد: ذهن جوان، پرسشگر است و این پرسشگری به او اجازه میدهد همه ساختارهای موجود رسانهای را بشکند و فراساختاری عمل کند و سریع تر به متن واقعیت دسترسی یابد. از طرف دیگرجوان موتور محرک یک جامعه است و اگر در یک جامعه انتظار تغییر بنیادی و اساسی را داشته باشیم، باید به سراغ جوانان برویم وگرنه معمولاً کسانی که سنّی از آنان گذشته، به صورت طبیعی محافظهکار میشوند و تعلقات آنها مانع پرواز فکری و عقیدتی است.
وی خاطر نشان کرد: نکته سوم، این جوانان هستند که از نظام سلطه غرب خسته شدهاند و از نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، رسانهای، اخلاقی و مادیگرایی و از اضطرابی که در آن زندگی میکنند، دلزده اند و از احساس غربت، تنهایی و پوچی که نسبت به معنی زندگیشان به آنها دست میدهد، خستهاند.
وی تصریح کرد: مسئله دیگری که امروز در بعضی از کشورهای غربی و اروپایی همچون آلمان سه دسته مطب وجود دارد:
۱. مطبهایی که برای مشکلات جسمانی وجود دارد و مطب پزشکی است.
۲. مطبهایی که برای مسایل و موضوعات روانپزشکی و مشکلات روانی به آن مراجعه میکنند.
۳. مطبهای دیگری هم وجود دارد که از آنها به نام مطبهای معنوی و فلسفی یاد میشود و کسانی که به آنجا مراجعه میکنند، نه مشکل جسمانی دارند و نه مشکل روانی.
دسته سوم میگویند مشکل ما این است که نمیتوانیم به سئوالهای اساسی مانند هدف من از این زندگی چیست؟، چهکار باید بکنم؟، باید چه شیوه، سبک و فرمی را در زندگی خودم انتخاب کنم؟، با خودم بیگانه شدهام، احساس میکنم که دلم برای خودم تنگ شده و از خودم دور شدهام و امثال این موارد درمان و پاسخ مناسب بیابیم.
وی با بیان اینکه چنین مسائلی نشان میدهد که نظام ارزشی امروز که در غرب حکومت میکند، نمیتواند جوانان را اقناع کند، اظهار داشت: اگر نظام لیبرالیستی امروز حیاطی دارد، صرفاً در عرصه رسانهای است اما در میان تودههای مردم و مراکز پژوهشی - آموزشی امروز، نظام لیبرال و مادیگرایی غربی به بنبست کامل رسیده و این زمینه را فراهم میکند که این جوانان بهتر بتوانند به سراغ اسلام بیایند و راهحل جدیدی پیدا کنند و از این بنبست خودشان را نجات دهند و به نظر می رسد اینها انگیزههای نوشتن این نامه خطاب به جوانان بود.
خبرنگار سیاسی تسنیم از عضو مجلس خبرگان رهبری پرسید: همانطور که گفتید این نامه نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران شد و ماهیت تعامل و ارتباط جمهوری اسلامی با دنیای غرب برای صدور مفاهیم بلند انقلاب اسلامی بود. حضرتعالی نامه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را با نامه حضرت امام (ره) به گورباچف مقایسه کردید. از این منظر من میخواهم بحث را مورد بررسی قرار دهید که چقدر احتمال دارد نامه معظم له نیز سرنوشتی مانند نامه امام (ره) داشته باشد؟ چراکه نامه امام (ره) چندان پیگیری نشد و در آن زمان به موجی در میان افکار عمومی تبدیل نشد، هرچند تاثیرات شگرف خود را بر جای گذاشت؟ آیا این احتمال وجود دارد که این نامه نیز به دست فراموشی سپرده شود و پیامهای این نامه آن طور که باید و شاید به دست جوانان غربی و آمریکای شمالی نرسد؟
حجتالاسلام و المسلمین دکتر قمی در پاسخ به این سوال با تأکید بر این که انتخاب جوانان به عنوان مخاطبان این نامه انتخابی با درک درست از شرایطی بود که ما در آن حضور داریم، تصریح کرد: این مهم یک انتخاب استراتژیک بود و بر اساس سلیقه نبود، زیرا وقتی کسی را شما مخاطب قرار میدهید خود به خود فرد را ترغیب میکند به این که به خطاب شما توجه بیشتری کند.
وی افزود: از نظر روانشناسی میگویند وقتی کسی را با نام صدا میزنید شخص بیشترین توجه را به حرف شما و بیشترین تأثیر را از حرف شما میپذیرد. پیغمبر اکرم (ص) هم در فرمایشات خودشان "یا معشر الشباب" را مورد خطاب قرار میدادند و بارها میفرمودند جوانان به من ایمان آوردهاند و در هنگام ضرورت به من کمک کردند، اما پیران اینگونه نبودند.
عضو مجمع جهانی اهل بیت (ع) با بیان اینکه مخاطبان این نامه که جوانان هستند خودشان نمیگذارند این نامه به فراموشی سپرده شود، زیرا نیروی محرک این قضیه هستند، افزود: البته شما اشارهای کردید به این که نامه حضرت امام (ره) تأثیر خودش را گذاشت. من میخواهم عرض کنم که این نامه در حافظه تاریخ و ملت باقی میماند و تاثیر خودش را میگذارد، مثل نامههایی که پیغمبر اکرم (ص) نوشت هر چند که نباید انتظار داشت که تاثیر نامهها خیلی زود و سریع باشد، همان طور که نامه امام (ره) هم مدتی طول کشید تا اثر عینی خودش را بگذارد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان این که نامه معظم له نیز تأثیر خودش را گذاشته و این طور نیست که اگر افراد مرتبط احیاناً کوتاهی کنند، تصریح کرد: مسئولان هم کوتاهی کنند، جوانان کار خودشان را به صورت خودجوش انجام میدهند. البته توجه دارید به این نکته که امروز واقعاً سلطه رسانههای غربی را نمیتوان نادیده گرفت.
وی با تأکید بر این که رساندن یک پیام به جوانان غربی کار آسانی نیست، تصریح کرد: دلیلش هم این است که اکثر این رسانهها در اختیار گروههایی هستند که آنها با مفاد این پیام سر سازگاری ندارند، لذا رسانههای اصلی در هفتههای اول کاملاً سعی کردند این پیام را مسکوت بگذارند و در حاشیه نگاه دارند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: با این حال شاهد بودیم که دوستداران انقلاب اسلامی و جوانان به خاطر اینکه این مسئله را پیشبینی میکردند و میدانستند که نظام رسانهای جهانی اجازه پخش و اطلاعرسانی این نامه را نمیدهند از ابتدا تدبیر خوبی اندیشیدند و در شبکههای اجتماعی این نامه را منتشر کردند تا قدرت انتخاب را از رسانههای صهیونیستی و تروریستی بگیرند، به همین دلیل در یک سطح وسیعی این نامه منتشر و پخش شد.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر قمی اضافه کرد: بسیاری از افراد به صورت خودجوش، نامه را به زبان های گوناگون ترجمه و در فضای مجازی منتشر کردند و به صورت فیزیکی در متروها، دانشگاهها و ... توزیع نمودند یا با خلاصه نمودن نامه آن را به کلیپ تبدیل و نامه را تحلیل کردند و در شبکهها، رسانهها و نشریات مختلف منعکس نمودند. بعضی از رسانههای بزرگ دنیا نیز مجبور شدند به یک شکلی با حواشی مختلف و رساندن پیامهای منفی این نامه را منعکس کنند.
وی با اشاره به قدرت رسانهها در شرایط کنونی جهان نیز گفت: رسانهها قدرتشان واقعاً قدرت خیره کننده است و یک مطلبی را که رسانهها بخواهند بزرگ یا کوچک کنند امکانات فراوانی دارند ولی به ۲ نکته توجه نمیکنند؛ اول این که واقعاً نباید در قدرت رسانههای جهانی مبالغه کنیم، زیرا آنها امکاناتی دارند و امکانات ما صرفاً مثل آنها نیست و در حال حاضر حدود ۷۰ درصد رسانههای جهان به چند کشور تعلق دارد. اما نکته دوم آن که ما نیز رسانههای خوبی را به برکت انقلاب اسلامی در اختیار داریم و همین پیام انقلاب اسلامی در جاهای مختلف پخش شده است. امروز رسانههای زیادی هستند که همسو و همگام با آرمانهای انقلاب، امام (ره) و رهبری در داخل و خارج کار میکنند و جوانهای داوطلبی هستند که در این زمینه کارشان را انجام میدهند.
وی با بیان این که وقتی رسانههای نظام سلطه یک پیامی را ارسال میکنند این پیام احتیاج به رمزگشایی دارد تا مشخص شود هدفشان چیست، اظهار داشت: چرا این رمزگشایی همیشه به یک شکل انجام نمیشود؟ یعنی آنها میخواهند یک پیامی را از طریق رسانه بفرستند اما مخاطب خودش آن را رمزگشایی میکند و خودش منبعی را که لازم دارد درک میکند. بیداری که امروز در سطح جهانی نسبت به نظام سلطه میبینیم خودبهخود زمینه توضیح این پیام را فراهم میکند.
استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که آیا نهادهای ذیربط در این زمینه کار خودشان را انجام دادند گفت: واقعاً باید تشکر کنیم از همه دستگاههای ذیربط اعم از سیاسی، فرهنگی و مردمی که در این عرصهها فعالیت میکنند، در همان روزهای اول توسط جوانان علاقه مند، این پیام به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شد و در شبکههای اجتماعی مربوطه قرار گرفت و شاهد آن بودیم که خیل عظیمی از جوانان دنبال این بودند که حداکثر توان خودشان را به کار بگیرند تا این پیام به دست مخاطبان برسد. البته اگر شما سئوال کنید که به چند درصد از مخاطبان اصلی این پیام رسیده ما نمیتوانیم تحلیل درستی ارائه دهیم. موانعی که رسانههای بزرگ صهیونیستی جهانی ایجاد کردند نمیتوان برآورد کرد ولی قطعاً آن مقداری که انجام شد بیش از توقعی بود که در ابتدای کار وجود داشت.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر قمی افزود: همین تاکتیکی که توسط جوانان به کار رفت و از شبکههای اجتماعی برای توزیع نامه استفاده شد، تا حد زیادی بایکوت رسانههای بزرگ دنیا را شکست و ما فکر میکنیم که این مقدار از ابلاغ پیام که انجام شده، تاحدودی قابل قبول است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر این که کاری که باید برای این نامه صورت گیرد، ۳ مرحله ای است گفت: یک مرحله همین ابلاغ پیام است و حالا چه به صورت فیزیکی و چه به صورت مجازی باید به مخاطبان اصلی آن که همان جوانهای اروپایی و آمریکایی هستند برسد اما این همه کار نیست. مرحله دوم تبیین محتوای پیام است که محتوای پیام چیست؟ محتوای پیام این است که در ذهن جوان غربی سئوال ایجاد میکند. سئوال از این که چرا همیشه رسانههای غربی سعی میکنند یک دشمنی به نام دیگری درست کنند تا بتوانند بر ظلم و جنایتی که این نظام جهانی مرتکب میشود، سرپوش بگذارند.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: یک سوال محوری دیگر در پیام مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اینکه چرا رسانههای غربی تلاش میکنند افکار عمومی غرب با اسلام آشنا نشوند؟ اصلاً انگیزه اصلی اسلامستیزی چیست؟ چه ارزشهایی در اسلام نهفته است که سرمایهداران غربی را میترساند و به هراس میاندازد؟ اسلام علوی که انسان را دعوت به عدالت، عقلانیت ومعنویت میکند، چه ترسی را برای آنها ایجاد کرده است؟
حجت الاسلام و المسلمین دکتر قمی اضافه کرد: یک سئوال دیگر این که چرا غربیها و رسانههای آنان تلاش میکنند تا گذشته تاریخی خودشان را که مملو از هتک حقوق انسان و نابود کردن آزادی است فراموش کنند و حتی از خاطرهها نیز بزدایند. چرا نسبت به آنچه که اتفاق افتاده مانندً مبارزه با بومیان در آمریکا و استرالیا بعد از چند قرن عذرخواهی میکنند؟، چرا در جنگ بین پروتستانها و کاتولیکها هزاران نفر کشته شدند؟، حتی گفته شده که در هیچ کجای ایتالیا امکان ندارد که حداقل چند نفر در این جنگها کشته نشده باشند.
وی اضافه کرد: میخواهند بار دیگر مسئله بردهداری و جنگ جهانی دوم (ناسیونالیسم باعث شد جنگ جهانی دوم راه بیفتد و حدود ۵۰ میلیون نفر کشته شوند) تکرار شود و یک بار دیگر اسلامستیزی را مطرح کنند تا چند قرن بعد بگویند اشتباه کردیم؟ یعنی تبیین محتوای پیام این است که سوالها و تاریخچه آن روشن شود.
حجتالاسلام و المسلمین دکترقمی با بیان این که یک بخش تبیینی دیگر محتوای این نامه همین است که گفته شود اسلامی که درسانههای غربی معرفی میکنند با اسلام حقیقی فاصله بسیار عمیقی دارد، تصریح کرد: دعوت به تفکر آزاد از نکات دیگر این نامه است و اتفاقاً در کامنتهایی که در شبکههای مجازی وجود دارد مشاهده میشود که جوانان مینویسند این نامه به گونهای نوشته شده که جوانان را به عقیده خودش دعوت نکرده، بلکه جوانان را به تفکر آزاد دعوت کرده است. و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) میفرمایند خودتان مراجعه کنید و به حقیقت برسید، نه آن که تلقی من را بپذیرید. این مطالب در کامنتها و بازخوردها خیلی رواج و شیوع دارد.
نماینده سابق مقام معظم رهبری در دانشگاه ها مهمترین مرحله را مرحله سوم و تلاش برای تحقق اهداف پیام عنوان کرد و اظهار داشت: یکی از اهداف پیام مراجعه مستقیم به منابع اصیل اسلامی برای شناخت درست اسلام است.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر قمی ادامه داد: یکی دیگر از اهداف پیام ایجاد همان سئوالهایی است که در نامه به ان ها اشاره شده است؛ به عبارت دیگر همان طور که شهید مطهری میفرمایند فرق اصلی انسان با حیوان در احساس درد است، زیرا احساس درد یک عطیه الهی است و همان طوری که در بیماریهای جسمانی هم وقتی انسان بیماری با منشأ میکروبی، ویروسی و یا مثلا قطع نخاع، مرض قند و ... داشته باشد اما احساس درد نکند وحشتناک و خطرناک است، از نظر روحی نیز همین مسئله صدق میکند. یعنی اگر انسان احساس دردهای درونی و روحی به خاطر کمبودها و نقصانهای خود نداشته باشد، خطرناک است.
وی افزود: یکی از اهداف پیام این است که احساس درد را در جوانان و جوامع بشری از طریق طرح این پرسشها ایجاد کند.
وی با اشاره به دیگر اهداف پیام نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان گفت: یکی دیگر از اهداف پیام دعوت به آزاداندیشی و تفکر آزاد است که ما برای تحقق این هدفها به فعالیت و تلاش بیشتری احتیاج داریم، یعنی آیا اگر کسی خواست به منابع اصیل اسلامی مراجعه کند و اسلام را بشناسد، شرایط لازم فراهم است؟ و ما چنین رسانهای را در اختیار داریم؟ یعنی رسانه معارفی که به زبان انگلیسی و اروپایی ترجمه شده باشد و ما بگوییم به اینجا مراجعه کنید را در اختیار داریم؟ آیا ما مثلاً یک پورتال و سایت داریم که بتواند مرجع قرار بگیرد؟ و بگوییم اطلاعات راجع به اسلام به زبانهای اروپایی در این سایت وجود دارد و همه میتوانند به آن مراجعه کنند؟
دکتر قمی افزود: آیا یک نشریه علمی - بینالمللی داریم که متناسب جوانان باشد و آنها بتوانند از آن استفاده کنند؟ آیا اصلاً ما مبلغانی داریم که بتوانند با مخاطبان غیرمسلمانی که تمایل دارند درباره اسلام مطلبی را بدانند صحبت کنند؟ و یا چقدر در این زمینه تربیت شدهاند؟ چه مقدار ما در این زمینه کتاب، جزوه، محتوای اموزشی و ... داریم؟ اینها مشکلاتی است که بایستی به آن پرداخته شود و سازمانها و نهادهای ذیربط هر کدام در این زمینهها مشغول کار هستند و وظایفی برای آنها مشخص شده است که باید به صورت تدریجی انجام دهند.
حجتالاسلام و المسلمین دکترقمی با بیان این که جوانان ایرانی میتوانند در زمینه تبلیغ این نامه بسیار موثر بوده و با جوانان علاقه مند به پیام این نامه در اروپا و آمریکای شمالی گفتگو کرده و ارتباط برقرار کنند، خاطرنشان کرد:باید افکار عمومی در غرب را به مسئله تعصب و افراط معطوف کنیم و بگوییم مسئله تعصب بیجا و افراط خنجری است که میتواند دو طرف داشته باشد. همچنان که جنگ جهانی دوم ناشی از همان تعصب و افراط بود و باعث شد که جنگ راه بیفتد، الان هم به شکل دیگر مانند همین جنبشهای ضد اسلامی که در بعضی از کشورها در حال شکلگیری و وابسته به نظام سلطه است پیش میآید.
رئیس سابق مقام معظم رهبری در دانشگاه ها افزود : از جمله کسانی که در همین جریان شارلی ابدو نقش داشت، جوانی فرانسوی بود که در یکی از کشورهای منطقه آموزش نظامی دیده بود اما وقتی به فرانسه بازگشت هیچکس از او بازجویی نکرد، زیرا میدانستند این شخص برای کشتن مردم عراق، سوریه و ... آموزش دیده است ولی چون خنجر دو طرفه است علیه خودشان به کار میرود.
وی با بیان این که افکار عمومی جهان متوجه این مسئله است که جامعه بشری نیاز به همزیستی مسالمتآمیز دارد و افراد بایستی از هر گونه افراط و خشونت دوری کنند، وگرنه خشونت چیزی نیست که دست صاحب خودش را نبرد، اظهار داشت: گروه های زیادی در غرب و جاهای دیگر به تروریستها در سوریه و عراق کمک میکنند دستپرورده خود غرب هستند و شما میبینید امروز علیه خود غرب به کار گرفته میشود، لذا اسلامستیزی چیزی نیست که صرفاً علیه اسلام باشد بلکه علیه خود غرب هم خواهد بود.
خبرنگار تسنیم از حجتالاسلام والمسلمین دکتر قمی پرسید: سئوال مهمی وجود دارد که اصل صدور چنین نامهای اولاً نشاندهنده اعتماد واقعی و از صمیم قلب نگارنده نامه به اسلام و چنین راه پر فروغی است و از سوی دیگر نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران همچنان بر همان آرمان اصلی انقلاب اسلامی که وقوع تغییرات بزرگ ارزشی در جهان است، پابرجا و استوار بوده و رهبری نظام این راه را قدرتمندتر از گذشته به پیش میبرد با این حال در کنار این گونه اقدامات و مواضع رهبر معظم انقلاب، یک دیپلماسی رسمی در جمهوری اسلامی از ناحیه دولت نیز ظهور و بروز دارد.
بخشی از موارد در دیپلماسی رسمی جمهوری اسلامی ایران در برهه کنونی به ویژه در ارتباط دیپلماتهای ما با آمریکاییها و نحوه مذاکره و نشست و برخاست با آنان، ممکن است در میان دوستداران انقلاب اسلامی در خارج از کشور نگرانیهایی ایجاد کرده باشد مبنی بر این که ایران در حال عقب نشینی از آرمان های انقلاب اسلامی است.
با این حال نامه مقام معظم رهبری نشان داد که جمهوری اسلامی نه تنها بر آن آرمان ها پایبند است، بلکه در سطح کلان نظام و با شیوههای به روز، در حال پیشبرد آن است.
با توجه به این دو موضوع، به نظر شما دیپلماسی رسمی جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند به پیشبرد بهتر اهداف این نامه کمک کند؟ چه دیالکتیکی باید بین این نامه و موضع دیپلماتهای دولتی جمهوری اسلامی ایران در بخش وزارت خارجه و مقام عالی قوه مجریه باید وجود داشته باشد؟
حجت الاسلام و المسلمین دکتر قمی در پاسخ به این سوال خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، با بیان اینکه من مایلم درباره نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی، از واژه "دیپلماسی فطرت" استفاده کنم، اظهار داشت: فطرت، منطق نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی است. "دیپلماسی فطرت" به این معنا است که نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدا دو رویکرد را به صورت همزمان به پیش برد.
وی افزود: یک رویکرد مقابله با نظام سلطه جهانی بود که امام(ره) در این باره فرمودند: «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» و امروز نیز تجربه ۳۷ ساله انقلاب نشان میدهد که این استراتژی امام خمینی(ره) بسیار کارساز بوده است. با تمرکز احساسات مردم و نظام بر این نکته که دشمن اصلی ملت و دولت ما، آمریکاست در حد بالایی موفق به پیشرفت شدیم. این در حالی است که نظام زورگو و قلدرمآب سلطه جهانی میخواهد جوامع دیگر از جمله ملت ایران را به استعمار بکشاند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه در کنار دیپلماسی مقاومت، ما یک دیپلماسی دیگری داریم که اسم این دیپلماسی را "دیپلماسی فطرت "میگذاریم، اظهار داشت: این دیپلماسی به این معنی است که حساب توده مردم، نخبگان و جوانان کشورهای غربی از حاکمان زر، زور و تزویر جداست. ما بایستی به واسطه این دیپلماسی به صورت مستقیم با افکار عمومی در غرب و آمریکا سخن بگوییم و این مراجعه مستقیم به افکار عمومی است که منطق انقلاب اسلامی را ریشهدار میکند.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر قمی با بیان این که در سطح جامعه بشری نامه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به جوانان اروپا و آمریکای شمالی در حقیقت یک اقدام ابتکاری فعال و غیرمنفعل بود، تصریح کرد: نباید این نامه به عنوان یک اقدام انفعالی و صرفاً پاسخی به مسئله شارلی ابدو تلقی کرد زیرا این نامه برخاسته از عمق منطق انقلاب اسلامی است و رسالت این نظام بیدار کردن دلهای جوانان است، همانطور که رسالت پیغمبر اسلام نیز همین بود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه "دیپلماسی فطرت" برای ما ظرفیتهایی را فراهم میکند تا بتوانیم منطق خودمان را به گوش دیگران برسانیم، گفت: این دیپلماسی دقیقا مقابل برآیندی است که نظام سلطه میخواهد از خود بروز دهد و تلاش میکند حرف ما به گوش دیگران نرسد.
حجتالاسلام و والمسلمین دکتر قمی با بیان این که از نظر بنده آنچه در مذاکرات هستهای میگذرد- صرف نظر از این که نتیجه این مذاکرات چه خواهد شد - باید فرصتی برای تقویت "دیپلماسی فطرت" باشد و این مسئله را به پیش ببرد، تصریح کرد: آن خطوط کلی که از طرف نظام تایید میشود که طبیعتا خطوط قرمز نیز در آن لحاظ خواهد شد، افکار عمومی دنیا را به این نکته متوجه کرد که رسانههایشان با آنها صادق نبودند و به آنها در مسائلی همانند تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای یا تروریست بودن ایران یا تلاش برای ایجاد اختلاف در دنیا یا عدم تمایل ایران به مذاکره و صلح، دروغ گفتند اما در مقابل جمهوری اسلامی ایران به آنها نشان داد که اهل منطق و مذاکره است.
وی افزود: این مذاکرات با تأیید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) آغاز شده و با تأیید ایشان نیز ادامه پیدا خواهد کرد. این همان موضوعی است که امروزه در تفکر پست مدرن به آن "قدرت معنایی" یک کشور میگویند، که متفاوت از قدرت سخت و قدرت نرم است. قدرت معنایی به این معنی است که نظام اسلامی ایران حرف و پیامی برای انتقال به کشورهای دیگر دارد. این نامه نشان دهنده این است که نظام اسلامی ایران حرفی برای عرضه به کشورهای دیگر دارد و اگر کسی بخواهد این حرف را درک بکند، منابع اسلامی کمک فراوانی به وی خواهند کرد.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که دیپلماسی رسمی ما چگونه میتواند به دیپلماسی فطرت کمک کند تا این نامه بتواند اثر بیشتری داشته باشد؟ تصریح کرد: به نظر بنده دیپلماسی رسمی در مرحله دوم و سوم، یعنی تبیین پیام این نامه و همچنین تسهیل زمینهها برای تحقق این پیام میتواند کمک مطلوبی را داشته است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه دیپلماسی رسمی میتواند زمینهای را فراهم کند که نخبگان از کشورهای غربی وارد ایران شوند یا نخبگانی از ایران به کشورهای غربی بروند و در رابطه با تحلیل این نامه جلساتی را بر پا کنند، اظهار داشت: این نامه باید در روابط و دیپلماسی سیاسی و عمومی کشور ما جایگاه مشخصی داشته باشد و محتوای آن به صورت مکرر در سمینارها، کنفرانسها و حتی نهادهای بین المللی مانند یونسکو برای نوعی از همفکری بشری که بر اساس فطرت شکل میگیرد تبلیغ شود.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که در کشورهای غربی و آمریکا دسترسی به منابعی که در این نامه به آنان اشاره شده وجود دارد یا خیر؟ گفت: واقعیت این است که متأسفانه دسترسی کافی در این کشورها به منابعی که این نامه برای روشنگری به آنها ارجاع داده است، وجود ندارد.
عضو هیئت نظارت بر مطبوعات با اشاره به یک تحقیق در دانشگاه تهران در رابطه با کتابها، مقالهها و پایاننامههایی که از سال ۱۹۶۰ تا کنون در غرب درباره اسلام نوشته شده است، گفت: نتیجه این تحقیق این بود که حدود ۵ درصد این پایاننامهها، کتابها و مقالات رسماً خوانندگان خود را به مبارزه علیه اسلام دعوت کردند. بیش از ۸۰ درصد، خوانندگان خود را به مبارزه فکری علیه اسلام دعوت کردند و تنها ۴ درصد آنها خوانندگان خود را به همراهی با اسلام دعوت کردند، آنهم اسلامی که منطبق با ارزشهای غربی باشد یعنی اسلام التقاطی!
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: این مقدمه ارائه شد تا به این نکته برسیم که متاسفانه در غرب به ندرت کتابهای خوبی پیدا میشود که واقعاً اسلام را همانگونه که هست نشان دهد ما در این زمینه نیاز به اقدامات بسیار جدی داریم که بار اصلی آن به دوش دانشگاهها، رسانهها و حوزههای علمیه است.