به گزارش نماینده، سردار علی شادمانی مانند بسیاری از پاسدارهای نسل اول انقلاب، سال ۵۸ به سپاه پیوست. با فرمان حضرت امام(ره) مبنی بر آزادسازی شهر پاوه از دست عناصر ضدانقلاب، به این منطقه رفت و پس از آن در سنندج، سقز و مهاباد به مدت تقریبا ۶ ماه مشغول خدمت شد.
در بحبوحه برقراری امنیت در کردستان بود که با سفر هیئت «سوء نیت» دولت موقت -که البته خودشان آن را «حسن نیت» می خواندند- عناصر ضدانقلاب، خواهان خروج پاسدارها از کردستان شدند و دولت موقت هم با این درخواست موافقت کرد و خواست تا سپاهیان اعزامی به کردستان، منطقه را ترک کنند.
به این ترتیب او نیز به همدان برگشت و به مدت ۶ ماه مسئولیت آموزش سپاه این استان را برعهده گرفت و ۲ ماه قبل از آغاز جنگ، وقتی مرزهای غربی کشور با تهدید روبرو شد، به قصر شیرین رفت.
علی شادمانی در طول ۸ سال دفاع مقدس، مسئولیتهای متعددی ازجمله فرماندهی لشکر انصارالحسین همدان را عهدهدار شد تا اینکه با پایان جنگ، مدتی در کسوت مسئول عملیات نیروی زمینی سپاه به خدمت پرداخت.
فرماندهی لشکر ارومیه، فرماندهی لشکر بعثت کرمانشاه و قرارگاه نجف و فرماندهی دانشکده علوم و فنون پیاده سپاه ازجمله دیگر مناصبی بود که او در طول سالهای پس از جنگ تجربه کرد و اکنون حدود ۱۱ سال است که در ستاد کل نیروهای مسلح و قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) مشغول خدمت است.
آنچه در زیر میخوانید، گفتگوی فارس است با سردار علی شادمانی معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح که در آن به برخی مهمترین موضوعات روز ایران و منطقه و توان دفاعی نیروهای مسلح کشورمان پرداخته شده است.
** «تهدید در برابر تهدید» یعنی «نه» گفتن به تسلیم
* چند وقت پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی در جمع فرماندهان نیروهای مسلح، از استراتژی «تهدید در برابر تهدید» سخن گفتند. این موضوع ناظر بر چه رویکردیست و نیروهای مسلح برای عملیاتی کردن این مسئله چقدر آمادگی دارند؟
شعار «تهدید در برابر تهدید» نشات گرفته از ماهیت انقلاب اسلامی ایران است که به دلیل برخورداری از آرمانهایی که دارد، با همه حکومتهای مستقر در دنیا متفاوت است.
این انقلاب، با استکبار سر سازش نداشته و برای تحقق اهداف خود، قاطعانه عمل میکند.
درواقع باید گفت که انقلاب اسلامی ایران به دنبال آرمانهای ارزشی جهان اسلام است؛ از استقلال گرفته تا استکبارستیزی.
در پرتو انقلاب اسلامی ایران بود که اسلام بازسازی و کارآمد شد؛ اسلامی که گفتیم، قصد سازش با استکبار را ندارد.
با این رویکرد میتوان استراتژی «تهدید در برابر تهدید» را تحلیل کرد.
«تهدید در برابر تهدید» یعنی «نه» گفتن به تسلیم شدن چون قرار نیست ما در برابر دشمن تسلیم شویم.
** نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد
شما ببینید تمام واژههایی که حضرت امام(ره) در برابر آمریکا به کار میبردند، از همین نوع بود: بیاعتمادی، تنفر و این نوع واژهها چون آمریکا خوی استکباری دارد و به این نظام نمیشود اعتماد کرد.
اگر به صحبتهای رهبری معظم انقلاب هم دقت کنید میبینید که میفرمایند این دولت -دولت آمریکا- دولتی نیست که بشود به آن اعتماد کرد.
کار آنها همیشه نقض پیمان و ظلم و حیلهگری است. پس با این روحیهای که این نظام دارد، اگر شما یک قدم کوتاه آمدید، آنها ۲ قدم پیشروی خواهند کرد. فقط کافیست رخنه کنند.
حضرت امام(ره) فرمودند ما پوزه آمریکا را به خاک میمالیم. ما آمریکا را زیر پا میگذاریم، اینها همان «تهدید در برابر تهدید» است یعنی آمریکا تهدید میکرد، امام(ره) هم تهدید میکرد.
یا مثلا رهبری معظم انقلاب فرمودند اگر -دشمن- قصد تعرض به ایران را داشته باشد، تلاویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم. این «تهدید در برابر تهدید» است. یا اخیرا فرمودند چه مذاکرات باشد چه نباشد، اسرائیل ناامنتر خواهد شد.
امروز هم که دشمن باز از «گزینههایی روی میز» صحبت میکند، پاسخ ایشان پاسخ قاطعی بود.
بنابراین «تهدید در برابر تهدید» برای مواجهه با نظامهای استکباری است که کارشان ظلم و تجاوز است و این استراتژی از ماهیت انقلاب اسلامی نشات گرفته و در حوزه فرماندهی کل قوا و رهبری و ولی فقیه سامان میگیرد و بیان میشود. قواره این کار در این مقیاس بوده و البته در مسیر بازدارندگی نیز هست.
** در حداقل زمان، ضربات سنگین به دشمن خواهیم زد
* مقابله به مثل با دشمن در برخورد با تهدیدات، مستلزم توانمندی تجهیزات در طراحی تاکتیک است. در این ۳۶ سال پس از انقلاب، به لحاظ تجهیزات چه میزان پیشرفت کردهایم و توانمندی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان در چه سطحی است؟
انقلاب اسلامی در کشور ما یک پتانسیل قوی را ایجاد کرد. اولا تکیه بر دریای بیکران انسانهای مومن دارد یعنی جمعیت ۷۵ میلیونی، یک پشتوانه قوی هستند. این جمعیت وفاداری خود به انقلاب را بارها در عرصههای سیاسی، اجتماعی، امنیتی و نظامی نشان دادند.
۸ سال دفاع مقدس به وسیله همین مردم اداره شد در حالی که کشور در آن مقطع واقعا تنها بود.
در واقع در انقلاب اسلامی ایران، هم اسلام بازسازی شد و هم انسانهای زیادی تربیت شدند تا کارکردشان را در عرصههای مختلف مثل دفاع مقدس و... نشان دهند.
جنگ ۸ ساله، شرایطی را به ما تحمیل کرد که به آن میگویند «جنگ فرسایشی» یعنی وقتی نتوانستند در کوتاه مدت جنگ را تمام کنند آن را طولانی کردند تا ملت ایران را خسته کنند و ضعف قدرت اقتصادی، موجب پایان جنگ و تسلیم ما شود اما امام(ره) فرمودند اگر جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما ایستادهایم. این یک استراتژی در برابر ترفند دشمن بود.
** استراتژی بازدارندگی به جای جنگ فرسایشی
* یعنی این امکان هست که در صورت تجاوز دشمن، باز ما جنگ طولانی مدت را بپذیریم؟
خیر. ما باید به دنبال افزایش قدرت دفاعیمان برویم تا اگر جنگی اتفاق افتاد، در حداقل زمان، ضربات گیجکننده، منهدمکننده و پشیمان کننده به دشمن بزنیم چون سزاوار نیست ملت ایران به مدت طولانی تحت فشار جنگ قرار بگیرد تا زیرساختهای آن منهدم و جوانان آن نابود شوند.
بنابراین ما استراتژی بازدارندگی را به جای جنگ فرسایشی مطرح کردیم که البته این استراتژی ابزار خودش را می خواهد.
قدرت ملی باید استراتژی بازدارندگی را محقق کند. یعنی باید همه قدرت کشور در عرصههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی پای کار باشند تا استراتژی بازدارندگی محقق شود.
** در دریای عمان به اندازه خلیج فارس توانمندیم
در حوزه دفاع در دریا، ما زمانی فقط در خلیجفارس بودیم اما الان نه تنها در خلیجفارس قادریم با هر نوع تهدیدی مقابله کنیم، بلکه در دریای عمان هم به همین اندازه توانمندیم. نه تنها در دریای عمان، بلکه ما امروز فراتر از دریای عمان تا بابالمندب و ورای آن، آبهای آزاد برای مقابله با دزدان دریایی و امنسازی مسیر کشتیرانی کشور و کسب سیادت دریایی میرویم و اعلام حضور میکنیم. بنابراین در عرصه دریا خودمان را توسعه دادهایم.
** مبدا تهاجم علیه ایران را هدف قرار میدهیم
حالا وقتی در عرصه دریا از خلیجفارس تا ماورای مدار ۱۰ درجه قدرت پیدا کردیم، یعنی سواحل جنوبی کشور که ممکن است مبدا فعالیت و اقدام دشمن باشد، کنترل و رصد میکنیم و هر کس بخواهد در این سواحل به عنوان مبدا عملیاتی علیه ما اقدام کند بلافاصله آن نقطه را میزنیم چون خودمان را توسعه دادهایم.
** جبهه ایران تا بابالمندب گسترش یافته است
ما در ۸ سال دفاع مقدس حتی در خلیجفارس هم کامل نبودیم مثلا در بوشهر و بندرعباس جبههای نداشتیم ولی الان جبهه را از دهانه اروند تا بابالمندب بردهایم و در این وسعت عظیم جغرافیایی قادریم هر آنچه به ما حمله شود تحت تاثیر قرار دهیم.
در حوزه موشکی، وقتی فرمانده معظم کل قوا میفرمایند «اگر تعدی کنید، تلاویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم»، ایشان اطلاعات دقیقی دارند که این را میگویند. فرمانده کل قوا به عنوان ولی فقیه، غلو نمیکند.
در این بیان حضرت آقا، هم اعتماد به قدرت وجود دارد و هم مطالبهای از نیروهای مسلح برای آمادگی عملیاتی.
** جبهه مقاومت تحت فرمان جمهوری اسلامی است
در حوزه جبهه مقاومت، ما در جنگ ۸ ساله تنها قادر بودیم بخشی از کُردهای عراق را در شمال این کشور سازماندهی کنیم چون با ما همفکر بودند و علیه صدام کار میکردند اما الان چه؟
الان جبهه مقاومت تحت فرمان جمهوری اسلامی است. در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن، افغانستان همه مردمی که علاقمند به مبارزه با استکبار هستند و همه مردمی که به نوعی تحت ستم قرار دارند، از انقلاب اسلامی الگو میگیرند و زیر بیرق ولی فقیه ما ایستادهاند. دشمن اینها را خوب درک میکند.
** دشمن را از جبهههای مختلف مورد حمله قرار خواهیم داد
امروز شعاع عملیاتی دفاع از انقلاب اسلامی آنقدر توسعه یافته که اگر آنها به نظام اسلامی -که به عنوان خیمهگاه جهان اسلام مطرح است- حمله کنند، از جبهههای متعددی به او حمله میشود و دیگر فقط از مرزهای ایران نخواهد بود.
در گذشته، ما فقط یک نیروی هوایی داشتیم اما امروز نیروی هوافضا نیز در کنار این نیرو وجود دارد که به انواع هواپیماهای بدون سرنشین مجهز شده و از این طریق می تواند در شعاع بسیار چشمگیر، حوزههای تهدید را رصد و کنترل کند. از این پهپادها هم برای عملیات رزمی و هم شناسایی استفاده میشود و دشمن هم این را میداند. این دو نیرو هم پوشانی میکنند و مکمل هم هستند.
در دریا هم به همین صورت است. یعنی نیروهای دریایی سپاه و ارتش مکمل هم هستند و از امکانات یکدیگر استفاده میکنند.
ما پیشبینی کردهایم که اگر تهدیدی در خلیج فارس به وقوع پیوست و نیاز احساس شد، در حداقل زمان ممکن، نیروی دریایی ارتش برای کمک به نیروی دریایی سپاه در آن جا حاضر شود و همین طور بالعکس.
در حوزه زمینی هم اگر تهدیدی علیه یکی از نیروها اتفاق بیفتد، نیروی دوم قادر است بلافاصله به او کمک کند.
در کل، انقلاب اسلامی به جهت آرمانهای بلند و اهدافی که برای نجات بشریت دارد طبیعتا با دشمنان خشمگینی هم روبروست. یعنی وسعت تهدید، گسترده و متنوع است. بنابراین ما هم باید یک توان قوی در کشور داشته باشیم تا بتوانیم این تهدیدها را جواب دهیم.
طبیعیست که یک نیرو به نام ارتش به تنهایی یا سپاه به تنهایی نمیتواند جوابگوی این تهدیدات باشد. وجود هر دو نیروی مسلح ارتش و سپاه لازمه این انقلاب برای مقابله با تهدیداتی است که دشمن مرتب مطرح میکند.
همه تلاش ما هم این است که تا حد امکان، تمامی این تجهیزات بومی باشد تا دیگر تحریمها و نامردیهایی که در حوزه بینالمللی است ما را متزلزل نکند و متکی به یک قدرت بومی باشیم.
** در عرصه دفاع، جزو چند کشور اول دنیا هستیم
صنعت ما الان یک صنعت مدرن و پویا است و مسیر توام با پیشرفت را طی میکند. البته هرچقدر که مقدور باشد، نیازهایمان را از کشورهای دوست تامین میکنیم اما اساس کار ما این است که تکنولوژی ما درجهت ایجاد قدرت بازدارندگی باید یک قدرت بومی باشد. چون میدانیم که سرمایه آن، یعنی نیروی انسانی متفکر و دانشمند در عرصههای مختلف را داریم.
ممکن است در عرصه اقتصاد مشکلاتی داشته باشیم یا در عرصه فرهنگ خدشههایی به ما وارد شده باشد اما در عرصه دفاع و علم و فناوری، جزو چند کشور اول دنیا هستیم.
در تمام دنیا هیچ کشوری جز ایران نیست که برای امنیت خودش راسا عمل کند. همه یا عضو یک پیمان بوده و یا تحت امر کشور دیگری هستند و از آنها کمک میگیرند اما ایران در برابر این همه تهدیدات، نه تنها خودش به تنهایی امنیت خود را برقرار میکند بلکه میتواند امنیت دیگر کشورها نظیر عراق و سوریه را هم برقرار کند وبه امنیت افغانستان و فلسطین و لبنان هم کمک کند. هیچ کشوری این توانایی را ندارد.
** تهدیدات دشمن علیه کشور را جدی تلقی میکنیم
* به عنوان یک فرمانده عالیرتبه نظامی، چقدر تهدیدهایی که علیه کشورمان میشود -که عمدتا از طرف آمریکا و اسرائیل است- را واقعی میدانید؟ برخی معتقدند اگر آمریکا هم عاقلانه بخواهد تصمیم بگیرد، اسرائیل نشان داده که در این زمینه خیلی عاقلانه عمل نمیکند.
ما تهدیدات دشمن علیه کشورمان را بسیار جدی تلقی میکنیم. البته در کنار تهدید، عملیات روانی هم وجود دارد که آن را هم مطرح میکنند تا در سایه رعب و وحشت، ما را وادار به تسلیم کنند تا اصلا جنگی رخ ندهد و یا اگر رخ داد، زود تمام شود و ما تسلیم شویم.
عملیات روانی و لاف زدنها از این جهت است که مثلا ما را تهدید به جنگ کنند تا در مذاکرات تسلیم شویم.
** به منطقه لشکرکشی کردند تا با جمهوری اسلامی تسویه حساب کنند
دشمن در این کشور ۲ بار دست به کودتا زد که یک بار آن ماجرای طبس بود و دیگری کودتای پادگان نوژه. آنها به طرق متعدد قومیتهای مختلف را علیه نظام اسلامی تحریک کردند و جنگ داخلی راه انداختند.
دشمن لشکرکشی آشکار کرد و به منطقه آمد تا با جمهوری اسلامی تسویه حساب کند منتها ابتدا میخواست کشورهای اطراف ما را بگیرد که موفق نشد. لذا ما تهدیدات دشمن را بسیار جدی میدانیم.
** دستور رهبری به فرماندهان برای آمادگی جنگ
فرمانده معظم کل قوا هم دستوری به فرماندهان دادند و فرمودند شما باید هر شب خودتان را مثل شب عملیات تلقی کنید. یعنی فکر کنید در قرارگاه نشستهاید تا جنگ را اداره کنید. این یعنی فاصلهای با تهدید نیست.
بعد میفرمایند اگر سیاسیون تحلیل دیگری داشتند شما حق این طور تحلیلها را ندارید. شما نیروی مسلح هستید و سروکارتان با تهدید است و اگر تحلیل دیگری داشته باشید، تهدید عوض نخواهد شد. لذا ما تهدید دشمن را بسیار جدی میگیریم و شبانهروز برای خنثی کردن این تهدیدات تلاش میکنیم.
** تهدید میکنند چون قوی هستیم
حالا چرا تهدید وجود دارد؟ کلام رهبری در این خصوص، کلام عاقلانه و عالمانهای است. ایشان میفرمایند نه اینکه چون ما ضعیف هستیم، تهدید میکنند، اگر ضعیف باشیم که تهدید نمیکنند بلکه حمله میکنند. از آنجا که ما قوی هستیم و نمیتوانند ما را در نظام بینالملل بپذیرند، بنابراین مدام تهدید میکنند.
** خرید S۳۰۰ از روسیه یک نیاز قطعی در آن زمان بود
* موضوع تحویل سامانه S۳۰۰ از روسیه به ایران، یکی از موضوعات مهم روز است. نظر شما در خصوص عدم واگذاری این سامانه در گذشته و موافقت امروز روسها چیست و اصولا ما باید از چه زاویهای به عملکرد روسها نگاه کنیم با عینک اعتماد یا بی اعتمادی؟
ما در عرصه تقویت بنیه دفاعی هنوز در برخی زمینهها به تکامل نرسیدهایم و در مسیر پیشرفت هستیم و سامانه S۳۰۰ هم که توافق کرده بودیم از روسیه بخریم، در آن زمان یکی از نیازمندیهای قطعی ما بود.
ما در حوزه دفاع هوایی با ۳ سطح ارتفاع پست، متوسط و بالا روبرو هستیم که البته توانمان در هر ۳ سطح یکسان نبود و در برخی سطوح خلأهایی داشتیم هم به لحاظ رادار و هم جنگ افزار؛ لذا یا باید تولید کنیم یا بخریم.
خرید از روسیه در آن مقطع یک تشخیص درست و بر اساس نیاز بود که البته خود روسها هم پیشقدم شدند. آقای پوتین در آن مقطع نخست وزیر بود و پیغام داد که ما آمادگی داریم لذا ما هم وقتی شرایط را مناسب دیدیم رفتیم تا انعقاد قرارداد کنیم.
** تلاش کردیم تا روسیه در دامن غرب نیفتد
ما بعد از فروپاشی شوروی تلاش کردیم با روسیه روابط راهبردی داشته باشیم و سعی کردیم تا این کشور به دامن غرب نیفتد چون غربیها تلاش میکردند این همسایه ما را هم مثل برخی کشورهای عربی اغفال کنند.
البته این استراتژی از زمانی که حضرت امام(ره) به گورباچف پیام دادند شروع شد تا مواظب همسایه شمالیمان باشیم که به دامن غرب نیفتد. الان هم طبق آنچه که رهبر معظم انقلاب مشخص کردهاند، تلاش بر این است که رابطه ما با روسیه رابطه راهبردی باشد.
اما اینکه روسها چقدر قابل اعتماد هستند، بالاخره اینها یک روابط بینالمللی است و آنها هم با دنیا داد و ستد دارند و هر وقت منافعشان ایجاب کند با آمریکاییها همسو شوند به آن طرف میروند و هر وقت منافعشان با ما همسو باشد به سمت ما میآیند.
لذا ما باید زیرک باشیم که در کجا، چه استفادهای کنیم.
** ایران و روسیه دشمن مشترک دارند
پس از تنشهای جدیدی که - بین روسیه و غرب- درست شد، روسها خیلی راغب شدند که با ما پیمان ببندند و خودشان باز پیام دادند والا ما آن پرونده را به دادگاه برده بودیم و دنبال جریمه روسها بودیم ولی به هر حال خودشان مساعدت نشان دادند و ما هم در مسیر ارتباط فعالتر با روسیه هستیم تا هم ما بتوانیم بخشی از نیازهای آنها را تأمین کنیم و هم آنها.
اگر این موضوع بیان شود که ما راغبیم با روسیه داد و ستد نظامی داشته باشیم، هیچ اشکالی ندارد زیرا ما اهداف و دشمن مشترکی داریم لذا ما راغبیم کشور روسیه یک کشور قدرتمند، مقتدر و بدون وابستگی به غرب باشد و نمیخواهیم تحت تأثیر ناتو و غرب قرار بگیرد.
** خرید S۳۰۰ تازه مقدمه کار است
* آیا قرار است همان مدل S۳۰۰ که ابتدا مطرح شده بود داده شود یا خیر؟
همان مدل است ولی این مقدمه کار خواهد بود. البته ما خودمان در داخل، در حال تولید سامانه مشابه آن هستیم ولی خب روند تولید به نوعی نیست که سریع نیاز ما را رفع کند.
تمایل اصلی ما، «بومی سازی محصولات دفاعی» است لیکن برای تامین نیازهای اصلی مربوط به دفاع، به این معیار ارزشی اکتفا نخواهیم کرد و از هرجای دنیا و به هر طریق ممکن میسر باشد، به عنوان یک فرصت از آن بهره خواهیم گرفت.
** از شنیدن درخواست بازدید مراکز نظامی ایران متنفریم
* در بحث مذاکرات هستهای موضعی که خیلی روی آن جنجال میشود، بحث نظارت بر اماکن نظامی ایران است. بفرمایید این درخواست غربیها چه جایگاهی دارد و آنها چه هدفی را دنبال میکند؟
برخی واژههای ارزشی در بعضی نهادها بیشتر جلوه پیدا میکنند مثل اقتدار، قدرت دفاع، ضربه زدن به دشمن. اینها واژههای ارزشی است که در نیروهای مسلح جلوه پیدا میکند بنابراین ما حتی از شنیدن و مطرح شدن چنین موضوعاتی مثل بازدید از اماکن نظامی ایران، متنفریم. قدرت آنها در نگاه ما به اندازه پشیزی هم نیست که خواسته باشند مجموعه پادگانهای نظامی را ببینند.
به جهت ماهیتی که از آنها سراغ داریم، یک «غضب مقدس» در سینهمان است لذا هیچگاه بر سر مسایل نظامی با اینها مذاکره نخواهیم کرد، هیچوقت. این، هم کلام رهبری است و هم کلام نیروهای مسلح. یعنی ما اصلاًراغب نیستیم این موضوع حتی مطرح شود و حتی حاضر نیستیم آن را بشنویم. آن قدر آمادگی برای این مخالفت داریم که با قدرت و جرأت آن را مطرح میکنیم.
** رفتار آمریکا منافقانه است
* در خلال صحبت هایتان به موضوع غیرقابل اعتماد بودن آمریکا اشاره کردید. به نظر شما این بی اعتمادی تا کجا ادامه خواهد داشت؟
ماهیت آمریکا یک ماهیت استکباری است و تا این خلق و خو وجود دارد، بی اعتمادی هم هست و تا زمانی که انقلاب اسلامی با این ماهیت خود وجود دارد، این بی اعتمادی از بین نخواهد رفت.
ما با آمریکا در دو جهت مخالفیم. ما خود را مظهر حق میدانیم و او را مظهر باطل. او هم ما را نماد مخالفت با منافعش میداند.
از طرف دیگر، آنها رفتاری منافقانه دارند. مثلاً داعیه دموکراسی دارند اما آیا در یک کشور که حکومتش پادشاهی است و یک نفر ۴۰ سال به مردم تحمیل میشود این دموکراسی است؟
** چرا آمریکا با عربستان مخالفت نمیکند؟
برخی کشورها نظام پادشاهی دارند و آمریکا رابطه خوبی با آنها دارد. چرا؟ چون راحت آنها را میدوشد و با دموکراسی کاری ندارد و یا واقعاً رژیمی بدنامتر از رژیم صهیونیستی سراغ دارید؟ اصلاً منشأ همه اعمال تروریستی رژیم صهیونیستی است.
یا همین عربستان، آشکارا به یک کشور مسلمان حمله کرده و همه می دانند تروریستهای داعش در دامن چه کسانی رشد کردند. چرا آمریکا با عربستان مخالفت نمیکند؟ مگر نمیداند عربستان تربیت کننده تروریستهاست؟
لذا رفتار آمریکا کاملاً دوگانه و منافقانه است و نمیشود به آن اعتماد کرد. پس هم ماهیت نظامهای ما و آمریکا تفاوت دارد و هم عملکرد دوگانه آمریکا منافقانه است. در همین توافق هستهای ببینید بلافاصله چه موضعی گرفتند و چقدر حرفهای خود را تغییر دادند. بنابراین آنها هیچوقت قابل اعتماد نیستند.
** نفوذ به ایران برای داعش ممکن نشد
* با توجه به تهدیدات منطقه، گروهکهایی مثل داعش چقدر برای ایران تهدید هستند؟ برخورد ما با این گروهکها چیست و چه اشراف و نظارتی بر آنها داریم؟
همه این اقوام ناراضی که به نوعی مورد استفاده آمریکاییها و رژیم صهیونیستی قرار میگیرند، تهدید هستند. نمیتوانیم بگوییم تهدید نیستند.
ما در مقطعی با حزب منحله دموکرات درگیر بودیم و جغرافیایی از کشور ما تحت سلطه آنها در کردستان بود. این تهدید یک مقیاس و اندازهای داشت و میشد میزان آن را تخمین زد و یا در یک مقطع دیگر تحت تهدید منافقین بودیم که در داخل همه را ترور میکردند و انفجارات تروریستی را صورت میدادند. این تهدید هم یک مقیاس و وزنی داشت. تهدید ضد انقلاب در شرق کشور هم یک وزنی دارد.
ما هر تهدیدی را برآورد میکنیم تا ببینیم چند سال میتواند پایدار باشد و چه هزینههایی بر ما ممکن است تحمیل کند. لذا تهدید داعش هم نزد ما یک برآوردی دارد.
داعش در یک جغرافیای وسیعتر گسترده شده و آن هم جغرافیای جهان اسلام است؛ در لبنان سوریه، عراق. در خاک ما هم عواملی هستند که تربیت شده رویکرد تفکر سلفی باشند؛ تفکری که منشأ آن عربستان است.
اینها در کشورهای مختلف پراکنده هستند و هرکدام از کشورها آسیبپذیریشان بیشتر باشد، آنها ورود و ظهورشان زودتر و بیشتر است و در هر کدام از کشورها که قدرت داخلی و انسجامشان بیشتر است قدرت ظهور در آن پیدا نکردند و ما از این جمله کشورها هستیم. یعنی نفوذ اینها در ایران هم ممکن بود اما چون ما در کشورمان از یک قدرت امنیتی خوبی برخورداریم، از این کار ناامید شدند و رفتند سراغ عراق در زمانیکه دولت آنجا ضعیف بود یا در سوریه که به کمک قدرتهای خارجی فضایی در آن جا ایجاد شد که جبهه گرفتند و توسعه پیدا کردند.
** آمریکا داعش را برای شکستن الگوی ایران در جهان اسلام ساخت
آمریکا تمام توان خود را به کار گرفت تا در وهله اول نظام اسلامی ایران را ساقط کند و اگر نشد، کاری کند که کشورهای دیگر از ما الگو نگیرند.
در جنگ تحمیلی ۸ ساله و توطئه های پس از آن، نتوانستند کاری کنند و با توجه به اینکه بیداری اسلامی شروع شد، خواستند یک الگوی جعلی را در مقابل جمهوری اسلامی ارایه دهند.
ما بیداری اسلامی را ناشی از صدور انقلاب خودمان میدانیم. البته نه اینکه ما انقلاب را در بند و جعبه کرده باشیم و به این کشورها ببریم بلکه الگویی ارایه دادیم و مردم دیدند که این الگو برای یک زندگی شرافتمندانه مناسب است. زندگی شرافتمندانه یعنی اینکه با اسرائیلیها و آمریکاییها در یک آخور نباشید و آقای خودتان باشید استقلال داشته باشید و تحت پرچم دین زندگی کنید.
کار که به اینجا کشید، آمریکاییها آمدند و یک دولت اسلامی تقلبی به اسم داعش براه انداختند.
این داعش یک دولت تقلبی است که میخواستند جایگزین نظام جمهوری اسلامی کنند تا در این کشورهایی که انقلاب میشود از آن الگو بگیرند.
آنها عملکرد داعش را به نام اسلام معرفی میکنند و تلاش دارند در جامعه خودشان بگویند این اسلام است و مردم را بترسانند و بگویند جمهوری اسلامی هم این است که خدا خواست و این اتفاق نیفتاد و افکار عمومی، حقیقت را تشخیص دادند.
** سرقت هواپیما توسط داعش و هشدار به اروپاییها
الآن ما خبر داریم که داعشیها تعدادی هواپیما سرقت کردهاند. چه کسی میتواند تضمین دهد اینها سر از یک کشور اروپایی در نیاورند و حادثهای مثل ۱۱ سپتامبر دوباره پیش نیاید؟
بنابراین داعش یک وزنی دارد و در کشور ما که قدرتمند هستیم این وزن، خیلی کم اثر است ولی در جاهایی که ضعفهایی باشد، میتوانند ورود پیدا کنند. فردا ممکن است سر از عربستان در بیاورند. اینها قابل کنترل نیستند. اما کشور ما امنترین کشوری است که کمترین تهدید را در این حوزه دارد.
** نظام استکبار ناکامی در فلسطین و لبنان را از چشم ایران دید
* وضعیت امروز سوریه را بعد از آن همه جنایت و تهدیدی که تا مرز حمله نظامی هم پیشرفت چطور ارزیابی میکنید؟
نظام استکبار با حمایت اعراب مرتجع خیلی هزینه کرد و میخواست دولت سوریه را در حداقل زمان ممکن ساقط کند و یک دولت دستنشانده روی کار بیاورد تا به جبهه مقاومت ضربه بزند.
آنها وقتی در فلسطین و لبنان ناکام ماندند این ناکامی و شکست را از چشم ما دیدند. دروازه ورود ما به منطقه هم سوریه بود لذا میخواستند این دروازه را به روی ما ببندند بنابراین آمدند سرمایهگذاری کردند و بدترین اعمال تروریستی را هم انجام دادند و همه زیرساختهای سوریه را منهدم کردند و به طور آشکارا از گروهکهای تروریستی حمایت کردند و اسلحه و پول دادند و اجلاسیه گذاشتند که چطور این کمکها را هماهنگ کنند و هرچه دانستند، خرج کردند اما نتیجه این شد که دولت بشاراسد ماند و در جریان انتخابات که به عنوان مظهر دموکراسی شناخته میشود، همین آقای بشار اسد با رأی قاطع انتخاب شد و حکومتش را ادامه داد و گروهکهای تروریستی تضعیف شدند.
سوریه امروز در حال گذار و دولت قانونی آن نیز در حال تثبیت و انشاءالله گروهکهای تروریستی هم در حال اضمحلال هستند.
** حمله به یمن، «عقده گشایی» آل سعود بود
* اوضاع یمن را چطور میبینید؟ چه شد که عربستان اینقدر واضح و روشن به آنجا حمله کرد؟
عربستان داعیه سلطه بر اعراب را دارد و البته در منطقه، جمهوری اسلامی را یک رقیب خطرناک برای خود میداند.
وقتی جمهوری اسلامی با عراق رابطه برقرار میکند او به خشم میآید. وقتی ما با کویت و یمن رابطه برقرار میکنیم، عربستانیها عصبانی میشوند.
از طرف دیگر، جبهه مقاومت یعنی مقاومت در برابر استکبار و این جبهه ایران است و عربستان میبیند در این جبهه به شدت شکست خورده است. حمله عربستان به یمن یک نوع تخلیه عقده بود تا بتواند شکستهایی که مرتب عایدش شده را آنجا جبران کند.
** آل سعود را مسلمان نمیدانیم
ما آل سعود را مسلمان نمیدانیم. در جریانات اخیر، یک رژیم به ظاهر مسلمان بدون دلیل و وجاهت قانونی و شرعی به یک کشور مسلمان حمله کرده و این حمله موجب تقویت تروریستهای القاعده در یمن شده است.
حمله عربستان موجب کشته شدن زن و بچه بیدفاع شد و زیرساختهای یک کشور مسلمان را از بین برد و موجب رضایت دشمنان اسلام مثل آمریکا و صهیونیستها شده و در واقع به آنها خدمت کرد.
** مقاومت یمن آماده جنگ زمینی بود
البته تمام توان عربستانیها همین بود این شدت توان آنهاست که با هواپیما بیایند و زیرساختهای یک کشور فقیر را بمباران کنند. اما آیا جرأت کردند که جنگ زمینی را شروع کنند؟
یمنیها بسیار مؤمن و دارای روحیه سلحشوری هستند و آماده جنگ زمینی بودند و اگر جنگ زمینی آغاز میشد، بُرد با یمنیها بود.
** ماهیت عربستان تروریستپروری است
اما کشورهای عرب به ظاهر حامی آل سعود هم باید بدانند که اگر سعودیها یک موفقیت کوچکی در یمن بدست بیاورند حتماً به کشورهای دیگری هم حمله خواهند کرد؛ درست مثل صدام. امام(ره) چقدر فرمودند به صدام کمک نکنید این اگر فرصت پیدا کند به خود شما هم حمله میکند. دیدیدم بعد از جنگ با ایران، بلافاصله به کویت حمله کرد. در ثانی، ماهیت عربستان، تروریستپروری است و اگر در یمن سلطه پیدا میکرد به معنی سلطه تروریستها بود و تروریستها هم عامل ناامنی هستند. بنابراین ما حمله نظامی آل سعود به یمن را از این جهت محکوم میدانیم.
** «انصارالله» قادر به اداره یمن است
* نقش ایران در این میانه چیست و تا چه حد به مقاومت یمن کمک خواهد کرد؟
از نظر ما، مقاومت یمن یک نهضت مردمی حساب میشود که علیه یک حکومت وابسته قیام کردند. البته خودشان در حال مذاکره، مصالحه و برگزاری انتخابات برای تعیین حاکمیت و تسلط بر سرنوشت خودشان بودند که با دخالت عربستان اوضاع به اینجا کشیده شد.
«انصارالله» یک حزب قابلی است که اقبال مردمی بیشتر به سمت اوست و این حزب از نظر تشکل سیاسی قادر است کشور را اداره کرده و دولت را مستقر کند. البته اینها گرایشی هم به جمهوری اسلامی داشته و در حقیقت به واسطه الگویی که جمهوری اسلامی در مخالفت با آمریکا و صهیونیسم و مخالفت با زورگویی و ظلم ارائه کرده، جمهوری اسلامی را تایید و برای ارتباط با ایران علاقه دارند.
** به مقاومت یمن مانند حزبالله و فلسطین کمک میکنیم
ما آشکارا اعلام میکنیم که از مقاومت یمن مثل فلسطین، لبنان، عراق و افغانستان حمایت کرده و به آنها کمک خواهیم کرد البته این کمک به معنای لشکرکشی نیست چون آنها نیازی به این کار ندارند.
ملت یمن یک ملت آگاه و پایکار است که میتواند از خودش دفاع کند. ما به آنها مشاوره داده و کمکهای معنوی و راهنمایی میکنیم البته قبلا هم اعلام کردهایم که هر کس با رژیم صهیونیستی بجنگد ما به آن کمک خواهیم کرد.
** تشکیل سپاه، یک ضرورت بود
* دوم اردیبهشت ماه، سالروز تصویب اساسنامه سپاه و به نوعی آغاز به کار رسمی این نهاد انقلابی در سال ۵۸ است. چه ضرورتی باعث شد تا یک نیروی نظامی دوم در کنار ارتش به وجود بیاید؟
ما معتقدیم که هر موضوعی باید با رویکرد انقلاب اسلامی تحلیل شود. پدیده انقلاب اسلامی، یک پدیده بسیار عظیم بود که تا صدها سال آینده هم انشاءلله تاثیرگزار است.
انقلاب ایران یک اتفاق نبود بلکه به فرموده حضرت امام(ره) سرآغاز حکومت جهانی امام زمان(عج) است و ما از این زاویه به موضوع نگاه میکنیم و انشاءلله در این مسیر هستیم.
طبیعی است که یک نهاد انقلابی باید از این انقلاب با عظمت و دستاوردهای آن حراست کند. پس تشکیل سپاه پاسداران یک ضرورت بود و حضرت امام(ره) هم به خوبی این مسئله را تشخیص دادند.
حالا باید ببینیم کارنامه این نهاد انقلابی چیست؟ شما میدانید که نقش سپاه در دفاع مقدس، دوشادوش ارتش یک نقش بسیار ممتاز و کارنامه سپاه یک کارنامه درخشان است.
در مواجه با ناامنیهای داخلی نیز سپاه از سال ۵۸ تاکنون در کردستان و سیستان و بلوچستان کارنامه درخشانی دارد و این عملکرد موفق در موضوعاتی نظیر مقابله با حزب توده، مقابله با خلق عرب و منافقین و کودتای نقاب (که به کودتای پایگاه نوژه معروف است) که خود بنده یکی از فرماندهان حاضر در این عملیات بودم دیده میشود.
در کودتای نقاب قرار بر این بود که ۵ هزار بمب و موشک به تهران زده شود که این قائله توسط سپاه ۸۰ نفری همدان خنثی شد.
** تلفن کردند و گفتند قرار است کودتا بشود
* شما در آن زمان چه مسئولیتی داشتید؟
من در آن مقطع مسئول آموزش سپاه همدان بودم که یک روز ساعت ۱۰ صبح در مرداد ماه سال ۵۹ به ما تلفن کردند و خواستند که به ستاد سپاه همدان برویم.
از اطلاعات سپاه در تهران تلفن کرده و گفته بودند قرار است در پادگان نوژه (که در آن زمان به نام پادگان شاهرخی بود) کودتا شود و از ما خواستند که پادگان را تصرف کنیم. رکن ۲ ارتش و اطلاعات سپاه از کودتا باخبر بودند اما نمیدانستند چطور قرار است انجام شود.
ما نیروهای ذخیره سپاه همدان را فراخوان کردیم که تعدادمان تقریبا ۸۰ نفر شد و در رینگهای اطراف پادگان تا شعاع ۶۰، ۷۰ کیلومتری پستهای متعدد نگهبانی گذاشتیم و خود من هم به عنوان پست سیار به مواضع سرکشی میکردم.
برخی افراد هم به کمک همافرها و انجمن اسلامی پایگاه به داخل رفتند و حتی وارد منازل خلبانان شدند. نزدیک غروب یکی یکی خودروهایی که ۴، ۵ نفره میآمدند به کمین ما خوردند. حدود ۳۰ نفر دستگیر شدند، چند نفری هم کشته شدند و برخی هم به تهران فرار کردند و از کشور خارج شدند.
** «سپاه» جبهه مقاومت را مدیریت میکند
شما همین امروز هم نقش سپاه را در موضوع بازدارندگی مشاهده میکنید. چه کسی جبهه مقاومت را مدیریت میکند؟ حضرت آقا با اعتمادی که به سپاه دارند این موضوع را به مجموعهای از سپاه سپردند و امروز این سپاه است که جبهه مقاومت را مدیریت میکند.
بنابراین آن ضرورت برای حفظ دستاوردهای انقلاب، این نهاد مقدس را پایهگذاری کرد و سپاه هم در طول سالهای پس از انقلاب نشان داد که از یک قابلیت منحصر به فرد برخوردار است که این قابلیت نه تنها در حوزه دفاعی و امنیتی بلکه در زمینه فرهنگی و سازندگی هم خودش را نشان داده است.
** سازندگی سپاه در بیش از ۲۰ کشور جهان
امروز در مجموعه قرارگاه سازندگی سپاه، یک مدیریت قابل تربیت شده که کارهای بزرگی میکند و نه تنها در داخل، بلکه در بیش از ۲۰ کشور جهان از عراق گرفته تا برخی کشورهای آفریقایی، سپاه مشغول انجام عملیاتهای عمرانی و سازندگی است.
البته برخی در داخل، این قدرت سازندگی را به عنوان یک رقیب تلقی کرده و به آن حمله کردند اما پاسخ این است که تعداد قابل توجهی از نخبگان جوان ایران به سپاه آمدند و در جریان جنگ ۸ ساله، جبههها را اداره کردند. برخی شهید شدند و برخی هم بازگشتند. حالا اگر میسّر باشد که این جوانان که در دفاع مقدس تربیت شدند بیایند در حوزه سازندگی نیز اعمال مدیریت کنند، بد است؟
بنده به تجربه میگویم، در عرصههایی که قرارگاه سازندگی سپاه پروژههایی داشته، این پروژهها با کیفیتتر، با سرعت بیشتر و به لحاظ قیمت، با صرفهتر بودند.
سپاه یک ظرفیت سازندگی قابل توجه برای کمک به دولت و خدمت به مردم در حوزه سازندگی دارد.
از طرف دیگر، بسیج توسط سپاه اداره میشود و تکیه جمهوری اسلامی نیز به میلیونها انسانی است که امروز با تفکر بسیجی عمل میکنند.
در موضوعات دیگر مانند توان موشکی، توان دریایی و هوافضا هم سپاه رسالت خود را به خوبی انجام داده و یک مسیر توام با پیشرفت قابل توجهی را در پیش گرفته که تاثیر زیادی در برقراری امنیت و دفاع از آرمانهای ملت بزرگ ایران داشته است.
** سردار سلیمانی مدیریت یکی از سختترین صحنهها را برعهده دارد
* چطور شد که امروز بعد از گذشت سالها از جنگ تحمیلی، جوانان زیادی در کشور به سمت الگوهایی از همان نسل سپاه می روند و مثلا عاشق سردار سلیمانی می شوند و عکس ایشان را روی دست میگیرند؟
اصولا شرایط ایران اسلامی، قهرمانپرور است اما الگوها فقط در سپاه نیستند بلکه در حوزههای دیگر مانند دولت و بخشهای دیگر کشور هم افرادی با تفکرهای انقلابی و در حوزههای مختلف در حال خدمت به مردم هستند اما به هر حال یک زمانی این علاقهها در مثلا حاج همت یا شهید باکری متمرکز شده و گاهی نیز این علاقه به سمت اشخاصی مثل سردار سلیمانی میرود که ایشان امروز مدیریت یکی از سختترین صحنهها را بر عهده دارد و البته نشان هم داده که قابلیتهای بالایی دارد اما باید مهمترین خصیصه ایشان را تبعیت از ولی فقیه بدانیم. البته بعضی هم با سوء نیت این کارها را میکنند. گهگاهی هم خود ایشان تذکر دادهاند و ما هم باید قدرشناس قهرمانهایمان باشیم که یکی از آنها همین سردار سلیمانی است.
** نباید با دشمن دست داد و با او خندید
* شما بواسطه مسئولیت هایی که در گذشته و حال داشته و دارید، به خوبی مقتضیات کارهای امنیتی را می دانید. در سالهای ابتدایی انقلاب علی رغم توان کم نیروها و عدم آشنایی کافی با موضوعات ولی کارهای امنیتی بزرگی هم انجام شد که همین برخورد با حزب توده و یا کودتای «نقاب» نمونه هایی از آنهاست. اما امروز در کشور ما گاهی برخی گاف ها یا خلاهای امنیتی به چشم می خورد که نمونه اخیر آن ورود خبرنگار اسرائیلی به ایران و گشتن در اماکن مختلف بود که تازه بعد از رفتن او از ایران همه متوجه شدند. این ایرادات از کجا نشات میگیرد؟
خلاء امنیتی گاهی وجود دارد و متاسفانه در برخی حوزهها شاهد انسجام و همفکری لازم نیستیم. اینها خلاءهایی به وجود میآورد که ممکن است عوامل دشمن با استفاده از همین خلاءها و تحت پوشش، نفوذ کنند. البته ما این را نمیپذیریم و از این موضوع شاکی هستیم.
شما نگاه کنید دانشمندان هستهای کشورمان چطور ترور شدند؟ راحت به اینها اجازه داده شد که به داخل بیایند. عدهای به بهانه بازدید از مراکز، اطلاعات را جمعآوری و در اختیار دشمن گذاشتند که منجر به این حوادث شد.
گاهی اغماض، سهلانگاری و کم توجهی میشود. ما باید به دشمن یک نگاه همگانی داشته باشیم. با او دست ندهیم، نخندیم، باج ندهیم در این صورت این اتفاقها نمیافتد ولی اگر به دنبال دوست شدن با دشمن باشیم تا دنیا به این واسطه ما را قبول کند، اینها قابل قبول نیست.
** آماده گرفتن اسیر از دشمن در دریا هستیم
* نیروهای مسلح در طول سال رزمایشهای متعددی برگزار میکنند. شما به عنوان معاون عملیات قرارگاه خاتم این رزمایش ها را چطور ارزیابی میکنید و در این رزمایشها چه اهداف کلی دنبال میشود؟
از نظر ما، رزمایشها نیمی از یک جنگ واقعی هستند یعنی اگر جنگ را ۱۰۰ اجرایی فرض کنیم، رزمایش که در واقع، تمرین واحدهای آموزشی بدون حضور دشمن است، ۵۰ واحد از جنگ واقعیست.
در این رزمایشها چند موضوع تمرین میشود. به هر حال هر کدام از نیروها، یک ساختار و سازمانی دارند که باید پیش از جنگ، در عرصههای مختلف تمرین کنند تا هم آمادگی نیروها و هم تجهیزات تست شود.
از طرف دیگر، آموزشها و دکترینها در این رزمایشها مورد تست قرار گرفته و آییننامهها نیز ارزیابی میشود. همچنین ما در این رزمایشها طرحهای عملیاتی را برای نبردهای آینده تمرین میکنیم اما اصولا رزمایشها در ۳ سطح صورت میگیرند که یکی سطح راهبردی است که در آن هم ارتش و هم سپاه در یک رزمایش بزرگ شرکت میکنند مثل رزمایشهای پدافند هوایی که معمولا نیمی از کشور در آن شرکت دارند.
برخی رزمایشها، عملیاتی و در حد نیروهاست و برخی هم تاکتیکی در حد مثلا یک گردان یا یک ناو است.
در این تمرینات، طرحهای مختلف مثل مینریزی، محاصره و غرق کردن ناو و اسیر گرفتن از دشمن در دریا تمرین میشود.
نیروهای مسلح ما در دریا به دشمن اصلی خود گوشزد کردند که اگر قصد تعدی به منافع ملت ما را داشته باشد، در دریا آمادگی غرق یا تصرف ناوهای او و اسارت سربازانش را داریم.