نماینده/ پنجم اردیبهشت 1392 جامعه ادبیات ایران امیرحسین فردی امیر ادبیات انقلاب اسلامی را از دست داد وی با بروز مشکل تنفسی به بیمارستان لقمان منتقل شد و ساعاتی بعد دارفانی را وداع گفت.
امروز به مناسبت سالروز درگذشت این نویسنده و مدیر فقید مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری خاطرهای را از یکی از دوستان او به نام «سیروس برزو» منتشر می کنیم؛
امیر بی ادعای دنیای کودکان
مرحوم امیر حسین فردی را به جرات می توانم بگویم هیچکس بطور کامل نشناخت. هر آنچه من و دیگر کسانی که با او آشنا هستند می گویند و یا می نویسند تنها بعدی از ابعاد اوست.
انتخاب او به سردبیری کیهان بچه ها در سال 1361 را می توان مبدا تحولی بزرگ در هنر، ادبیات و ترویج علم کودکان و نوجوانان دانست.
امیرحسین فردی در عین حال که مسلمانی محکم و معتقد بود، تعصبات کور نداشت. رویه او بیشتر بر جذب ، هدایت و پرورش بود و به همین دلیل در مدت کوتاهی توانست کیهان بچه را به دانشگاهی تبدیل کند که تولید آن نه فقط مجله ای هفتگی برای کودکان و نوجوانان بلکه محلی جهت تربیت نیرو های مختلف ادبی، هنری و علمی برای کودکان و نوجوانان ایران باشد. او نه فقط به نیرو های موجود در تهران بسنده کرد که با دوراندیشی قابل تحسینی، به جذب نیرو های مستعد شهرستانی پرداخت.
با نگاهی به نیرو های فعال در کیهان بچه ها این امر به خوبی خود را نشان می دهد که فردی به پایتخت نشین ها اکتفا نکرد و هر نیروی با استعدادی را از گوشه گوشه ایران برای ارائه آثارشان فراخواند.کیهان بچه ها در سال های مدیریت فردی زمینه رشد و نمو شاعران، نویسندگان، نقاشان و دیگر افرادی بود که دوست داشتند برای کودکان و نوجوانان کار کنند.
شما امروز کمتر شاعر، نویسنده و نقاشی را می بینید که در زمینه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان کار کند و ریشه در کیهان بچه های فردی نداشته باشد. در حقیقت او را می توان مکتبدار این میدان دانست که شاگردان بسیاری را در زمینه های مختلف تربیت و به ایران تقدیم کرد.
سعه صدر امیر حسین فردی هم از ویژگی های منحصر به فرد او بود. برخلاف بسیاری از افراد که با گرفتن قدرت در جهت محو آثار گذشتگان قبلی خود تلاش می کنند، امیرحسین با بزرگواری اجازه نداد با نگاه تندروانه زحمات آنانی که برای ایجاد و رشد کیهان بچه ها قدمی برداشته بودند نادیده گرفته شود و ضمن نقد منصفانه کار گذشتگان ، نقاط قوت آنان را ارج گذاشت و همین نگاه عادلانه او باعث گردید در فرصت های مناسب از افرادی مثل عباس یمینی شریف تجلیل کرد.
آشنایی من و آن مرحوم از سال 1363 آغاز شد. از همان ملاقات های اول فروتنی و افتادگی اش برایم جالب بود و در کنار نوشتن چند مطلب علمی برای کیهان بچه ها، روابط عاطفی با هم پیدا کردیم و ساعاتی را به صحبت درباره موضوع عای مختلف می گذراندیم. هرچه این ملاقات ها بیشتر می شد، شخصیت او مرا بیشتر جذب خود می کرد. بسیار آرام بود و نشستن در کنارش به انسان آرامش و انرژی مثبت می داد.
بعد از رفتن من به مشهد از طریق نامه با هم ارتباط داشتیم. البته این ارتباط بیشتر یک طرفه بود. مرحوم فردی چندان اهل نامه نگاری نبود. اواسط سال 1365 نامه ای از او به دستم رسید که مرا برای کار مهمی به تهران خواسته بود. در فرصتی که پیش آمد به تهران آمدم و با او ملاقات کردم. در این ملاقات به من گفت موسسه کیهان می خواهد ماهنامه ای علمی برای کودکان و نوجوانان منتشر کند و من ترا به عنوان سردبیر معرفی کرده ام. انتشار مجله ای علمی برای کودکان و نوجوانان کار ساده ای نبود چون اصولا افرادی که بتوانند در این زمینه کار کنند بسیار اندک بودند. به هر حال با توجه به این که امیرحسین خود مدیر مسئول می شد، قبول کردم و به تهران آمدم.
افراد مختلفی را باید برای کار انتخاب می کردیم که در این راه راهنمایی های مرحوم فردی بسیار کارآمد بود. نخستین شماره این ماهنامه بالاخره در سال 1367 منتشر شد.
من در آن روزگار جوانی انقلابی و خیلی تند بودم. به اندک مشکلی برافروخته می شدم و تاب و تحمل کاغذبازی های اداری، گفتار مخالف و برخی ادعا های روشنفکرانه را نداشتم و صبر و متانت امیر حسین فردی، آب سردی بود که تندی های مرا تعدیل می کرد و اجازه نمی داد نیرو های جذب شده برای کار بزرگی که در آغاز راه بود دفع شوند و کار نافرجام بماند. کیهان علمی باعث گردید که ارتباط من و مرحوم فردی بسیار زیاد شود و اخلاق او در من تاثیر مثبت زیادی گذاشت و تندروی ها را به ملایمت و صبر بدل نمود. من از این نظر بسیار به او مدیونم. او برای من همچنان امیری سرفراز و معلم اخلاقی ارجمند است.
امیر حسین فردی بدون آن که ادعایی داشته باشد، انسان شناس و روانشناس توانایی بود. فراموش نمی کنم در آن روزگار، یکی از فیلم سازان، فیلم بسیار تند و تیزی در مقوله انقلاب ساخته بود که در آن به صراحت فراز و شیب انقلاب را نشان می داد. من از دیدن آن فیلم بسیار به وجد آمدم. وقتی با امیر حسین درباره آن فیلم و شعار های تند و تیزش گفتم، درنگی کرد و گفت خیلی به این کارگردان دل نبند او تعادل ندارد. امروز از این بر بام می افتد و فردا از آن طرف خواهد افتاد. جالب آن که پیش بینی او بعد از چند سال بوقوع پیوست و آن کارگردان با اصطلاح انقلابی از ایران رفت و به جرگه مخالفان پیوست!
در پایان می خواهم باز بر این نکته تاکید کنم که امیر حسین فردی مدیری منحصر بفرد و منشاء بزرگی برای تربیت کسانی بود که در زمینه های مختلف ادبی، هنری و علمی برای کودکان و نوجوانان کار می کنند. او به ما آموخت که در کنار توانایی های فنی برای سرودت شعر، کشیدن نقاشی، آفریدن اثر های ادبی برای کودکان و نوجوانان، باید همچون آنان پاک بیندیشیم و پاک سرشت باشیم تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
همانگونه که گفتم مرحوم فردی، مسلمانی معتقد و محکم بود که بدون انحراف از عقیده و با صلابت اما در عین حال با رئوفت و جذابیت علی وار زندگی و با مردم برخورد کرد و به همین دلیل همه او را دوست داشتند. در مراسم تشییع جنازه او افرادی از جناح و دسته های مختلف جمع شده بودند و برایش می گریستند. جمع این افراد مرا به یاد شعری از عرفی شیرازی انداخت که می گوید:
چنان با نیک و بد عرفی، به سر بر کز پس مردن مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
روحش شاد!
منبع: فارس