نماینده/سعید ملکی: ۱- اهمیت مذاکرات هستهای ایران با غرب به گونهای است که رهبر معظم انقلاب مکرراً و به بهانههای گوناگون تذکرات و رهنمودهای حکیمانهای را به مسؤولان گوشزد میفرمایند. مروری بر بیانات حضرت معظمله در طول سالهای گذشته بویژه در دوران پس از روی کار آمدن دولت یازدهم نشان از آن دارد که اساساً موضوع هستهای بویژه مذاکرات ایران با غرب یکی از کانونهای اصلی توجه ایشان در سالهای اخیر را تشکیل داده است. رهنمودهای ایشان گاه ملت و در غالب موارد دولت و بویژه تیم مذاکرهکننده ایرانی را خطاب قرار داده است. «بدبینی نسبت به طرف غربی بویژه دولت ایالات متحده» اصلیترین وجه مشترک بیانات ایشان در طول این سالهاست. در همین راستا فرمانده معزز کل قوا در رهنمودهایشان همزمان با سالروز میلاد باسعادت دخت نبی اعظم صلوات الله علیه، حضرت فاطمه سلامالله علیهما، با اشاره به آخرین تحولات به وقوع پیوسته در مسیر مذاکرات هستهای، به ذکر نکات ارزشمندی پرداختند. «بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن دولت ایالات متحده» و «هشدار درباره محدود کردن جامعه جهانی به آمریکا و ۳ کشور اروپایی [انگلیس، فرانسه و آلمان]»، دو فراز مهم بیانات ایشان است. همانگونه که پیداست مورد اول ناظر به تبیین شخصیت طرف غربی و مورد دوم ناظر بر نوع کنشگری مطلوب طرف ایرانی در فرآیند مذاکرات است. با توجه به اهمیت این دو محور در مسأله هستهای، در ادامه به تبیین دیدگاه ایشان پرداختهایم.
آمریکا؛ دولتی که قابل اعتماد نیست
با مروری بر تاریخچه نوع کنشگری دولت ایالات متحده در مناطق مختلف دنیا میتوان چرایی شکلگیری «هویت شیطانی» امروزی این دولت در نزد افکار عمومی دنیا بویژه امت اسلام را به خوبی درک کرد. ویژگیهای رفتاریای چون «بدعهدی»، «حیلهگری»، «تفرقهاندازی» و... تبدیل به «روتین» های رفتاری دولت آمریکا شده است. «جان پرکینز» در کتاب مشهورش با عنوان «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی» با نگارش خاطرات شخصی خود، گوشههایی از جنایات دولت ایالات متحده در کشورهای مختلف دنیا بویژه کشورهایی چون ایران زمان پهلوی، نیکاراگوئه، مصر و چندین کشور دیگر را به تصویر کشیده است. عصاره کلام پرکینز در این کتاب آن است که تنها «دولتهای ابله و ناکارآمد» دل به آمریکا خواهند بست. دولتهایی که به دلیل فقدان پشتوانه مردمی و تنها برای تثبیت حکومت خود به «مزدوران» دولت آمریکا در کشور خود تبدیل میشوند. این کتاب تنها یک نمونه از هزاران سندی است که توسط خود شهروندان آمریکایی به افشای جنایات دولت آمریکا در دیگر کشورها پرداخته است. شواهد و مستنداتی که لزوم بدبینی به دولت مکار و بدعهد آمریکا را بیش از پیش گوشزد میکند. موضوعی که بارها از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته و ایشان در دیدار با مداحان اهلبیت سلامالله علیهم اجمعین بار دیگر بدان اشاره فرمودند: «من البته هیچوقت نسبت به مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم. نه از باب یک توهم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم... [بنده] جداً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدت اهل فریب و دروغ و نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل اینجوری است... ببینید! طرف اینجوری است؛ دارد با شما حرف میزند، بر سر یک موضوعاتی تفاهم بهوجود میآید، در همان حالی که دارد با شما حرف میزند، دارد یک اعلامیهای تهیه میکند که برخلاف آن چیزی است که بین شما و او دارد میگذرد و تا مذاکرهتان تمام شد، آن اعلامیه را منتشر میکند!»
همانگونه که رهبر حکیم انقلاب نیز بدان اشاره فرمودهاند، این احساس بدبینی مبتنی بر شناختی جامع پیرامون نوع رفتار دولت ایالات متحده در چندین دهه متوالی است. خلاصه! دولت محترم و تیم مذاکرهکننده هستهای تنها با پرهیز از هرگونه برخورد «لیبرالی-کانتی» در دنیای تماماً «رئالیستی- هابزی» ساختهشده توسط تمدن غرب، خواهد توانست منافع بیشینه یا لااقل مطلوب ایران در مذاکرات هستهای را محقق کند.
چرا جامعه جهانی محدود به آمریکا و متحدانش نیست؟
۲- انتقاد از محدود کردن جامعه جهانی به آمریکا و ۳ کشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان از دیگر نکاتی بود که رهبری عالیقدر نظام اسلامی بدان تاکید فرمودند. ایشان با اشاره به حضور نمایندگان ارشد بیش از ۱۵۰ کشور در جریان جنبش غیرمتعهدها در پایتخت ایران، محدود کردن جامعه جهانی به آمریکا و چند کشور اروپایی متحدش را اقدامی نادرست خواندند. در این رابطه به چند نکته باید اشاره کرد:
یک - بنا بر آنچه در حقوق بینالملل به صراحت مورد پذیرش تمام دولتهای جهان قرار گرفته است هر دولت مستقلی از حق حاکمیت برخوردار بوده و اساساً در صورت عضویت در سازمان ملل متحد رای نمایندگان تمام کشورها در مجمع عمومی این سازمان کاملا با یکدیگر برابر است. به عبارت دیگر اگر تعداد دولتهای عضو سازمان ملل ۱۹۲ کشور است در واقع با ۱۹۲ کشور مستقل که هرکدام دارای حق حاکمیت هستند و به تبع حق ابراز نظر مستقل درباره موضوعات گوناگون را دارند، مواجهیم.
دو- حضور نمایندگان ارشد بیش از ۱۵۰ دولت جهان در ایران نشان از اعتماد بخش عمدهای از کشورهای جهان به دولت جمهوری اسلامی ایران دارد. به عبارت بهتر، بنا بر آنچه در «آداب دیپلماسی» و «روابط بینالملل» مرسوم است، پذیرش دعوت یک دولت و حضور نمایندگان کشور «الف» در کشور «ب» نشانههای فراوانی دارد که یکی از بدیهیترین این نشانهها ابراز «احترام و اعتماد» نسبت به کشور «ب» است.
سه- بنا بر آنچه اشاره شد، تقلیل دادن جامعه جهانی به آمریکا و ۳ کشور اروپایی آنهم از سوی دیپلماتها و مقامات رسمی کشور نشانههای مختلفی را با خود به همراه دارد که تماماً برخلاف منافع ملی کشورمان قابل تعریف است.
فرجام
همانگونه که مخاطبان محترم مطالعه فرمودند، محور اول مقاله بر «تبیین شخصیت طرف غربی بویژه دولت آمریکا و لزوم بدبینی به آن» و محور دوم به «پرهیز از محدود کردن جامعه جهانی به آمریکا و متحدان اروپاییاش» تاکید داشت. با تدقیقی دوباره در این ۲ محور درخواهیم یافت این دو محور، ارتباطی منطقی با یکدیگر نیز دارند. توضیح آنکه دولت ایالات متحده به عنوان «هژمون افولیافته» با رهیافتی حیلهگرانه از محدود کردن جامعه جهانی به خود و متحدان استراتژیکش؛ آنهم از سوی مقامات و دیپلماتهای کشور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، کاملاً استقبال میکند. با مروری بر رفتارهای آمریکا در دوران پس از جنگ سرد کاملاً مشخص است آمریکا تمام تلاشش را برای ترجیح مطالبات ظالمانه خود بر خواستهها و مطالبات جامعه جهانی به کار بسته است.
نکته پایانی و بسیار بااهمیت آنکه دیپلماتهای کشورمان باید با نگاهی کاملاً بدبینانه به دولت آمریکا و با نگاهی موسع و حقیقی به مفهوم جامعه جهانی، تمام «تخممرغ» های خود را در «سبد سست» آمریکای مکار قرار ندهند.