نماینده/ سیزدهمین روز فروردین ماه بالاخره ماراتن نفس گیر لوزان با بیانیه ای که تیم هسته ای کشورمان اصرار داشتند توافق و یا تعهد نخوانندش و صرفاً مطبوعاتی اعلام شود، به پایان رسید. از همان وقتی که ترجمه بیانیه ها متفاوت بود و "گام به گام" و "اگر نیاز باشد"های موگرینی توسط ظریف "حتماًً " ترجمه شد، مشخص بود که گرگ در لباس میش هم که باشد، گرگ است و نشنیده فهوای واکنش ها و ادعاهای بعدی در کلام اوباما و جان کری قابل پیش بینی بود.
البته اگرچه رسماً ادعاها و تفاوت های فاحش فکت شیت منتشر شده توسط وزارت خارجه کشورمان و کاخ سفید تکذیب نشد ولی ظریف آنها را فضا سازی خواند و عراقچی برداشت غلطی است از توافقاتی که صورت گرفته است...
در همین راستا، برخی بی آنکه بدانند دارند برای کدام داده و ستانده جو سازی می کنند، بیانیه لوزان را فتح الفتوح خواندند و برخی دیگر نیز آن را نسخه به روز شده ترکمنچای نام نهادند ... در میان این واکنش ها شاید واکنش رئیس جمهور هم به دلیل جایگاه و هم به دلیل حقوقدان بودن، نسبت به این بیانیه در نوع خود در خور توجه و قابل تأمل بود. رئیسِ حقوقدان دولت تدبیر و امید که بیش از هر کس نسبت به بار سیاسی اظهاراتش آگاهی دارد، یک روز پس از بیانیه خوانی برای شرح و توضیح لوزان، میهمان پخش زنده سیما شد و شعفناک به تعریف و تمجید از توافق لوزان پرداخت.
دکتر روحانی یادآور شد که در میان وعده هایش قرار بوده «سانتریفیوژ بچرخد اما زندگی مردم هم بچرخد، چرخش سانتریفیوژها زمانی ارزشمند است که چرخ اقتصاد هم در کنار آن در چرخش باشد» و بار دیگر یادآور شد : «ملت ما به دنیا نشان داده که علیرغم فشارها در انتخابات ۹۲ حضور و ایستادگی خود را نشان دادند و پس از انتخابات در همه عرصهها با حضور مقاوم و منسجم خود کاری کردند تا ما به راحتی از مسیرهای دشوار عبور کنیم» .
همچنین ضمن تأکید ایستادگی پای قول و وعده ای که به دنیا داده ایم و یا خواهیم داد تشریح کرد: «در این گام ما هم حفظ حقوق هستهای را داریم و هم رفع تحریمها در کنار آن و هم تعامل سازنده با جهان را داریم که این عرصه برای ما حائز اهمیت است»
رئیس دولت حُسن و حَسن در بخشی دیگر از حرفهایش با مردم تصریح کرد: «مذاکرات هستهای برای تعامل سازنده با جهان است، بحث ما فقط هستهای نیست، این نیست که ما امروز موضوعی به نام هستهای داریم و میخواهیم با دنیا مذاکره کنیم و این موضوع تمام شود، این پله اول برای رسیدن به بام تعامل سازنده با جهان است، در دنیای امروز پیشرفت، توسعه، ثبات و امنیت در منطقه و جهان بدون همکاری و هماهنگی امکانپذیر نیست... با همه کشورهایی که رابطه خوب داریم رابطه صمیمانهتر میخواهیم، با کشورهایی که رابطه سرد داریم رابطه بهتر میخواهیم و اگر با کشورهایی دارای تنش یا احیانا خصومت هستیم، خواهان پایان تنش و پایان خصومت هستیم».
دکتر روحانی همچنین در دیدار نوروزی با برخی وزرا و مسئولین دولتی نیز که در روز شنبه برگزار شد تصریح کرد: «توافق نهایی وضعیت بهتری نیز برای اجرای اقتصاد مقاومتی ایجاد خواهد کرد»
اگر بخواهیم تحلیل های هیجان زده را رها کنیم، آنچه بدیهی ست آنست که متن و حواشی بیانیه لوزان، به لحاظ حقوقی، سیاسی و فنی دارای ابهامات بسیار است و به دلیل تناقضات بسیار در بیانیه های منتشر شده توسط طرفین مذاکره، کفه ترازوی داده ها و ستانده ها "شاید" قابل ارزیابی نباشد، بنابراین شفاف سازی و رفع ابهامات را توسط تیم مذاکره کننده انقلابی مان می طلبد. لذا بحث پیرامون این توافق را به مجالی دیگر واگذار کرده و روی سخنمان را به سمت رئیس دولت می گردانیم و به ذکر چند نکته بسنده می کنیم:
- نوید عمل به وعده انتخاباتی بعد از آنچه از طرف رئیس دولت توافق نامیده شد و چرخش چرخ اقتصاد و رونق و شکوفایی متعاقب آن، به سرعت یک روز بعد از تفاهم چگونه محقق شد، جای سوالیست که پاسخی متقن می طلبد. فقط آنچه بدیهیست آنست که اقتصاد مقاومتی اقتصادی متکی به داخل و درون زاست و نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها به طور قطع، دو سال دیگرِ دولت تدبیر را نیز بدون کورسوی امید به عملی شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی و در نتیجه بهبود واقعی وضع اقتصاد سپری خواهد کرد. رئیس دولت دنیا دیده ما به خوبی می داند، جنگ اقتصادی امروز کارزاری واقعیست که علاجش شعار نیست و مرد میدان عمل آنهم با نگاه به قدرت داخلی می طلبد.
- «مرگِ بر آمریکا» و دیگر هم پیمانانش شعاری از سر خصومتی سوءتفاهم گونه نیست که در گام های بعدی به چای و شیرینی خوران و دست دوستی تبدیل شود و به تأکید رهبری: «ما نه در مسائل منطقهای، نه در مسائل داخلی و نه در مسئلهی تسلیحات، با آمریکا مطلقا صحبت و مذاکرهای نداریم؛ مذاکره، صرفاً در قضیّهی هستهای است و اینکه ما در موضوع هستهای با روش دیپلماسی چگونه میتوانیم به نتیجه برسیم» [۱] چرا که «رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟»[۲]
سخن کوتاه اینکه «باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى، آنچه لازم است این است... »[۳]
[۱] ۱/۱/۹۴ بیانات در حرم مطهر رضوی
[۲] بیانات در دیدار مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور ۲۲/ ۵/ ۹۳
[۳] ۱۷/۱۰/۹۳ دیدار مردم قم