شناسهٔ خبر: 86499 - سرویس سیاست

در گفتگو با «نماینده» مطرح شد؛

روایت حسینیان از خانه نشینی احمدی نژاد/ اصولگریان چاره ای جز وحدت ندارند

روح الله حسینیان در حاشیه مصاحبه با «نماینده» من کسی بودم که همان موقعی که ۱۱ روز خانه‌نشینی کرده بود، با بعضی از دوستان دو جلسه سه ساعته که تا نصف شب هم طول کشید داشتیم و آخرین جلسه هم زمانی بود که فردای آن آقای احمدی‌نژاد آمد سرکار و حتی صبح اول وقت معاون پارلمانی ایشان پیغام داد و گفت رئیس‌جمهور سلام رسانده‌اند و گفته‌اند که من امروز کار را شروع می‌کنم.

حجت‌الاسلام حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با «نماینده» بر اصول ارزشی اصولگرایی تاکید کرد و گفت: اینکه ما تعداد کثیری از شخصیت های اصولگرا و همه نحله‌های مختلف را دعوت کنیم، برای مانور سیاسی خوب است، اما ابتدا باید بنشینیم اصول ارزشی اصولگرایی را تدوین کنیم و بر مبنای این اصول افرادی انتخاب شوند که مصادیق را تعیین کنند. این ممکن است ما را به وحدت برساند. علاوه بر اینکه ما در انتخابات آتی به وحدت بیشتر نیازمند هستیم.

وی همچنین درخصوص نطق جنجالی علی مطهری در مجلس می گوید: خیلی از سایت‌های آنها(اصلاح طلبان) زده بودند و پیش‌بینی کرده بودند که مجلس متشنج خواهد شد، آقای مطهری یک نطقی خواهد داشت، چه خواهد کرد و اینها هماهنگی شده بود. آقای مطهری می‌خواهد حرف بی‌ربطی بزند، بزند. هیچ جایی از این عالم هم اتفاقی نمی‌افتد. ما چون احساسمان این بود که آقای مطهری داخل این دام افتاده و می خواهد تشنج و حاشیه سازی کند، هیچ عکس‌العملی نشان ندادیم. آقای کوچک‌زاده و آقای رسایی اصلا نبودند. من هم که در مجلس بودم، نشسته بودم آنجا نگاه می‌کردم. اینها می خواستند ما را به صحنه بکشانند و وقتی که شکست خوردند آقای مطهری در بیانیه‌ای که داد چه گفت؟ گفت آقای حسینیان نشسته بود از راه دور لبخند می‌زد! خب من همیشه در حال لبخند زدن هستم.

ارتباط با محمود احمدی محور دیگر این گفتگو با عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس بود، وی با بیان اینکه من با آقای احمدی‌نژاد ارتباط و رفاقت دارم، اظهارداشت:سابق هم رفاقت داشتیم الان هم گهگاهی برای احوال‌پرسی و صحبت و بعضی از مشورت‌ها خدمت ایشان می‌رویم.

حسینیان درمورد خانه نشینی احمدی نژاد نیز، خاطرنشان کرد: من کسی بودم که همان موقعی که ۱۱ روز خانه‌نشینی کرده بود، با بعضی از دوستان دو جلسه سه ساعته که تا نصف شب هم طول کشید داشتیم و آخرین جلسه هم زمانی بود که فردای آن آقای احمدی‌نژاد آمد سرکار و حتی صبح اول وقت معاون پارلمانی ایشان آقای میرتاج‌الدینی پیغام هم داد گفت آقای رئیس‌جمهور سلام رسانده‌اند و گفته‌اند که من امروز کار را شروع می‌کنم.

رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بیان اینکه انتخاب آقای مشایی کار غلطی بود، گفت: ولی شما نگاه کنید همین‌هایی که آن زمان انقدر جوسازی می‌کردند الان آقای روحانی چقدر مشایی دارد؟ چرا هیچکس عکس‌العمل نشان نمی‌دهند؟ چرا خود ما اصولگرایان انقدر حساسیت نداریم؟ بنابراین باید گفت که اشتباه طرفینی بود. هم زیاده‌روی‌هایی که در این شکل در این طرف قضیه صورت گرفت و هم اصرارهایی که در آن طرف قضیه شکل گرفت.

وحدت اصولگرایان، احمدی‌نژاد، سکوتِ این روزهای حسینیانی که نطق‌هایی همیشه آتشین داشت، محورهای گفتگو با حجت الاسلام روح الله حسینیان است.

آنچه در ادامه می‌آید حاصل بخشی از گفتگوی مفصل «نماینده» با رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی است...

در انتخابات اخیر (ریاست جمهوری) اصولگرایان متشتت ظاهر شدند و به نمای ظاهری وحدتشان خدشه وارد شد. می توان گفت حاضر نشدند زیر پرچم واحد اصولگرایی بروند، دلیل این مسئله را چه می دانید؟  

این که حالا ما بخواهیم یک گروهی یا یک نفر را متهم کنیم به اینکه باعث شدند اختلاف بوجود آید صحیح نیست، ولی برای آسیب شناسی باید موارد را گفت. نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بلکه در انتخابات مجلس هم همین اتفاق افتاد؛ جبهه متحد اصولگرا یک لیست و جبهه پایداری هم یک لیستی را دادند. در انتخابات ریاست جمهوری هم بعضی آقایان اصولگراها کاندیداشان آقای قالیباف بود، بعضی از اصولگراها آقای جلیلی، بعضی مثل جامعه مدرسین از آقای ولایتی حمایت کردند و ... اما چرا این اتفاق افتاد؟ به نظرم یکی از اشکالات اصولگرایان همین مطلبی است که شما در سوالاتان اشاره کردید «آیا حاضرند زیر یک پرچم بروند» چرا یک پرچم؟ مگر ما پرچمی غیر از رهبری داریم که واجب‌الاطاعه باشد که همه بروند زیر یک پرچم!؟ به نظر من این تفکر بود که باعث شد ما نه در انتخابات مجلس و نه در انتخابات ریاست جمهوری به توافق برسیم. بالاخره اصولگرایان دارای طبایع مختلف هستند و همه‌شان هم نسبت به یکدیگر حرف داشتند. تفکرات مختلف است و در تفکر مختلف باید گروه های مختلفی باهم بنشینند، بحث کنند و مواضعشان را به یکدیگر نزدیک کنند نه اینکه بگویند ما هستیم، پرچم را گرفتیم، همه شما زیر پرچم ما بیایید!

در انتخابات مجلس هم همین اتفاق افتاد جبهه اصولگرا گفت که همه باید متحد باشند، اما نگفت که بنشینیم با هم مذاکره کنیم که سر اصول به توافق برسیم و بعد در مصادیق هم بحث کنیم تا به توافق برسیم. اما واقعیت این است که خود ما هم به این رسیدیم که باید توافق صورت بگیرد. منتها همه می گفتند بیایید زیر پرچم ما، یا پرچم فلان کس که ما این را قبول نداشتیم.

در واقع شما قائل به این هستید که اصولگرایان طی یک شورا به وحدت برسند؟ با این وصف این وحدت در نگاه شما دست یافتنی است؟

اینکه ما تعداد کثیری از شخصیت های اصولگرا و همه نحله‌های مختلف را دعوت کنیم، برای مانور سیاسی خوب است، اما ابتدا باید بنشینیم اصول ارزشی اصولگرایی را تدوین کنیم و بر مبنای این اصول افرادی انتخاب شوند که مصادیق را تعیین کنند. این ممکن است ما را به وحدت برساند. علاوه بر اینکه ما در انتخابات آتی به وحدت بیشتر نیازمند هستیم. بالاخره قسمتی از کارگزاران، قسمتی از اصولگرایان گذشته و اصلاح طلبان با یکدیگر وحدت دارند، یعنی اصلاح‌طلبان فهمیده‌اند که به جز آویخته شدن به کارگزاران و بعضی از اصولگرایان نمی توانند به جایی برسند لذا باید به وحدت برسند. همانطور که در انتخابات، آقای روحانی از این وحدت بیرون آمد. این وحدت در انتخابات بعدی مجلس و هم انتخابات ریاست جمهوری از طرف رقبا وجود دارد. پس اصولگرایان چاره ای جز وحدت ندارند. وحدت هم خودمان را به رشد و تعالی می رساند، هم امید مردم را بیشتر می توانیم جذب کنیم و هم اینکه نیاز طبیعی جامعه‌ای‌ست که بالاخره دو تفکر در آن وجود دارد.

چه شده که در سال گذشته شاهد حاج‌آقای حسینیانی متفاوت با قبل هستیم و دیگر از آن نطق‌های تند و آتشین در مجلس خبری نیست؟

حالا یک سال و نیم هم که نیست من چند وقت پیش هم در رابطه با مذاکرات، هم در خصوص صحبت آقای روحانی که منتقدین را به جهنم حواله داده بود نطق داشتم.

برآیند کلی را عرض کردم. خاصه منظورم نطق نبود. به عنوان یک مخاطب بیرونی به نظر می‌آید حاج‌آقای حسینیان نسبت به سالهای پیش متفاوت شده اند...

این را من اعتراف می‌کنم که وقتی آدم پیر می‌شود محافظه‌کارتر می‌شود. تنها امام بود که هر قدر سن از او می‌گذشت انقلابی تر می شدند. یکی از عظمت‌های امام همین بود که هرچه مسن‌تر می‌شد انقلابی‌تر و قدرتمندتر در جامعه حضور پیدا می‌کرد. شما نامه  ۲۱ صحیفه امام را مطالعه کنید، نطق‌ها و بیانیه‌ها و پیام‌های امام در سال آخر ایشان را ببینید، شکفتگی امام را در این سال‌ها می‌بینید. در این سال است که می‌فرماید ما پرچم جمهوری اسلامی را در سراسر جهان به اهتزاز در خواهیم آورد، ما پرچم اسلام را بر خاک سفید و سرخ خواهیم کوبید، ما دنیا را به تسخیر خود در خواهیم آورد، در همین سال آخر است که ایشان می‌فرمایند بسیج مستضعفان جهانی تشکیل دهید و همه مستضعفان جهان را تحت یک سازمان واحد در بیاورید که علیه ظلم ستیزی قیام کنند؛ امام اینگونه بود ولی ما نه، ما هرچه مسن‌تر می‌شویم محافظه‌کار تر می‌شویم.

از این مسئله بگذریم من الان یک تحلیلی دارم و احساس می‌کنم که گردانندگان طیف مقابل دارند برای همه ما برنامه‌ریزی می‌کنند که به حواشی بپردازیم. اینکه آقای روحانی به منتقدین توهین می‌کند؛ ایشان می‌فهمد که بالاخره جامعه به تشنج کشیده می‌‌شود و جواب داده می شود. آقای روحانی وقتی که مسئله رفراندوم را مطرح می‌کند؛ کسی که می‌گوید من سرهنگ نیستم من حقوق‌دان هستم می داند که اصلا امکان ندارد رفراندوم خارج از چارچوب مجلس صورت بگیرد. اینکه می‌آید مسئله حرّ و وحشی و اینها را مطرح می‌کند می‌داند که هیچ کدام از اینها بدون توبه در پیشگاه امام حسین و پیامبر پذیرفته نشدند. اینها مسلمان شدند، اسلام آوردند، گفتند غلط کردیم، پیامبر و امام حسین هم با آغوش باز اینها را پذیرفت. اینکه امام حسین را به مذاکره با ابن‌سعد متهم می‌کند می‌داند غلط تاریخی است و خیلی از این صحبت‌های حاشیه‌ای که می‌کند برای چیست؟ برای این است که حاشیه‌سازی شود. یعنی یکسره کشور در سؤال‌ها و پاسخ‌ها و تشنج‌های حاشیه‌ای برود که سؤال اصلی که «آقای روحانی، نزدیک به دو سال از قول‌هایی که به مردم دادید، گذشت. حال چه شد؟» را می‌خواهد به  فراموشی ببرد و تحت الشعاع قرار بدهد. اینکه سیاست‌ خارجی شما چه شد؟ شما که به مردم قول دادید با جهان تعامل برقرار کنید، همه کار سیاست خارجی خود را خلاصه کردید، در رابطه با پنج قدرت رابطه با ۵+۱ و حل مسئله سانترفیوژها چه اتفاقی افتاد؟ ‌ در اقتصاد هم که این همه صحبت از اقتصاد مقاومتی شده با مشکل ارزی که ما داریم، هنوز ماشین‌های گران‌قیمت و اشیاء لوکس وارد می‌شود. واردات دارد کارخانه‌های ما را متلاشی می‌کند. والّا همه برنامه‌هایی است که می‌شود در مقابل آن برنامه‌ریزی کرد. با حاشیه‌سازی می خواهند این سؤالات اساسی را به حاشیه برانند و تحت الشعاع قرار بدهند.

ما با رقبایی سر و کار داریم که اگر پیروز شوند؛ می‌ریزند در خیابان‌ها، راه را می‌بندند، برای بیمارستان‌ها، رفت و آمدها و ... مزاحمت ایجاد می‌کنند. اگر هم شکست بخورند می‌ریزند در خیابان‌ها و سطل‌زباله آتش می‌زنند، اتوبوس می‌شکنند، مغازه آتش می‌زنند، مردم را کتک می‌زنند، هر کس ریش داشته باشد مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و... در همین قضیه اخیر که در دی ماه در مجلس رخ داد هم شما دیدید که آقای مطهری حمله کرد، حالا خوشبختانه فیلم آن پخش شده، آقای مطهری حمله کرد به آنهایی که از او خواهش می‌کردند به بحث ادامه نده که تشنج ایجاد بشود ولی در روزنامه‌های زنجیره‌ای به شکلی برخورد کردند که مطهری مورد حمله و کتک و ضرب و شتم قرار گرفته در حالی که مطهری دیگران را می‌زد یعنی اینها قادر هستند با فضاسازی غیرمنصفانه، فضا را تغییر دهند. بنابراین دوستان باید متوجه باشند که الان ما در چه موقعیتی قرار داریم و در دام آنهایی که برنامه‌ریزی کردند کشور را به تشنج بکشند تا سؤال‌های اصلی مطرح نشود، نیفتیم. بله آرامش من این است که ما تحت الشعاع این سؤالات حواشی نرویم.

به جنجالی که آقای مطهری در مجلس ایجاد کردند اشاره داشتید. تا چه حد این جنجال را برنامه‌ریزی شده توسط دیگران می‌دانید؟ چون قبل از آن هم رسانه های زنجیره ای و برخی نمایندگان اصلاح طلب عنوان کرده بودند که ایشان نطقی جنجالی خواهند داشت.

خیلی از سایت‌های آنها زده بودند و پیش‌بینی کرده بودند که مجلس متشنج خواهد شد، آقای مطهری یک نطقی خواهد داشت، چه خواهد کرد و اینها هماهنگی شده بود. آقای مطهری می‌خواهد حرف بی‌ربطی بزند، بزند. هیچ جایی از این عالم هم اتفاقی نمی‌افتد. ما چون احساسمان این بود که آقای مطهری داخل این دام افتاده و می خواهد تشنج و حاشیه سازی کند، هیچ عکس‌العملی نشان ندادیم. آقای کوچک‌زاده و آقای رسایی اصلا نبودند. من هم که در مجلس بودم، نشسته بودم آنجا نگاه می‌کردم. اینها می خواستند ما را به صحنه بکشانند و وقتی که شکست خوردند آقای مطهری در بیانیه‌ای که داد چه گفت؟ گفت آقای حسینیان نشسته بود از راه دور لبخند می‌زد! خب من همیشه در حال لبخند زدن هستم. عبارت آقای مطهری اینست که خوشبختانه یا بدبختانه آقای کوچک‌زاده و آقای رسایی نبودند یعنی از قبل پیش‌بینی کرده بودند که ما وارد صحنه می‌شویم که ما هم که دستشان را خوانده بودیم یعنی می‌دانستیم که همچین مسائلی در پیش است که می‌خواهند جوسازی کنند عکس‌العمل نشان ندادیم. بنابراین نمی گویم تبیین نکنند. باید حرف‌های آقای روحانی را که بر خلاف اصول می‌زند تبیین کنند اما با آرامش و منطق و اجازه ندهند جامعه به سوی برهم خوردن آرامش برود که مبادا آن سؤالات اصلی تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

شما همچنان با آقای احمدی‌نژاد مرتبط هستید؟

بله. من با آقای احمدی‌نژاد ارتباط و رفاقت دارم. سابق هم رفاقت داشتیم الان هم گهگاهی برای احوال‌پرسی و صحبت و بعضی از مشورت‌ها خدمت ایشان می‌رویم.

قائل به تغییر احمدی نژاد در دو سال آخر هستید؟

بله. ما خودمان یکی از منتقدین ایشان بودیم. ولی آقای احمدی‌نژاد و در واقع همه افراد را باید به صورت مجموعه سنجید، یعنی یک نقطه ضعف را نباید بزرگ کرد و فقط با آن دید. احمدی‌نژاد یک انسانی بود که خدمات بسیاری به این کشور کرد، تحول اساسی به وجود آورد، از لحاظ عمرانی درکشور بسیار کار کرد. البته نقایصی هم داشت، بعضی حرف ناشنوی‌هایی هم داشت، بعضی از افرادی که وصله او نبودند را در کار و در دستگاه خودش آورد و ... اینها را هم قبول دارم

شما سر تغییرات و حرف ناشنوی‌هایی که داشت با خودش هم صحبت کردید؟

مفصل! من کسی بودم که همان موقعی که ۱۱ روز خانه‌نشینی کرده بود، با بعضی از دوستان دو جلسه سه ساعته که تا نصف شب هم طول کشید داشتیم و آخرین جلسه هم زمانی بود که فردای آن آقای احمدی‌نژاد آمد سرکار و حتی صبح اول وقت معاون پارلمانی ایشان آقای میرتاج‌الدینی پیغام هم داد گفت آقای رئیس‌جمهور سلام رسانده‌اند و گفته‌اند که من امروز کار را شروع می‌کنم.

 پاسخ احمدی نژاد در مقابل ادله شما چه بود؟

 ایشان توجیهاتی داشت. ایشان بالاخره یک صحبت‌هایی داشت که ممکن بود این صحبت ها‌ از نظر من هم قابل قبول نبود، ولی برای خودش استدلال داشت.

این استدلال‌ها را بر چه اساسی می‌گفت. وقتی شما به‌عنوان کسی که هم حامی ایشان بودید و در واقع خیرخواه ایشان بودید، چرا نمی‌پذیرفت؟

ایشان در جمع‌بندی خودش به نتیجه‌ای رسیده بود که دنبال این بود که این کار را به یک شکلی رفع و رجوع کند. منتهی ما هم نسبت به جمع‌بندی او حرف داشتیم، هم نسبت به روشی که انتخاب کرده بود.

کدام کار؟ انتخاب آقای مشایی؟

نه. حالا آن یکی از مسائل جزئی بود. ببینید انتخاب آقای مشایی کار غلطی بود. ولی شما نگاه کنید همین‌هایی که آن زمان انقدر جوسازی می‌کردند الان آقای روحانی چقدر مشایی دارد؟ چرا هیچکس عکس‌العمل نشان نمی‌دهند؟ چرا خود ما اصولگرایان انقدر حساسیت نداریم؟ بنابراین باید گفت که اشتباه طرفینی بود. هم زیاده‌روی‌هایی که در این شکل در این طرف قضیه صورت گرفت و هم اصرارهایی که در آن طرف قضیه شکل گرفت.

شاید به این دلیل که توقع از آقای احمدی‌نژاد یک چیز دیگری بود

بله. ما هم از ایشان توقع نداشتیم. حتی کارهای خلاف شأن ایشان را خلاف شرع می‌دانستیم. منتها او هم انسان است، همه انسان‌ها در معرض خطا هستند، منتهی این باید در سنجش افراد ملاک قرار بگیرد، ببینیم جهت افراد کدام سمت و سو است. ممکن است همه ما اشتباه کنیم اما گاه این است که ما در سمت و سوی درستی قرار گرفته‌ایم، منتهی خطاکار. یک وقت اصلا سمت و سوی ما سمت و سوی غلطی است ملاک آنچه مکتب شیعه به ما درس می‌دهد این است ببینید آیا طرف راه و رسم و روشش غلط هست یا اینکه راه و رسم و روش و سمت و سوی او صحیح است اما خطا می‌کند اینجا را ما باید از همدیگر تشخیص بدهیم.

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.