نماینده/محمد واعظی: در همه کشورهای جهان اعم از شرقی و غربی، رقابت محسوسی میان نهادهای بینالمللی و تشکیلات قانونی ملی برای برترییابی در حوزه سیاستگذاری و اجرای برنامههای دلخواه در حوزه «آموزشوپرورش» وجود دارد چرا که چنین برتری قانونی به علت تاثیر فوقالعاده آن بر حوزه تربیت نسل آینده از اهمیتی ویژه برخوردار است. اما سازوکار این برنامه بزرگ چیست؟
۱- سازمان علمی ـ فرهنگی ـ آموزشی ملل متحد (UNESCO) که بهطور خلاصه یونسکو نامیده میشود، یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که درسال ۱۹۴۵ تشکیل شد. هدف این سازمان «کمک به صلح و امنیت در جهان» از راه همکاری بینالمللی در زمینههای آموزشی، علمی، فرهنگی و تربیتی به منظور افزایش احترام به عدالت، قانونمداری و حقوق بشر بر پایه منشور ملل متحد اعلام شده است.
شاید جالب باشد که بدانید آمریکا و انگلیس در ابتدای دهه ۸۰ میلادی، یونسکو را پایگاه کمونیسم در جهان نامیده و رای به ترک آن دادند. سپس به واسطه فشارهای ملی بر این نهاد بهاصطلاح بینالمللی، تغییرات ساختاری زیادی در آن بهوجود آورده و دوباره یونسکو را تبدیل به «ناظم نظم نوین جهانی» کرده و عضویتش را پذیرفتند. پس یونسکو براساس فهرست وظایف در آنچه از سوی بلوک سرمایهداری «صلح جهانی» خوانده میشود و هدف از آن آشکارا تثبیت موقعیت آمریکا و دولتهای همپیمان آن از جمله رژیم غاصب صهیونیستی در جهان است، نقشی کلیدی و تعریفشده دارد.
با این احتساب تحلیل این موضوع که چگونه یونسکو به نام «آموزش صلح و حل تعارض» از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ در قالب برنامههای دهه ترویج صلح، کتابهای فلسطینیان و دانشآموزان خاورمیانه و حتی سایر کشورهای فقیر و در حال توسعه را به نفع «ناظمان صلح جهانی» تغییر داد، چندان پیچیده نمینماید.
«نفی خدا و هرگونه ایدئولوژی» منش برگزیده یونسکو است و در اجلاسهای بینالمللی بیپرده به تبلیغ روشهای فرویدی آموزشی فراگیر در جهان با تلفیق مولفههای تربیت غیردینی و غیرایدئولوژیک به منظور صیانت از چارچوب صلح میپردازد چرا که بانیان صلح جهانی یکی از مهمترین علتهای برهم خوردن نظم جهان را «ادیان و فرهنگهای مختلف» مینامند و به همین جهت ترویج یک سیستم «آموزش یکسان و همگانی» را راهی برای کنترل جوامع و نسلهای بعدی میدانند. کما اینکه در طرف مقابل نیز اسلام و سایر ادیان الهی و پیامبران و نخستین معلمان جهانی راه تفوق خیر بر شر را از مسیر تربیت نسل و تربیت انسانی میسر میدانستند.
پس یونسکو که «میدان صلح و رواداری» را در حیفا بنا میدارد و براساس اسناد رسمی، بیش از نیمی از دفاتر جهانی آن صاحب میز اختصاصی بهائیان است و در آفریقا از مروجان اصلی بهائیت به شمار میرود و مروج سیاست پذیرش همجنسگرایان در جوامع مذهبی است، طبیعتا نمیتواند مروج آموزشوپرورش اسلامی و مشاور خوبی برای نهادهای تربیت نسل ما باشد.
۲- فعالیتهای یونسکو در حوزه مهم تربیت معلم و آموزش دانشآموزان در ایران قریب به یک سال است افزایش چشمگیری یافته است؛ از برگزاری نشستهای متعدد یونسکو و مسؤولان آموزشی کشور گرفته تا افزایش دید و بازدیدهای مدیران یونسکو و برخی مدیران آموزشوپرورش از جمله سرپرست جنجالی دانشگاه فرهنگیان که در «اجلاس جهانی آموزش برای توسعه پایدار»، یونسکو تصمیم گرفت با اجابت درخواست وی یک کرسی جدید با عنوان «معلمان به عنوان یادگیرندگان مادامالعمر» را در دانشگاه فرهنگیان ایران تاسیس کند! دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران با اشاره به اینکه هرگونه اقدام در زمینه آموزش برای توسعه پایدار باید از معلمان آغاز شود، گفت: تاکنون ۱۷ کرسی دانشگاهی یونسکو در ایران تاسیس شده است و موافقت یونسکو با تاسیس کرسی جدید در دانشگاه فرهنگیان، موفقیت دیگری برای سیستم آموزشی ایران به شمار میرود(!)
در مقابل سرپرست دانشگاه فرهنگیان نیز بدون توجه به عقبه مراکز تربیت معلم در کشور به عنوان میراث گرانبهای شهیدان رجایی و باهنر، گفته است: دانشگاه فرهنگیان نقش مهمی در زمینه آموزش برای توسعه پایدار دارد البته این دانشگاه بهعنوان نهادی «نوبنیاد» در مرحله طفولیت قرار دارد و هنوز خروجیهای مختصری داشته است.
وی افزود: دانشگاه فرهنگیان باید معلمانی را تربیت کند که بتوانند در ذهن و ضمیر دانشآموزان نفوذ کنند و سبک زندگی مناسب و هماهنگ با توسعه پایدار را به آنها بیاموزند. طبق برنامه مشخصشده توسط یونسکو، آموزشوپرورش باید از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ میلادی تلاش کند در زمینه اصلاح ساختاری و همچنین در جهت آموزش برای توسعه پایدار گام بردارد(!)
«مهرمحمدی» پیش از این اعلام کرده هیچ اعتقادی به «تربیت معلم» ندارد و حتی در مقالهای با عنوان «دیانت در عرصه تربیت؛ با کدام رویکرد دینی میتوان ره به سلامت برد؟» تاکید میکند هیچ نقشی برای آموزشوپرورش در پرداختن به مباحث دینی و ایدئولوژیک قائل نیست و اساسا معتقد است «آموزشوپرورش نباید ایدئولوژیک باشد».
احتمالا تربیت در دانشگاههای آمریکا و همراهی سرپرست فعلی دانشگاه آیندهساز فرهنگیان موجب شده پایگاه یونسکو برای ایجاد تغییرات بنیادین در سیستم آموزشوپرورش کشور تشکیلات یادشده باشد، چرا که بهرغم دلبستگی مهرمحمدی به برنامههای ویژه یونسکو برای «تربیت معلمان»، وی پیش از این بارها اعلام کرده «وجود دانشگاه فرهنگیان را قبول ندارد و آمدنش به این دانشگاه شبیه طنز است».
شایعاتی مبنی بر تلاش مجموعهای شناختهشده در دولت برای موفقیت استیضاح وزیر آموزشوپرورش که هماکنون در مجلس در جریان است، به گوش میرسد تا سرپرست فعلی دانشگاه فرهنگیان به عنوان سرپرست وزارتخانه به جای فانی معرفی شود. شاید تلاش میشود از مسیر موفق(!) بیوزیر ماندن وزارت علوم و اصلاحات ساختاری با هزینهدهی حداقلی، با اتکا به تکنیک تعیین سرپرست به صورت مکرر و در بازه زمانی طولانی، اصل تشکیلات آموزشوپرورش را برخلاف اسناد بالادستی نظام در جهت تامین اهداف نهادهای بینالمللی، مورد هجمه قرار دهند.
مهم است که مجلسیها بدانند اخیرا سرپرست دانشگاه تربیتمعلم اعلام کرده است برخلاف مصوبه مجلس تلاش دارد با هماهنگی با معاونت راهبردی ریاست جمهوری شرایط استخدام ۵ هزار فارغالتحصیل دانشگاهها در آموزشوپرورش را فراهم کند. این در حالی است که در مسیر تعیینشده برای «تربیت معلم» در نظام جمهوری اسلامی، «دانشگاه فرهنگیان» به عنوان جمعی از همه «مراکز تربیت معلم» کشور با مولفههای عینی «تربیت اسلامی و حرفهای» معلمان است. یعنی حاکمیت، هر لیسانسهای را که از تربیت حرفهای برخوردار است شایسته «تربیت نسل آینده» نمیداند.
ورود بموقع مجلس به حوزه آموزشوپرورش تاکنون منجر به خنثیسازی دو طرح کمیته مشترک اصلاحات و یونسکو در وزارتخانه شده است؛ از جمله ممنوع شدن طرح خصوصیسازی مدارس دولتی که با هدف فراهم شدن موقعیت خروج حاکمیت از مدیریت مدارس تهیه شده بود.
همچنین موضوع حذف تعهد استخدام دانشجویان دانشگاه فرهنگیان که با نامه نوبخت به جهانگیری کلید خورده بود با مصوبه مجلس منتفی شد. نوبخت دلیل درخواست حذف قانون تعهد خدمت در آموزشوپرورش را «از بین رفتن فلسفه وجودی جذب نیرو به صورت بورسیه تعهد خدمتی در آموزش و پرورش» عنوان کرده است. وی تاکید کرده بود میتوان نیاز آموزشوپرورش را از میان فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها تأمین کرد.
طرح یادشده در حالی با هدف حذف استخدام فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان به جریان افتاده بود که دولت به علت «کمبود نیروی انسانی» طرح واگذاری مدارس دولتی در مناطق محروم کشوررا به بخش خصوصی در پیش گرفته بود و در عین حال تلاش داشت ردیف استخدامی برای جذب فارغالتحصیلان تربیت معلم را منتفی کند! بهرغم شکست این بخش از طرح، کماکان تلاشهای جدی برای مهندسی نظامات آموزشی کشور و فتح آموزشوپرورش وجود دارد و مبارزه با این جریان هدفمند، هوشیاری مضاعف شورایعالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی را میطلبد.