نماینده/ بهرام بیرانوند موضوع مذاکرات هسته ای مسئله ای است که مدت هاست رسانه های داخلی و خارجی به آن می پردازند و به محور بحث های بسیاری بدل شده است. اما در مواجهه با این موضوع نگاه من این است که مردم بهتر است در ابتدا یک سوال اساسی را در ذهن خود داشته باشند و برای آن پاسخ پیدا کنند. یعنی آغاز بحث درباره انرژی هسته ای، مذاکرات و توافق باید یک سوال اساسی باشد؛ اینکه آیا مذاکرات هسته ای اصل موضوع است یا حاشیه؟
به عقیده ما بحث هسته ای بهانه ای است که غربی ها به منظور اعمال فشار به ایران و برای وادار کردن ملت ایران به تسلیم آن را پیش گرفته اند و برای اثبات این مدعا دلایل بسیاری وجود دارد.
این د رحالی است است که ۱۴ نهاد امنیتی امریکا متفقا اعلام کرده اند ایران برنامه نظامی هسته ای ندارد. بالاترین تضمین ها توسط مقامات نظامی داده شده است، اما همچنان می بینیم که امریکایی ها به دنبال بهانه جویی هستند و در مذاکرات بارها و بارها مسائل مختلفی را طرح کرده اند.
ما به ملت ایران یادآوری می کنیم کودتای مردادماه سال ۳۲ را؛ و اینکه آیا آن روز هم بحث هسته ای مطرح بود؟ یا اینکه آیا جنگ تحمیلی علیه ایران با بهانه هسته ای آغاز شده بود؟
آیا به همین بهانه مذاکرات یا دست یابی به سلاح هسته ای بود که غربی ها سلاح های خریداری شده ما را به ما ندادند؟ آیا به بهانه همین مسئله بود که هواپیمای مسافربری ما را در آب های نیلگون خلیج فارس ساقط کردند؟ و البته ده ها سوال دیگر.
اگر با خودمان صادق باشیم و بخواهیم با صداقت به این سوال ها پاسخ دهیم باید گفت که به واقع بحث هسته ای بهانه ای است برای اعمال فشار علیه ایران. یعنی این فشارها همواره بر انقلاب ما مطرح بوده اما هر زمان به رنگی و با بهانه ای خاص.
حال سوالی که پیش می آید این است که آیا غربی ها بهترین حربه و بزرگترین بهانه خود را در شرایط فعلی رها خواهند کرد؟
ما معتقدیم غربی ها با پرچم داری امریکا تحریم ها را لغو نخواهند کرد، زیرا این بار با بهانه مذاکرات و دست یابی ایران به انرژی هسته ای و با توسل به تحریم ها می خواهند بار دیگر فشارهای خود را بر این کشور انقلابی اعمال کنند.
غرب اگر بتواند نه تنها چرخ توسعه هسته ای و صنعت کشور را متوقف خواهد کرد، بلکه بنا به گفته خود اوباما تا خردترین وضعیت آن را منهدم خواهد کرد.
امریکایی ها دنیا را عرصه ای می دانند که تنها و تنها قصد یکه تازی در آن را دارند و می خواهند همه جهان را زیر سلطه خود در آورند، اما ملت بزرگ ایران با ظرفیت های عظیم مادی، انسانی و فرهنگی ثابت کرده است که توان ارائه خود و توانمندی اش را به جهان دارد. اتفاقا امریکایی ها نگران این حضور ایران هستند و از هر ابزاری برای محدود کردن حوزه نفوذ و قدرت ایران استفاده می کنند.
امریکایی ها به دنبال بیرون راندن ایران از جاده پیشرفت و عزت هستند و با این دیدگاهی که آن ها دارند، در این مسیر بازی برد – برد فاقد معناست.
در این تئوری امریکایی ها به دنبال پیروزی صد در صدی هستند و قطع و یقین هیچ حقی را برای ما قائل نیستند.
با توجه به همین استدلال که حاصل عملکرد امریکایی هاست، این گفته برخی ها در داخل کشور که امریکا بردش را با ما تقسیم می کند، کاملا کودکانه و بی منطق می نماید.