نماینده - پیش از انتخابات، نامزدها همواره از دولت وقت انتقاد می کنند، اقتصاد کشور، سیاست داخلی و خارجی مسئول وقت و... را به چالش می کشند و این خود تا حدودی طبیعی است چرا که اگر یک نفر در اداره کشور احساس خلا و کمبود نکند پای به میانه میدان کارزار و رقابت ها نمی گذارد ولی چگونه است فردی که چنان از رئیس جمهور وقت انتقاد می کرده و هم چیز را به چالش می کشیده زمانی که به قدرت می رسد چنین با منتقدان برخورد می کند که گویا کسی نباید انتقاد کند؟
زنده باد مخالف من مهم ترین شعار این طیف، از دوم خرداد ۷۶ تا کنون بوده ولی همواره اصلاح طلبان قدیم و اعتدال گرایان جدید با این بهانه که نقد با تخریب متفاوت است جلوی انتقادات مخالفان را گرفته اند.
در این راستا محمدرضا صادق، مشاور رسانهاي رييسجمهور درباره آن چه رويكرد تخريبي برخي اصحاب رسانهها نسبت به فعاليت دولت خوانده است گفت: راهبرد دولت در مقابل اين تخريبكنندگان اين است كه از خود رسانههاي منصف بخواهيم كه با مطالب واقعي خود حقايق را به گوش مردم برسانند و مردم خودشان بهترين قضاوتكننده هستند. گفتمان اعتدال گفتماني است كه بايد در سراسر كشور در همه ابعاد ساري و جاري شود، نه اينكه به بهانه نقد به تخريب ديگران بپردازيم.
و حال سوال این جا است که مرز تخریب و نقد چیست؟ آیا جز قانون می توان مرزی برای تمایز نقد و تخریب قائل شد؟ طبیعی است که نه.
رسانه های منتقد تاکنون به چه چیزی انتقاد کرده اند؟ پنهان کاری در سیاست خارجی در حالی که دشمنان ملت ایران از تمامی جزئیات و کلیات مذاکرات هسته ای مطلعند، سیاست های اقتصادی دولت در بحث هدفمندی یارانه ها، سیاست های فرهنگی دولت در باز گذاشتن دست شوالیه های ناتوی فرهنگی و نیز برخی ارقام و آمار غیر منطبق با واقع از جمله صفر بودن میزان تورم در ماه بهمن و...از جمله این انتقادات است و حال سوال این جا است که کجای نقدهای مخالفین و منتقدین دولت محترم با قانون مغایر است؟
آیا رسانه های منصف به گفته مشاور رسانه ای رئیس جمهور که طبیعتا روزنامه هایی چون اعتماد، شرق، آرمان امروز و...را شامل می شود نقدی در حوزه های پیش گفته به دولت داشته اند؟ و آیا اصولا این رسانه ها به اقتدار و عزت ملی در حوزه سیاست خارجی، عدالت گرایی در حوزه سیاست های اقتصادی و نیز اسلام گرایی در عرصه فرهنگ کشور معتقدند که حرکت در خلاف این مسیر را بر نتابند و به نقد بنشینند؟
شایسته آن است که دولت ها به شعارهای خود پایبند باشند...بستن دهان منتقدان و هتاکی به آنان چاره کار نیست...
آنان که امروز بر مصدر قوه مجریه تکیه زده اند روزگاری خود منتقد دولت های نهم و دهم بوده اند و امروز روزگار وارونه شده است.
آیا با یک کلمه که منتقدین در حال تخریب هستند می توان بر ادعاهای سابق قلم فراموشی کشید؟ بعید به نظر می رسد...