نماینده/محمدکاظم انبارلویی: آمريكاييها ۵۰ سال است به ملت ما ستم ميكنند. انگليسيها بيش از يكصد سال است عليه ايران توطئه ميكنند. انگليسيها از ۵۰ سال پيش همزمان با كودتاي ۲۸ مرداد يك شريك در غارت ملت ايران پيدا كرده و تاكنون اين شراكت را حفظ كردهاند. ما در نهظت مشروطه گرفتار توطئههاي روس و انگليس بوديم. در نهضت ملي شدن نفت و نهضت امام خميني گرفتار دسيسههاي آمريكا و انگليس بوديم و هستيم. آنها يك لحظه از خصومتورزي با ملت ما دست برنداشتهاند. در قضيه تسخير لانه جاسوسي قرار شد دولت ايران گروگانها را آزاد كند و آمريكاييها حداقل دو كار انجام دهند.
۱- پولهاي بلوكه شده ما را آزاد كنند.
۲- در امور داخلي ما دخالت ننمايند.
اما ما گروگانها را آزاد كرديم آنها پولهاي بلوكه شده ما را آزاد نكردند. ما به آنها گفتيم در زمان شاه دولت ايران دهها ميليارد دلار براي خريد اسلحه به شما داده بنابراين يا پولهاي ما را بدهيد يا اسلحهاي را كه خريديم بدهيد. آمريكاييها با پررويي گفتند نه پول آن را ميدهيم نه اسلحه را به شما ميدهيم.
گفتيم براساس ميثاقهاي جهاني و قرارداد الجزير در امور داخلي ما دخالت نكنيد. اما كودتا راه انداختند، جنگ را به ما تحميل كردند، سلاحهاي كشتار جمعي از جمله سلاح شيميايي در اختيار عراق قرار دادند و بودجه در كنگره براي مداخله در امور داخلي ما اختصاص دادند. به اعتراف وزير خارجه پيشين آمريكا خانم كلينتون ۵ هزار نفر را براي فتنه ۸۸ تربيت كردند و به جان مردم ما انداختند و...
خوب با چنين دولتي و با چنين سوابق وفاداري به عهد و پيمانهاي خود چه بايد كرد؟ ما براساس چه علائم و نشانههايي به آمريكاييها اعتماد كنيم؟
چهارشنبه گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مردم آذربايجان فرمودند؛
"معتقدم حتي اگر در مسئله هستهاي همان خواستههايي كه آنها ديكته ميكنند، قبول كنيم باز هم تحريمها برداشته نخواهد شد. زيرا آنها با اصل انقلاب مخالفند. "
اين بيان رهبري حكايت از يك حقيقت تاريخي دارد. ما در سه نهضت اسلامي در يكصد سال اخير اين را به خوبي آزمودهايم كه دشمن به جز يك ديكتاتوري خشن و وابسته در ايران به هيچ حكومتي رضايت نخواهد داد.
آمريكاييها با دين ما، استقلال ما و آزادي ما مخالفند. با كسي هم شوخي ندارند. قدرتهاي جهاني كارنامهاي سياه در مواجهه با ملت ما دارند اكنون ملت ما بيش از سه دهه است طعم شيرين استقلال و عدم وابستگي به بيگانگان را تجربه كرده است. پيشرفتهايي كه در اين سه دهه ملت ايران داشته است در طول تاريخ ۲۰۰ سال اخير سابقه نداشته است. ايران امروز در جاده پيشرفت و ترقي سير ميكند و هيچ قدرتي قادر نيست جلوي اين سير را بگيرد مفهوم اين واقعيت آن نيست كه ما گفتگوها را ترك كنيم. آنها بزودي اين كار را خواهند كرد و هزينه آن را هم پرداخت خواهند كرد ما بايد درك خود را از درجه خصومتورزي دشمن بالا ببريم در گفتگوهاي ۱+۵ ما حداقل
با سه گرگ بارانديده روبهرو هستيم: آمريكا، فرانسه و انگليس؛ آنها از اول براي رسيدن به تفاهم و توافق سنگاندازي ميكردند الان هم به نوبت اين نقش را ايفا ميكنند.
آنها اكنون از منظر منافع خودشان به سه راهي خوب، بد، زشت رسيدهاند ما بايد براي هر سه گزينه سناريو داشته باشيم. از منظر آنان توافقي خوب است كه يك كاريكاتور از تاسيسات هستهاي ايران باقي بگذارند كه فقط جنبه تاريخي داشته باشد آيندگان بيايند نوع توقف فعاليتها و نحوه تسليم دولت ايران را مورد بازديد و مطالعه قرار دهند.
از منظر آنان توافقي بد است كه به قول برخي برد-برد باشد در ازاي گرفتن امتيازاتي فقط براي اعتمادسازي تحريمها را لغو كنند آن هم در يك پروسه حداقل ۱۰ ساله! و به چالش هستهاي با تهران خاتمه بدهند و چالشهاي خود را در حوزههاي ديگر پيگيري كنند از منظر آنان تواقفي زشت است كه حقوق هستهاي ملت ايران را به رسميت بشناسند و قبول كنند كه همه قوانين و مقررات جهاني را زير پا گذاشته اند و بپذيرند كه به لحاظ انساني نبايد سد راه پيشرفت علمي كشور شوند.
از نظر ملت ما حالت سوم كه براي حريف "زشت" است مطلوبترين است. حالت دوم كه براي حريف "بد" است قابل تامل است و حالت اول اصلا قابل تحمل نيست و با غيرت و شرف ملي ما سازگار نميباشد و حتي تصور آن هم براي كساني كه ضعيفترين موضع را در برابر دشمن دارند ممكن نيست.