به گزارش نماینده به نقل از فارس، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با پیشنهاد جمعی از مسئولان فرهنگی کشور و با موافقت مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۴ و با تجمیع نهادها و دستگاههای فرهنگی که مأموریت آنها فعالیت فرهنگی در خارج از کشور بود، تأسیس شد. عمدهترین وظیفه این سازمان، معرفی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در خارج از کشور است. رؤسای این سازمان از آغاز تاکنون، اهتمام ویژهای در انجام این مأموریت داشتهاند، هر چند کاستیها و شرایط خاص کشورهای دیگر هر از گاهی در مأموریتهای سازمان خلل وارد میکند اما رؤسای آن در هر دوره و هر سال با اتخاذ شیوههای جدید، نسبت به افزایش بازدهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، اقدام میکنند. از جمله در یک سال اخیر که ریاست این سازمان به عهده ابوذر ابراهیمیترکمان، گذاشته شده است. ابراهیمیترکمان، از دل همین سازمان برآمده است. چند دوره وابسته فرهنگی و رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان و روسیه بوده و از کم و کیف سازمان تحت مدیریتاش خبر دارد. به همین دلیل است که به صورت خاص بر «حرفهای» شدن سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تأکید دارد. شما را به خواندن گفتوگو با ابراهیمیترکمان دعوت میکنیم.
از هزینههای زاید داخلی کاستیم و رایزنیها را تقویت کردیم/ با هزینه یک کتاب، ۵ کتاب ترجمه میکنیم
* یک سال از ریاست شما در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی میگذرد. به عنوان سؤال نخست میخواهیم با اقدامات مهم شما در یک سال اخیر آشنا شویم.
مهمترین اقدام ما در سال گذشته، پیگیری موضوع حرفهای شدن سازمان است. این سازمان، سابقه ۱۸ سال فعالیت در شکل جدید را دارد؛ اما به دلیل اینکه بیشتر افراد از بیرون سازمان به مأموریت خارج از کشور میرفتند، وضعیت حرفهای شدن به شکل بایستهای ایجاد نشده بود. به همین دلیل زیرساختهای حرفهای شدن مثل آموزشهای قبل از اعزام، برگزاری دورههای آموزشی در طول سال و توجه به نیروهای داخلی را ایجاد کردیم. همچنین برگزاری جلسات کارشناسی و بحث درباره موضوعات مربوط به هر کشوری که در آن نمایندگی فرهنگی داریم، جزو مباحثی بود که در این راستا انجام شد.
نکته بعد اینکه ما نسبت به صرفهجویی در سازمان توجه ویژهای داشتیم و سال گذشته صرفهجوییهای خیلی خوبی در هزینههای داخلی به سود فعالیت فرهنگی در خارج از کشور، انجام شد. یعنی از هزینههای زاید داخلی کاستیم و توجه خود را به وضعیت رایزنیها، افزایش دادیم. به همین سبب و علیرغم اینکه وضع بودجه تعریف چندانی ندارد، سازمان با کمک نهادهای بالادستی، توانست بحران را مدیریت کند و اجازه ندهد که مشکلات مالی خللی در فعالیت رایزنیهای فرهنگی خارج از کشور، ایجاد کند.
یکی از اقدامات دیگر، اتخاذ شیوههای جدید با استفاده از مدل جماعتسپاری است. این شیوه سبب خواهد شد که در دوران اقتصاد مقاومتی با بودجه کمتر، اثربخشی و نتایج بیشتری را به دست بیاوریم. برای نمونه به طرح TOP اشاره میکنم که مخفف Translation Of Persia (ترجمه از فارسی) است. پیش از این در سازمان، کتابها ترجمه، چاپ و توزیع میشد و هر کتاب بین ۱۰ تا ۲۰ هزار دلار هزینه در برداشت. اما با استفاده از این مدل، بروشورهایی چاپ و در آن کتابهایی که در نظر است ترجمه شود، معرفی میشوند. پس از معرفی، هر کسی در هر جای دنیا که علاقمند به ترجمه و انتشار آنها باشد، درصدی از هزینههای آن را تقبل میکنیم. برآورد کارشناسان ما این است که از این به بعد با هزینه ترجمه و انتشار یک کتاب، پنج کتاب منتشر میشود.
همچنین استفاده از ظرفیت سازمانهای منطقهای و بینالمللی یکی از موضوعاتی بود که در یک سال اخیر در سازمان به خوبی انجام و به آن توجه شده است. یعنی در طول سال گذشته روابط سازمان با مجامع و سازمانهای بینالمللی و منطقهای و به ویژه رهبران مراکز و ادیان جهانی بیش از پیش گسترش و توسعه یافته است. به گونهای که در موضوع اخیر فرانسه، گفتوگوهایی که با رهبران ادیان شد، نظر آنها جلب و اعلامیههای مشترکی صادر شد.
در بحث اقدام در چارچوب قراردادها و توافقنامههای بینالمللی هم در سازمان اقداماتی انجام شده است. بیش از هفت موافقتنامه و تفاهمنامه با کشورها امضا شده است که بسترهای قانونی فعالیتهای سازمان را در کشورهای دیگر فراهم میکند.
یکی از فعالیتهای دیگر، توجه بیش از پیش به فعالیتهای قرآنی است که به سبب آن بنیاد بینالمللی قرآن توسط سازمان تأسیس شد. این کار باعث خواهد شد که فعالیتهای قرآنی در خارج از کشور توسعه یابد.
موضوع همافزایی نیز در این دوره مورد توجه قرار گرفت. برای توضیح باید بگویم؛ با دعوت از ۴۳ دستگاهی که امکان پشتیبانی فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور را دارند، بخشی از تواناییها و ظرفیتهای آنها در فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور به کار گرفته شد و از طریق این همافزایی، ظرفیت ملی در کار فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور فعال شد که خوشبختانه، این امر در برخی موارد اتفاق افتاده و در برخی موارد هم در حال اتفاق افتادن است.
بحث دیگر ایجاد پایگاه مدیریت دانش است که از طریق آن دسترسی آسان و فراوان به اطلاعات هر کشوری امکانپذیر است و میتوان در هر زمان، هر اطلاعاتی را در حوزه فعالیت فرهنگی نیاز داریم با استفاده از آن به دست بیاوریم.
اینها کارهایی بود که باید انجام میشد؛ البته در گذشته هم بخشی از آنها انجام شده بودند؛ اما در یک سال اخیر با سرعت بیشتری صورت گرفت که فکر میکنم نتایج بهتری را در آینده در پی خواهد داشت.
در اینجا مایلم از زحمات و تلاشهای رؤسای پیشین و مدیران قبلی سازمان تشکر کنم که زمینه این اقدامات را فراهم کردند.
یکهزار پرسنل داخلی داریم
*حرفهای شدن سازمان تنها با استفاده از امکانات و نیروهای داخل سازمان است؟ اگر جواب مثبت است، آیا این نیروها امکان پیشبردن تمام برنامههای سازمان را دارند و دیگر نیازی به استفاده از ظرفیتهای خارج سازمانی ندارید؟
ببینید، سازمانی که هزار پرسنل انسانی در داخل دارد، قطعاً باید نسبت به ارتقای نیروهای خودش از نظر فکری و ارزشی تلاش کند تا امکان استفاده از این نیروها فراهم شود. ما این روش را روش ماندگارتر و به اصطلاح دست به نقدتر میبینیم تا اینکه از نیروهای بیرونی استفاده کنیم. البته راه استفاده از نیروهای بیرونی بسته نیست و در جایی که احساس شود که در درون سازمان کسی که مناسب انجام مأموریت و فعالیتی باشد، وجود ندارد، حتماً از افراد شایسته خارج از سازمان دعوت به همکاری خواهد شد. در حال حاضر هم در چند مورد این کار انجام شده است؛ ولی تکیه اصلی بر استفاده از نیروهای داخلی سازمان است. به هر حال این نیروها سازمان را به عنوان خانه اداری و شغلی خود انتخاب کردهاند و هرگز بیرون از این خانه به سر نخواهند برد و این سبب خواهد شد که تجارب، انباشته شده و سینه به سینه منتقل شود و خود همین انتقال تجارب، یک روش تعلیمی برای نیروهای جدید این سازمان است.
تشکیل اتاق فکر با حضور رایزنان سابق فرهنگی
*از این تجارب که به نظر ارزشمند هم باید باشد، چطور استفاده میکنید؟
اتاق فکری با حضور بیش از ۲۰ نفر از رایزنان سابق فرهنگی تشکیل شد که هر هفته جلساتی با حضور اعضای آن برگزار میشود و نظرات این افراد در خصوص موارد مختلف به جریان مدیریتی سازمان منتقل میشود.
در طرح TOP از تجارب ۴۰۰ مؤسسه نشر بهره بردیم
*درهای این اتاق به روی نظریهپردازان و ایدهپردازان خارج از سازمان هم باز هست؟
نوع فعالیت اتاق فکر به این صورت است که برخی از موضوعات را خودش انتخاب و مطرح میکند و به مدیریت سازمان پیشنهاد میدهد. برخی از موضوعات را هم ما به آنها پیشنهاد میدهیم و اعضای این اتاق درباره آنها فکر و مشورت میکنند و نظرات خود درباره آن موضوع را به مدیریت سازمان ارایه میدهند. تا به حال چندین موضوع مورد بحث قرار گرفته و راهکارهای خوبی هم ارایه شده است. اما در عین حال از پیشنهادهای دیگران هم استقبال میشود. به تازگی ادارهکل امور اداری سازمان موظف شده تا بحث نظام پیشنهادات را فعالتر کنند و برای پیشنهادهایی که در حوزه فعالیتهای فرهنگی بینالمللی ارایه میشود، حتی مابهازایی قرار داده شود و کسانی که این پیشنهادات را ارایه میدهند حمایت و تشویق شوند تا پیشنهادات جدید و کاربردی به سازمان برسد. اخیراً هم ادارهکل روابط عمومی و اطلاعرسانی سازمان، جداگانه اقداماتی برای این کار آغاز کرده است. این را گفتم تا روشن شود که از دریافت پیشنهادات از نخبگان و فعالان فرهنگی، استقبال میکنیم؛ مثلاً ما برای همین طرح TOP که پیش از این دربارهاش توضیح دادم، بیش از چهل مؤسسهای را که در دنیا کار ترجمه کتاب انجام میدهند مورد بررسی قرار دادیم که بتوانیم طرحی را که به صورت بومی کشورمان به وجود بیاوریم، طرحی باشد که از تجربیات دیگران هم بهره برده باشد.
از ترجمه کتابهای سودمند حمایت میکنیم
*وارد بحث ترجمه شدید. پیش از این انتقادی به این سازمان وارد بود که در ترجمه کتاب، موضوعات محدودی را مورد توجه قرار میدهد. اگر بپذیریم که این یک ایراد محسوب میشود، آیا نسبت به رفع آن در طرح TOP پیشبینی شده است؟
بله، در این طرح دو شیوه به صورت توأمان اجرا خواهد شد. نخست اینکه حدود ۱۳ موضوع در بروشورهای معرفی کتاب قرار داده شده و ذیل هر موضوع، تعداد زیادی کتاب هم معرفی شده است. این معرفی از سوی سازمان انجام میشود که البته راه برای موضوعات دیگر بسته نیست. هر کس علاقمند است تا کتابی را که در بروشور معرفی نشده است ترجمه کند، میتواند آن را پیشنهاد دهد و بعد از بررسی هیأت مربوطه، اگر قابل حمایت باشد و ترجمه آن کتاب به سود منافع ملی کشورمان باشد، حتماً از ترجمه آن حمایت خواهد شد.
به ریال بودجه میگیریم اما به ارز هزینه میکنیم
* سازمان تحت مدیریت شما به ریال بودجه میگیرد و به ارز هزینه میکند. با توجه به در نوسان بودن قیمت ارز در کشور، چطور با مشکلات موجود مقابله میکنید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. ما تنها دستگاه فرهنگی کشور هستیم که اعتبار و بودجه خود را به ریال دریافت میکنیم؛ ولی هزینههایمان به ارز است. ما سال ۱۳۹۰ با پرداخت مبلغی معادل ۴۲ میلیارد تومان، ۲۷ میلیون یورو خریداری کردیم؛ ولی سال ۱۳۹۲ همان ۴۲ میلیارد تومان را دادیم و ۱۲ میلیون یورو خریداری کردیم. بنابراین قدرت ارزی ما کاهش پیدا کرد و به کمتر از یک دوم رسید. با این همه محدودیتهای دولت را درک میکنیم و به همین دلیل برای پیشبرد کارهای خود، چند شیوه را به کار بردهایم. از جمله اینکه نسبت به حذف هزینههای زاید اقدام شد.
تنگناهای مالی سبب شده است تا همکاران و رایزنان فرهنگی، بیش از پیش مشارکتهای کشورهای میزبان را در انجام فعالیتهای فرهنگی خود جلب و از ظرفیت سازمانهای بینالمللی هم بیشتر استفاده کنند.
راهاندازی بنیاد قرآن در معاونت فرهنگی سازمان
* در سخنانتان از راهاندازی و فعالیت بنیاد بینالمللی قرآن گفتید. این بنیاد در کجا متمرکز خواهد شد، مأموریتاش چیست و در کل چه رابطهای با نهادهای قرآنی داخل کشور خواهد داشت؟
میدانید که در داخل کشور، نهادهای قرآنی بسیاری فعالیت میکنند؛ اما این را هم میدانید که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مسئول فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی و دینی در خارج از کشور است. به همین دلیل بنیاد بینالمللی قرآن راهاندازی تا فعالیتهای قرآنی خارج از کشور در قالب یک بنیاد بینالمللی هدایت شود. البته این به این معنا نیست که با یک دستگاه خاص قرآنی در داخل کار خواهد شد؛ بلکه از همه دستگاههای داخل فعال در امور قرآنی خواسته شده است که سازمان را در این خصوص یاری کنند. جایگاه این بنیاد در معاونت فرهنگی سازمان است. برخی از مسئولین دستگاههای قرآنی داخل کشور، عضو هیأت امنای این بنیاد هستند.
برگزاری نشست با رهبران ادیان درباره تکفیریها
* الان بحث روز دنیا، بحث تکفیریهاست. این سازمان در داخل کشور فعالیتهای مشخصی داشته است. رایزنیهای فرهنگی چطور؟ به نظر شما فعال بودهاند؟
بعد از طرح موضوع «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» توسط رییس جمهوری محترم کشورمان آقای دکتر روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به اتفاق آرا به تصویب رسید، رایزنان فرهنگی فعال شدند و در برنامههای آنها فعالیت در این زمینه مصوب شد. اگر تعداد فعالیتهای انجام شده در این باره در این مدت را بررسی کنید، خواهید دید که سازمان، فعالیت خیلی زیادی داشته است. توسط رایزنیها و با همکاری مراجع و مراکز دولتی، سمنها (NGO ها) و مراکز علمی و فرهنگی کشورهای مختلف، گفتوگوها و همایشهای علمی زیادی در این خصوص برگزار شده است. در داخل کشور هم در زمینه گفتوگو با ادیان، توجه اصلی روی همین مسأله است که در خصوص نفی خشونت چگونه میتوانیم با ادیان دیگر به یک همکاری مشترک برسیم. در این چند دور گفتوگوی ادیان که امسال برگزار شد؛ از جمله با کلیسای ارتدکس روسیه، واتیکان، رهبران بودایی و دیگر گفتوگوهای دینی، موضوع اصلی بحث خشونت و تکفیریها بود که به نظر در همین دوره کوتاه، تأثیرات خوبی در پی داشته است.
رایزنان فرهنگی، رایزنان علمی هم هستند
* تا جایی که ما میدانیم که ارتباطات دانشگاهی و علمی برای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، از اهمیت خاصی برخوردار است. این ارتباطات و تبادل هیأتهای دانشگاهی چگونه صورت میگیرد؟
کشورهای مختلف، واکنشهای مختلفی را به تبادل علمی و دانشگاهی از خودشان بروز میدهند. بر همین اساس روابط با دانشگاههای دنیا برقرار شده است و در حقیقت، سازمان نقش ایجاد ارتباط بین وزارت علوم و دانشگاههای خارج از کشور را دارد و بر اساس آن امروزه در بسیاری از کشورها در دانشگاهها، استادان اعزامی از ایران در حال تدریس هستند. بورسیههای تحصیلی و دورههای دانشافزایی هم در جهت تعامل با دانشگاههای خارجی صورت میگیرد. این فعالیتها نتایج سودمندی هم تا به امروز در پی داشته است. اکنون رایزنان فرهنگی، رایزنان علمی هم هستند که در اثر تعامل با وزارت علوم شکل گرفته است.
برگزاری هفتههای فرهنگی در چند کشور
* آیا برگزاری هفتههای فرهنگی در خارج از کشور، با تنزل مواجه شده است؟ فکر میکنم که در یک سال اخیر تنها دو ـ سه هفته فرهنگی برگزار کردهاید؟
فکر میکنم اطلاعاتتان درست نیست. در این یک سال در پرتغال، کویت و تونس و چند کشور دیگر هفته فرهنگی برگزار شد که بسیار هم پربار بودند و مخاطبان از آن استقبال بسیار خوبی کردند.
برای برگزاری برنامههای ویژه در خارج از کشور، از هنرمندان شهرستانی استفاده میشود
* این سؤال مطرح است که نحوه گزینش شما برای اعزام هنرمندان و نمایش فیلمها در هفتههای فیلم ایران در خارج از کشور، بر اساس چه ضوابط و مقرراتی انجام میگیرد؟ به ویژه اینکه نمایش برخی از فیلمها در این هفتههای فرهنگی، انتقاداتی را هم در پی داشته است.
نقد به نمایش بعضی از فیلمها در گذشته را میپذیریم و خودمان هم به آن معتقد هستیم و به همین دلیل شورایی در معاونت فرهنگی ایجاد شد تا فیلمها پیش از انتخاب نهایی برای نمایش در هفتههای فیلم، مورد بررسی جدی قرار بگیرند و فیلمهایی به خارج از کشور ارسال شوند که جنبه پیامرسانی داشته باشد و الان هم این کار انجام میشود. درباره هنرمندان هم باید بگویم که در آخرین نشست سراسری مدیران کل استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توافق شد که از آنها به عنوان پشتیبان استفاده کنیم. امروز هم این اتفاق افتاده که برای برگزاری برنامههای ویژه دهه فجر و نوروز در خارج از کشور، از هنرمندان شهرستانی استفاده میشود. البته هنرمندانی که در قالبهای استاندارد بینالمللی به ارایه برنامه میپردازند و اجرای برنامه توسط آنها در خارج از کشور، نشاندهنده غنای فرهنگی و هنری ایران باشد. یعنی هنرمندان توانمند و خلاق. در سالهای گذشته در خلال همین برنامهها، گروههایی بودند که در سطح استانی بالیدند و پس از اعزام به خارج از کشور برای اجرای برنامه، به عنوان گروههای ملی توانمندی، مطرح شدند.
سازمان فرهنگ و بنیاد سعدی، دو بال پرندهای به نام زبان و ادبیات فارسی هستند
*اخیراً یک مسئله ذهن برخیها را درگیر کرده است؛ اگر سازمان مسئولیت معرفی فرهنگ ایران در خارج از کشور را بر عهده دارد، چرا آموزش زبان فارسی به بنیاد سعدی سپرده شده است؟ در کل چه ارتباطی بین بنیاد سعدی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وجود دارد؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی، اساسنامهای را برای بنیاد سعدی تأیید کرده که درباره آموزش زبان فارسی در خارج از کشور است، همانگونه که سازمان اساسنامهای برای فعالیتهای خود دارد. ما این را به فال نیک میگیریم و معتقدیم که سازمان و بنیاد سعدی، دو بال پرندهای به نام زبان و ادبیات فارسی هستند که بخش ستادی آن در بنیاد سعدی و بخش صف آن در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، پیگیری میشود. توافق این است که بنیاد در هیچ کجا نمایندگی نداشته باشد و همه فعالیتهایش از طریق رایزنان فرهنگی انجام شود. پس بنیاد سعدی، یک مرکز تخصصی برای گسترش زبان فارسی در خارج از کشور است که هم گروههای آموزشی را در داخل کشور تشکیل میدهد و هم استادان توانمندی را برای آموزش آماده میکند. موضوع تدوین کتب درسی با زبانهای واسطه دیگر هم در دستور کار بنیاد قرار دارد. خوشبختانه جناب آقای دکتر حدادعادل که شخصیتی فرهیخته و دانشمند هستند در رأس این بنیاد قرار دارند و وجود ایشان فرصت خوبی برای ما نیز هست.
*نظارت بر روند آموزش زبان فارسی با کدام است؟
هر دو با هم کار میکنند. ما بر صف نظارت داریم و بنیاد سعدی بر ستاد.
بنیاد سعدی در بحث زبان فارسی پشتیبان تخصصی ماست
* اخیراً استادان برخی از دانشگاههای هندی نامهای به مقام معظم رهبری نوشته و در آن خواستار بازگشت یکی از مسئولان پیشین مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی در دهلینو شدند؛ چون به زعم آنها آموزش زبان فارسی در هند با تنزل مواجه شده است. برخی از نخبگان هم در آلمان نسبت به بیتوجهی به زبان فارسی در این کشور انتقاد کردهاند. نظر شما در این باره چیست؟
اینها که شما بیان کردید، مهر تأییدی است بر تشکیل بنیاد سعدی. وقتی ما مشکلها را میبینیم و احساس میکنیم، ضرورت اینکه باید در این باره تخصصیتر کار شود، بیشتر روشن میشود. یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، به یک پشتیبان تخصصی نیاز دارد و بر همین اساس بنیاد سعدی تشکیل شده تا بتوانیم در خارج از کشور، نتایج بهتری به دست بیاوریم.
جایزه امام خمینی(ره) راهاندازی میشود
* این سازمان اخیراً اعلام کرده که نخستین جایزه جهانی اربعین را برگزار میکند و در سالهای آینده گستره آن بزرگتر هم خواهد شد. آیا سازمان برنامههایی مانند این جایزه را طرحریزی کرده است؟
جایزه امام خمینی(ره) هم، جایزهای است که در حوزه پژوهشهای انقلاب اسلامی و علوم انسانی و اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده که در صدد هستیم آن را احیا کنیم و بتوانیم در آیندهای نزدیک، اولین دوره آن را برگزار کنیم.
نباید اجازه دهیم مشاهیر ایرانی مصادره شوند
* یک انتقاد وارد دیگر بر سازمان، برگزاری تعداد زیاد نشستها و همایشهایی است که در ظاهر هیچ ارتباطی به مأموریتهای سازمان ندارد. مانند بزرگداشت میرسیدعلی همدانی که چند ماه پیش برگزار کردید و بیشتر به سازمان یونسکو مربوط بود. سازمان چرا به این مباحث ورود میکند؟
اتفاقاً و دقیقاً برگزاری این همایش بزرگداشت که گفتید، جزو مسئولیتهای ماست. میرسیدعلی همدانی، شخصیت عارفی است که در کولاب تاجیکستان دفن شده و در منطقه بزرگی از آسیای مرکزی تا شبهقاره هند تأثیرگذار بوده است؛ اما این شخصیت ایرانی است. ما باید در زمینه بزرگداشت مشاهیر ایرانی تلاش کنیم، به ویژه مشاهیری که احساس میکنیم ممکن است مورد مصادره قرار بگیرند. اینجا باید ورود کنیم و ضمن دفاع از کیان فرهنگی خود، داشتههایمان را عرضه کنیم. این کار، اقدامی است دقیقاً مرتبط با فعالیتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و در جهت بزرگداشت مشاهیر، به خصوص مشاهیر مشترکی که ظرفیت ایجاد پیوند فرهنگی بین کشورها را دارند و نقطه پیوند فرهنگی ما با دیگر ملتها هستند.
ولی رایزنیهایمان در همین کشورها نسبت به این کار خیلی قوی عمل نمیکنند...
الان این اتفاق دارد میافتد. همانطور که گفتم مشاهیر مشترک، پایههای ایجاد پیوند مشترک هستند. همچنین در دورهای که بحث مصادره شخصیتها رخ میدهد ـ توسط کشورهایی که شخصیتهای فرهنگی بزرگی ندارند ـ باید تلاش افزونتری انجام شود. سازمان، معرفی این شخصیتها را جزو وظایف خود میداند و رایزنیها هم موظف شدهاند تا در این باره تلاش کنند؛ زیرا ترویج آموزههای این افراد که آموزههای اسلامی و گاه شیعی و در کل ایرانی است، همان ترویج فرهنگ ایرانی و اسلامی در دنیاست.
رایزنان فرهنگی ظرفیتهای گردشگری در ایران را معرفی میکنند
* میخواهیم به موضوع دیگری ورود کنیم. ما انواع گردشگری داریم. تفریحی، سلامت، دینی و ... سازمان در این باره چه اقداماتی انجام داده است؟
خوشبختانه همین امسال تفاهمنامهای با معاون رییس جمهور و رییس سازمان صنایع دستی، گردشگری و میراث فرهنگی، آقای دکتر سلطانیفر به امضا رسید که طبق آن رایزنان فرهنگی در خارج از کشور ـ که به عنوان نمایندگان فرهنگی کل نظام فعالیت میکنند ـ به عنوان بازوی سازمان صنایع دستی، گردشگری و میراث فرهنگی، تلقی شوند. آن سازمان در حال انجام تعهدات خود است و اخیراً هم تعداد ۴۰ هزار بروشور و لوحفشرده تبلیغاتی را در اختیار سازمان قرار داد تا به نمایندگیهای فرهنگی در خارج از کشور، ارسال شود. علاوه بر این، برخی از رایزنان فرهنگی با گرد هم آوردن مدیران آژانسهای مسافرتی، با نمایش فیلم و توزیع بروشور، ظرفیتهای گردشگری در ایران را معرفی میکنند که بازدهیهای مناسبی هم داشته است. همچنین سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، هماهنگکننده برگزاری تورهای فرهنگی است که از کشورهای دیگر به ایران میآیند. اینها برخی اقدامات سازمان در این خصوص هستند.
خاطرات شفاهی رایزنان فرهنگی کتاب میشود
* به عنوان آخرین سؤال، ضمن اینکه میفرمایید رایزنان فرهنگی جدید بر چه اساسی انتخاب میشوند، از ۱۹ سال تجربه انباشته شده این رایزنان به چه نحوی استفاده میکنید؟
این سازمان دارای داشتهها و قابلیتهایی است که منحصربهفرد هستند. ساماندهی این داشتهها، در قالب پایگاه مدیریت دانش و بعد هم استفاده از تجارب انباشته شده در قابل اتاق فکر و برنامههای رایزنیهای فرهنگی، شروع شده است. همچنین افراد زیادی در سازمان هستند که میتوانند به خوبی ارزیابی کنند که رایزنان فرهنگی در کشورهای مختلف چه میزان موفقیت دارند و آیا مسیری که انتخاب کردهاند، درست هست و یا نه. قطعاً اینها نقش کنترلی برای رایزنی دارند که در این حرکت، او را متوجه اشتباهات احتمالی کنند و نکات درست را به او متذکر شوند. معتقدم که تجربهها تا زمانی که تجربه صرف هستند، قابلیت فعلیت بخشیدن به مسایل را ندارند و باید آنها را به یک دانش و سپس به برنامههای عملی برای رایزنیها تبدیل کرد. الان این سه حلقه در حال پیوند خوردن به هم هستند. تجارب گردآوری میشود که نتیجهاش گفتوگوها و خاطرات شفاهی رایزنان فرهنگی است که در قالب کتاب منتشر میشود. بعد که تبدیل به دانش شد، از آنها برای برنامهها استفاده میشود. نتیجه این روند انتخاب رایزنانی است که بیشترین تسلط را نسبت به فضا و شرایط کشور محل مأموریت خویش دارند. شناخت ذائقه فرهنگی ملتها امری تخصصی است که تلاش میشود رایزنان فرهنگی باتجربه به کشورها اعزام شوند تا بتوانند داشتههای فرهنگی ـ اسلامی کشورمان را بر اساس منویات رهبر معظم انقلاب، در معرض توجه دیگران قرار دهند.