نماینده/ اختلاف در میان بحث ها، همایش ها و میزهای گرد ولی پرزاویه اصلاح طلبان برای چاره اندیشی آینده و برچسب زدن روی شکاف ها به وفور یافت می شود. یکی از مشت های نمونه خروار میزگرد روزنامه شرق با حضور حسن رسولی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی بنیاد باران؛ غلامعلی دهقان، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه و آذر منصوری فعال سیاسی و عضو حزب منحله مشارکت جهت بررسی راهبرد جریان اصلاحات در انتخابات آتی است.
بحث از تعریف ائتلاف و پاسخ های غلامعلی دهقان آغاز می شود. سخنگوی حزب اعتدال و توسعه بهترین نمونه ائتلاف را سال ۹۲ و یازدهمین دوره ریاست جمهوری می داند و تأکید می کند: «انتخابات ٩٢ عملا نشان داد که ائتلاف تاریخی سوم تیر٨٤ که بین جریان اصلاحطلب و میانه کشور شکل گرفت، تقریبا بعد از ٩سال در یک شیب ملایم به یک اتحاد بدل شد که امیدوارم ادامه روند منطقیاش را در انتخابات مجلس آینده شاهد باشیم. یعنی دو جریان عمده کشور که روزی در انتخابات مجلس ششم، اختلافات گستردهای باهم داشتند خیلی همپوشانیشان زیاد شد. افقهای نگرشیشان یکسان است و در راهبردها و تاکتیکها هم خیلی به هم نزدیک شدهاند»
بعد از توضیحات آقای حامی دولت، سولی که در انتخابات ۹۲ در ستاد دکتر عارف فعال بود به میدان می آید و تصریح می کند: برخلاف فرمایش آقای دهقان، آنچه در آستانه انتخابات صورت گرفت - که از نظر من از لحاظ ارزش و اهمیت در تاریخ معاصر ایران بینظیر بود - ائتلاف سیاسی نبود... من خودم مستقیم از آقای خاتمی شنیدم که اگر قرار باشد جریان اصلاحات نامزدی در انتخابات داشته باشد، کسی جز دکتر عارف نیست.
جدال بر سر سهم اصلاح طلبان که با اینکه در آستانه تولد دوسالگی دولت هستیم ظاهرا همچنان ادامه دارد، لذا حسن رسولی ازنزدیکان عارف روایتش از انتخابات ۹۲ را اینگونه ادامه می دهد: «بعد از مصلحتسنجی رهبری اصلاحات، آقای عارف کنار رفتند؛ نه اینکه ائتلاف کرده باشند؛ چون اگر ائتلافی در میان بود باید میان آقای خاتمی در راس یا بین نامزد اصلاحات یعنی آقای عارف و آقای روحانی که خودشان را نامزد میانه معرفی میکردند، ائتلاف قبل از کسب قدرت صورت میگرفت؛ یعنی باید مینشستند با این فرض که اگر این اجماع ظرفیت آقای روحانی و عارف در قوه مجریه، موفقیت کسب کند، سهم هرکدام از طرفین این ائتلاف با هدف همافزایی در اداره کشور چقدر خواهد بود؟»
در این میان آذر منصوری نیز تأکید می کند: «علیالقاعده وقتی ما ائتلاف سیاسی میکنیم این الزاما به این معنی نیست که بین دو جریان سیاسی با دو دیدگاه متفاوت این ائتلاف باید شکل بگیرد بین جریانهای سیاسی همسو و احزاب شناسنامهدار هم میتواند ائتلاف مقطعی صورت بگیرد. نمونه آن، احزاب عضو در جبهه شورای هماهنگی اصلاحات است.»
در ادامه این میز به ظاهر گرد، دهقان در عین اینکه نقش اصلاح طلبان در پیروزی روحانی کتمان نمی کند، بار دیگر اظهار می دارد: «پیرو صحبتهای آقای رسولی، باید بگویم ائتلاف گاهیوقتها نوشته و گاهی نانوشته است. تصور من این است که برای سال٩٢ واژه دیگری بهجز ائتلاف نمیتوانیم پیدا کنیم»
بحث در این میز به ظاهر گرد ولی پر زاویه اینگونه ادامه می یابد که رسولی دوباره در پاسخ به دهقان تصریح می کند: «آنچه سال٩٢ رخ داد نامش ائتلاف نبود. شاید جناب آقای دهقان که به دکتر روحانی نزدیکترند، شواهد و مدارکی در اختیار داشته باشند که من از آن بیاطلاعم، اما اگر قرار بود ائتلافی به معنای دقیق کلمه صورت گیرد این ائتلاف باید یا میان آقای خاتمی و روحانی صورت میگرفت که من به عنوان عضو شورای مشاورین آقای خاتمی از آن بیاطلاعم. یا در مرحله بعد ائتلاف- حتی نانوشته- باید بین دکتر روحانی و دکتر عارف صورت میگرفت که من چون به دکتر عارف هم نزدیک بودم، میگویم چنین چیزی نبوده است»
صحبت بر سر این بحث و جدل ها بسیار است و مجال اندک تنها اینکه این شکاف و چند صدایی ها تا چه اندازه در قبیله اصلاح طلبان عمیق است دیگر قابل کتمان نیست ولی جواب این سوال که چرا با وجود این حد اختلاف بازهم با سیلی تحمل در کنار هم قرار می گیرند و صورت را سرخ نگه می دارند را شاید بتوان در لابه لای سخنان رسولی یافت آنجا که با همین ژست تفاهم تأکید می کند: «مجلس کنونی با ترکیب فعلی نمیتواند به آقای روحانی برای رسیدن به اهدافش کمک کند و خدای نکرده اگر دولت روحانی به اهدافش نرسید از نظر بنده منافع ملی ما لطمه جدی میبیند و البته جریان اصلاحات هم ضرر میکند. اگر ما اصلاحطلبان و حزب آقای دهقان - یعنی نزدیکان به دولت - به این مساله توجه نکنیم، رقیب مشترک ما که همه ابزارهای ممکن را در اختیار دارد، شرایطی را به وجود خواهد آورد که دولت آقای روحانی یکدورهای باشد. این هدف برتر آنها و خط قرمز ماست.»